چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

۸ مطلب با موضوع «بعد از ازدواج :: فرزندان«تربیت،نگاه اسلام» :: کودکـــان :: توصیه اسلام در مورد کودکان» ثبت شده است

اگر می خواهید فرزندی دیندار داشته باشید این سه نکته را بخوانید و فراموش نکنید:
تدریجی بودن تربیت
یکی از مهم‏ترین اصول در تربیت دینی، اصل تدریج است. در جهان هستی هر پدیده و رویداد دارای ضابطه و قانونی است. هر چیزی ظرفیت و اندازه‏ای خاص دارد. پرورش ابعاد روحانی انسان هم از ضابطه و قانون تدریج و تکامل پیروی می‏کند. سنت تدریج در حوزه تربیت دینی یک اصل است.
پرورش دینی باید با برنامه‏ریزی زمانبندی شده متوازن، همراه با تربیت بدن و به پیروی از عقل، مبتنی بر شناخت نیازها، علایق و قابلیت‏ها انجام گیرد.
آموزه‏های پیامبر اکرم(ص) در تربیت دینی این اصل را خاطرنشان می‏سازد که پرورش باید در چرخه‏ها و دوره‏های رشد: ـ «رشد بدنی، ذهنی و عقلی» ـ و براساس یک سیر منظم صورت گیرد.
بر این اساس، پیامبر(ص) دوره‏های تربیتی را به سه دوره: سیادت، اطاعت و وزارت تقسیم می‏کند و برای هر کدام با توجه به نیازهای آن دوره دستور عمل‏های خاص بیان می‏کند.

