چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

۱۱۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۳ ثبت شده است

تعطیلات
مفهوم تعطیلات و اوقات فراغت، این نیست که انسان از یادگیری، تدریس، خدمت رسانی، تولید، عبادت و هر گونه فعالیت تجاری و اجتماعی، ممنوع یا معاف باشد. و در اوقات تعطیل و فراغت، همه وقت خود را به بطالت بگذراند و هیچ کار جدّی انجام ندهد. معنای درست اوقات فراغت و تعطیلات یک معنای نسبی است که نسبت به افراد و مشاغل، کاملاً متفاوت است. برخی کارها به دلیل تعهد اداری و ضرورت زندگی، اجباری تلقی می‌گردد و اوقات فراغت و تعطیل، در حقیقت پایان کارهای اداری و اجباری و آغاز فعالیتهای داوطلبانه و اختیاری است.
فراغت از هر کار و فعالیتی نه مقدور است و نه مطلوب. درواژة تعطیلات، معنای فراغت از یک گونه کار و فعالیت و پرداختن به نوعی دیگر نهفته است.
از آنجا که بسیاری از مردم در ایام تعطیل، وقت خود را صرف «خوردن» و «خوابیدن» و «بازی کردن» و تماشای تلویزیون می‌کنند، نوعی برداشت نادرست از تعطیلات در اذهان کودکان و برخی بزرگسالان نقش بسته که باید اصلاح شود.
علامه طباطبائی‌قدس‌سره در تفسیر آیة شریفه «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ * وَ إِلی‏ رَبِّکَ فَارْغَبْ»؛ (1) چنین آورده است: وقتی از واجبات الهی فارغ شدی به عبادت و نیایش بپرداز و به رحمت و پاداش الهی چشم بدوز. و یا از واجبات که فارغ گشتی به مستحبات بپرداز و یا از نماز که فراغت یافتی به تعقیب و دعا مشغول باش. این آیه نشان می‌دهد که برای پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله و پیروان شایستة او استراحت مطلق وجود ندارد، فقط نوع کارها متفاوت می‌شود.
مدیریت تعطیلات نوروزی
یادش بخیر در دورة ابتدایی آغاز هر سال جدید موضوع انشاء‌ این بود: تعطیلات نوروز را چگونه گذراندید. سوژه خوبی بود که هرکس گزارشی از دید و بازدیدها و سفر و تفریح و شیرینیها و احیاناً تلخیهای تعطیلات نوروزی را برای دوستان سوغات می‌آورد. و خودش هم نویسندگی و گزارش نویسی را یاد می‌گرفت. امّا امروز در اسفندماه 87 و قبل از فرا رسیدن تعطیلات نوروزی، روی سخن با مبلّغان دین و پاسداران فرهنگ اسلامی است که تعطیلات نوروز را چگونه بگذرانیم؟ و از این فرصت الهی و اجتماعی چگونه بهره‌برداری مثبت داشته باشیم؟

  • عوف عقیلی
کلمه «عید» از ریشه «عود» به معنای برگشت است. اگر به روزهای خاصی مثل عید فطر یا نوروز عید اطلاق می‏شود، از آن جهت است که شرایط و حالات انسان یا طبیعت در آن روزها دچار تغییر و تحوّل شده و به شرایط دیگری بازگشت می‏کند. مثلا در تبیین مراد از عید فطر گفته شده که بازگشت به فطرت انسانی است. عید نوروز هم، به دلیل زنده شدن و بیدار شدن طبیعت پس از خواب زمستانی، بازگشت جهان و اوضاع طبیعی است به حالت قبلی خود.
نوروز از دو کلمه «نو» و «روز» تشکیل شده است و در لغت فارسی مفهوم «روز نو» از آن استفاده می‏شود و بر نخستین روز از نخستین ماه شمسی تعلق می‏گیرد.
آنچه می‏توان از آغاز سال شمسی بدست آورد آن است که آدمی همپای نو شدن طبیعت و جایگزینی فصل سبز به جای فصل سرد، خود و جامعه را به دگرگونی و تحول کشانده و با بهره‏مندی از مکتب حیات بخش اهل بیت ‏علیهم‏ السلام گامی در جهت بهار شدن دل و احسن حال بردارد.
نوروز در گنجینه معارف اهل بیت‏ علیهم‏ السلام و متون روایی ما از منزلت و جایگاه خاصی برخوردار است؛ به گونه‏ای که ایشان بر پاسداشت این روز سخن رانده و از مناسبتهای مهم آن یاد کرده ‏اند.

