چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

چی بگیم تو خواستگاری
 
قبل از تصمیم قطعی ، یک یا چند جلسه را حتماً جهت صحبت و گفتگو با طرف مقابلتان بگذارید ، این کار را حتماً انجام دهید، چون اطلاعات زیادی را به دست خواهید آورد و همچنین حرفها و نظرات خود را بیان خواهید کرد . اما در جلسة گفتگو از چه مسائلی صحبت می کنید ؟
جلسة گفتگو جای دل دادن و دل سپردن نیست ، بلکه جایی است که بایستی« قول سدید» داشته باشید ، حتماً می پرسید قول سدید یعنی چه ؟قول سدید حداقل چهار ویژگی در کلام و کلمات دارد و یک ویژگی هم در لحن بیان دارد . شفافیت ، مستدل بودن ، و واقعیت داشتن از خصوصیات کلام و قاطعیت در لحن کلام ، عناصر تشکیل دهندة قول سدید هستند .

  • عوف عقیلی

خواستگاری در اتاق دونفره

به درستی که ما انسان‌های خوشبختی هستیم؛ چرا که والاترین پندها را از حکیم‌ترین معبود ازلی در مجموعه‌ی گرانقدری با نام قرآن در اختیار داریم. در این مقطع؛ با استناد به اندرز حکیمانه ایزد متعال با این مضمون که: «به آنچه علم نداری، عمل نکن»؛ 24 نمونه از مواردی که در جلسه خواستگاری، می‌تواند شما را در جهت کسب معرفت و سهولت سنجش و انعقاد تصمیم یاری دهد، بیان می‌کنیم.

  • عوف عقیلی

نکات مهم در جلسه خواستگاری

معیارهای انتخاب همسر
پس از مطرح کردن معیارهای انتخاب همسر ، سؤالی که در ذهن همه افراد مطرح می شود این است که چگونه می توان قبل از ازدواج به خصوصیات روحی و روانی همسر پی برد؟ و آیا می شود با رعایت موازین شرعی و عرفی، شخصی را قبل از ازدواج شناخت؟
خواستگاری در درجه اول احترام و اکرام به جنس مؤنث است.
جواب این سؤال تا حدودی مثبت است به شرطی که عاقلانه با موضوع برخورد شود. به پسران جوان توصیه می کنیم، دقت کنید شخصی را که برای ازدواج انتخاب می کنید، آیا شخصیت اجتماعی، یعنی مجموعه حرکات، رفتارها، آدابِ معاشرت و برخورد اجتماعی اش با عقاید شما همخوان هست یا خیر؟ اگر همخوانی وجود داشت تحقیقات جزیی در مورد خانواده اش به عمل آورید و خانواده او را با خانواده خود از لحاظ اقتصادی ، اجتماعی مقایسه کنید، اگر در یک ردیف بودید به خواستگاری بروید.
دختر خانم های جوان باید ابتدا تحقیقات جزیی در مورد خواستگارشان به عمل آورند اگر در کلیات مانند وضعیت اقتصادی و اجتماعی، موقعیت شغلی و تحصیلی، فرد مورد نظرشان با آنها همخوان است، اجازه دهند خواستگار به خانه آنها بیاید.
 
تاریخچه خواستگاری به قبل از میلاد مسیح برمی گردد. خواستگاری از طرف مردان انجام می شده. به عبارت دیگر مرد به خواستگاری زن می رود، و این امر به خاطر تفاوت های روان شناختی زن و مرد است، خواستگاری در درجه اول احترام و اکرام به جنس مؤنث است.
زمانی که به خواستگاری می روید و یا از شما خواستگاری می شود، زیباترین لباسهایتان را به تن کنید و پوششی شیک و مناسب داشته باشید. اولین دیدارها همیشه در اذهان باقی می مانند. عده ای با لباس های نامناسب و نه چندان تمیز به خواستگاری می روند و تصورشان این است که این شخص باید وضعیت زندگی مرا بداند در صورتی که این وضعیت خاطره خوشی به جا نمی گذارد. در تمام طول مراسم خواستگاری متانت و وقار باید از ناحیه هر دو خانواده مراعات شود و رفتارهای نامناسب و جلف ، ذهنیت های بدی را رقم می زنند.
هنگام صحبت کردن فرد مورد نظرتان، سراپا گوش باشید، و دقت لازم را به عمل آورید تا مطالب گفته شده را بهتر بتوانید به خاطر بسپارید و هنگامی که خودتان صحبت می کنید نیز سعی کنید، سنجیده حرف بزنید. پس از این که از گذشته و شرح حال فرد مقابل مطلع شدید می توانید دیدگاهش را راجع به مذهب سؤال کنید.
در هنگام صحبت کردن با فرد مورد نظر در اولین جلسه بنا را بر صداقت و یکرنگی بگذارید و متعهد شوید که آنچه می گوئید کاملاً از سر صدق و صفا باشد و به این تعهد خود نیز پای بند شوید. بهتر است به عنوان اولین سؤال از فرد مقابل بخواهید خودش را کامل معرفی کند؛ به عبارت دیگر از او بخواهید خلاصه ای از گذشته زندگیش برای شما بگوید خودتان نیز متقابلاً خلاصه ای از سرگذشت خود را مطرح نمایید.سرگذشت و بیوگرافی شامل این موارد می شود: معرفی کامل نام و نام خانوادگی، شغل، سن، شغل پدر و مادر، میزان تحصیلات هر یک از آنها، وضعیت شغلی و تحصیلی و سنی دیگر افراد خانواده، و این که شما در چه خانواده ای و با چه شرایطی بزرگ شدید و مسائل خاص زندگی شما در گذشته چگونه بوده است. در هنگام صحبت کردن فرد مورد نظرتان، سراپا گوش باشید، و دقت لازم را به عمل آورید تا مطالب گفته شده را بهتر بتوانید به خاطر بسپارید و هنگامی که خودتان صحبت می کنید نیز سعی کنید، سنجیده حرف بزنید. پس از این که از گذشته و شرح حال فرد مقابل مطلع شدید می توانیددیدگاهش را راجع به مذهب سؤال کنید. بپرسید نگرش شما راجع به مذهب چیست؟ مذهب چقدر در زندگی شما نقش دارد و تا چه اندازه به آن اهمیت می دهید؟ و بعد متقابلاً دیدگاه خودتان را راجع به مذهب مطرح نمایید و دقیقاً نگرش خود را در این مورد تشریح نمایید؛ اگر برای مثال در مورد احکام مقید هستید و علاوه بر واجبات، مستحبات را نیز رعایت می کنید، این مورد را حتماً تذکر دهید و با نگرش ها و احساسات فرد مقابل مقایسه نمایید.
مطلب دیگری که می توانید سؤال کنید نگرش مخاطب شما راجع به مسائل اقتصادی و نحوه درآمد است، در اینجا شغل خود و میزان درآمد ماهیانه خود را مطرح کنید؛ بلوف نزنید، آنچه واقعاً هست را بگویید.
خانم ها نیز باید از خواستگارشان سؤال کنند به نظر شما یک زن و همسر ایده آل چگونه فردی می تواند باشد و بعد صفات مطرح شده را با خصوصیات و ساختمان روانی خود مقایسه کنند، اگر ناهمخوانی یافتند باید بگویند این ویژگی ها را ما نداریم و یا اصلاً با ساختمان روانی ما بیگانه است، خانم ها حتماً سؤال کنند انتظار مرد مورد نظرشان از آنها چیست، به نظر آنها زن باید با چه نوع پوششی در اجتماع ظاهر شود، چگونه باید با مردم نشست و برخاست نماید. نظرش راجع به شاغل بودن زن چیست.
امکانات مالی خود را توضیح دهید، اگر توان مالی شما در شرایط فعلی بیشتر از امکانات موجود نیست این مورد را نیز تذکر دهید و سپس نظر دختر خانم را در این مورد بخواهید، ببینید ایشان چه مقدار پول را برای داشتن یک رفاه نسبی لازم می دانند، و اگر خواسته های ایشان با درآمد شما همخوان نیست موضوع را مطرح و روی آن تأکید نمایید،
وعده ها و قول هایی که با امکانات شما نمی خواند و امکان برآورده شدنش نیست ندهید.
همیشه برای بهتر شدن زندگی تلاش کنید ولی قول های نابه جا ندهید. علاوه بر نگرش خود و فرد مورد نظر، در مورد مسائل مادی و اقتصادی باید موقعیت اقتصادی هر دو خانواده را با یکدیگر مقایسه کنید. فراموش نکنید بسیار مهم است که دختر و پسر از یک ردیف اقتصادی با یکدیگر ازدواج کنند و ازدواج طبقات متضاد اجتماعی اصلاً صلاح نیست.
یکی دیگر از مطالبی که حتماً باید در جلسه خواستگاری پرسیده شود،ارزش های خانوادگی است. باید بفهمید در خانواده فرد مقابل چه چیزهایی ارزش است. اگر در خانواده شما تحصیل جایگاه مهمی دارد و خانواده برای تحصیلات و فرد تحصیل کرده ارزش زیادی قائل هستند، ولی در خانواده شخص مورد نظر شما هیچ بهایی به تحصیل و تحصیل کرده داده نمی شود، جای تأمل دارد؛ باید اندکی دست نگه دارید. یا چنانچه در خانواده شما حجاب و رعایت کردن آن بسیار مهم است و یکی از ارزش های حساس در خانواده به شمار می رود ولی در خانواده طرف مقابل حجاب کم رنگ است و یا اصلاً جایگاهی ندارد و در عوض پول مهمترین ارزش است، در اینجا شما با یکدیگر همخوانی ندارید.
 
