چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

۶۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

تشابه فرهنگی لازمه ازدواج

نگاهی بر نقش تشابه فرهنگی در ازدواج؛ 
اگرچه فرهنگ به تنهایی نمی تواند در اختلاف سطح طبقات تاثیر گذار باشد و هم فرهنگ بودن در کل قضیه بین فردی، خانوادگی مناسب است و نمی توان گفت که افراد از فرهنگ های مختلف نمی توانند با هم ازدواج کنند. اما هم فرهنگ بودن می تواند به موفقیت ازدواج کمک کند.
ازدواج در روحیه انسان تاثیر بسیاری دارد و اگر ازدواج در چهارچوب درستی نباشد به جای اینکه آرامش دهنده باشد آرامش را در زندگی بر هم می زند بنابراین باید چهارچوب های اساسی انتخاب همسر را به خوبی بدانیم تا با انتخاب درست به نیازهای روانی خود پاسخ صحیح دهیم.
آنچه که در انتخاب همسر برای جوانان ضروری به نظر می رسد ، گزینه و معیار تشابه فرهنگی و سطح خانوادگی آنهاست که می تواند تاثیر زیادی بر بقاء و عمر یک زندگی مشترک داشته باشد.
به طور کلی فرد در بستر خانواده شکل می گیرد ، چهارچوب خانواده و آنچه که به عنوان شکل گیری شخصیت در خانواده وجود دارد از خانواده ای به خانواده دیگر فرق می کند. این بدان معنی است که هر خانواده بسته به زمینه فرهنگی و تربیتی که دارد در فرد تاثیر متفاوتی می گذارد و این نقش تربیتی در شکل گیری شخصیت مهم است.
فرهنگ هم که جزء لاینفک یک خانواده است و می تواند تاثیر بسزایی در روحیه و شخصیت فرد ایجاد کند و اینجاست که منطقه و محل زندگی، قوم و قبیله مجموعه ای از عقاید و باورها و آداب و رسوب، توقعات و انتظارات فرد و گروه است که در همه ی عرصه های زندگی جلوه و بروز پیدا می کند.
اگرچه فرهنگ به تنهایی نمی تواند در اختلاف سطح طبقات تاثیر گذار باشد و هم فرهنگ بودن در کل قضیه بین فردی، خانوادگی مناسب است اما نمی توان گفت که افراد از فرهنگ های مختلف نمی توانند با هم ازدواج کنند.
اما آنچه در این میان مهم است اینست که جوانان در انتخاب همسر باید هم سطح بودن فرهنگ و یا فرهنگ شبیه خودشان را در نظر بگیرند زیرا تشابه فرهنگی در ازدواج و در اجرای برگزاری مراسم و آداب و رسوم ها تاثیر گذار است.
علاوه بر برگزاری مراسم، در طول زندگی تفاوت های فرهنگی بیشتر نمایان می شود و اختلافات فرهنگی باعث درگیری و بحث در مورد مسائل زندگی می شود.
آنچه که در انتخاب همسر برای جوانان ضروری به نظر می رسد ، گزینه و معیار تشابه فرهنگی و سطح خانوادگی آنهاست که می تواند تاثیر زیادی بر بقاء و عمر یک زندگی مشترک داشته باشد.
یکی از عواملی که تاثیر بسیاری در متشنج کردن فضای خانواده دارد و باعث بروز بسیاری از درگیری ها و تلخی های زندگی است، اختلاف سلیقه و تفاوت علاقه هاست، به طوری که اگر زن و شوهر یادبگیرند در برخورد با این موضوع چه رفتاری پیش بگیرند بدون شک بسیاری از مشکلاتشان حل می شود و فضای خانوادگی مطلوبی خواهد داشت.

منبع :برنا - با تغییر

  • عوف عقیلی

معیارها و ملاک‌های ازدواج

مقدمه
مهم‌ترین مسئله‌ای که هر جوان در طول زندگی با آن روبه‌رو است، مسئلة انتخاب شریک زندگی است. بیشترین مشکلاتی که در زندگی خانوادگی به‌وجود می‌آید، به خطای ا‌نتخاب و عدم سنخیت و کفویت همسران برمی‌گردد. در انتخاب همسر باید توجه داشته باشیم، می‏خواهیم کسی را انتخاب کنیم که یک عمر در کنار او زندگی کنیم. نباید این مسئلة مهم از روی احساسات و بدون دقت و مشورت انجام گیرد، زیرا اگر انسان با همسری شایسته، مناسب و هماهنگ ازدواج نکند، کارش بسیار مشکل خواهد بود. مبادا با خود بگوید: فعلاً ازدواج می‏کنم و اگر در آینده نتوانستیم با هم زندگی کنیم، می‌توانیم از هم جدا ‏شویم