  • عوف عقیلی
فرزندان ممکن است در برخی مواقع خواسته هایی داشته باشند که برآورده کردن آنها به صلاح نباشد. با چنین فرزندانی چه برخوردی باید داشته باشیم و چگونه میتوانیم آنها را قانع کنیم؟
درخواست فرزندان بر اساس میل و نیاز آنها است اما در برخی مواقع برآورده کردن این میل و نیاز، ممکن است به مصلحت نباشد. ارضای خواستهها و نیازها باید به گونهای باشد که راه را برای رشد شخصیت فرد باز کند. به این معنی که اگر همیشه همه خواسته های ما بدون کوچکترین مانعی برآورده شود، آن گاه از وضعیت موجود احساس رضایت کرده و هیچ تلاشی برای بهبود شرایطی که در آن هستیم انجام نمیدهیم و به دنبال پیشرفت نخواهیم بود. اصولا پیدایش نیازها و خواسته های تازه که محرکی برای حرکت رو به جلو است نتیجه این است که به برخی از خواسته های خود نرسیدهایم. بنابراین ما در حالی که نیاز فرزندان خود را برآورده میکنیم، باید آنها را آماده کنیم که از لحاظ شخصیتی، اجتماعی و روانی به پله های بالاتری دست پیدا کنند.

  • عوف عقیلی
یکی از نیازهای اساسی والدین و معلمان در امر تربیت و پرورش اخلاق کودکان، برقراری ارتباط سالم با آن هاست. ارتباط صحیح بین پدر و مادر و روابط سالم آنان با کودکان، اولین و مهم ترین زمینه ی رشد و پرورش اخلاق نونهالان است. بهترین ملاک و معیار که بر اساس آن تربیت و کیفیت پرورش اخلاق کودکان را می توان مورد ارزیابی و دقت قرار داد، ارتباط اعضا خانواده با یکدیگر است. به همین اعتبار، خانواده را امروزه سیستم ارتباطی تعریف می کنند که سلامت جامعه، بازتاب از سلامت سیستم ارتباطی خانواده است، زیرا جامعه سالم، بدون روابط سالم درون خانواده ها امکان پذیر نیست. ما در این مقاله راهکار هایی را ارائه می دهیم که به دانش آموزان کمک کنیم تا احساساتشان را در جهت مثبت گرایش دهند، باید کار کنیم تا عزت نفس خود را باز یابند و به احساس ارزشمندی برسند. باید نحوه برقرار کردن ارتباط با آنان را تغییر دهیم و به جای تمرکزکردن روی خطاها و اشتباهات بر آن چه انجام داده اند و یا می توانند انجام دهند تاکید کنیم و همواره بر نقاط قوت و محاسن کارهای آنان تکیه کنیم . این امر سبب دلگرم شدن آن ها می شود و به توانایی های خود اعتماد پیدا می کنند، در نتیجه، به رفتار پسندیده روی می آورند. همین ایجاد اعتماد به نفس و تقویت جهات مثبت، خود یک از موثرترین عوامل برای جهت دهی مثبت به احساسات کودک به حساب می آید. باید از دیدگاه انسانی همان ارزشی را که برای انسان بزرگسال قائل هستیم برای کودک نیز قائل باشیم، چرا که تربیتی که مبتنی بر اقتدار یک جانبه باشد محکوم به شکست است. ارتباط و اقتدار یک جانبه به جای این که به درک و فهم کودک کمک کند و به رعایت مقررات انضباطی از طرف کودک بینجامد و او را به همکاری بکشاند، او را بی رغبت خواهد کرد؛ زیرا کودک طبیعتا جذب حرف ها و رفتاری می شود که خود در آن نقش و سهم داشته باشد و شخصیتش به نحوی در آن دخالت داده شود.