بعد از بررسی نگرش های فرد مقابل راجع به مذهب و مسائل اقتصادی و ارزش های خانوادگی، نوبت به بررسیارزش های درون فردی می رسد. در اینجا افکار، عقاید، ایده آل ها و علائق را به طور کاملاً جزیی مطرح کنید. آقایان حتماً از خانم ها بپرسند، به نظر آنها یک مرد ایده آل چگونه فردی است، و چه شرایطی باید داشته باشد؟ اگر خصوصیاتی را که خانم مطرح می کند در وجود شما نیست سریعاً اعلام نمایید این خصوصیات فردی مورد نظر شما، در ما نیست و یا اصلاً نمی توانیم اینگونه باشیم. خانم ها نیز باید از خواستگارشان سؤال کنند به نظر شما یک زن و همسر ایده آل چگونه فردی می تواند باشد و بعد صفات مطرح شده را با خصوصیات و ساختمان روانی خود مقایسه کنند، اگر ناهمخوانی یافتند باید بگویند این ویژگی ها را ما نداریم و یا اصلاً با ساختمان روانی ما بیگانه است، خانم ها حتماً سؤال کنند انتظار مرد مورد نظرشان از آنها چیست، به نظر آنها زن باید با چه نوع پوششی در اجتماع ظاهر شود، چگونه باید با مردم نشست و برخاست نماید. نظرش راجع به شاغل بودن زن چیست. اگر خانم ها در شرایط فعلی شاغلند و به شغلشان نیز علاقه مند هستند و کار کردن برایشان اهمیت دارد، ولی احساس می کنند خواستگارشان نظر چندان مساعدی نسبت به شاغل بودن زن ندارد باید به این نکته تأکید شدید کنند، حتی در صورت لزوم آن را شرط ضمن عقد قرار دهند.
فرد مورد نظر را مورد مطالعه قرار دهید نکات مثبت را در شخصیت و موقعیت وی جستجو کنید و آن را در یک ستون زیر هم قرار دهید در مقابل ستونی را نیز به صفات و خصوصیات منفی اختصاص دهید. آن مورد یا مواردی از خصوصیات منفی را که اطمینان صد در صد دارید تغییر می نماید مثبت حساب کنید. و سپس آنها را مورد سنجش قرار دهید و تحلیل کنید.
مسئله دیگری که باید در خواستگاری مطرح شودبرنامه های فعلی و برنامه های آینده است. وضعیت فعلی تان را کاملاً مشخص نمایید، برنامه های آینده را نیز حتماً مطرح کنید. اگر قصد ادامه تحصیل دارید این نکته را تذکر دهید. اگر قصد جا به جایی و مسافرت خارج از کشور دارید، باید قبل از ازدواج مطرح نمایید. اگر بیماری های جسمانی خاص دارید، و یا قبلاً در زندگی شما اتفاقی افتاده است (احتمالاً نامزدی یا عقد داشته اید و ناموفق بوده است و یا مسائل مشابهی داشته اید) آنها را پنهان نکنید قبل از این که همسرتان از دیگران بشنود و نسبت به شما بی اعتماد گردد خودتان مطرح نمایید؛ در این صورت وجدان راحتی نیز خواهید داشت.
شاید همه این مطالب را در جلسه خواستگاری نتوان مطرح کرد، هیچ اشکالی ندارد تعداد جلسات خواستگاری را اضافه نمایید، مشروط به این که حسن نیت داشته باشید. بعد از این که طی جلسات خواستگاری اطلاعات لازم را دریافت کردید و نکته ای بر شما مبهم نماند، زمان ارزشیابی و تجزیه و تحلیل فرا می رسد. در اینجا فرد مورد نظر را مورد مطالعه قرار دهید نکات مثبت را در شخصیت و موقعیت وی جستجو کنید و آن را در یک ستون زیر هم قرار دهید در مقابل ستونی را نیز به صفات و خصوصیات منفی اختصاص دهید. آن مورد یا مواردی از خصوصیات منفی را که اطمینان صد در صد دارید تغییر می نماید مثبت حساب کنید. و سپس آنها را مورد سنجش قرار دهید و تحلیل کنید. گاهی اوقات یک مورد منفی به تمام موارد مثبت می چربد مثلاً فرد مورد نظر تحصیلات و شغل خوب دارد از خانواده خوب و نجیب و موقعیت اقتصادی اش نیز مناسب است، اخلاق خوبی هم دارد ولی معتاد است. در این شرایط باید دست نگه داشت و برای ازدواج عجله نکرد و یا این که شرایط زندگی خوب است ولی شغل غیرقانونی دارد. مسلماً زندگی با چنین شخصی سراسر اضطراب خواهد بود.
پس از آنکه ارزشیابی انجام شد و وجوه اشتراک و تفاهم زیاد بود باید تحقیقات کامل، در محل زندگی و محیط کار در مورد چگونگی رفت و آمد با دوستانش و دیگر موارد به عمل آید عده ای معتقد به انجام تحقیق قبل از ازدواج نیستند و می پندارند افرادی که از آنها تحقیق می شود اگر گرایش و نظر خوب به فرد داشته باشند همه چیز را مثبت جلوه می دهند و اگر با فرد مورد نظر مشکل داشته باشند وی را آدمی منفی ارزیابی می نمایند و واقعیات را مطرح نمی کنند. در صورتی که در واقع چنین نیست. اگر از تعداد زیادی تحقیق به عمل آید حداقل نتیجه اش این خواهد بود که به شما می گویند آیا این فرد قبلاً ازدواج کرده است یا خیر؟ و آیا اینها خانواده جار و جنجالی هستند یا خیر؟ آیا برخورد اجتماعی خوبی با مردم دارند یا نه؟ بنابراین تحقیق بدون منفعت هم نیست؛ شناخت شما را نسبت به همسر آینده و فرد مورد نظر افزایش می دهد.
 
پشتوانه تمامی مسائل گفته شده، توکل به خدای متعال و قادر مطلق است. در صورتی که تشابهات زیاد و تحقیقات انجام شده، مثبت بود با توکل بر خدا ازدواج کنید. ان شاءا... زندگی خوب و سرنوشت خوبی در انتظار شما خواهد بود.
در اینجا نکته ای قابل ذکر است و آن این که، هر ازدواجی علیرغم تمامی دقت هایی که برای آن به عمل آید و با رعایت کلیه ملاک ها و معیارهای گفته شده، باز هم حدود بیست درصد ریسک دارد. و این ریسک به خاطر جنبه های ناشناخته آن است یا پیش بینی هایی که به وقوع پیوسته است یا خلاف تصور بوده است و به خاطر مسائلی بوده که قبل از ازدواج سؤال و مطرح نشده اند و یا اگر پرسیده شده اند جواب صحیحی برای آنها دریافت نکرده اند. بنابراین رعایت کردن معیارهای ازدواج ، تضمین صد در صد برای ازدواج موفق را همراه ندارد ولی در بسیاری از مواقع از به وجود آمدن مشکلات پس از ازدواج جلوگیری می کند و از تنش ها و ناراحتی های درون خانوادگی پس از ازدواج می کاهد.
سخنی با خانواده ها
بعضی از خانواده ها مقیدند بلافاصله پس از یک جلسه خواستگاری، تکلیف دختر و پسر مورد نظرشان مشخص شود و موافق نیستند خواستگاری به چندین جلسه موکول شود. به این دسته خانواده ها متذکر می شویم انتخاب همسر و ازدواج نیاز به مطالعه و شناخت دارد و این شناخت در یک جلسه خواستگاری مثلاً یک ساعته مقدور نیست. بنابراین اگر دختر و پسر به قصد ازدواج می خواهند با یکدیگر صحبت بیشتری داشته باشند ، خانواده ها باید در این مورد قدری انعطاف به خرج دهند:شناخت لازمه زندگی است. نگرانی این نوع خانواده ها به خاطر قضاوت مردم و آشنایان است در صورتی که مردم، آشنایان و همسایگان هم نظر منفی راجع به خواستگاری کردن از دختران ندارند. پسری هم که به قصد خواستگاری وارد خانه شما می شود حریم خانه برایش اخلاق ایجاد می کند و این امر بسیار بهتر از آن است که دختر و پسر در خارج از محیط خانه و دور از اطلاع خانواده ها رفت و آمد داشته باشند و تصمیمات نسنجیده بگیرند و یا معضلات اخلاقی به وجود آورند.
منابع
- مقدمه ای بر روان شناسی ازدواج - تألیف : زهره رئیسی
- خانواده در اسلام - تألیف حسین مظاهری
- مشاوره ازدواج - تألیف علی اسلامی بجنوردی نسب
گردآوری: زهره پری نوش

  • عوف عقیلی

روش‏های مختلف خواستگاری
 
فصل اول ازدواج
بالاخره دختر و پسر باید همدیگر را دوست داشته باشند و با هم ازدواج کنند یا نه؟ باید همدیگر را تا حدی بشناسند یا این حرف‏‏ها مفت است و معیار و اینها شعار، و یک زوج تا زیر یک سقف نروند، همدیگر را نخواهند شناخت؟! آخرش باید این دو تا کبوتر عاشق! به هم برسند یا نه؟! پس این همه هفت‏خوان رستمی که جلوی پایشان گذاشته‏اند چه صیغه‏ای است دیگر؟! از جامعه به آن گنده‏گی بگیر تا خانواده به آن کوچکی، گاهی انگار همه دست به دست هم می‏دهند تا نگذارند قضیه‏ی ازدواج جوانان راحت جلو برود. یک روز بهانه‏ی شغل و یک روز سن و گاهی خرده گرفتن به آن بنده خدای مشتاق ازدواج که چرا این‏قدر راحت در این مورد حرف می‏زنی و حیایت‏ کو!
و از آن طرف گاهی اصرار اصرار که نظر، نظر خودت است و... این سه نقطه که اینجا گذاشتیم یعنی آنقدر مدل‏های متفاوتی در انجام خواستگاری تا ازدواج در این جامعه داریم که از بیانش عاجزیم! در زیر نمونه‏های مختلفی آورده می‏شود ولی نتیجه و تصمیم‏گیری اصلی را به خودتان واگذار می‏کنیم چرا که: صلاح مملکت خویش خسروان دانند.
و اما بعد...