  • عوف عقیلی

دوست داشتن چه نشانه هایی دارد؟
 
بعضی‌ها معتقدند انسان بدون عشق نمی‌تواند به زندگی ادامه دهد و دائما احساس می‌کند یک چیز کم دارند. نقطه عطف عشق در جامعه ما ازدواج است. روز به روز از تعداد ازدواج‌های اجباری کاسته شده و دختر و پسر خودشان تصمیم به ازدواج با هم می‌گیرند. در این چنین شرایطی وجود عشق و محبت بین طرفین یکی از عامل‌های مهم و تعیین‌کننده در این تصمیم است. پس می‌توان به این نتیجه رسید که تقریبا تمام ازدواج‌های امروزی با عشق آغاز می‌شوند. اما آنچه ما می‌خواهیم بررسی کنیم سرنوشت این عشق است که به کجا کشیده خواهد شد و چه بلایی سر آن می‌آید و در میان زندگی زناشویی بعد از ازدواج چه نشانه‌هایی از آن باقی می‌ماند.
برای آن که بتوانیم به کسی محبت کنیم اول از همه باید دیدگاه طرف مقابل را درباره محبت کردن بدانیم ، این کار را باید قبل از ازدواج انجام دهیم تا ببینیم آیا کسی که می‌خواهیم به عنوان همسر انتخاب کنیم با روحیات ما همخوانی دارد یا خیر.
برای یافتن این دیدگاه باید این سوال را از خود و طرف مقابلتان بپرسید که به نظر شما اگر کسی شما را دوست داشته باشد چگونه باید آن را ابراز کند و به تعبیری دیگر مظاهر محبت و عشق چیست؟ در جواب این سوال دیدگاه همه راجع به محبت معلوم می‌شود. بعضی‌ها محبت را بیشتر در مادیات می‌بینند مثلا از گرفتن یک کادو گرانقیمت می‌فهمند که کسی دوستشان دارد. بعضی‌ها گفتار عاشقانه را دوست دارند و می‌خواهند کسی که دوستشان دارد دائما به آنها ابراز علاقه کلامی کند و بسیاری از نمودهای دیگر محبت و عشق ورزیدن که بر اساس سلیقه و شخصیت‌های متفاوت، متغیرند. پیدا کردن این ترجیحات در خود و طرف مقابل به ما این امکان را می‌دهد که محبت خود را آنطور که می‌خواهیم به همسرمان ابراز کنیم و نتیجه مطلوبی بگیریم.
وقتی کسی را دوست دارید
تنها با گفتن دوستت دارم نمی‌توان به کسی ثابت کرد که دوستش داریم. عشق و محبت احساسی است که نسبت به کسی در ما به دلایل مختلفی ایجاد می‌شود. وقتی کسی را دوست داریم به خاطر این دوست داشتن خیلی کارها می‌کنیم و خیلی از رفتارها را انجام نمی‌دهیم. وقتی کسی را دوست دارید:
1- به او دروغ نمی‌گویید.
2- غرورش را نمی‌شکنید.
3- به خانواده‌اش و کسانی که دوست دارد احترام می‌گذارید.
همسر شما از دل یک خانواده آمده است که اگر آن خانواده نبود همسر شما نیز امروز در کنار شما نبود پس به خاطر وجود همسرتان که دوستش دارید باید از خانواده‌اش سپاسگزار باشید و به خاطر همسرتان به آنها احترام بگذارید و مطمئن باشید که همسر شما قدردان این احترام خواهد بود.
4- او را به باد نقدهای بیرحمانه نخواهید گرفت.
 این به معنی تایید همه جانبه همسرتان نیست که هر کسی ایراداتی دارد اما اگر کسی بخواهد همیشه تنها ایرادات شما را بگوید قطعا خسته خواهید شد. همیشه نقاط مثبت را در کنار نقاط منفی و بیشتر ببینید تا به همسرتان احساس ارزشمند بودن بدهید و از بهانه گیری و ایرادهای بی‌خود بپرهیزید.
5- با او لج‌بازی نمی‌کنید. وقتی همسرتان را دوست داشته باشید در برابرش موضع‌گیری نمی‌کنید و در برابر خواسته‌ها و رفتار او لج نمی‌کنید.
6- وقتی اشتباهی در قبال همسر خود مرتکب می‌شوید به راحتی و بدون قید و شرط از او عذرخواهی می‌کنید. اشتباه کردن در زندگی اجتناب ناپذیر است و یکی از راه‌های برطرف کردن اثرات این اشتباه در ذهن طرف مقابل عذرخواهی است که این عمل در برابر کسی که دوستش دارید باید برایتان بسیار راحت باشد چرا که غرور در برابر معشوق جایی ندارد.
7- او را در کارها و تصمیماتتان دخیل می‌کنید. وقتی همسرتان را دوست داشته باشید همیشه می‌خواهید نظر او را راجع به همه چیز جویا شوید و کاری کنید که او را خوشحال می‌کند پس همیشه با او مشورت می‌کنید و تصمیماتتان را به تنهایی نمی‌گیرید.
اختلاف نظر هم در زندگی زناشویی اجتناب‌ناپذیر است اما برخورد همسران در این اختلاف نظرها می‌تواند آن را مشکل ساز و یا سازنده کند.
8-اگر مخالفتی با او دارید با آرامش قانعش می‌کنید. اختلاف نظر هم در زندگی زناشویی اجتناب‌ناپذیر است اما برخورد همسران در این اختلاف نظرها می‌تواند آن را مشکل ساز و یا سازنده کند. پس اگر همسرتان را دوست داشته باشید با آرامش با او سخن می‌گویید و دلیل مخالفتتان را روشن و واضح برایش توضیح می‌دهید و آنگاه می‌توانید قانعش کنید.
9- به او در کارهایش کمک می‌کنید. زن و مرد باید در همه چیز با هم همکاری داشته باشند. درست است که این دو در زندگی وظایف مشخصی دارند اما امروزه این مرزها کمرنگ شده و زن و مرد در بیرون و داخل خانه در همه چیز همکاری می‌کنند. پس به راحتی می‌توان این کمک کردن را در زندگی امروزه معنی کرد.
10-اگر گاهی حوصله ندارد و غمگین است کمکش می‌کنید. اگر همسرتان غمگین یا عصبانی یا بی‌حوصله است اگر دوستش داشته باشید تمام تلاشتان را می‌کنید که این احساس منفی را از او دور کنید یا اگر لازم باشد به او فرصت دهید تا بتواند به حالت عادی برگردد نه این‌که بیشتر به او خرده بگیرید و او را ناراحت‌تر کنید. گاهی آرامش داشتن در برابر کسی که عصبانی است او را بیشتر عصبانی می‌کند. اگر همسرتان را عصبانی کردید با آرامش بی موقع خود ، او را عصبانی‌تر نکنید چرا که او فکر می‌کند آنقدر برایش ارزش ندارید که وقتی ناراحت است عین خیالتان نیست.
11- می‌توانید به راحتی اشتباهات او را ببخشید و فـرامـوش کـنـیـد. درسـت است که بعضی اشتباهات بخشودنی نیست اما تعداد آنها بسیار کم است و معمولا در زندگی اشتباهات کوچکی پیش می‌آید که می‌توان با محبت از آنها گذشت و با صحبت‌های منطقی از بروز دوباره آن جلوگیری کرد.
12-  از این‌که در کنارش هستید خوشحالید و نمی‌خواهید از کنارش فرار کنید. بعضی از زن و شوهر‌ها دائما می‌خواهند از هم فرار کنند و تنها باشند و یا با دیگران وقت بگذرانند. درست است که ممکن است گاهی انسان به تنهایی و خلوت کردن نیاز پیدا کند اما طبیعتا در اکثر اوقات از این‌که در کنار فردی که دوستش دارید هستید لذت می‌برید و می‌شود این خوشحالی و لذت را نشان دهید تا همسرتان بداند که در کنارش خوشحالید.
13- با لذت گذشت خواهید کرد و تمام چیزهای خوب را برای همسرتان می‌خواهید. این گذشت به معنی نادیده گرفتن خودتان نیست بلکه وقتی کسی را دوست دارید اول به او می‌اندیشید و بعد به خودتان.
14- در جمله‌هایتان کمتر از من استفاده می‌کنید و بیشتر از او و خوبی‌هایش می‌گویید.
بسیاری کارهای دیگر که وقتی کسی را دوست داریم انجام می‌دهیم یا نمی‌دهیم در این دسته جای دارند که می‌توان با دقت در انـتـظـارات خـودمـان در بـرابر کسی که ادعا می‌کند دوستمان دارد آنها را بیابیم. در واقع کارهایی که خودمان از همسرمان انتظار داریم می‌تواند فهرست خوبی از این دسته باشد.
 
منبع :چهاردیواری - با تلخیص

  • عوف عقیلی

قبل از عاشق شدن ،فکر کنید!
 