عدم توجه به اصل تدریج، مربیان را با مشکلات زیادی روبه‏رو می‏گرداند؛ زیرا اگر کودک به یکباره بدون آمادگی تدریجی، در همان روز مقرر که مکلف می‏گردد، با انبوهی از تکالیف روبه‏رو شود و خود را ملزم به رعایت همه آنها بداند، قطعا شانه خالی می‏کند و از عهده این همه وظیفه و مهم برنمی‏آید. اگر هم بپذیرد، تکلیف (که یک شرافت ارزشمند می‏باشد) برای او خاطره‏ای شیرین و به یادماندنی نخواهد بود. مثل اینکه شخصی را بدون هیچ آمادگی به درون حوض آب سرد پرتاب و دچار شوک کنیم، در حالی که اگر آرام آرام بدن خود را داخل آب می‏کرد، برای او هیچ مشکلی پیش نمی‏آمد.
کودکی که هیچ انسی با نماز نداشته، یک دفعه مکلف می‏شود که شبانه‏روز هفده رکعت نماز بخواند و یا دختر خانمی که هیچ گونه پایبندی، گرچه اندک به پوشش نداشته، الان مجبور می‏گردد حجاب را به طور کامل رعایت کند نماید! طبیعی است که دچار وحشت می‏شود.
تاثیر احترام
انسان‏ها از نظر روانی، به احترام نیاز دارند و غالبا به افراد و پدیده‏هایی توجه می‏کنند که نیاز آنها را تأمین نماید، بدین جهت یکی از اصول اساسی در تربیت دینی، توجه به «اصل احترام» است.
بدون احترام و گرامی داشت شخصیت کودک، توفیق چندانی در تربیت دینی نخواهد بود. به خاطر اهمیت این اصل، رسول اعظم(ص) به عنوان والاترین الگوی تربیتی و بزرگ‏ترین مربی انسان‏ها، اهتمام خاصی نسبت به گرامیداشت و احترام به کودکان داشتند. در برخورد با امام حسن و امام حسین علیهماالسلام توجه به این اصل را در سیره تربیتی حضرت رسول(ص) به خوبی می‏بینیم. نقل می‏کنند:
رسول اکرم نشسته بودند، حسن و حسین علیهماالسلام وارد شدند، حضرت به احترام آنها از جای برخاست و به انتظار ایستاد. کودکان آرام می‏آمدند، لحظاتی طول کشید، از این‏رو رسول اکرم(ص) خود به طرف کودکان پیش رفتند و از آنان استقبال کردند، بغل باز کردند و هر دو را در آغوش گرفتند.
رسول اکرم(ص) برای امام حسن و امام حسین احترام ویژه‏ای قائل بودند و با عنایت خاص برخورد می‏کردند، مَنِش و روش برخورد ایشان با کودکان دیگر نیز نشان از احترام به آنان داشت. سیره‏نویسان گزارش داده‏اند: هر وقت که رسول اکرم(ص) از سفری برمی‏گشت، در راه با کودکان برخورد می‏کرد و به احترام آنها می‏ایستاد، سپس امر می‏فرمود که کودکان را از زمین بلند کرده و به حضرت دهند. رسول(ص) بعضی را در بغل می‏گرفتند و به اصحاب امر می‏فرمود کودکان را بغل بگیرید. اطفال از این برخورد محبت‏آمیز، بی‏اندازه خوشحال می‏شدند و این خاطرات شیرین را هرگز فراموش نمی‏کردند. همین شیوه و روش را پیامبر(ص) به والدین توصیه می‏کرد و می‏فرمود:
«به فرزندان خود احترام بگذارید و با آداب و روش پسندیده با آنها برخورد کنید.»
احترام به کودکان در سیره رسول اعظم(ص) اهمیت داشت و گاهی اتفاق می‏افتاد حضرت جهت رعایت حال کودکان، نماز خود را به سرعت پایان می‏داد. امام صادق(ع) نقل می‏کند که رسول اکرم(ص) نماز ظهر را با مردم به جماعت گزارد و دو رکعت آخر را به سرعت و با حذف مستحبات خواند. پس از نماز مردم گفتند: یا رسول اللّه‏! آیا در نماز پیشامدی شد، حضرت فرمود: مگر صدای گریه کودک را نشنیدید؟
اعتدال لازم است
یکی دیگر از اصول تربیت اسلامی اصل اعتدال است. با توجه به ظرفیت‏های مختلف انسان‏ها، این اصل در تربیت دینی ضرورت جدی پیدا می‏کند.
اعتدال است که انسان را به صراط مستقیم هدایت می‏کند. سیره رسول اعظم(ص) در دعوت مردم به دین و دینداری، براساس اعتدال و میانه‏روی بود. امیر مؤمنان(ع) فرمود: «سیره حضرت در زندگی اعتدال بود» و به صورت مؤکد امت را به اعتدال دعوت می‏فرمود:
«من و پرهیزکاران امتم از تن دادن به کارهای تحمیلی (که آمیخته به رفتار ساختگی و مایه ناراحتی و مشقت است) منزه و پیراسته هستیم.»
والدین عاقل توجه به اصل اعتدال را در تربیت دینی همیشه مورد توجه قرار می‏دهند. عدم توجه به این اصل مهم و اساسی، همچون آفتی است بر سرزمین وجود تربیت‏شونده که ریشه دین و دینداری و ایمان فطری او را می‏خشکاند. برون‏رفت از مسیر اعتدال در تربیت دینی بسیار آسیب‏زا است، از این‏رو در نظام تربیتی اسلام، توجه به اصل اعتدال همیشه مورد نظر بزرگان دینی قرار داشته، رمز موفقیت رسول اعظم(ص) در دعوت فراگیر و گسترده مردم، توجه به این اصل بوده است.
منبع :کانون گفتمان قرآن

  • عوف عقیلی

هدف حقیقی دین ، تربیت انسان ها و پرورش احساسات معنوی و اخلاقی در آنهاست . پدر و مادر در محیط خانواده ، نخستین الگوها و نمونه هایی هستند که کودک ، ارزشهای اخلاقی و دینی و سایر رفتارهای زندگی را از آنها فرا می گیرد . خانواده کانونی است که در آن ارزشهای اخلاقی ، باورهای دینی و هنجارهای اجتماعی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود و زمینه رشد روحی و عاطفی اعضا فراهم می گردد . نهاد خانواده برای تربیت دینی فرزندان ، ظرفیت بسیار بالایی دارد . بنا به گفته روان شناسان ، خانواده باید گرایش کودک به دین و معنویت را که از همان سالهای اولیه زندگی آغاز می شود ، مورد توجه خاص قرار دهد . گاهی پدران و مادران و مربیانی که با نیتهای نیک و خیرخواهانه ، تعالیم دینی را به کودک می آموزند ، از نکته ای مهم غافل می شوند و آن عدم شناخت کافی از مسائل روانی و روحی کودک است . به همین دلیل با برخی اشتباهات ، روح کودک را آزرده می سازند . در دوره کودکی ، باورها و احساسات دینی ، باید در محیطی صمیمی و با روشی مناسب شکل گیرد و پرورش یابد . به گونه ای که دیدگاه کودک را تحت تأثیر قرار دهد و بر رفتار و اخلاق او اثر مثبت بگذارد .
توصیه به انجام وظایف دینی همراه با ملاطفت و نرمش ، به تدریج سبب می شود که فرزندان به رفتارهای دینی عادت کنند و از انجام آنها لذت ببرند .