  • عوف عقیلی

نقش خانواده در رشد و تشکیل شخصیت نوجوان بر هیچ کس پوشیده نیست. خانواده اولین و تنها واسطه ارتباط کودک با اجتماع است. در خانواده کودک ارزش ها و ضد ارزش ها ، اصول و قواعد اخلاق را می آموزد. کودکان از لحاظ عاطفی، شناختی و … وابستگی خاصی به خانواده دارند و برای آنها خانواده مهمترین نقش را در زمینه ی تأمین نیازهای روانی کودک دارد.
این نیازهای عاطفی در نوجوانی رنگ شدیدتری به خود می گیرد که نوجوان آن را در محیطی وسیع تر از خانواده جستجو می کند و بر همین اساس است که ارتباط نوجوان با اطراف افزایش می یابد. نوجوان کمتر تمایل دارد در خانه بماند و به روابط بیرون از خانواده اهمیت بیشتری می دهد. نوجوان را نه می توان کودک دانست و نه همردیف با بزرگسالان قرار داد.

  • عوف عقیلی

اساس کار آموزه‏هاى دینى را در همان دوازده یا سیزده سال اول عمر فرزند (یعنى: دوران کودکى و نوجوانى او) باید نهاد و همان سنین وقت مناسب پرورش حس دینى، خداشناسى و مؤمن بار آوردن اوست. مهم‏ترین اثر را مادر، مى‏گذارد و اوست که در همان هفت سال اول، مایه‏هاى توجه فرزند را به مبدأ، مى‏تواند با زبان کودکى و نمایش‏هاى مادرانه - که براى کودک قابل فهم است - در وجود او بگذارد.

  • عوف عقیلی

روزی معلمی از دانش آموزانش خواست که اسامی همکلاسی هایشان را بر روی دو ورق کاغذ بنویسند و پس از نوشتن هر اسم یک خط فاصله قراردهند. سپس از آنها خواست که درباره قشنگترین چیزی که میتوانند در مورد هر کدام از همکلاسی هایشان بگویند، فکر کنند و در آن خط های خالی بنویسند. بقیه وقت کلاس با انجام این تکلیف درسی گذشت و هر کدام از دانش آموزان پس از اتمام، برگه های خود را به معلم تحویل داده، کلاس را ترک کردند

  • عوف عقیلی

ناهنجاری ممکن است تحت‏تأثیر عواملى صورت گیرد که اگر از آن باخبر بشویم و تغییر دهیم و معتدل سازیم «ناهنجاری» نیز قطع شود و نوجوانى که به آن معتاد نشده است، بازگردد.
بدین جهت خوب است که از این «طرح و بررسى» نیز بهره‏ ى مثبت و سازنده گیریم. براى تحقیق در موجبات ناهنجاری های این دوره باید این مطالعات، صورت گیرد:

  • عوف عقیلی
سن نوجوانى بنا به نظر بعضى، قبل از بلوغ است و از نظر سن:
در پسران: 12 تا 14 سالگى.
در دختران: 10 تا 12 سالگى است (1) و به نظر دیگرى، میان بلوغ و جوانى (یعنى 12 تا 20 سالگى) (2) است.
دختران از پسران از نظر فیزیولوژى و هیجانى زودتر کامل مى ‏شوند. (3)
بحران: نوجوانى بحرانى‏ترین مرحله‏ ى زندگى است این طوفان وجود جسمى و روانى نوجوان را چنان دستخوش امواج قرار مى ‏دهد، که او را دچار حیرت مى ‏سازد.