اگر قصد دارید با کسى ازدواج کنید ، پیش از این‏که محبت و علاقه‏اش را در دل جاى دهید ، باید در مورد او و ویژگى‏هاى شخصیتى‏اش - در حدى که براى ازدواج لازم است - شناخت داشته باشید ، البتّه علاقه اولیه در حدى که انگیزه و محرک انسان براى فراهم آوردن زمینه‏هاى ازدواج باشد ، در صورتى که شدت نیابد ، اشکال ندارد. اگر این علاقه شدت پیدا کند، طبیعى است عقل را از عرصه انتخاب کنار خواهد راند و فرایند ازدواج را دچار مشکل خواهد کرد زیرا «حبُّ الشَّى‏ءِ یُعْمى‏ و یُصِمّ»؛ یعنى دوستى هر چیزى باعث مى‏شود انسان، کورکورانه در مقابل آن تسلیم شود و با تفکر و تعقل در مورد آن تصمیم‏گیرى نکند.
محبتى که پشتوانه معرفتى نداشته باشد ، بصیرت انسان را درباره فرد مورد نظر کاهش مى‏دهد.
محبتى که پشتوانه معرفتى نداشته باشد ، بصیرت انسان را درباره فرد مورد نظر کاهش مى‏دهد . در نتیجه از قدرت انتخاب مى‏کاهد و ممکن است نتایج نامطلوب به ارمغان آورد. از این روى ، عقل سلیم حکم مى‏کند در امر مهمّى مانند ازدواج، مطالعه و تحقیق و نیز مشورت با کارشناسان و مشاوران مجرب انجام پذیرد.
تمایل اولیه لازم است اما تجربه نشان داده است که محبت و عشقی که در اثر زندگی و شناخت و با هم بودن ایجاد شود ،
محکم تر و قابل اعتماد تر است .پس سعی کنید در انتخاب همسر تا آنجایی که می توانید تعقل کرده و از نظرات بزرگ تر ها استفاده کنید.
 به نظر مى‏آید، رعایت نکات زیر براى دستیابى به ازدواج موفق و همسر مناسب ضرورت دارد:
1. بکوشید علاقه نخستین و پیش از خواستگارى را تا جایى که ممکن است کنترل کنید و پیش از طى مراحل بعدى، خود را به کسى وابسته نسازید؛ زیرا علاقه و وابستگى زیاد ، مانع شناخت صحیح مى‏شود.
2. از هر گونه تماس (تلفنى، حضورى و نامه) پیش از اقدامات رسمى خوددارى کنید.
3. در نخستین اقدام، وضعیت و مشخصات فرد مورد نظر را با خانواده خود در میان گذارید و از دیدگاه‏هاى آنان آگاه شوید.
4. در صورت توافق با خانواده، تحقیقات را به وسیله افراد مجرب و مورد اعتماد آغاز کنید.
5. در صورتى که نتایج تحقیقات، فرد مورد نظر را مناسب نشان مى‏دهد ، فرصت بیشتری به خود دهید تا در حریم خانواده باهم صحبت کرده و شناخت پیدا کنید.
6. اگر در صحبت‏هاى اولیه همدیگر را پسندیدید و دیدگاه‏هاى یکدیگر را پذیرفتید، در مسیر زندگى مشترک گام نهید.
در تمام این مراحل، توجّه و توکل به خداوند ، راهنما و راهگشاى شما خواهد بود.
اینکه در جلسات خواستگاری چه سوالاتی را بپرسید بستگی به شرایط ،اهداف و سبک زندگی تان دارد اما سوالات کلی وجود دارد که به برخی از آن ها در مقالات « فقط دختر پسرای دم بخت بخوانند!» و « چی بگیم تو خواستگاری » اشاره کرده ایم.
منبع : پرسمان - با تغییر

  • عوف عقیلی


عشق در نگاه اول 
این چیست که وقتی شما کسی را برای اولین بار ملاقات می‌کنید، تکانتان می‌دهد؟ اگر این عشق نیست، پس چیست؟
هوس در نگاه اول: شما جاذبه خامی نسبت به فردی از جنس مخالف در خود احساس می‌کنید و سپس بسیار بیشتر از آن چیزی که عملا وجود دارد، دچار عواطف و احساسات می‌شوید. شما نه به این خاطر که عاشق شده‌اید، بلکه به این دلیل که ذهنتان تحریک شده، مدام به او فکر می‌کنید.
خصوصا اگر شما بدنبال یک اوج احساسی لحظه‌ای باشید، اما این اوج احساسی یا «هوس در نگاه اول»، غالبا یک سرخوردگی را متعاقب شکست رابطه، با خود به همراه خواهد آورد.
شیفتگی با تصویر آنها: بعضی اوقات، وقتی به کسی علاقمند می‌شوید، عاشق او نیستید؛ بلکه عاشق تصویر او هستید: «چه قیافه‌ای دارد»؛ «چه کاره است»؛ «چقدر پول دارد»؛ «چه ماشینی سوار می‌شود»؛ «چه کارهایی در زندگی انجام داده است». شما از تمامی این چیزها در سرتان رویایی می‌سازید و ماهیت فرد را نادیده می‌گیرید: «خواستگار من دکتر است!» «نامزدم هیکلی فوق‌العاده دارد».
گذشته از این، آیا ممکن است کسی را ملاقات کنید و در همان لحظه احساس کنید که او همسر ایده‌ال شماست و اشتباه نکرده باشید؟ زوج‌هایی وجود دارند که سی‌سال با هم زندگی کرده‌اند و می‌گویند که در همان ملاقات اول، می‌دانستند که همسر ایده‌آل خود را یافته‌اند. آیا این همان «عشق در نگاه اول» نبوده است؟ ممکن است بشود چنین تلقی کرد که آنها جاذبه‌ای قوی و ارتباطی روحی را تجربه کرده‌اند که سپس آن را به رابطه‌ای قوی و موفق بدل ساخته‌اند. آنان در نگاه اول وجود چیزی را در یکدیگر تشخیص داده‌اند، اما عشق حقیقی بین آن دو، می‌بایست در طول سالیان شکل گرفته باشد.
برای دلباختگی یک لحظه کافیست، اما «عشق حقیقی» به وقت نیاز دارد.
تصور کنید که در یک شب سرد، در کلبه‌ای نشسته‌اید. می‌خواهید آتش روشن کنید تا خود را گرم کنید. برای اینکار بین روزنامه و هیزم، حق انتخاب دارید. اگر در مورد این کار تجربه کافی داشته باشید، جواب این سوال را می‌دانید: روزنامه سریع‌تر می‌تواند شعله بزرگی درست کند، اما سریع‌تر هم خاموش می شود. اما هیزم ممکن است به مدت زمان طولانی‌تری نیاز داشته باشد تا شعله‌ور شود، اما به آرامی و یک‌نواخت می‌سوزد.

بسیاری از مردم، به اشتباه در ابتدای روابط به دنبال همان شعله ناگهانی هستند. به جای آنکه به دنبال همسری باشند که بتوانند با او رابطه‌ای پر دوام و محکم را بسازند. نمی‌گویم که شما نمی‌توانید هر دو را داشته باشید، همانطور که می‌توان هم روزنامه و هم هیزم را برای درست کردن آتش، استفاده کرد. اما اگر متوجه شده‌اید که مدام کسانی را انتخاب می‌کنید که برای شما نامناسبند، شاید بهتر باشد به دنبال «آقا یا خانم هیزم» بروید و از «خانم یا آقای باروت»، برحذر باشید.
همراهان پاک و فهمیده! لزوما ضرورتی ندارد برای ایجاد رابطه ای در جهت آشنایی و شناخت و پیش زمینه ازدواج ، این روند را با علاقه فراوان و وابستگی فوق العاده همراه سازید. مهم داشتن احساسی مثبت برای ایجاد گرایشی در شما است تا او را بهتر بشناسی. عشق و علاقه باید پس از انتخاب به وجود آید . زمانی که شما مطمئنید با استفاده از اصول عقلانی و منطقی محاسن و معایب شخص مقابل را محک زدید و پس از ارزیابی محاسن او را ترجیح دادید.

