چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

۳۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۴ ثبت شده است

اشاره
در شماره قبل علاوه بر تعریف و بیان کلیاتی در باب خودارضایی، آسیب‌‌‌شناسی این موضوع را در جنبه‌‌‌های جسمی، شخصیتی و فرهنگی، بررسی کردیم. در این شماره مطالبی را در خصوص سبب‌‌‌شناسی این عمل پی می‌‌‌گیریم.
عوامل ابتلا در کودکی
در این قسمت عوامل ابتلا به خودارضایی که ریشه در کودکی دارند را مورد بررسی قرار می‌‌‌دهیم.
اگرچه نظر آن دسته از روان‌‌‌شناسان که سعی می‌‌‌کنند دامنه استمناء را به کودکان نیز گسترش دهند، تائید نمی‌‌‌کنیم؛ ولی باید دانست که دوران کودکی می‌‌‌تواند پیش‌‌‌زمینه خوبی برای پدید آمدن این انحراف در سنین بزرگسالی باشد؛ از جمله عوامل تأثیرگذار در این دوران می‌‌‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:
عوامل جسمانی
عوامل تأثیرگذار جسمانی در دوران کودکی عبارتند از:
تنگی لباس: تنگی لباس می‌‌‌تواند باعث مالشهای خوشایند برای کودکان باشد. این امر در سنین بزرگسالی به یکی از ریشه‌‌‌های ابتلا تبدیل می‌‌‌شود. در پوشش و لباس کودک و به ویژه درباره زیر جامه باید مراقبت داشت که زبر و درشت و یا بسیار نرم نباشد. این زمینه برای پسران، زیادتر از دختران است. (1) همچنین نباید از نوع پارچه‌‌‌های آهاردار باشد و نباید از جنسی باشد که اگر کودک عرق کرد، خیس و زبر شود.
حبس ادرار و مدفوع: عادت به تخلیه در کودکان باید از حدود سنین 5/1 سالگی پایه‌‌‌گذاری شود و طفل در این‌‌‌باره خاطره بدی نداشته باشد. (2)



  • عوف عقیلی

مقدمه
«استمنا» یا «خودارضایی»، یکی از راه‏های انحرافی در ارضای میل جنسی است که امروزه نسل جوان را به خصوص در وضعیت فعلی جامعه و دشوار بودن امر ازدواج، در معرض آسیبهای جدی قرار می‏دهد؛ از اینرو، می‏توان آن را نوعی انحراف جنسی یا بیماری نامید که نیاز ضروری به درمان دارد.
اگر چه درمان واقعی این عادت ناپسند، تنها از راه ازدواج ممکن است، امّا ارائه اطلاعاتی در باب حرمت، و پیامدهای این عمل، همچنین روشهای کنترل و درمان آن، می‌توانند تاحدودی در ترک یا کاهش ابتلاء به این عمل ناشایست، مؤثر باشد.
مقاله پیش روی شما، گردآوری مطالب کاربردی است که شما را در ارائه مشاوره به افراد مبتلا و خانواده آنها، یاری می‌نماید.
تعریف
استمناء، (1) نوعی تحریک میکانیکی در دستگاه تناسلی است؛ به نحوی که فرد عمداً با خود کاری می‌کند که به تخلیه هیجان منجر شود. (2)
روش‌های استمناء
استمناء‌ با روشهای زیر انجام می‌شود:
1. استمنای انفرادی از طریق دست که بیش‌تر در بین پسرها رایج است.
2. استمنای انفرادی از طریق اسباب که بیش‌تر در بین دخترها رایج است.
3. استمنای متقابل که گاه این روش در بین بچه‌های پرورشگاهی به صورت مسابقه دیده می‌شود.
4. استمنای روحی‌ـ روانی یا رؤیایی که در آن، فرد از طریق تجسم و یا دیدن تصاویر محرک (بدون تحریک مکانیکی اندامِ آمیزشی) خود را به اوج لذت جنسی می‌رساند.

  • عوف عقیلی

ازدواج و انتخاب همسر یک موضوع بسیار مهم و حیاتی در زندگی انسان است. شاید هیچ موضوعی به اندازة ازدواج و انتخاب همسر، ذهن انسان را به خود مشغول نکند. اهمیت ازدواج صرفاً به خاطر یک سری مسایل عاطفی و عاشقانه نیست، بلکه سرنوشت انسان و سعادت دنیوی و اخروی او نیز تا حد زیادی به ازدواج و انتخاب همسر بستگی دارد. بسیاری افرادی که در زندگی خود با مشکلاتی روبه رو هستند و یا زندگی شان به طلاق منجر می شود، به خاطر تصمیم گیری های غلط و عدم دقت در انتخاب همسر است.