روش ناف‏بران
گویند در قدیم الایام، پدر و مادرها کارشان را راحت می‏کردند و با یک ناف بریدن! در نوزادی، خیال‏شان را از بابت ازدواج فرزندشان راحت می‏کردند تا وقتی بزرگ شد هر روز مجبور نباشند درب این خانه را بزنند و آن خانه را، تا مورد مناسبی برای پسرشان بیابند یا هر روز مجبور نباشند خواستگاری راه بدهند یا نگران ازدواج نکردن دخترشان شوند! قضیه از این قرار بود که در آن ایام وقتی خانمی دختری می‏زایید ناف دختر را به نام یکی از پسرهای فامیل مثل پسرخاله و پسرعمو و... می‏بریدند. روش کار این بوده است که ناف دختر را روی پای پسر می‏گذاشتند و می‏گفتند «پای هم پیرشن»!
بعد از ناف برون همه حاضرین می‏گفتند: مبارک، مبارک، پای هم پیر شن. گل می‏زدند و دختر و پسر نامزد می‏شدند. بعد از آن دختر و پسر مجبور بودند که پای همدیگر پیر شوند.
این روزها ولی دیگر این شیوه جواب نمی‏دهد و کمی زیاد عجیب و غریب، به نظر می‏آید! به دو دلیل: اول اینکه دیگر جامعه این حرف‏ها را نمی‏پسندد، دوم این اینکه تعداد آقایان آب رفته است! و احتمالاً کار به ناف بریدن یک دختر روی پای یک پسر ختم نمی‏شود و احتمالاً روی پای بعضی از آقا پسرها ناف دوتا دختر کشیده می‏شود و این موضوع علاوه بر آنکه بذر انتقام هووگری از همان ابتدا در دل دخترخانم‏ها به وجود آورد، باعث غرور بی‏جا و سر خود معطلی بیش از اندازه‏ی داماد هم می‏شود!
گاهی انگار همه دست به دست هم می‏دهند تا نگذارند قضیه‏ی ازدواج جوانان راحت جلو برود. یک روز بهانه‏ی شغل و یک روز سن و گاهی خرده گرفتن به آن بنده خدای مشتاق ازدواج که چرا این‏قدر راحت در این مورد حرف می‏زنی و حیایت‏ کو!
روش‏خواستگاری سنتی و نیمه سنتی
این روش که همچنان در عرف ملت قرار دارد و توصیه‏ی گروهی از کارشنا‏سان حول همین روش می‏گردد، شامل زیر شاخه‏هایی متعدد می‏شود ، یعنی انعطاف‏ زیادی دارد. از خواستگاری‏های بسیار سنتی تا نیمه سنتی‏ای که خانواده هنوز در آن نقش بازی می‏کند را شامل می‏شود. اما اصل داستان یکی است و از این قرار است که خانواده‏ی داماد یک تک پا مزاحم خانواده‏ی عروس می‏شوند. اما چگونگی پیدا کردن دختر مهم است که از طرق مختلف می‏تواند انجام بگیرد.
بچه که بودم، همیشه برایم این سوال بود که مادر و خاله و مادربزرگم چطوری برای دایی‏ دم‏بختم عروس پیدا می‏کنند! خیال می‏کردم خانواده‏ای که ختر دم‏بخت دارند، یک کاغذ بر می‏دارند و به درب خانه‏شان با این مضمون می‏چسبانند که: ما دختر دم‏بخت داریم، قد فلان، وزن بهمان و ... تشریف بیاورید! اما بعد که بزرگتر شدم فهمیدم نه دیگر اینقدر کسی جلف‏بازی در نمی‏آورد و اصولاً از خانواده‏ی دختر این حرف‏ها بعید است! اما همان‏گونه که اشاره شد، زیر شاخه‏های متعددی برای پیدا کردن ابتدایی دختر خانم وجود دارد که از آن جمله است:
اول) راوی وارد عمل می‏شود و دو خانواده را به هم معرفی می‏کند، و اتفاقاً صدی نود تا از این راویان، دخترهایی که سراغ دارند، از دم یک پاره ماه هستند و همه‏ی پسرهای شان هم از آقایی هیچ‏چیزی کم ندارند!
دوم) مادر پسر یک روز در یک جایی دختر را می‏بیند و می‏پسندد، یا دختر را دنبال می‏کند تا خانه‏شان را یاد بگیرد یا کمی اجتماعی‏تر برخورد می‏کند و از خود دختر شماره تلفن می‏گیرد تا با مادر دختر خانم تماس بگیرد و...
سوم) مادر و پدر این اجاره را به فرزندشان می‏دهند که مرحله‏ی انتخاب را خودش به عهده گیرد. در این حالت آقای داماد با واسطه یا بی‏واسطه شماره‏ای آدرسی چیزی از دختر خانم پیدا می‏کند تا در مرحله‏ی بعدی خانواده وارد عمل شود و پا پیش بگذارد.
 
خواستگاری مدرن
افرادی که معتقد به شکاف شدید بین نسل‏ها هستند و از نظر پدر و مادرشان خوش‏شان نمی‏آید یا از طرف پدر و مادر (به زور با توافق) این اجازه را پیدا می‏کنند یا نمی‏کنند که علاوه بر انتخاب اولیه، برای مراحل بعدی هم خودشان تصمیم‏گیرنده باشند ، این روش را انتخاب می‏کنند. به هر حال در این نوع خواستگاری داماد خودش عروس را انتخاب می‏کند! تا بعد از توافق‏های اولیه با عروس‏خانم، با واسطه یا بی‏واسطه، خانواده به عنوان نقشی تزییناتی وارد عمل شوند. تفاوت این مورد با قسمت سوم شکل قبلی در همین نقش خانواده‏هاست و نگاه افراد!
خواستگاری معکوس
این بار داماد است که انتخاب می‏شود! دو حالت ممکن است پیش بیاید: داماد یا قبول می‏کند یا کلاً از آن دختر خوشش نمی‏آید و دست رد می‏زند! چگونه قبول کردن و چگونه رد کردن این قضیه از آنجا که با عاطفه و شخصیت دختر خانم ارتباط مستقیم دارد، به شخصیت آقای داماد برمی‏گردد!
در مقاله ی «دخترا و خواستگاری از پسرا!!! » دراین باره مفصل صحبت کرده ایم.

خواستگاری اینترنتی
به قول دوستی، این دیگر بلای تکنولوژی است. این شکل از خواستگاری هنوز بین بسیاری خانواده‏ها جانیفتاده. ریسک ادامه دادن با این نوع خواستگاری در این است که شما نمی‏دانید طرفتان چقدر راست می‏گوید و چقدر دروغ؛ سر کارید یا طرف هم راستی راستی می‏خواهد ازدواج کند! البته این نوع خواستگاری هم می‏تواند پس از آشنایی مختصر ابتدایی با حضور خانواده‏ها جلو رود و به شکلی مشورتی تصمیم اتخاذ شود. باز هم بسته به نگاه شما دارد!
در بخش خانواده راجع به این نوع انتخاب و مسائل مربوط به آن صحبت کرده ایم .خواستگاری در چت روم و ازدواج به سبک اینترنتی و ... می توانند به شما کمک کنند تا اگر در آستانه ی چنین انتخابی هستید ، از پیامد های آن آگاه شوید.
بالاخره کدامیک؟!
کاربران در آستانه ی ازدواج تبیان انتخاب کاملاً با خودتان است! شما می‏توانید با توجه به روحیات خود و خانواده‏تان یکی را انتخاب کنید. اما به توصیه های بخش خانواده توجه کنید :
اگر با تفکرات اشاعه‏ای زندگی می‏کنید و قائل به جبر هستید می‏توانید از روش‏ ناف‏بران بهره گیرید مشکلی پیش نمی‏آید.
اگر هنوز به حضور خانواده‏ها در تصمیم‏گیری برای ازدواج اهمیت می‏دهید، می‏توانید روش سنتی یا نیمه سنتی را بنا به باز و بسته بودن تفکرات خانواده انتخاب کنید!
اگر کله شق‏اید و می‏خواهید فقط حرف، حرف خودتان باشد و احترامی برای نظر خانواده‏ قائل نیستید، می‏توانید خواستگاری مدرن را انتخاب کنید!
باید حواستان جمع باشد اگر از طریق اینترنتی خواستگاری انجام شد، سرتان کلاه نرود! توصیه‏ می‏کنیم خیلی هم خودسرانه وارد عمل نشوید چون ممکن است مثل آن خانم‏ 30 ساله ایرانی و مرد 50 ساله‏ی پاکستانی شوید! و بعدش هم برای ثبت عقد خود مجبور باشید بروید قبرس!!
در مورد خواستگاری معکوس دخترخانم باید از انتخابش مطمئن باشد! چون اصولاً بهای زیادی برای این انتخاب باید بپردازد. تازه اگر از جانب پسر مطمئن باشد! از آن طرف هم آقای داماد باید جنبه داشته باشد و با بزرگواری برخورد کند.
به هر حال امیدواریم در هر شیوه‏ای که برای انتخاب، انتخاب می‏کنید، آگاهانه قدم بردارید و به ازدواجی موفق دست یابید.
مجله :عطر سیب - کتاب :خواستگاری حواس جمع می خواهد