برگرفته از کتاب" آیا تو آن گمشده ام هستی؟"، با اضافات

  • عوف عقیلی

ورود به عشق های ممنوعه
 
در این مقاله می خواهیم شما را با خانمهایی آشنا کنیم که شاید در ظاهر مجذوب و ایده ال باشند اما به هیچ وجه ازدواج با آنان را به آقایان محترم پیشنهاد نمی کنیم.
1- خانم های فمینیست
این دست از خانم ها تصور می کنند که تمام ناخوشی های زندگی از مردها نشئت می گیرد. آنها تصور می کنند که وجود خانم ها، فرشته وار است و می توانند تمام دنیا را عوض کنند، البته فقط در صورتیکه معضل "مردسالاری" از جلوی پای آنها برداشته شود. رفتار این مدل خانم ها با آقایون اصلا مناسب و قابل قبول نمی باشد." بهتر است در هر شرایطی از آنها دوری کنید.
2- خانم های پولکی
خیلی ساده و راحت بگوییم آنها تنها به خاطر پول با شما ازدواج می کنند و از آقایون انتظار دارند که تمام هزینه های غیر ضروری زندگی آنها را برآورده سازند، او هیچ چیز نیست جز یک انسان مادی. فکر می کند که تمام وجودش از طلا درست شده است. او فقط به فکر بر آورده کردن نیازهای خودش است و برای دیگران هیچ اهمیتی قائل نیست. و بهتر است که حواس خود را جمع کنید، چراکه عده بسیاری از دخترهای جوان جزء این گروه قرار دارند.
خانم های مغرور افراد نا مطبوعی هستند که به دیگران با چشم حقارت نگاه می کنند و فقط به خودشان اهمیت می دهند و اصلا مهم نیست که قلب دیگران را بشکنند و آنها را آزرده خاطر سازند. او می خواهد که همیشه مرکز توجه قرار گیرد و هر کاری که می خواهد، انجام دهد و هر کجا که می خواهد، برود.
3- خانم های رمانتیک
این نوع خانم ها زندگی خود را بر طبق فیلم های عاشقانه و کتاب های رمان سپری می کنند. و در عین حال در انتظار شاهزاده ای هستند که با اسب سفیدش از میان آسمان به زمین فرود آید و او را سوار بر اسب سفیدش کرده ، به جایی ببرد که هیچ مشکلی وجود نداشته باشد، تا بتوانند به خوبی زندگی کنند. آنها دخترهایی هستند که توسط پدر و مادرها و خانواده هایشان نازپرورده بار آمده اند و چیزی از واقعیات زندگی نمی دانند. او انتظار دارد کسی تمام مدت از او مراقبت و نگهداری کند، تا مبادا او خواب بدی ببیند و بترسد. فرار کنید!
4- خانم های بدگمان
این خانم ها تمام خصوصیات منفی افراد رمانتیک را با خود به همراه دارند. و همیشه جزء "زخم خوردگان" اجتماعند. افراد احساساتی که از ازدواج گذشته خود شکست خورده و به طور ناخودآگاه از ازدواج مجدد واهمه دارند. ارتباط شما با این افراد به جایی راه نمی برد، چرا که آنها در ابتدا علاقه فراوانی از خود نسبت به شما نشان می دهند، اما پس از چندی اثری از آن باقی نخواهد ماند. شما همیشه در رابطه خود با او سردر گم هستید. تنها چیزی که تحویل شما می دهد یک مشت معذرت خواهی بیهوده است. هیچ وقت به اندازه کافی برای شما زمان ندارد؛ پس بهتر است با چنین زنی ازدواج نکنید.
5- خانم های عصبانی
مثل خانم های فمینیست خانم های عصبانی نیز دل خوشی از مردها ندارند. آنها به مردها اهانت می کنند، و می توانند بدی ها و خطاهای تمام مردان را به سادگی به خاطر بیاورند. برای خانم عصبانی چیزی به عنوان "مرد خوب" وجود ندارد. خون آنها از دست مردها به جوش می آید و در هر لحظه می توانند مانند یک کوه آتشفشان منفجر شوند. ازدواج با این نوع خانم ها مساوی است با ورود به تراژدی و داد و فریاد ، پس بهتر است عقب بایستید!
6- خانم های نامطمئن
در نگاه اول چنین خانم هایی خیلی خوب جلوه می کنند؛ با شما به مهربانی رفتار می کنند و خوش مشرب هستند. اما چیزی نمی گذرد که ترس های درونی آنها پدیدار می شوند. روزی چند مرتبه به شما تلفن میزند. او می خواهد مطمئن شود که به اندازه کافی جذاب و پذیرفتنی است؛ او محتاج و نیازمند است و همواره با این ترس زندگی می کند که مبادا در نظر همسرش مثبت نباشند.
7- خانم های مغرور
اخلاق این خانم ها واقعا عجیب و غریب است. آنها افراد نا مطبوعی هستند که به دیگران با چشم حقارت نگاه می کنند و فقط به خودشان اهمیت می دهند و اصلا مهم نیست که قلب دیگران را بشکنند و آنها را آزرده خاطر سازند. او می خواهد که همیشه مرکز توجه قرار گیرد و هر کاری که می خواهد، انجام دهد و هر کجا که می خواهد، برود. او خود خواه و خود محور است. شیفته خودش می باشد و به عنوان "دختر کوچولوی بابایی" بزرگ شده، و انتظار همان توجهات را از شما دارد. بیشتر آنها به فکر پول و مال و منال نیز هستند. درست مثل خانم های پولکی. آنها معمولا خوش قیافه و خوش لباس هستند و به راحتی با اخمی که در چهره دارند قابل شناسایی می باشند. لذا باید تا آنجا که می توانید خود را از آنها دور نگاه دارید.
9- خانم های قدرت طلب
آنها انسان هایی هستند که می خواهند قدرت کنترل تمام امور زندگی شما را به دست گیرند. آنها به شما می گویند چه لباسی بپوشید، کجا بروید، با چه کسی صحبت کنید، و خلاصه همه چیز... و اگر بخواهید در مقابل عقاید آنها از خود مقاومت نشان دهید، اخم هایشان در هم فرو می رود، و چاره دیگری جز سر فرود آوردن در مقابل خواست هایشان را برایتان باقی نخواهند گذاشت.
ما به شما اخطار دادیم!
اینها بدترین نمونه ها بودند. مطمئنا خانم های خوبی هم هستند. اما بهتر است که همیشه مراقب خانم هایی که در لیست بالا به شما معرفی کردیم باشید.
منبع: مردمان

  • عوف عقیلی

ملاک اسلام برای انتخاب همسر خوب چیست و چگونه می توان اینها را در طرف مقابل تشخیص داد؟