  • عوف عقیلی

برای همه والدین پیش آمده که از دست فرزند خود به خاطر حرفهایی که نباید میگفت! عصبانی هستند .
ولی چه کسی به کودک توضیح داده که نباید این حرف را در جای دیگری بزند؟ مثلا ما از فرزندمان میخواهیم آدرس، شماره تلفن، اسم والدین و... را بداند تا در مواقع اضطراری اطلاعاتش کافی باشد ولی اگر همین کودک سه، چهار ساله این اطلاعات را برای شخص غریبه ای بازگو کند او را به شدت مورد شماتت قرار میدهیم. به عبارتی ما تنها اطلاعات را به کودک خود می دهیم اما به او نمی گوییم که زمان استفاده از آن چه موقع است. ما تصور می کنیم که او هم مانند ما به چگونگی استفاده از انها واقف است. راهکاریهای زیر جهت رفع این مشکل ارائه میشود:
1- به فرزندتان آموزش دهید هنگام رویارویی با موقعیت خطرناک و اضطراری نباید به اشخاص غریبهای که خواهان دریافت اطلاعات خانوادگی اش هستند، اعتماد کند و اسرار خانوادگی را برای آنها فاش نکند. البته کودکان کم سن و سال در شناخت افراد دچار مشکل و در مواقع لزوم گیج و سردرگم میشوند که آیا باید به آن شخص اعتماد کنند یا نه؟
در نگه داری مطالبی که او به صورت راز به شما می سپارد امین باشید و در مقابلش از اسرار دیگران سخن نگویید.
آموزش به هر کسی به ویژه بچه ها برای کارهایی که نباید انجام دهند دردسرساز است زیرا ضمیر ناخودآگاه کلمات منفی مانند «نکن و نگو» را نمیتواند تجزیه و تحلیل کند لذا برای آموزش هرگز از افعال منفی استفاده نکنید به عنوان مثال به فرزندتان بگویید: «اگر کسی راجع به خانوادهات از تو سؤال کرد و تو در موقعیت خطرناکی بودی به او بگو از مامان و بابام بپرسید.»
2- پیوسته عزت نفس و خودباوری فرزندتان را تقویت کنید. بعضی اوقات فرزندتان را به خاطر آنچه به خوبی یادگرفته یا در آن توانمند است تحسین کنید، اگر کودک احساس امنیت شخصی کند و در عین حال تحت آموزش نیز قرار بگیرد هرگز خطاهای عمدی نمیکند.
3- به کودک در شناخت حد و مرزها کمک کنید. به او تفهیم کنید در چه مواقعی و به چه کسانی میتواند رازهای خانوادگی را بگوید، زیرا در تحقیقی که در سالدر بریتانیا روی کودکان گمشده انجام گرفت مشخص شد درصد بسیاری از آنها حتی حاضر نیستند در مقابل قانون و پلیس نیز به بیان اطلاعات خانوادگی بپردازند.
4- نقش بازی را در آموزش و تفهیم اطلاعات جدی بگیرید. در حین بازی با آرامش به او اطلاعات بدهید ولی هرگز او را با «بایدها و نبایدهایتان» نترسانید. زیرا کلمات و جملات منفی برخلاف آنچه فکر میکنید به زودی از ذهن بچه ها پاک نمیشود.
5- به فرزندتان اعتماد داشته باشید. از جملات منفی مانند من مطمئنم که تو نمیتوانی جلوی زبانت را نگه داری یا عادت کردی حرف نسنجیده بزنی و... استفاده نکنید. سنجیدگی رفتار فرزندتان را باور کنید و به او گوشزد کنید من میدانم و یقین دارم که تو بسیار باهوش هستی و میتوانی در مواقع اضطراری بسیار خوب رفتار کنی، همواره به یاد داشته باشید هرگز از ترس اینکه کودکتان اطلاعات خانوادگی را فاش نکند او را در فقر اطلاعاتی نگاه ندارید بلکه همواره در نظر داشته باشید که شرایط غیرقابل پیشبینی و اضطراری نیز وجود دارد.
مطمئن باشید که کودکان تک تک رفتار های شما را در بحران می آموزند . شیوه های یافتن راه نجات آموختنی است.
6- خونسردی شما در مواقع بحرانی می تواند آموزش خوبی برای کودکتان باشد . چرا که این موضوع یک آموزش غیر مستقیم است و از تاثیر خوبی برخوردار است. اگر با هم بتوانید موقعیت هایی را شبیه سازی کنید و تا در شبیه سازی، کودک به نقش خود در مواقع مختلف پی ببرد، راحت تر وظیفه خود را در مواقع بحرانی می داند و اجرا می کند . مطمئن باشید که کودکان تک تک رفتار های شما را در بحران می آموزند . شیوه های یافتن راه نجات آموختنی است.
7- آموزه های خود را تکرار کنید و با یک بار اخطار و توصیه توقع آگاهی همیشگی نداشته باشید .
8- استفاده از قصه را در آموزش راز داری جدی بگیرید. یکی از راه های آموزش موثر مشاهده نتایج عملکرد دیگران است. که این نتایج را در قالب قصه می توان به کودک آموخت .
9 - در نگه داری مطالبی که او به صورت راز به شما می سپارد امین باشید و در مقابلش از اسرار دیگران سخن نگویید.
همشهری


  • عوف عقیلی