  • عوف عقیلی


مـــراسم خواستگاری
مراسم خواستگاری یکی از زیباترین مراسم در زندگی هر جوانی است. این نکته در مورد والدین نیز صدق می کند. بدین خاطر که با خواستگاری رفتن برای فرزندانشان، به یاد خاطرات خوب دوران جوانی خودشان می افتند. والدین گاهی از به یاد آوردن گذشته احساس لذت و شادکامی می کنند و گاهی هم با آه و اندوه از آن زمان یاد می کنند و در دل می گویند ای کاش قلم پایم می شکست و چنان روزی در زندگیم پیش نمی آمد.
طبیعی است که در مراسم خواستگاری، نوعی اضطراب و دلشوره در ذهن اعضای خانواده وجود دارد، به خصوص اگر دو خانواده نسبت به هم شناختی نداشته باشند، این اضطراب بیشتر خودنمایی خواهد کرد.
در هر مراسم خواستگاری، احتمالاً یکی از دو حالت زیر وجود دارد:
مراسم خواستگاری بدون شناخت قبلی از خانواده های طرفین .
مراسم خواستگاری با شناخت قبلی از خانواده طرفین.
درحالت اول، خانواده های دو طرف نسبت به هم هیچگونه شناختی ندارند، بنابراین لازم است در صورتی که خانواده دختر کاملاً بی خبر هستند، توسط خانواده پسر به هر وسیله ای که امکان داشته باشد، از جریان خواستگاری مطلع شوند و با تعیین وقت قبلی به خانه آنان بروند؛ به دلیل آنکه ممکن است، خانواده دختر در شرایط نامطلوبی باشند و آمادگی پذیرایی از خانواده پسر را نداشته باشد. در چنین شرایطی ارزیابی دو خانواده از همدیگر نابجا خواهد بود و خانواده دختر خیلی عصبانی خواهند بود که همین وضعیت ممکن است در زندگی بعدی آنان تأثیر ناخوشایندی داشته باشد و به عنوان یک خاطره بد در ذهن ها بماند، پس بهتر است به خاطر حفظ حرمت خود و احترام به خانواده دختر، قبلاً در مورد رفتن به خواستگاری به خانواده دختر اطلاع داد. دلیل دیگر آنکه اصلاً ممکن است خانواده دختر به خانواده پسر اجازه ورود ندهند، و شاید بتوان گفت که حق هم دارند، چون شناختی نسبت به آن خانواده در دست ندارند.
گاهی هم ممکن است برای مرتب کردن خانه، از خانواده پسر بخواهند که مدتی پشت در و یا در سالن پذیرایی منتظر باشند. خلاصه این که در یک کار از قبل تدارک دیده نشده ، اتفاقاتی که ممکن است بیفتد و تأثیرات خوب و یا بد آن، که در هر صورت چندان مطلوب نخواهند بود.

زمان خواستگاری بهتر است بعدازظهر و یا این که در ساعات اولیه شب باشد تا همه ی اعضای خانواده در منزل حضور داشته باشند ( البته در فصل های مختلف وضعیت متفاوت است.) در اولین جلسه خواستگاری، بهتر است که برای همراهی پسر، فقط از والدین او و کسی که معرف آنان است و احتمالاً با طرفین آشنایی دارد، استفاده شود و از همراه کردن اعضای دیگر فامیل ، مانند: عمو، دایی، عمه، خاله، خواهران و شوهران آنان و یا برادران و همسران آنان خودداری کرد، زیرا خانواده ها نسبت به هم شناختی ندارند و نمی دانند با چه کسی باید حرف بزنند و تصمیم گیرنده کیست. به هنگام پذیرایی نیز، ممکن است زیر نگاه های تیز لشگری از طایفه داماد، اتفاقاتی بیفتد. ضمن آنکه خانواده دختر نمی دانند پذیرایی را از کجا باید شروع کنند. گاهی هم در خانواده دختر بیش از یک دختر وجود دارد و هیچ یک از دو طرف هم نمی داند که دختر مورد نظر کدام است. البته در خانواده های چند دختری، ابتدا از دختر بزرگتر شروع می کنند که گاهی مورد پسند واقع نمی شود و بیشتر متوجه دختر بعدی می شوند که وضعیت او نیز وابسته به دختر بزرگتر خواهد بود.
پیشنهاد می شود که از واسطه جهت خواستگاری کمتر استفاده گردد. همچنین در صورتی که قبلاً به خانواده اطلاع داده شده و تعیین وقت گردیده است، بهتر است که از خانواده پسر در یک اطاق کوچک پذیرایی شود. اتفاقات بزرگ دنیا در اطاق های کوچک و دربسته ، طرح ریزی می گردد. بهتر است که در روز خواستگاری از چراغ های رنگین، نورافکن ها و لوسترهای بزرگ استفاده نشود و از چراغ های ساده استفاده شود.
اجرای مراسم خواستگاری را که از مراسم لازم برای شروع زندگی است نباید سرسری گرفت و اگر می خواهید در خانواده همسرتان مورد احترام و دارای ارزش باشید، زندگی مشترکتان را حتماً از طریق خواستگاری شروع کنید.
ابتدا بهتر است که فردی از خانواده پسر که می تواند خوب حرف بزند، شروع به صحبت کند، چون معمولاً در این لحظه حواس همه حاضرین متوجه این شخص می شود. و اگر کسی باشد که نتواند خوب سخنرانی کند، ممکن است سبب لبخندهای تمسخرآمیز میزبانان گردد
بهتر است وسایل و مواد خوراکی مورد استفاده برای پذیرایی، خیلی ساده باشند. مثلاً از چای و نان شیرینی یا بیسکوئیت ساده استفاده شود که به راحتی در دهان جای بگیرد. ( از نان نخودچی یا شیرینی هایی که ممکن است در داخل گلو بپرد و ایجاد اشکال نماید استفاده نکنید.) برای پذیرایی از میوه های آبدار مثل انار و نیز شیرینی های بزرگ استفاده نشود که باعث زحمت می گردند، چون کلیه حرکات خانواده های طرفین زیر ذره بین قرار دارد و ثبت و ضبط می گردند.
ابتدا بهتر است که فردی از خانواده پسر که می تواند خوب حرف بزند، شروع به صحبت کند، چون معمولاً در این لحظه حواس همه حاضرین متوجه این شخص می شود. و اگر کسی باشد که نتواند خوب سخنرانی کند، ممکن است سبب لبخندهای تمسخرآمیز میزبانان گردد. بهتر است در مورد پسر ( داماد) هر آنچه واقعیت دارد بیان گردد. فقط واقعیت ها، زیرا مطالبی که برخلاف واقعیت باشد، به صورت پدیده ذهنی بدی در نظر خانواده دختر جلوه گر خواهد شد و به طور یقین در آینده ، زوج جوان با مشکل رو به رو خواهند شد و حتی ممکن است کارشان به طلاق بکشد. از طرف خانواده دختر هم باید شرح حال مختصری از وضعیت دختر از نظر سن، تحصیلات و بعضی خصوصیات خاص ارائه گردد.
رسم ادب این است که اگر طرف مقابل مورد قبول واقع نشد ، خانواده ها به هم اخم نکنند و قیافه عبوس به خود نگیرند، بلکه با لبخند و با رعایت احترام کامل و گفتن این جملات که «فعلاً رفع مزاحمت می کنیم و ان شاء ا… به زودی همدیگر را خواهیم دید» و یا «به شما خبر خواهیم داد» و با روبوسی از یکدیگر و با این فرض که دوستی بر دوستانشان اضافه شده است، یکدیگر را ترک نمایند.
البته این گونه خواستگاری به هیچ عنوان را توصیه نمی شود و بیشتر شبیه به خرید کالاست. وقتی شناختی در بین
نباشد، طرفین نمی دانند که طرف مقابلشان چه کسی است، چطور زندگی می کند، چه تحصیلاتی دارد، در چه محیط اقتصادی و فرهنگی رشد کرده است، چه عقایدی دارد و بسیاری از مجهولات دیگری که پاسخ به هر کدام احتیاج به زمان طولانی دارد.
حالت دوم، خواستگاری با شناخت قبلی طرفین از یکدیگر است و در این نوع خواستگاری که خانواده های پسر و دختر از قبل با یکدیگر آشنا شده اند و نسبت به هم اطلاعاتی دارند، بهتر است نکات زیر رعایت گردد.
تاریخ آن از قبل تعیین شود و بهتراست که در ساعت های عصر یا اوایل شب صورت پذیرد. افراد کمتری خانواده پسر را همراهی نمایند و بهتر است از وابستگانی برای این کار استفاده شود که بتوانند خوب و منطقی صحبت کنند و تصمیم بگیرند. از نظر پوشش بهتر است که داماد یک لباس ساده و راحت بپوشد و احیاناً لباسی تهیه نکنند که نتواند در آن آرام بگیرد و در نتیجه مورد تمسخر واقع شود.
پوشش دختر خانم بهتر است مطابق با فرهنگ اسلامی و ایرانی، لباسی بلند و پوشیده باشد، به طوری که به راحتی بتواند در آن حرکت کند. خانم ها لازم است به این نکته توجه کافی داشته باشند که مردان ایرانی پوشیده ترین لباس را می پسندند. لباس نباید طوری باشد که از شدت تنگی رو به پاره شدن برود! نوع آرایش بهتر است که بسیار ساده و متناسب با چهره ای شاخص فرهنگ و مذهب ایرانی باشد. اگر آرایش تند و غلیظ باشد، قضاوت خانواده پسر( داماد) چندان مناسب نخواهد بود.
در مراسم خواستگاری بهتر است که پسر چند شاخه گل کوچک، زیبا و با رنگ های شاد تهیه نماید و به هنگام ورود به خانه دختر روی میز بگذارد. به همه دختران توصیه می گردد که به هنگام خواستگاری، چای یا شیرینی را به اولین سرنوشت ساز زندگی، یعنی مادر داماد تعارف کنند، در کنار او بنشینند ، با او صحبت کنند، به سؤالات او پاسخ دهند و خلاصه آن که به او توجه کنند و چندان به پدر داماد نزدیک نشوند که ممکن است از همان اوایل باعث دردسر شوند.
لازم است که در جلسه اول خواستگاری فقط روی مسائل ازدواج صحبت شود و از بحث هایی که باعث اتلاف وقت می گردند و مسئله اصلی را به تعویق می اندازند، خودداردی نمایند.
پوشش دختر خانم بهتر است مطابق با فرهنگ اسلامی و ایرانی، لباسی بلند و پوشیده باشد، به طوری که به راحتی بتواند در آن حرکت کند
به خانواده داماد توصیه می گردد که در همان اولین جلسه ، بعد از توافق ، هدایایی به عروس بدهند. میزان مهریه بستگی به وضعیت فکری ، اقتصادی و اجتماعی طرفین دارد.بسیار دیده شده که ایراداتی در رفتار و شخصیت دختر وجود داشته است که باید به طرف مقابل، مبلغی هم دستی داده شود تا با او ازدواج کند؛ یک دختر وسواسی که شب و روز فقط مشغول تمیز کردن دستهایش است، ولی از خانه داری هیچ گونه اطلاعی ندارد و حتی طرز تهیه نیمرو را بلد نیست، آیا می توان با او زندگی کرد؟ و یا پسری که شخصیتی متکی به والدینش دارد و اصلاً رشد فکری و اجتماعی او در حد بسیار پایینی می باشد یا اخلاقش ناپسند است و فحاشی می کند، حتی اگر میلیاردها مهریه دختر کند آیا ارزش ازدواج کردن دارد؟ در مقابل دخترانی هم هستند که ارزششان اصلاً در عدد و رقم نمی گنجد با معیارهای عادی نمی توان گوشه ای از شخصیت و رفتار و صفات خوب آنان را که مطبوع طبع هر ایرانی مشکل پسندی باشد بیان کرد.خلاصه آنکه در زمینه مهریه می توان گفت که این سنتی لازم است و باید اجرا گردد. پس باید آنچه را عقل حکم می کند، انجام داد و نیز ارزش مادی و معنوی طرفین در نظر گرفته شود و در نهایت تصمیم با طرفین و توافق آنان است.به طور کلی اجرای مراسم خواستگاری را که از مراسم لازم برای شروع زندگی است نباید سرسری گرفت و اگر می خواهید در خانواده همسرتان مورد احترام و دارای ارزش باشید، زندگی مشترکتان را حتماً از طریق خواستگاری شروع کنید. همچنین مجدداً به والدین ارجمند توصیه می شود که راه را برای فرزندانشان باز بگذارند تا آنچه را که بیرون از منزل برایشان اتفاق می افتد، با خیال راحت در جمع خانواده بازگو کنند و آن را به کمک دیگر اعضای خانواده تجزیه و تحلیل کنند. در آن صورت می توانند مطمئن باشند که به نتایج ایده آل هر خانواده ایرانی می رسند.در طی مراسم خواستگاری نیز به نظرات و عقاید والدین دو طرف احترام گذاشته شود. با رعایت نکات بالا زوجی با سعادت در کنار یکدیگر خواهید بود که هر لحظه از زندگی مشترک برایتان ارزشمند، شیرین و فراموش نشدنی خواهد بود.