 به نظر شما آیا درست است که اگر کسی را با این گونه مشخصات یافتیم خودمان جلو برویم یا خیر؟

قبل از هر چیز باید از معیارهای همسر شایسته شناخت کافی پیدا کرد، بنابراین معیارها و ملاک هایی که در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود دو نوع است .
الف . آنهایی که رکن و اساس اند و برای یک زندگی سعادتمندانه حتما" لازم اند.
ب . آنهایی که شرط کمال هستند و برای بهتر و کاملتر شدن زندگی اند و بیشتر به سلیقه و موقعیت افراد بستگی دارد.
ملاک های دسته اول عبارتند از:
1. تدین و دین دار بودن فرد. زیرا انسانی که دین ندارد هیچ ندارد انسان بی دین در حقیقت مرده ی متحرک است و کسی که پای بند به دین (که اصلی ترین مسأله زندگی است) نباشد هیچ تضمینی وجود ندارد که پای بند به رعایت حقوق همسر و زندگی مشترک باشد. انسان دیندار هرگز نمی تواند با همسر بی دین کنار بیاید و با هم زندگی سعادتمندانه ای داشته باشند.
2. اخلاق نیک داشتن که منظور داشتن صفات و خلق و خوهای پسندیده در نظر عقل و شرع است . در واقع اخلاق و دین دو ملاک و معیار اصل در ازدواج و انتخاب همسر است .
اگر بخواهیم نمونه هایی از اخلاق خوب و بد را اشاره کنیم می توان موارد زیر را ذکر کرد.
الف . خوش زبانی و بدزبانی زبان ترجمان و بیانگر احوال درون است و زبان دریچه ای است از محتویات درون فرد, زبان انسان آیینه دل اوست.
ب . بزرگواری و حسادت
ج . خوش خلقی و کج خلقی
د. حق پذیری و لجاجت
3. شرافت و اصالت خانوادگی که منظور نجابت و پاکی خانواده است زیرا ازدواج دختر و پسر تنها پیوند و ترکیب دو فرد نیست بلکه پیوند دو خانواده است و نمی توان گفت من می خواهم با خود این فرد ازدواج کنم و کاری به خانواده و فامیلش ندارم . زیرا این فرد شاخه ای است از این خانواده و از ریشه های همان درخت خانواده تغذیه کرده است و صفات اخلاقی , روحی، عقلی و جسمی آن خانواده را از راه وراثت و محیط و عادات به این فرد منتقل کرده است .
4. عقل ; در واقع همان نور افکنی است که جاده زندگی را روشن می کند و باید زن و شوهر برای اداره ی زندگی و تربیت فرزندان از نیروی عقل و فهم مجهز برخوردار باشند و رشد عقلی کافی پیدا کرده باشند همان طور که ائمه اطهار ما را از ازدواج با افراد احمق و کم عقل نهی فرموده اند.
5. تناسب , همتایی و کفو همدیگر بودن که از حساس ترین نکاتی است که باید در انتخاب همسر مورد توجه قرار گیرد همتایی و تناسب از نظر و جنبه های مختلف مثل
الف . تدین و میزان پای بندی به دستورات شرع
ب . همتایی و هماهنگی فرهنگی و فکری
ج . همتایی اخلاقی و پای بندی به آداب اخلاقی
د. کفو همدیگر بودن از نظر تحصیلات علمی
ه. تناسب در زیبایی
و. تناسب سنی
ز. تناسب مالی و سطح اقتصادی و...
ملاک ها و معیار و مسائل دیگری که بیشتر مربوط به سلیقه و موقعیت افراد دارد. در دسته ی دوم قرار می گیرد و می توان از آن صرف نظر کرد. ولی برای اینکه بتوانید به یک تصمیم صحیح و عاقلانه ای برسید بهتر است با افراد مورد اعتماد خویش، والدین، یا اقوام نزدیک دلسوز و عاقل و دارای تجربه مشورت کرده و با دقت کافی تصمیم مناسبی اتخاذ فرمایید.
ما معیارهایى را که در احادیث براى همسر خوب ذکر شده، بیان مى‏کنیم. شما هم همین شرایط را مد نظر
بگیرید و با توکل به خداوند اقدام نمایید. البته این شرایط نسبت به افراد نسبى هستند و نباید انتظار داشته باشید شخص مورد نظر شما از بالاترین حد آن برخوردار باشد. حضرت على(ع) ضمن آموزش دعایى جهت ازدواج معیارهایى را براى انتخاب همسر بیان فرموده‏اند که عبارتند از:
1- صالحه (شایسته): کسی که کارهاى شایسته و مورد پسند خدا را انجام دهد؛
2- ودود: با محبت باشد؛
3- ولود: نازا وعقیم نباشد؛
4- شکور؛ در مقابل نعمت‏هاى الهى شکرگذار باشد؛
5- قنوع: اهل قناعت باشد تا در زندگى تو را به زحمت نیندازد؛
6- غیور: نسبت به دین خدا و عفت غیرتمند باشد؛
7- در برابر احسانى که به او مى‏شود، قدردانى کند؛
8- چنانچه از سوى تو کار ناروایى سرزد، عفو و اغماض کند؛
9- اگر در زندگى یادآور خدا شدى، تو را همراهى کند و اگر خدا را فراموش کردى، یادآور تو شود و به تو تذکر دهد؛
10- آن گاه که از منزل خارج شدى، خودش را حفظ کند؛
11- و هرگاه به منزل وارد شوى، با ورودت خوشحال و مسرور گردد؛
12- چنانچه به او دستور و فرمان دادى، اطاعت کند و اگر براى او قسم خوردى، باورت کند و تکلیف خود را انجام دهد؛
13- و اگر ناراحت شدى و او را مورد غضب قرار دادى، اسباب خشنودیت را فراهم آورد.
اما اقدام برای شناسایی ملاک های فوق و اطلاع یافتن از وجود آنها در یک فرد از راه های زیر امکان پذیر است:
1- تحقیق و بررسی از خانواده و چگونگی روابط خانوادگی و فامیلی. چون هر فردی تحت تأثیر محیط خانواده به دنیا آمده و رشد کرده است و از آن فضای فرهنگی و اجتماعی تأثیر پذیر بوده و هست.