بعد از این که زوجین زندگی مشترک را آغاز نمودند یک سری تکالیفی متوجه طرفین خواهد شد.
وفاداری یکی از تکالیف مشترک زوجین خواهد بود، یعنی زوجین باید از برقراری رابطه نامشروع با دیگران بپرهیزند.


بنابراین، هم از لحاظ شرعی و هم از لحاظ روان شناختی این گونه روابط به نفع شما نیست و اگر ادامه پیدا کند، قطعاً به ضرر شما خواهد بود، زیرا آبرو و حیثیت شما خدشه دار خواهد شد.
به عنوان یک قاعدة کلی باید توجه داشته باشید که سعادت و خوشبختی شما رعایت مسایل اسلامی و اخلاقی است بهتر است به این رابطه پایان داده و از خدای متعال طلب استغفار کنید.

  • عوف عقیلی

سلام چند سالی است که ازدواج کرده ام ولی متاسفانه الان به جایی رسیده ام که فقط بین من و خانمم یک رابطه جنسی خشک وجود داره والبته قبلا من سعی می کردم به وظیفه خودم عمل کنم ولی خسته شدم؟



علیک السلام 

در مقدمه به صورت اجمال خدمتتان عرض می کنم که زندگی مشترک در کنار خودش بحث ها و مشکلاتی را خواهد داشت مهمترین نکته مدیریت مشکلات هست که ان شاء الله شما آن را خواهید داشت.

با توجه به بیان شما ،نکته ای که به ذهن میاد این هست که همسرش شما آگاهی چندانی به موضوعات زندگی «روابط عاطفی،کلامی، جنسی و...»ندارند .شما برای حل مشکل سعی کنید درمرحله اول ایشان را راهنمائی کنید و آگاهی های که در این زمینه لازم هست به ایشان بدهید.

در مرحله دوم سعیتان بر این باشد که کتاب های در رابطه با موضوع خانواده تهیه و در اختیار ایشان قرار داده تا مطالعه کنند و در بعضی از اوقات موضوعاتی را انتخاب و توضیح دهید و یا به صورت غیر مستقیم به بحث بگذارید.

در مرحله سوم با صبوری و حوصله برایشان توضیح دهید که ، اسیب های زندگی مشترک را تهدید می کند که اگر زوجین نسبت به اسیب ها آشنایی نداشته باشند و برای پیشگیری اقدامی نکنند زندگی مشترک را متلاشی خواهد کرد.