  • عوف عقیلی

جوانان در چارچوب خانواده معاشرت کنند، تا با مخالفت والدین برای ازدواج مواجه نشوند

یک استاد دانشگاه و روانشناس خانواده گفت: یکی از چالش های فعلی برخی جوانان، پذیرش نشدن فرد موردنظرشان از سوی خانوده هایشان برای ازدواج است، در حالی که این دسته از جوانان سال ها بدون اطلاع خانواده ها با هم معاشرت داشته اند.

دکتر شکوه نوابی نژاد گفت وگو با ایسنا با بیان این که چنین مشکلی اغلب ناشی از آن است که دختر و پسر به صرف علاقه یکدیگر را انتخاب کرده اند، گفت: این افراد باید ارزش های خانواده، اخلاق، اعتقادات، وضعیت فرهنگی اجتماعی خانواده ها و بسیاری از عوامل دیگر را در انتخاب خود لحاظ کنند، تا بعدها با مخالفت خانواده مواجه نشوند.
وی همچنین به این جوانان پیشنهاد کرد که چنانچه رابطه آن ها به واقع هدفمند و به قصد ازدواج است، خانواده های خود را نیز در جریان آن قرار دهند، چرا که یکی از بهترین اشکال ارتباط در چنین مواردی، معاشرت دختر و پسر در چهارچوب خانواده هاست.
این روانشناس خانواده ادامه داد: تبعیت از چنین پیشنهادی موجب می شود، تا دختر و پسر بعدها با مخالفت خانواده های خود مواجه نشوند.