2- تحقیق و شناسایی دوستان و نزدیکان و رفقای صمیمی در محل زندگی و سکونت، محل درس و محل کار.
3- گفتگوی مستقیم (ولی تحت نظارت خانواده های دو طرف) با یکدیگر و اطلاع یافتن از نقطه نظرات همدیگر درباره مسائل مختلف و آنچه در آینده می تواند در زندگی مشترک تان تأثیرگذار باشد و کسب اطلاع از میزان اهتمام وی نسبت به ملاک ها و معیارهای معرفی شده.
در پایان توصیه می شود جهت اطلاعات بیشتر و دقیق تر و تصمیم گیری واقع بینانه تر برای مهمترین تصمیم دوران زندگی و نقطه عطف عمر خود بهتر است در این زمینه هم تفکر بیشتری داشته باشید و هم با خانواده محترمتان به گفتگو و مشورت بپردازید و هم از نظرات مشورتی افراد با تجربه استفاده نمایید و کتاب های معرفی شده را نیز مطالعه فرمایید.
1- جوانان و انتخاب همسر، علی اکبر مظاهری، انتشارات پارسایان
2- انتخاب همسر، آیت الله ابراهیم امینی، سازمان تبلیغات اسلامی
3- تشکیل خانواده از سری آموز خانواده، جمعی از مؤلفان، انجمن اولیاء مربیان
اما در مورد خواستگاری از فردی که دارای معیارهای مورد نظرتان هست باید توجه داشته باشید که در اینجا دو نکته قابل بحث است آن دو نکته: یکی مسأله انتخاب است و دوم مسأله خواستگاری.
در حوزه انتخاب بدون هیچ شک و تردید زن ها یا دختران حق انتخاب دارند و معمولا در بیشتر موارد وقتی کسی به خواستگاری آنها می آید می توانند در مورد آن فرد تحقیق دقیق انجام دهند و سپس بعد از تحقیقات لازم انتخاب کنند یعنی جواب آری یا نه بگویند و انتخاب شرعا و قانونا حق طبیعی زنان در مورد همسر آینده شان می باشد و از لحاظ عرفی نیز در حال حاضر در بیشتر مناطق کشور ما تقریبا همین طور عمل می شود مگر در موارد بسیار نادری که ممکن است خانواده از روی تعصبات، فردی را به دختر تحمیل کند. اما مسأله خواستگاری گرچه مقدمه یک انتخاب است ولی بیشتر شبیه به پیشنهاد است یعنی آنچه در فرآیند خواستگاری رخ می دهد این است که از طرف خانواده پسر یا از طرف خود پسر به خواستگاری دختر می روند یعنی در واقع پیشنهاد ازدواج با دختر را مطرح می کنند و دختر حق دارد انتخاب کند و جواب مثبت دهد و همچنین حق دارد رد کند و جواب منفی بدهد.
اما این که آیا دختران نیز می توانند از همسر مورد علاقه خود خواستگاری کند این یک مسأله فرهنگی است نه یک مسأله شرعی و قانونی و حقوقی.
از این رو در بعضی از کشورها مانند هندوستان در بعضی از مناطق آن مرسوم است که خانواده دختر به خانواده پسر پیشنهاد ازدواج می کند یعنی خواستگاری بیشتر از ناحیه خانواده دختر انجام می گیرد یا حداقل از طرف خانواده دختر پیشنهاد می شود که ما آمادگی داریم که دخترمان را به ازدواج پسر شما درآوریم در چنین فرهنگ هایی خواستگاری زن از مرد از قدر و منزلت زن نمی کاهد و او را در چشم مرد کوچک نمی کند و حتی اگر جواب از طرف خانواده مرد منفی باشد موجب سرشکستگی خانواده دختر نمی شود و همچنین از نظر روانی برای دختر شکننده نیست اما در کشورهایی که چنین فرهنگی وجود ندارد بلکه فرهنگ خواستگاری دقیقا برعکس می باشد مانند کشور ما خواستگاری مستقیم زن از مرد مورد علاقه مطلوب نیست و عوارضی دارد که در نهایت از نظر روانی و شخصیتی و حیثیت اجتماعی و خانوادگی به ضرر زن تمام می شود به ویژه اگر زن در این رابطه پاسخ منفی دریافت کند زیرا زنان از نظر عاطفی و هیجانی در عین حال که در سطح بالاتری از جنس مخالف هستند اما شکنندگی آنها نیز به همین میزان از نظر عاطفی بیشتر از مردهاست بنابراین در این گونه مسائل که هم احتمال دریافت پاسخ منفی و هم پاسخ مثبت وجود دارد با یک درایت خاصی باید عمل شود و در صورت لزوم اولا با افراد کارشناس و مجرب مشورت شود ثانیا بعد از مشورت از واسطه استفاده شود آن هم واسطه ای که از نظر تعهد، دلسوزی و رازداری مورد اعتماد باشد تا به صورت کاملا محرمانه کار را پیگیری کند و با مهارت و کیاست خاصی، فرد مورد نظر را تشویق و ترغیب به ازدواج کند و بعد از این که آمادگی ازدواج در او ایجاد شد به او جهت دهی کند و هدایت کند او را به سمتی که از این دختر خانم خواستگاری نماید با این شیوه هم دختر از حق انتخاب خود به خوبی استفاده نموده است و هم با واسطه و به صورت غیر مستقیم از فرد مورد نظر خواستگاری کرده و هم از آسیب های خواستگاری مستقیم در امان مانده است.
بنابراین تأکید و توصیه ما این است که اگر کسی را با مشخصات بیان شده و ملاک های فوق هماهنگ و منطبق دیدید، مستقیما اقدام نکنید و از واسطه ای امین، دلسوز، با تجربه، متأهل و راز نگهدار کمک بگیرید تا آن واسطه، فرد مورد نظرتان را به خواستگاری از شما به طور رسمی، تشویق و ترغیب کند و به قول خودتان، شما جلو نروید. مطمئنا با این شیوه از عوارض پاسخ احتمالی منفی وی در امان خواهید بود وعزت و شأن شما محفوظ خواهد ماندو هم به هدف خود نائل خواهید شد.
 