  • عوف عقیلی

تعلیم و تربیت و آداب و شرایط آن ، از مباحث پیچیده در حوزه زندگی انسان است . زیرا تربیت دینی ، پروراندن نفوس انسانها با استفاده از تعالیم و معارفی ارزنده است . معارف والایی که خداوند برای انسان نازل کرد و آنها را از زبان برترین معلمان بشریت یعنی پیامبران به او تعلیم داد . در این میان ، امر خطیر تربیت دینی درمورد کودکان و نوجوانان از اهمیت زیادی برخوردار است . زیرا تفهیم آموزه های دینی و ارائه تعریف درستی از آغاز و فرجام جهان به اندازه فهم کودک ، درایتی خاص را می طلبد . کودکان می خواهند بدانند از کجا آمده اند ؟ چگونه آمده اند ؟ به کجا می روند و چه کسی آنان را به این جهان آورده است ؟ این سؤالات می تواند نخستین زمینه ها را برای تربیت دینی فراهم کند .
همانطور که گفتیم بیشتر روان شناسان بر این نکته توافق نظر دارند که تربیت باید از کودکی آغاز شود . این مسئله در نظام دینی اسلام نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است . بررسی روانکاوان نشان داده است که در کودکان ، در حدود سن چهار سالگی احساس مذهبی بروز می کند . درواقع کنجکاوی های کودکان درمورد وجود خدا و آفرینش جهان در این سنین آغاز می شود . این مسئله روان شناختی در بین احادیث و روایات پیشوایان دینی اسلام هم دیده می شود .
امام محمد باقر(ع) در این مورد می فرماید : " در سن سه سالگی کلمه توحید را به کودکان بیاموزید . در چهار سالگی آنان را با نبوت پیامبر (ص) آشنا کنید .... و در هفت سالگی وضو و نماز را آموزش دهید ."
روان شناسان می گویند : با افزایش سن کودک ، سه گونه احساس مذهبی در او بوجود می آید . مرحله اول رشد و گسترش حس مذهبی ،مرحله دوم پیدایش تردید در آموخته های دینی و مرحله سوم ، پیدایش پرسش های برخاسته از این تردیدهاست . توجه به این پرسشها و شناخت ویژگیهای عاطفی و عقلی کودکان ، در این مرحله بسیار مهم است . گاهی اوقات عکس العمل نادرست والدین و مربیان دربرابر پرسشهای دینی و مذهبی کودکان ، آنان را برای همیشه از دین دور می کند . این مسئله می تواند یکی از آسیب های تربیت دینی باشد .
هر باوری اعم از دینی و یا غیر دینی ، زبان مناسب خود را می طلبد و اگر عقیده ای مربی و مبلغ فهیم و با درایت نداشته باشد ، هرگز نمی تواند مفاهیم اساسی خود را به مخاطبان منتقل کند . همانطور که در تاریخ دیده شده ، پیامبران هر عصر در زمان خود از نام آورترین و موثرترین شخصیت های جامعه خویش بودند . زیرا بهترین و زیباترین سخنان ، زمانی بر دل مخاطب می نشیند که از زبان کسانی بیان شود که سراسر زندگیشان آمیخته با اعمال نیک و شایسته است .
مدارای معقول درمورد کودکان ، حلقه های عاطفی میان آنها و والدین را مستحکم می کند .
نکته مهم دیگر در تربیت دینی کودکان ،فراهم کردن زمینه مناسب و فضای مطلوب در محیط خانواده است . پیامبر گرامی اسلام (ص) چهار توصیه اساسی درخصوص تربیت دینی فرزندان دارد که می تواند برای همه خانواده ها راهگشا باشد .
رسول خدا (ص) می فرماید : " آنچه که کودک در حد توان خود انجام می دهد ، از او بپذیرید و آنچه را که برای کودک سنگین و طاقت فرساست ، از او نخواهید / او را به گناه و سرکشی وادار نکنید / به او دروغ نگوئید / و دربرابر او به اعمال سبک و حقارت آمیز دست نزنید ."