  • عوف عقیلی

نقش خانواده در شکل گیری ازدواج موفق
 
ازدواج به عنوان یکی از مهم ترین موضوعات خانوادگی باید در قالب و چارچوب خاص خود قرار گیرد و این که گفته شود زمانه تغییر کرده است و جوانان این دوره و زمانه با گذشته بسیار فرق کرده اند نمی تواند پاسخ منطقی و قابل قبولی باشد.
این جوانان هم درست در همان خانواده هایی رشد و پرورش یافته اند که جوانان سال های قبل بزرگ شده اند و تنها به سبب پیشرفت فناوری و گسترده شدن دامنه ارتباطات نمی توان جوانان را به حال خود گذاشت تا شریک زندگیشان را انتخاب کنند. بعضی از خانواده ها در این زمینه کوتاهی می کنند و دلیل شان هم این است که جوان هر کسی را که خودش انتخاب می کند می پذیرد و با او کنار می آید و اگر ما کسی را انتخاب کنیم مشکلات بعدی اش هم گریبان خودمان را می گیرد. پدر و مادر باید همراه و مشاور جوان باشند و با استدلال و منطق وی را قانع کنند که انتخابش درست است یا نادرست که بی گمان جوان نیز آن را خواهد پذیرفت.
در این خصوص با دکتر اسماعیلی به گفت وگو نشستیم.وی عضو هیئت علمی دانشکده روان شناسی دانشگاه تربیت معلم تهران درباره اهمیت نقش خانواده می گوید: ازدواج مقدمه تشکیل خانواده است. وقتی 2 زوج جوان ازدواج می کنند در واقع پایه های خانواده را شکل می دهند. اگر رابطه بین زن و شوهر را از این منظر نگاه کنیم درمی یابیم وقتی خانواده رو به کمال می رود که این رابطه سالم و برپایه اصول صحیحی شکل گرفته باشد. از این رو جوان باید معنای خانواده را بداند نه این که فقط از نظر عاطفی و روحی با فرد موردنظر خود مشترکاتی داشته باشد. بنابراین وقتی زوج جوان ازدواج می کنند، اصولا با فضای جدید خانواده های یکدیگر روبه رو می شوند. پسر یا دختر در خانواده هایی متفاوت رشد کرده اند و عضو آن هستند و ویژگی های آن خانواده را دارند. وقتی آشنایی صورت می گیرد در کنار اشتراکات، بی گمان تفاوت هایی را هم خواهند دید. اگر جوانان آمادگی مواجهه با تعارضات را نداشته باشند، نخواهند توانست زندگی مشترک موفقی را تجربه کنند و بیشتر در معرض آسیب های بعدی و طلاق هستند.
نگاهی به آمارهای طلاق و بررسی علل و عوامل این پدیده در جامعه کنونی ما نشان می دهد ازدواج هایی که در آن دختر و پسر پیوند مستحکمی با خانواده طرفین پیدا نکردند بیشتر در معرض آسیب و طلاق است. زیرا قواعد و آداب و رسوم و ویژگی های خاص خانواده ها را از هم متمایز می کند. وقتی ازدواج دو نفر بدون توجه به این قواعد صورت بگیرد، طبیعی است ازدواج آسیب پذیر خواهد بود. خانواده ها باید در بستر مشترکات مهمی که با هم دارند تصمیم به پیوند ازدواج فرزندانشان بگیرند.اما گاهی اوقات پسر یا دختر نسبت به هم علاقه عاطفی پیدا می کنند و ازدواج خود را بی نیاز از مشورت و هماهنگی با خانواده ها می دانند، آن ها اغلب خارج از چارچوب خانواده عمل می کنند و وارد فرآیند چانه زنی می شوند و تصمیم خود را برای ازدواج با یک فرد خاص اعلام و برخواسته خود پافشاری می کنند. در چنین مواردی والدین براساس هنجارها و تفاوت دیدگاه هایی که با جوان دارند، اغلب مخالفت می کنند و از سویی احساس می کنند ثمره تلاششان در زندگی از بین می رود. مجموعه افکار، ایده ها، مصلحت ها و تجربیات متفاوت باعث می شود اغلب خانواده ها در برابر خواسته جوانان مقاومت کنند و تن به درخواست های آنان ندهند. اما مشکلی که هم اکنون در جامعه مشهود است، این است که موارد قابل توجهی از ازدواج ها خارج از فضای مشورت و توافق و همراهی خانواده ها صورت می گیردگرچه در نهایت ممکن است خانواده ها تسلیم خواسته جوانان شوند. اما هسته و ریشه های مشکلات به جای خود باقی می ماند و پس از فروکش کردن احساسات عاطفی و هیجانی، عشاق دیروز تبدیل به کینه توزان امروز می شوند.
در بحث آسیب شناسی ازدواج به دلایل مختلف علمی جامعه شناسی، روان شناختی توصیه کارشناسان این است که نباید پیوند ازدواج، با ساختار و چارچوب خانواده قطع شود. یعنی تصمیم جوانان برای ازدواج باید با مشورت خانواده همراه باشد زیرا این کار از بسیاری از مشکلات بعدی جلوگیری می کند.
شیفتگی های افراطی در جوانان به تصمیمات ناگهانی منجر می شود و خانواده ها را هم درگیر مشکل خودخواسته ای می کند که تبعات زیادی دارد. مشورت با افراد باصلاحیت ازجمله خانواده و بستگان بسیار اساسی است به طوری که در اغلب موارد پدر و مادر بهترین مشاور جوانان هستند. دکتر اسماعیلی به نقش خانواده در تثبیت ازدواج جوانان اشاره می کند و می گوید: پس از ازدواج هم ارتباط و احترام خانواده ها به یکدیگر می تواند در محکم شدن پیوند ازدواج تاثیر داشته باشد. پیوند عاطفی اولیه در ازدواج باید به پیوند عاطفی و ایجاد شبکه اجتماعی بین 2 خانواده منجر شود.نکته قابل توجه این است که شیفتگی بین دختر و پسر به تناسب بهایی که هر یک برای آن می پردازند، آسیب هایی را به آنان وارد می کند. معمولا در سن نوجوانی و جوانی دختران عاطفی تر و آسیب پذیرتر هستند و این یک زنگ خطر جدی برای بسیاری از خانواده هاست. پسران اغلب در این سنین تحت تاثیر هیجانات جنسی به دختران گرایش پیدا می کنند. دختر اغلب وقتی با پسری ارتباط برقرار می کند می خواهد او را به عنوان مرد زندگی، همیشه همراه خود داشته باشد، یعنی خود را برای یک ارتباط طولانی آماده می کند. اما پسران اغلب به قصد ازدواج با دختران ارتباط برقرار نمی کنند و پس از فروکش کردن هیجانات خود از ازدواج سرباز می زنند، گاهی هم با توسل به شیوه های فریب و حیله به بهره برداری موقت از دختران دست می زنند. گذشته از این فرهنگ ها واژه زن ارزش خاصی دارد و توام با قداست و پاکی و حیاست. بر همین اساس پس از تشکیل پیوند عاطفی دختر، همان نسبتی که پیوندش ریشه دار و عمیق بوده است، دچار آسیب شدید می شود.توصیه ما به دختران این است که سعی کنند در دام احساسات و هیجانات گرفتار نیایند و چنانچه به قصد ازدواج با کسی ارتباط برقرار کردند حتما از مسیر خانواده ها و با مشورت آن ها صورت بگیرد.
دکتر اسماعیلی درباره آمادگی جوانان برای رویارویی با جنس مخالف می گوید: این آمادگی در واقع زمینه سازی می خواهد و باید از همان دوران کودکی فضای ایمن و سالم برای تربیت فرزندان فراهم شود تا اضطراب، بی اعتمادی، شک و تردید و فاصله عاطفی به وجود نیاید. والدین و فرزندان باید احساس همدلی داشته باشند تا بتوانند حرف یکدیگر را بفهمند. اگر این حس وجود نداشته باشد و بچه ها از منظر عاطفی دچار خلاء شده باشند، به محض اولین برخورد عاطفی با جنس مخالف دچار هیجانات شدید می شوند. بنابراین هر قدر والدین با بچه ها رابطه عاطفی و مثبتی داشته باشند، بچه ها کمتر به جست وجو و ارضای عواطفشان در خیابان می پردازند و کمتر دچار شیفتگی های مفرط می شوند.والدین در دوران نوجوانی می توانند نقش مشورتی ایفا کنند. بسیاری از مسائل در دوران نوجوانی برای آن ها به وجود می آید که نمی توانند آن را با والدین خود در میان بگذارند.منظور ما پدر و مادر صمیمی نیست. پدر و مادر علاوه بر صمیمیت باید مشاوران خوبی باشند و پس از جلب اعتماد آن ها یا خودشان کمک کنند یا آن ها را به سمت مشاوران دیگر سوق دهند. در قدم اول والدین باید این ضرورت را حس کنند که فرزند آن ها به مشورت نیاز دارد.
والدین باید توجه داشته باشند که بین ویژگی های رفتاری پدر و مادر و فرزند آن ها باید تعادلی وجود داشته باشد، محبت کردن همراه با آماده کردن او برای مقابله با مشکلات باشد. لذا فرزندی که محبت دریافت می کند باید صمیمیت را هم تجربه کرده باشد، باید مهارت های مختلف زندگی را یاد گرفته باشد. محبت تامین بی حد و حصر نیازهای فرزندان نیست بلکه باید آموزشی باشد. پدر و مادر باید بتوانند شخصیت فرزند را به طور همه جانبه پرورش دهند و مسائل اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی و روانی را با نوعی آگاهی و دانش درآمیزند تا بتوانند فرزند عاقل و دانایی تحویل جامعه دهند.

  • عوف عقیلی

نقش خانواده در ازدواج فرزندان

    ازدواج و تشکیل خانواده یکی از اهداف و تصمیمات مهم در زندگی افراد جامعه است که اگر همراه با تعقل و دوراندیشی نباشد، نتیجه یی جز سرخوردگی و شکست نخواهد داشت .
    یک خانواده محکم و منسجم که همه اعضای آن در جای اصلی خود قرار دارند، همواره می کوشند در همه موارد پشت و یا رویاروی یکدیگر باشند. در چنین خانواده هایی ارزش ها و قابلیت های هرشخص اعم از بزرگ و کوچک کشف و شکوفا می شود. در نتیجه هر مرحله از زندگی به گونه و شیوه یی مرتب پیش خواهد رفت و چنانچه مشکلی هم پیش آید، همه با همفکری و همیاری یکدیگر بسرعت مانع به وجود آمده را برطرف خواهند کرد.
    و اما همه مسائل و مشکلات زمانی پیش می آید که خانواده یی دارای انسجام و همبستگی لازمه نباشند. آن وقت است که هر یک از افراد خانواده سازی جدا و مخالف دیگری خواهد نواخت و این ارکستر ناهماهنگ و ناموزون که رهبر و راهبری ندارد، در کوران مسائل و مشکلات زندگی ، بسیار زود از هم خواهد پاشید و در نتیجه انسان هایی از هم بیگانه و در خود شکسته خواهد ساخت که هر یک برای خود تصمیمی در خفا خواهند گرفت بی آنکه به راستی از عواقب آن باخبر باشند. مشورت و همدلی در چنین محیطی معنا ندارد و شاید گمان می کنند ازدواج راهی برای رهایی و خلاص شدن از موقعیت موجود باشد. اما غافل هستند که انتخاب عجولانه و بی مشورت یا حتی تحمیل نظر نیز می تواند به سهم خود عاقبتی تیره و تاریک داشته باشد.
    اغلب اوقات بزرگترها می توانند نتیجه سال های عمر خود و تجربیاتی را که به دست آورده اند، در کسوت یک راهنمای خوب و صالح در اختیار فرزندان و جوان ترها قرار دهند. به شرط اینکه اجازه دهند آنها هم آموخته های خود را از زندگی ، هر چند اندک ، به کار گیرند تا ذره ذره به پختگی و بلوغ فکری برسند.
    اگر به هدف و تصمیمی چنین مهم و آینده ساز، کوچک و یا سایه وار نگاه کنیم ، حاصلی جز شکست و خستگی ممتد از زندگی نخواهد داشت . زندگی جدی تر از آن است که سرسری و باری به هر جهتی گرفته شود. کاری نکنیم که سال ها بعد حاصلی جز افسوس نداشته باشد.
  
نویسنده: نسرین قربانی



  • عوف عقیلی

هفت راهکار مناسب برای انتخاب همسر

مرحله اول: این است که خودتان را درست بشناسید و مطمئن باشید که واقعا تصمیم دارید ازدواج کنید یا نه و اگر پاسخ مثبت است به چه دلیل؟ بخاطر پول؟ ظاهر طرف مقابل؟ شخصیتش؟ یا صرفا برای اینکه از خانه پدری فرار کنید؟
کسی که خودشناسی می کند، برای زندگی خودش هدف قائل می شود، برنامه ریزی می کند، آرزوهایش را روی کاغذ می آورد و جاهای خالی زندگی اش را شناسایی می کند.
کسی که خودش را خوب می شناسد، کمتر تحت تاثیر حرف دیگران مسیر زندگی اش را تغییر می دهد و دوست دارد خودش بداند با زندگی اش چه کار می کند. به عنوان مثال، یک دختر ?? ساله دوست دارد در سن ?? سالگی جراح زنان و زایمان باشد، در شیراز زندگی کند ویک بچه داشته باشد.
اولا این که کسی که می خواهد پزشک متخصص بشود، باید همسری انتخاب کند که شرایط بخصوص شغلی او را درک کرده و بتواند او را حمایت کند. از سوی دیگر شاید لازم نباشد او هم جراح باشد اما باید از تحصیلات دانشگاهی برخوردار باشد. در ضمن، برای چنین دختری که زودتر از ?? سالگی نمی خواهد بچه دار بشود، ازدواج زودرس یا حاملگی زودرس مزیت خاصی ندارد. در ضمن اینکه دوست دارد در شیراز زندگی کند، تا حدی تکلیف خواستگاری که می خواهد او را به تبریز یا کانادا ببرد را مشخص می کند. با خودتان رو راست باشید، و در تصمیمتان راسخ باشید.