  • عوف عقیلی

نقش «هوس» در ازدواج!
 
«هوس» یکی از مهمترین، و در عین حال خطرناک ترین پایه های ازدواج است.تکیه گاه هوس ارزش های زودگذر و ناپایدار و احیاناً کودکانه یا احمقانه است.
«هوس» یکی از مهمترین، و در عین حال خطرناک ترین پایه های ازدواج است.
«هوس» را نباید با لذت های مشروع جنسی که انگیزه فطری ازدواج است اشتباه کرد شک نیست که اکثریت قریب باتفاق جوانان در ازدواج «لذت جنسی» می جویند و به حکم فطرت و آفرینش که چنان غریزه نیرومندی در آنها آفریده، چنان حقی را هم دارند.
اما هوس چیزی بالاتر از این است.
«هوس» یک سلسله خیالات خام و محاسبات غلط و غیر عاقلانه است که با نوسانات بی رویه و کامجویی های شیطنت آمیز و حیوانی آمیخته است.
تکیه گاه هوس ارزش های زودگذر و ناپایدار و احیاناً کودکانه یا احمقانه است.
ازدواج هایی که بر اساس هوس چیده می شود غالباً به جدایی می انجامد، زیرا ضامن بقای آن گاهی چیزهایی است به ناپایداری یک حباب روی آب، یا یک برق آسمان!
ازدواج های هوسی نشانه های فراوانی دارد:
مجلات هوسی پر است از این ازدواج های هوسی.
الگوی این ازدواج ها گاهی فیلم های سینما، و گاهی ازدواج ها و طلاق های خواننده ها و هنرپیشه ها می باشد.
غافل از این که این «کاسب کارها»! برای سر و سامان دادن به کسب و کار خود، و آجر نشدن نانشان، باید هر چند روز، کار تازه ای انجام دهند که اسم آنها در زبان ها بیفتد، و به همین جهت مجبورند یک روز ازدواج و روز دیگر طلاق بگیرند، تا عکس و تفصیلات این جدایی، و آن اتّصال زینت بخش صفحات جراید بازاری گردد و موج تازه و رونق جدیدی به کسب و کارشان بیفتد.
ازدواج هایی که بر اساس هوس چیده می شود غالباً به جدایی می انجامد، زیرا ضامن بقای آن گاهی چیزهایی است به ناپایداری یک حباب روی آب، یا یک برق آسمان!
این را نیز می دانیم که صحنه ها و چهره های سینمایی جز یک مشت صحنه های ساختگی، و چهره های گریم کرده چیزی نیست، و در آن سوی چهره ها چهره های دیگری وجود دارد.
امّا هوسبازان بی مطالعه همه اینها را جدی گرفته، و شالوده زندگی خود را روی این «سراب ها» و «حباب ها» می نهند و به دنبال آن هزار گونه ناراحتی خود و ناراحت کردن دیگران، هزار گونه دربه دری خود و دربه در کردن دیگران به کفّاره این هوس های زودگذر فراهم می سازند.
نمونه دیگری از این ازدواج های هوسی آن است که به خاطر فلان ژست و ادا در کنار دریا، و مثلا ابراز احساس بموقع در هنگام مشاهده فلان مسابقه ورزشی و مانند آن صورت می گیرد.
ازدواج با فوتبال!
اخیراً خبر جالب و در عین حال تأسف آوری در جراید به چشم می خورد:
زنی از دست همسرش به دادگاه شکایت کرده که شوهرم شیفته مسابقات فوتبال است و تا سرحدّ عشق به آن مهر می ورزد، هر مسابقه در هر کجا تشکیل شود نخستین مشتری پروپا قرص آن، اوست، فرضاً این توفیق نصیب او نشود که مسابقه فوتبال را در محل تشکیل مسابقه ببیند باید به هر قیمتی هست پای تلویزیون بنشیند و یا به صدای گوینده رادیو گوش کند.
 
مخصوصاً به هنگام تماشای مسابقات روی شیشه تلویزیون همه چیز حتی شام و خواب و زن و فرزند خود را فراموش می کند او میل دارد تمام سخن از فوتبال در میان باشد، و نه چیز دیگر.
با این که خودش پا به توپ نمی زند قسمت زیادی از پول های خود را روی شرط بندی فوتبال از دست می دهد گاهی هم مقروض می شود!
ای کاش این عاشق فوتبال با خود «فوتبال» ازدواج می کرد نه با من.
من از این زندگی خسته شده ام و دارم خفه می شوم.
ولی این خانم که اکنون از همسرش یک بچه دارد نمی داند که اصلا همسرش او را به خاطر فوتبال گرفته است!
چه این که خودش اعتراف می کند به تماشای یک مسابقه فوتبال رفته بودم، و به هنگامی که برای بازیکنان یک تیم ابراز احساسات می کردم این جوان هم برای همان ها ابراز احساسات داشت و از همان جا با او آشنا شدم، و پایه ازدواج ما به این ترتیب ریخته شد، گویا قدر مشترک روحی آنها همین ابراز احساسات به فلان دسته بازیکنان بوده است!
می دانید شوهر او در برابر این شکایت چه گفت؟
گفت: من این طورم که می بینی می خواهی بمان و تحمل کن، نمی خواهی راهت را بگیر و برو!
ازدواج های کاغذی!
دیگر از نمونه های ازدواج های هوسی ازدواج هایی است که از صفحات مجلات و جراید هوسی شروع می شود.
مثلا فلان آقا در مجله در صفحه مخصوص آگهی های ازدواج می خواند:
«دوشیزه ای هستم ?? ساله! قد... سانتیمتر،درآمد... تومان در ماه، علاقه مند به موسیقی و گردش و تفریح و پیک نیک! خواهان ازدواج با مردی سبزه و گندم گون که طول قامتش... سانتی متر و خوش تیپ و خوش آهنگ و خوش برخورد و خوش رو و خوش حرف باشد، درآمد مطرح نیست، هر چه آید خوش آید!...»
این آگهی آبدار توجه او را به خود جلب می کند و چون هم خود را واجد شرایط می بیند و هم طرف را، از طریق دفتر همان مجله - با حفظ حق دلالی - با او تماس می گیرد و طرح این ازدواج میمون با وساطت همان مجله صورت می گیرد.
پیشوایان بزرگ ما بیش از هر چیز روی مزایای روحی و فکری و اخلاقی دو همسر تکیه کرده اند، به همین دلیل توجه به تربیت خانوادگی، اصالت، روح فداکاری، محبّت و صمیمیت پاکدامنی و نجابت، ایمان و تقوا را از هر چیز لازم تر
شمرده اند.

ولی همین که آبها از آسیاب فرو ریخت! و کمی به خود آمدند در فکر فرو می روند که مگر می خواستند تیرآهن و الوار خریداری کنند که تنها با طول و عرض و قامت و کمر و لباس قناعت کردند و صفات انسانی که ضامن اصلی وفاداری و بقای ازدواج است همه را فراموش نمودند.
ولی چون هیچ یک از این صفات در متن عقد شرط نشده و نه جزء شرایط خارج عقد بوده و فقدان آنها لطمه ای به صحت ازدواج نمی زند ناچار با اندازه گیری دقیق طول قامت و دور کمر و ران ها و کم و زیاد بودن - ولو به اندازه یک سانتیمتر! - دستاویز مناسبی برای جدایی پیدا می کنند و سند این ازدواج کاغذی را از هم پاره کرده، دور می ریزند و تا مدّت ها در زیر بار عواقب و گرفتاری ها و بدهکاری های آن خواهند بود.
بعضی از ازدواج ها مخلوطی است از «هوس» و «تجارت» و طبعاً جامع عیوب و بدبختی های هر دو است، و از آن بالاتر ازدواج های سیاسی است، و چه بهتر که سر بی درد خود را به درد نیاوریم و سربسته بگذاریم و بگذریم.
پیشوایان بزرگ ما بیش از هر چیز روی مزایای روحی و فکری و اخلاقی دو همسر تکیه کرده اند، به همین دلیل توجه به تربیت خانوادگی، اصالت، روح فداکاری، محبّت و صمیمیت پاکدامنی و نجابت، ایمان و تقوا را از هر چیز لازم تر شمرده اند.
روزی پیامبر گرامی(صلی الله علیه وآله وسلم) ما به یاران خود فرمود: «از گیاهان خوش آب و رنگی که در نقاط متعفن و آلوده می روید بپرهیزید»!
یاران عرض کردند: منظور شما از چنین گیاهان چیست؟
فرمود: منظورم زنان خوش آب و رنگی است که در محیط های ناپاک و خانواده های آلوده پرورش یافته اند (و فاقد امتیازات اخلاقی هستند).