تعمق در توصیه های پیامبر گرامی اسلام (ص) ما را به چند راهکار در تربیت دینی کودکان هدایت می کند . اول اینکه شناخت ویژگیهای عاطفی و روان شناختی کودکان ، بسیار مهم است . نکته دیگر آنکه رفتار محبت آمیز ، از عوامل رشد و تربیت صحیح کودک است . مدارای معقول درمورد کودکان ، حلقه های عاطفی میان آنها و والدین را مستحکم می کند . هنگامی که این ارتباط عاطفی برقرار شود ، کودکان برای یافتن نیازهای عاطفی خویش به جاذبه های بیرون از خانه نمی اندیشند . دراین صورت والدین برای آنان الگوهایی دوست داشتنی خواهند بود .
تربیت دینی در فرایند خود متضمن اصل آماده سازی مخاطب است . در این مرحله باید به آمادگی جسمانی - روانی- عاطفی و عقلانی کودکان توجه داشته باشیم . ابتدا باید آنان را آماده پذیرش نماییم . اگر بخواهیم درمقابل فردی که سیر و اشباع از غذاست ، انواع غذاهای لذیذ را بگذاریم ، مسلما او راغب به خوردن نمی شود. به همین دلیل در تربیت دینی باید نیاز درونی کودکان و نوجوانان را برانگیزیم تا زمین دلشان مستعد پذیرش بذر ایمان شود . برای این منظور لازم است تا با فراهم نمودن زمینه های صحبت ذهن آنها را با چالش همراه کنیم تا برای رفه این چالش و کنجکاوی مبادرت با پرسش کنند تا ما بتوانیم آموزه های بیشتری را در اختیار آنها بگذاریم.
" آنچه که کودک در حد توان خود انجام می دهد ، از او بپذیرید و آنچه را که برای کودک سنگین و طاقت فرساست ، از او نخواهید / او را به گناه و سرکشی وادار نکنید / به او دروغ نگوئید / و دربرابر او به اعمال سبک و حقارت آمیز دست نزنید ."
نکته مهم دیگر در تربیت دینی ، استفاده از فنون ، ابزارها و تکنیکهای خاص است . گاهی می توان از داستانهای دینی استفاده بهینه کرد . داستان ضمن بالا بردن سطح فکر و معرفت کودکان ، احساس دینی را در آنان بر می انگیزد . بردن کودکان به محافل و مجالس مذهبی و مساجد اگر با خاطره ای شیرین و خوش همراه باشد ، زمینه لازم را برای پرورش دینی آنان فراهم می کند . گاهی می توان از طریق بازی و سرگرمی ، مفاهیم دینی را به کودکان منتقل کرد . طی سالهای اخیر ، مراکز اسلامی با طراحی بازیها و سرگرمیهای کامپیوتری ، گامهای جدیدی را برای آموزش و تربیت دینی کودکان برداشته اند . برای آموزش هر امری باید شرایط را جهت تداعی های بیشتر فراهم کنیم . و هر چه مواد آموزشی با وقایع مثبت تر همراه باشد امکان این تداعی ها افزون تر است.
و شاید مهم ترین اصل در تربیت که بر پایه الگو سازی و همانند سازی استوار است وجوب دارا بودن عقاید پاک و خالص پدر و مادر است . کودک برای آموختن به سر مشق نیاز دارد و اگر این سر مشق در محیط خانواده حاضر نباشد به زحمت می توان به رشد دینی آن امید وار بود. و در آخر اینکه برای افزایش هر خصیصه نیاز به تشویق رفتار مثبت اندک ضروریست.