مرحله دوم: این است که همسر آینده تان را بر اساس خواسته ها و موقعیت فعلی خود تصور کنید. تصور کردن همسر ایده آل با توجه به آرزوهایتان نسبتا راحت است. همیشه از خودتان این سوا ل را بپرسید: «آیا من برای شخصی که به عنوان همسر ایده آل خودم تصور کرده ام، همسر ایده آلی هستم؟» خیلی ساده است. هر ترازویی دو کفه دارد. اگر می خواهید کفه طرف مقابلتان سنگین باشد، ابتدا باید کفه طرف خودتان را سنگین کنید. کسی که می خواهد با یک فرد تحصیل کرده هنردوست ازدواج کند، بهتر است خود نیز تحصیل کرده و هنر دوست باشد.

. مرحله سوم: باید یکسری معیارهای غربالگری اولیه برای همسریابی انتخاب کرده و آنها را آزمایش کنید. رایجترین معیارهایی که برای این منظور به کار می روند عبارتند از: تفاوت سن، تفاوت قد، تفاوت ظاهر، تفاوت تحصیلات، تفاوت طبقاتی، تفاوت قومی، تفاوت زبانی و در نهایت تفاوت دینی.
نکته مهم این است: این شما هستید که تعیین می کنید یک ویژگی برایتان مهم است یا خیر. مثلا برای یک نفر ممکن است ازدواج درون قومی خیلی مهم باشد ولی برای کس دیگر اصلا اهمیت نداشته باشد. نکته دیگر این است که تفاوت آدمها در یک قالب نسبی مطرح می شود تا مطلق. مثلا به نظر یک نفر قد ??? کوتاه است و به نظر شخص دیگری ایده آل است. پژوهش ها نشان دادند که کسانی که حرف مردم برایشان مهم است بیشتر به ظاهر طرف مقابلشان اهمیت می دهند.

. مرحله چهارم :عبارتست از «دیدن» و «دیده شدن» برای ایجاد جاذبه اولیه. در کشورهایی که محیطهای مختلط کمتر است، پسرها ممکن است به کمک مادر و خواهرانشان برای پیدا کردن همسر مناسب متوسل شوند. ولی متاسفانه چنین امکانی برای اکثر خانمهای جوان کمتر وجود دارد. به همین دلیل توصیه من این است که محیط کار، تحصیل یا تفریح خود را به گونه ای انتخاب کنید که حداکثر احتمال ممکن را برای دیده شدن توسط همسر احتمالی آینده تان به شما بدهد. به عنوان مثال کسی که می خواهد با یک موسیقیدان ازدواج کند، یا در کلاسهای متعدد موسیقی شرکت می کند یا عضو انجمنی می شود که موسیقی دانان معمولا عضو آن می شوند. کار دیگری که می توانید بکنید این است که چند خصوصیت اصلی که برای همسر آینده تان در نظر دارید به نزدیکان و دوستان بگویید ممکن است آن ها فردی را با این مشخصات بشناسند و یا در آینده اگر با چنین کسی برخورد کنند بلافاصله به یاد شما می افتند و می توانند نقش معرف را داشته باشند.

. مرحله پنجم: یا دوست شدن با کسی است که فکر می کنید ممکن است با او ازدواج کنید یا خواستگاری کردن از این فرد است. در بسیاری از جوامع (چه شرقی و چه غربی) معمولا خواستگاری توسط جنس مرد صورت می گیرد و معمولا یک زن نمی تواند از یک مرد تقاضای دوستی و یا ازدواج بکند وگرنه به سبکی متهم می شود.
به هر حال، فراموش نکنید وقتی با کسی به قصد ازدواج دوست شدید یا از او خواستگاری کردید، فکرتان فقط مشغول ظواهر امر (مانند کافی شاپ رفتن و کادوهای رمانتیک دادن یا نحوه چای آوردن عروس خانم موقع خواستگاری و مراسم عروسی) نباشد. به اصل موضوع دقت کنید.
. مرحله ششم که به نظر من مهمترین مرحله انتخاب همسر است، بردن نهایت استفاده از فرصتها برای شناخت بهتر همسر احتمالی تان از طریق برقراری ارتباط کلامی یا غیر کلامی می باشد. امروزه حتی خانواده های نسبتا سنتی و مذهبی با حرف زدن و معاشرت زوجهای آینده در طول دوران نامزدی شان مخالفت چندانی ندارند.
در طول این جلسات، از طرف مقابل خود باید سوال بپرسید. سوالهای تعیین کننده. این سوالها از هر فرد به فرد دیگر فرق می کند اما به عنوان نمونه چهار تا پنج مورد از آنها را برایتان می گوییم:
الف - می توانید بپرسید: «هدف شما در زندگی چیست؟ سه تا از بزرگترین آرزوهای زندگی تان را بگویید».
ب - مثلا: «هدف شما از ازدواج چیه؟ چرا می خواهید با من ازدواج کنید؟»
پ - «من شغلم ایجاب می کند که در خارج از منزل کار بکنم. می خواستم بدانم راجع به این موضوع چی فکر می کنی؟»
ت - « در خانه پدر و مادری شما تقسیم کارهای منزل به چه صورت بوده؟ دوست دارید در زندگی ما چطور باشد؟»

پرسیدن این سئوال ها کمک کننده است، اما فراموش نکنید که ما در دنیای ایده آل زندگی نمی کنیم، بنابراین اگر تصمیمتان بر این شد که با فردی ازدواج کنید (بخصوص برای خانم ها) فراموش نکنید حتما شرایطی را که برایتان مهم است سر عقد مطرح کرده و تعهد لازم را از همسر آینده تان بگیرید. این تنها سندی است که می تواند در صورت عدم سازش همسرتان در موارد یاد شده از شما حمایت کند.
از سوال مهمتر، ارتباطات غیر کلامی است. مثلا اینکه آیا رفتارش طوری که می خواهید با مهربانی و عاطفه هست یا نه؟ آیا آداب اجتماعی را در حدی که برای شما مهم است بلد هست اگر نه، آیا در این حد با او احساس صمیمیت می کنید که این مورد را با او در میان بگذارید؟
علاوه بر آن باید از خودتان بپرسید: از هم صحبتی با او خسته شدید یا لذت بردید؟ اینکه اگر اختلاف نظری پیش آمد می توانید با صحبت کردن مسئله را حل کنید و یا بر سرش به تفاهم برسید؟ آیا می ترسید مسئله ای را با او در میان بگذارید؟ از عکس العمل هایش در مقابل حرف ها و رفتار شما نگران می شوید؟ آن چیزهایی را که شنیدید یا دیدید وقتی به خانه برگشتید، روی کاغذ بیاورید، زیرا برای مرحله آخر یا هفتم باید از آنها استفاده کنید.

. مرحله آخر: جمع بندی وضعیت و گرفتن تصمیم مناسب است. در زندگی هر کسی حداقل یک فرد معتمد وجود دارد. نسبت آن شخص مهم نیست. عقل و تجربه اش مهم است. باهم صحبت کنید و مجموع شرایط را برایش بگویید و بخواهید وضعیت را از دید خودش ارزیابی کند.
سعی کنید در ارائه مشاهدات و شنیده هایتان منصف باشید و به اصطلاح سانسور نکنید. بعد با خودتان خلوت کنید. تمام نظرات و تفکرات را کنار هم بچینید و جنبه های مثبت و منفی ازدواج با این فرد را کنار هم مقایسه کنید. آیا جنبه های مثبت به جنبه های منفی می چربند؟ آیا چیزی در نکات منفی هست که خیلی برا یتان مهم باشد و بخاطرش بخواهید از طرف بگذرید؟ ممکن است چیزهایی را که شنیدید قبول نداشته باشید که ایرادی ندارد. هرکسی نظر خودش را دارد، ولی در نهایت این زندگی شماست. تصمیم آخر را خودتان بگیرید و آن را به پدر و مادرتان اعلام کنید.
می توانید وقتی نتیجه تصمیمتان را به پدر و مادرتان می گویید دلایل خودتان را هم بگویید که بدانند این تصمیم را عاقلانه گرفتید و جوانب آن را سنجیده اید.
مراحل بالا توصیف یک فرایند عقلانی و منطقی بود. ازدواج در زندگی فرد یک تصمیم خیلی مهم است. ازدواج موفق می تواند تمام توانایی های بالقوه فرد را شکوفا کند و ازدواج نا موفق می تواند منابع غنی درون وجود یک نفر را به صفر برساند. هستند کسانی که فقط از روی احساسشان ازدواج کردند و خوشبخت شدند ولی تعداد کسانی که خوشبختند و این تصمیم را با چشمهای باز و با در نظر گرفتن همه جوانب گرفتند بیشتر است.
_________________
فارسی تک