منبع : آفتاب

  • عوف عقیلی

عشق لازم است یا کافی؟
 
در مورد نحوه انتخاب ملاک های انتخاب همسر ،موضوع شاغل بودن خانم از اهمیت خاصی برخوردار است. هر شخصی پیش از ازدواج می بایست تکلیف خود را با مسئله شاغل یا خانه دار بودن همسر روشن کند. برخی قبل از ازدواج ، شاغل بودن همسر را به صورت ملاکی آنچنان برجسته در ذهن خود حک می کنند که بسیاری از موارد دیگر را به پای آن قربانی می کنند. در حالی که اولاً اگر زنی را به خاطر درآمد اقتصادی و استقلال مالی انتخاب کنند هدف از ازدواج بهره کشی خواهد بود ، که یکی از اهداف انحرافی ازدواج است.
در این صورت، بیشتر به آن زن به صورت یک کالای اقتصادی و سودآور نگاه شده تا یک همسر، یک شریک، یک همراه ... دوم طبق قوانین حقوقی، شرعی و عرفی ما، تأمین معاش به عهده مرد است و نفقه زن چه شاغل باشد (در آمدی داشته باشد) و چه نباشد، به عهده شوهر است و هیچ وظیفه قانونی، برای زن در مورد تأمین مخارج خانواده در نظر گرفته نشده است. تنها مسئولیتی اخلاقی است که سبب می شود زنان شاغل همدل و همراه شوهر، پا به پای مرد خانه کار کنند و هر دو هر چه دارند با خلوص تمام به نفع اعضای خانواده خرج کنند. در این بین هستند زنانی که درآمد اقتصادیشان را به صورت سرمایه و برای خود پس انداز می کنند و در مواردی که هدف از انتخاب، ملاک اقتصادی بوده باشد طبیعی است که انتظار مرد از ازدواج برآورده نشده، درگیری و اختلاف بین زوج پیش خواهد آمد.
بلوغ فکری همسر، صداقت همراه با احترام، خصوصیات اخلاقی متناسب، تلاش جهت حل مشکلات همدیگر در سایه همفکری ، تناسب و تفاهم از نکات غیر قابل انکار در معیارهای اساسی انتخاب همسر شمرده می شود.
پس چه بهتر که طرفین از ابتدا به دیدی کاملاً واقع بینانه به مسئله اشتغال زن بنگرند و اگر در کنار مسئولیت خارج از منزل، وظایف خانه داری کم رنگ شد جایی برای گله و شکایت باقی نماند. خصوصاً مسئله حقوق و درآمد زن مورد بررسی قرار گیرد و زنانی که قصد دارند درآمد خود را پس انداز شخصی نمایند از ابتدا تصمیم خود را بیان کنند تا مردانی که یکی از پایه های انتخاب خود را درآمد همسر قرار داده اند، در انتخاب خود تجدید نظر به عمل آورند. ازدواج شخصی ترین موضوع در زندگی است. خوب است والدین نیز حق انتخاب را به جوانان بدهند. حقی که با نظارت بزرگسالان معنی پیدا می کند. جوانان نیز بد نیست بدانند تجربیات بزرگترها در امر ازدواج بسیار بیش از آنچه تصور می کنند می تواند راهگشا و راهنمای آنان باشد.

تعدیل و تعادل ، رمز موفقیت هر کار است. همانطور که ازدواجهای اجباری که با زور و اعمال فشار والدین بر دختر یا پسر تحمیل می شود پیوند موفقی نیست، خودسری، یکجانبه تصمیم گرفتن جوانان و مقابله با تجربیات مفید و سودمند بزرگترها نیز برای اثبات خود، راه به جایی نخواهد برد. تا فرصت هست از تجربیات و توانایی های والدین استفاده کنید تا بعدها افسوس فرصت هایی که برای سود جستن از نظریات آنها را داشتید و استفاده نکردید بر شما مستولی نشود. اگر عقاید بزرگترهای خود را نمی پذیرید خودتان دست به کار شده و تحقیق کنید. بیایید خانواده های موفق و ناموفق را شناسایی کنید. از آنها که موفق بوده اند معیارها و شیوه ازدواج را جویا شوید و از خانواده های مُطـّلقه به عنوان زوجهای شکست خورده علت جدایی را جویا شوید.
دسته سومی هم وجود دارد. می توان از مطلقه های عاطفی نیز (البته بدون وسواس) تحقیق کرد. زیرا خانواده های نابسامان و آشفته ای هم هستند که به دلایل مختلف مجبورند تا آخر عمر با ناراحتی با هم زندگی کنند. بد نیست جوانان ببینند این گروه چه معیاری برای ازدواج داشته اند که فعلاً مجبور به تحمل همدیگر هستند. سپس می توانند از تجربیات کسانی که موفقیت یا شکست آنها را به چشم دیده اند استفاده کرده و در جهت سعادت خود بهره جویند، که از قدیم الایام گفته اند: « انسان عاقل همه چیز را خود تجربه نمی کند، بلکه از تجربیات دیگران نیز استفاده می کند». خانواده می تواند در انتخاب صحیح یاریگر شما باشد اما نهایتاً این شما هستید که به عنوان عامل اصلی می بایست شناخت درستی از خصوصیات ، توانایی ها، خواست ها و انتظارات خود از زندگی داشته باشید تا بتوانید بر مبنای آن معیارها و خودشناسی که در سایه خلوت با خویش و جستجوی لایه های ذهنی خود که مسلماً در صداقت کامل به دست آمده مناسبترین فرد را برای شراکت در تمام زندگی خود برگزینید.
عشق می تواند مکمل ازدواج باشد اما اگر تنها عامل پیوند، علاقه، محبت و شاید عادت دیداری طرفین باشد و آنها با علاقه شدید در اوج هیجان ، اقدام به تصمیم گیری کرده و دست به انتخاب بزنند مشکل بتوان ادعا کرد انتخاب درستی انجام شده باشد.
چنانکه گفته اند : « با فردی ازدواج کن که اگر هم جنس تو بود بهترین دوستت بود.» ازدواج رویدادی است که انسانها را با اعتقادات، اولویت ها، مذهب، پول و عادات خانواده ها (که بعضاً بسیار متفاوت است) رو به رو می سازد. پس اگر این انتخاب بر مبنای معیارهای منطقی و عقلانی باشد پس از انتخاب عقلانی، عواطف نیز شکل گیرند. اما بر عکس. اگر دوست داشتن از روی احساس باشد و تنها ملاک ، علاقه بدون پایه عقلی و منطق باشد ، به احتمال زیاد با شکست مواجه خواهد شد.
منبع: شمیم

  • عوف عقیلی
تعریف و زمان ازدواج

ازدواج مرحله ی مهمى از تشکیل خانواده است که بیس از همه مراسم و رویدادهای زندگى انسان در جنبه های متعدد فردی و زیستى و اجتماعى، امری جهانى و از نظر هدف ثابت و پایدار است. این فرآیند عبارت است از کنش متقابل مرد و زنى که برخى شرایط قانونى را تحقق بخشیده اند. ازدواج، بین فرهنگ و طبیعت تعادل برقرار مى کند و از نوعى تقدس برخوردار است و در مقایسه با سایر روابط انسانى، تمامیتى بى نظیر دارد؛ بدین معنا که ابعاد زیستى، اقتصادی، عاطفى، روانى و اجتماعى زندگى را پوشش مى دهد.(1)

  • عوف عقیلی