موفق باشید

  • عوف عقیلی

فاطمه را تنها از دید یک زن ساده نباید دید، که دستش از همه جا بسته است و از روی ناچاری تن به نوعی خاص از زندگی می‏دهد. بلکه باید دانست او دختر پیامبر و شریف‏ترین افراد است. در عین حال زندگی خصوصی او از لحاظ سادگی و صفا، محبت و صمیمیت، تحرک و انقلاب الگوست. ذیلاً به توصیف برخی از ابعاد زندگی او اشاره می‏کنیم:
سادگی و صفای زندگی
زندگی او طبیعی و عادی، نشاط انگیز و روح ‏پرور است. این روح‏ پروری به خاطر صفا و سادگی زندگی است.
او چون برخی از زنان نبود که تا پایان عمر به دنبال لوکس و عطر و بخور باشد، الهامش از مکتب اسلام است که صفا و سادگی را ترویج می‏کند. تکیه زندگی برای رفع نیازهای عادی اوست و برای یافتن این امکان است، که به بهترین وجه بتوان در آن برنامه ‏ریزی کرد. نه آنکه دست و پاگیره‏ای برای ادامه حیات شادی آفرین و آزادمنشانه برای خود پدید آورد.
او همانند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است که می‏گوید: «الفقر فخری» تا در یک بی‏ نیازی مطلق باشد. مال و دارائی را هدف قرار نمی‏دهد تا آنها وسایلی برای صید شخصیت و عظمت فاطمه نشوند و دل و ایمان او را نربایند.
این روش زندگی فقیرانه جدّاً به خاطر ناداری نبود بلکه به علت غنای درونی بود. زیرا آن روز که او فاقد دارایی و مال بود به همانگونه زندگی می‏کرد که به هنگام مالکیت فدک. درآمد فدک رقم کوچکی نبود. ولی این درآمد او را از خود بیخود نمی‏کند و سادگی و صفای زندگیش را از دستش نمی‏رباید.
خانه ‏اش
او را خانه‏ای است کوچک و گلین، ساده و بی‏پیرایه که تنها به این اندازه می‏ارزد که سایبانی برای جلوگیری از تابش خورشید و یا سقفی برای جلوگیری از باران باشد، درست است که علی علیه ‏السلام در آغاز کار فقیر است و نادار ولی آن روز هم که فدک را به دست می‏آورد بازهم در همان خانه‏ی محقّر است.
خانه ‏اش در عین کوچکی و گلین بودن، این امتیاز را دارد که در آن، نور خدا و عنایت خداست. الطاف الهی بر سر اعضای آن است. نام خدا در آن زنده است. دلها به یاد او در طپش‏اند.
خانه‏اش گلین است ولی در آن تربیتی متحرک و دینامیک وجود دارد. افرادی در آن پروده می‏شوند متحرک، انقلابی و سخت شیفته‏ی اسلام و مردم، شوهری در آن زندگی می‏کند که سرنوشت جنگ و کفر را با حمله قهرمانانه‏اش معین می‏نماید. فرزندانی از آن بیرون می‏آیند که نهال اسلام را آنان باید مراقبت و آبیاری کنند.
در این خانه فقر است و ناداری، ولی محبت‏های آمیخته با عنایت الهی آن را غنا می‏بخشد. نور و حرارت ایمان، سردی آن را جبران می‏نماید. پیوندها در آن قوی و ریشه ‏دار، و اعضای آن در زیر نظمی استوار سرگرم زندگی هستند.
اسباب زندگیش
خانه از هر چه زینت‏آلات نام دارد خالی است و از هر وسیله‏ای که رنگ لوکس و تجمل بدان بخشد عاری است. همه آنچه که در آن است منحصر است به بوریایی، تشکی، چند کاسه و بشقابی و بالشی.
حتی در این خانه وسایل خواب و رختخواب کافی نیست. علی و فاطمه ملافه‏ای دارند بس کوتاه، طوری که آن را بر سر می‏کشند پاها از ملافه بیرون می‏مانند و وقتی که برپاها می‏کشند سرها بیرون می‏مانند.
در این خانه از وسایل و اسباب اضافی، زیبا و گران قیمت خبری نیست و نیز از آنچه که به کارشان نیاید وجود ندارد. در عین حال خانه‏ای است که در آن احساس و ایمان است، عشق و صفاست، حریت و شرافت است. انجام وظیفه و مسؤولیت است، روح عدالتخواهی است، تلاش برای احقاق حق است، کوشش برای احیای اسلام است و...
جهیزیه‏ اش
درست است که فاطمه اولین زن اسلام است ولی مهر او همان مهرالسنه (حدود 500 درهم) و جهیزیه‏اش بسیار اندک است. آن روز که بنای ازدواجش با علی گذارده شد، همه آنچه که به عنوان جهیزیه این عروسی شکوهمند تهیه شد عبارت بود از:
یک پیراهن کرباس، یک روسری پشمی، یک چادر (سرانداز)، یک تخت چوبی با پوست خرما، دو تشک، یکی از کتان و دیگری از لیف خرما، چهار بالش از پوست میش، یک پرده از پشم شتر، یک حصیر از علف صحرا، یک دست آس برای آرد کردن، یک بادیه فلزی، یک مشک چرمی، یک کاسه چوبین، یک مشربه چرمی، دو کوزه گلی، یک بشقاب گلی، دو دستبند نقره.
وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم جهیزیه ساده فاطمه را دید به وجد و نشاط آمد و فرمود: خداوندا زندگی را بر کسانی که وضعشان این چنین و بیشتر ظروف آنها سفالین است مبارک گردان.
وسایل و اسباب خانه فاطمه در آغاز زندگی، در دوران شور و جوانی همین بود و گمان دارم تا روزی که از دنیا می‏رفت نه تنها بر این مقدار چیزی نیفزود بلکه بخشی از آن راهم در راه خدا از دست داد
چون دستبندهای نقره، پرده‏ی در و...
و تازه گاهی همین اثاثیه ناچیز را در نزد کسی به گرو می‏گذاشت، تا گندمی قرض کند، آن را با دست خود آرد کند، خمیرش نماید، نانی تهیه سازد و در راه خدا به فقیری دهد، و یا شکم گرسنه‏ای را سیر کند.

  • عوف عقیلی