  • عوف عقیلی

انتخاب: نقش ازدواج در هوش فرزند

انتخاب همسر از چند جهت در رشد هوشی کودک مهم می باشد.
1- ژنتیک
هوش و توانایی ذهنی از مواردی است که هم به ژنتیک بستگی دارد و هم تحت تأثیر محیط قرار می گیرد.هنگام ازدواج باید توجه کرد که با کسی ازدواج صورت گیرد که از نظر هوش و فهم در سطح پایینی نباشد. به این نکته درروایات اسلامی اشاره شده است.
حضرت صادق (علیه السلام):( برحذر باشید از این که با زن احمق ازدواج کنید.همانا مصاحبت با او بلا و گرفتاری است و اولادی ضایع به وجود می آید.)
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):( نگاه کنید و ببینید در چه چیزی فرزند خود را قرار می دهید،پس همان ریشه خانوادگی راه خود را باز می یابد.) به نقل از وراثت و تربیت نوشته ی احمد مطهری
البته این موضوع در مورد مرد احمق هم می باشد ولی از آنجایی که نقش مادر مهم تر است در این حدیث روی مادر تأکید شده است.مادر علاوه بر ژنتیک محیط رشد در دوران جنینی نوزاد را فراهم می کند و از نظر تربیت هم دارای نقشهایی است که از عهده یً پدر بر نمی آید.این موارد در قسمتهای بعدی توضیح داده می شود.
2-ازدواج فامیلی
ازدواج فامیلی از طریق ژنتیک در رشد کودک تأثیر دارد.هر فردی از جامعه چند ژن نامطلوب دارد که به صورت نهفته می باشد.
در صورتی که افرادی با هم ازدواج کنند که ژنهای نامطلوب مشابهی دارند،صفت نامطلوب در فرزند آنها بوجود می آید.افراد فامیل ژنهای مشابه بیشتری دارند و بنابریان احتمال پیدایش خصوصیات نامطلوب در کودکان حاصل از ازدواج فامیلی بیشتر است.این موضوع در مورد صفات خوب هم صحیح است،یعنی ممکن است ازدواج فامیلی باعث تولد کودک بسیار قوی و یا فوق العاده باهوش شود.به هر حال احتیاط بر این است که ازدواج فامیلی انجام نشود و یا پیش از این گونه ازدواجها مشاوره یً ژنتیک صورت گیرد.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):(با بستگان نزدیک ازدواج نکنید که فرزند ضعیف بوجود می آید.)
3- سطح تحصیلات و معلومات
هریک از زن و مرد باید در حدی باشند که بتوانند معلوماتی در مرد تربیت فرزند کسب کنند.بسیاری از مواردی که باعث رشد هوشی کودک می شود نیاز به میزان مشخصی از سواد دارد.به طور مثال پدر و مادر باید بتوانند برای کودک خود کتاب بخوانند، شعر بگویند،جواب سؤالات او را بدهند و... بنابراین هنگام ازدواج به سطح تحصیلات و میزان معلومات همسر خود توجه کنید.
4- هماهنگی و توافق
وجود هماهنگی و توافق بین زن و مرد باعث می شود تا محیط خانه به مکانی امن و راحت تبدیل شود.چنین محیطی نقش بسیار مهمی در پرورش هوشی کودک داردخانه های پر از جنجال و جنگ و دعوا سلامتی روانی و احساسس امنیت کودک ر ابه خطر می اندازد،این موضوع سبب می شود که حتی اگر کودک تیزهوش هم باشد نتواند از توانایی خود استفاده نماید.
علاوه بر این موضوع در چنین خانواده هایی فرصت و حوصله ی کافی جهت تربیت فرزند به خصوص پرورش هوش او نمی باشد.بنابراین سعی کنید به گونه ای ازدواج کنید که توافق و تفاهم متقابل بین شما برقرار باشد.
5- انجام آزمایشات پیش از ازدواج
قبل از اقدام جهت ازدواج آزمایشات کامل را انجام دهید.اگر به دلیل انجام ندادن آزمایشات فرزند شما دچار مشکلاتی مانند تالاسمی، سل، پدر معتاد و... شود، پرورش هوشی او بسیار مشکل می شود و در بعضی موارد این کار غیر ممکن است.
6- سن ازدواج
سن ازدواج از این نظر مهم است که سن بچه دار شدن را تعیین می کند.کم بودنو یا بیش از حد زیاد بودن سن هنگام بچه دار شدن،احتمال مشکلات کودک را زیاد می کند.یکی از این مشکلات کم بودن میزان هوش می باشد.
بهترین سن برای بچه دار شدن در دختران 20 تا 25 سالگی و برای پسران 25 تا 30 سالگی می باشد.البته بعد از این سنین تا 15 الی 20 سال دیگر هم خطرات بچه دار شدن کمتر است و بعد از آن احتمال خطرات به شدت افزایش می یابد.
جهت ازدواج موفق به راهنمای دیگران گوش دهید و از آنها مشورت بخواهید.مخصوصا" با والدین خود مشورت کنید.کتابهایی که در مورد ازدواج،انتخاب همسر، ویژگی های همسر و... نوشته شده اند را به دقت بخوانید.
در امر ازدواج عجله نکنید و به دقت تحقیق و بررسی نمائید.برای ازدواج موفق خود دعا کنید و به یکی از ائمه اطهار متوسل شوید.
دعا
خداوند خالق انسان است.اوست که جنین را در رحم مادر به هر شکلی که می خواهد می سازد.بنابراین پیش از ازدواج و بعد از آن دعا کنید و از خداوند بخواهید که اولاد صالحی به مشا عطا کند و به شما کمک نماید تا در تربیت و پرورش او موفق شوید.
دعا را به هر زبان و به هر شکلی که دوست دارید انجام دهید.دعاهایی هم از امامان معصوم وارد شده است که می توانید در کتابهای دعا آنها را پیدا کرده و بخوانید. بعضی از این دعا در زیر آورده شده است.
دعا در شب عروسی
از امام باقر (ع) نقل شده است که در شب عروسی زن ومرد وضو بگیرند و دورکعت نماز بخوانند.بعد از ان مرد دعا کند و خواسته های خود را بگوید و زنانی که همراه همسر او هستید امین بگویند.سپس زن و مرد با هم این دعا را بخوانند.
(اللهُمّ ارزُقنی الفـَهَا وَوَدّها و رضاها و اَرضِنی بـِها و اَجمَع بـَیننا بـِاحسَن اجتِماع و انس ایتلاف فانک تحب الحلال و تکره الحرام)
از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که در شب عروسی موی پیشانی زن را بگیرد و به سوی قبله برگرداند و مرد دعای زیر را بخواند.
(اللهم بامانتک اخذتهما و بکلماتک استحللتها فان قضیت لی منها ولدا" فاجعله مبارکا" نقیا" من شیعة ال محمد و لا تجعل للشیطان فیه شرکا" و لانصیبا")
دعا برای طلب فرزند
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرموده اند برای طلب فرزند به سجده رفته و این دعا را بخوانید.
((رب هب من لدنک ذریة طیبة انک سمیع الدعاء رب لا تذرنی فردا" و انت خیر الوارثین))
از امام زین العابدین نقل شده است که برای طلب فرزند هفتاد مرتبه دعای زیر را بخوانید.
((رب لاتذرنی فردا" و انت خیر الوارثین و اجعل لی من لدنک ولیا" یرثنی فی حیاتی و یستغفرلی بعد موتی و اجعل له خلقا" سویا" و لاتجعل للشیطان فیه نصیبا" اللهم انی استغفرک و اتوب الیک انک انت الغفور الرحیم و صلی الله علی محمد و اله طاهرین))
حل اختلافات خانوادگی
اختلاف و دعوا در میان بیشتر خانواده ها وجود دارد.مهم این است که این اختلافات به خوبی حل شود و مشکلات برطرف گردند.وجود اختلافات و دعواهای دائمی تأثیر بدی روی رشد فکری نوزاد،کودک و نوجوان می گذارند.خانواده ای که همیشه میدان کشمکش می باشند،محیط مناسبی برای شکوفایی استعدادها نیست.در این خاونداده کسی فرصت رسیدگی به کودک و پرورش او را ندارد،از طرف دیگر دعوا و مشاجره به طور مستقیم روی هوش کودکان تأثیر گذاشته و ان را کم می کند.
وجود محبت و صمیمیت بین اعضای خانواده و حل اختلافات به شکل منطقی باعث شکوفایی فکر و اندیشۀ کودکان می گردد.بنابراین برای داشتن فرزندی باهوش سعی کنید اختلافات خود را به خوبی حل نمایند.
به نکات زیر توجه نمائید:
1- همه خانواده ها تا حدودی اختلاف،درگیری و مشاجره دارند.بنابراین مشکلات فقط مربوط به شما نیست و شما هم می توانید مانند سایر خانواده ها مشکل خود را حل کنید.
2- هیچ مشکلی نیست که قابل حل کردن نباشد.اگر زن و مرد هر دو قصد حل کردن مشکل خود را داشته باشند،مشکل حتما" برطرف شدنی است و چنانچه یکی از دو طرف نخواهد مشکل برطرف شود،کار برای طرف مقابل سختتر می شود.بنابرای بهترین راه این است که همدیگر را متقاعد کنید که می توانید و نیاز است که مشکل خود را بررسی کرده و به شکل منطقی آن را حل نمائید.
3- برای حل مشکلات خود مشورت کنید.البته با کسانی مشورت کنید که شما را کمک می کنند واز مشورت با کسانی که مشکل را بیشتر می کنند خودداری کنید.
4- کتابهایی در مورد زناشویی،راهنمای بهبود روابط زن و مرد،آئین همسرداری و... مطالعه کنید.سعی کنید این کتابها را همراه با همسر خود مطالعه نمائید.
5- به مراکز مشاوره و راهنمایی خانواده رجوع کنید و در مورد مسائل خود مشورت بخواهید.
6- صبر نکنید تا مشکلات و اختلافات بوجود آید و یا اختلافات کوچک شدت پیدا کنند، بلکه از همان ابتدا با مشورت و مطالعه به گونه ای زندگی کنید که هیچ مشکلی به وجود نیاید.
در پایان قسمتی از کتاب ((مردان مریخی و زنان ونوسی)) نوشته جان گری آورده می شود. (من شاهد تغییر و تحول زن و شوهر های بسیاری بودم که حتی بعضی از آنها یک شبه این تحول را در روابط خود بوجود آوردند.آنها با شرکت در نشستهای مشاوره ای من در آخرهفته، دوباره عاشق و شیفته همسر خود می شوند.شما نیز با به کار بردن اصول و نیز آگاهیهای که با مطالعۀ این کتاب از آن بهره مند شده اید و با یاد اوری این نکته که مردها از مریخ و زنان از ونوس آمده اند، می توانید به موفقیت مشابه ای در روابط زناشویی خویش نایل شوید.)

  • عوف عقیلی