صدای جمهوری اسلامی

  • عوف عقیلی

تربیت دینی کودکان امری ضروری و لازم است و این ضرورت حداقل از دو دید فردی و اجتماعی قابل رسیدگی است. از لحاظ فردی باید بگوییم که مذهب پایه و مایه‏ی همه‏ی جوانب و ابعاد زندگی فرد و سبب بسیاری از رشدها و پستی‏هاست. چه بسیارند امانت‏های الهی که در سایه‏ی بی‏توجهی اولیای کودک به جنبه‏های عقیدتی و مذهبی او، لکه‏دار می‏شوند و یا کودکانی را می‏شناسیم که می‏توانند در آینده‏ای نزدیک اعضایی مفید به حال خود و اجتماع تربیت شوند .
تربیت مذهبی، کنترلی برای اخلاق، ضابطه‏ای برای حیات فردی و اجتماعی برای رشد معنویت و آرمان‏گرائی است. مذهب می‏تواند تقویت کننده‏ی جنبه‏ی فراخود یا وجدان اخلاقی طفل باشد و زمینه را برای وسعت بخشیدن به اطلاعات او فراهم آورد. حجاب‏های شک و تردید در سایه‏ی آن پاره می‏شود و انسان به مراحلی از لحاظ رشد می‏رسد که در سایه‏ی استدلال عقلی میسّر نیست. اگر تربیت مذهبی براساس اندیشه‏ی درست، استوار باشد موجب رشد و پیشرفت می‏شود و فرد را از سقوط می‏رهاند و برای زحمات کودک پاداشی از درون تهیه می‏شود و کسی که از طریق نیروها و انگیزه های درونی برای انجام تکالیف و وظایف هدایت شود از آسیب پذیری کمتری برخوردار است. آلودگی‏ها در او رو به کاهش می‏گذارد، اضطراب و وسوسه‏ها که بخصوص در سنین نوجوانی عارض فرد می‏شود از میان می‏رود و آرامش نسبی برایش حاصل می‏آید.
مذهب عامل کنترلی برای فرد است که در اجتماع خود را از ایذاء و شرارت‏ها دور نگهدارد، اذیت و آزارش به دیگران نرسد، مردم از دست و زبان و شرّش در امان باشند و در حبّ و بغض‏های اجتماعی، خدا را فراموش نکند.

  • عوف عقیلی

کودکان ما در بستر خانواده رشد می یابند و شکل می گیرند لذا نوع مفاهیم و آموزش هایی که در جریان تربیت آنان به کار می بریم می تواند برای آنان سرنوشت ساز باشد چه بسا که سال های نخستین رشد بتواند آینده آنان را تضمین نماید. خانواده اولین مأمن و جایگاهیاست که گوهر وجودی انسان در آن شکل میگیرد. و میتواند پدید آورنده انسانی با ارزش از جهات مختلف بهخصوص رشد و تربیت دینی و اعتقادی و یا برعکس، انسانی دور از انسانیت باشد و در این میان والدین بهعنوان ارکان اصلی خانواده، نقشی اثرگذار و مهم در شکلدهی فطرت و سرشت پاک و بالفعل کردن صفات بالقوه مثبت فرزندان دارند. بهگونهای که اگر والدین از همان ابتدای حیات فرزندان با برنامهای جامع، عمیق و هماهنگ، عزم خود را برای تربیت آنان بهویژه رشد تفکرات و عقاید مذهبی و دینی جزم کنند و هیچگاه وظیفه مهم تربیت دینی فرزندانشان را در حاشیه قرار ندهند، مهارتهایی در آنان شکل خواهد گرفت که در طول زندگیشان قادر خواهند بود با تکیه بر معیارهای تربیتی که بهتدریج در بطن خانواده آموختهاند در مسیر صحیح رسیدن به هدف نهایی و آرامش حقیقی با کمترین تخطی و انحراف باقیبمانند.
برخلاف اعتقاد برخی روانشناسان و جامعهشناسان غربی از جمله واتسون- روانشناس آمریکایی- که بهگونهای افراطی و غیرواقعبینانه، انسان را کالایی صرفاً محصول فعل و انفعالات محیط پیرامونش میدانند، تربیت فرآیندی تدریجی است که بنابر اعتقاد بسیاری از بزرگان دین و عرصه تعلیم و تربیت، پیش از تولد و چه بسا پیش از بارداری آغاز و پس از آن با مدیریت و برحسب تواناییهای والدین و سپس در جامعه ادامه مییابد. والدین بهعنوان اولین مربیان عرصه تربیت، فرزندانشان را با بایدها و نبایدهای مسیر زندگی آشنا میسازند و ذهن او را در جهت پردازش های معنوی و مذهبی هدایت می کنند.
تقویت معنویت در نهاد خانواده به ترمیم و تقویت پیوندهای درون خانواده و بهتبع آن افزایش قدرت تحلیل مسائل پیش روی فرزندان منجر خواهد شد تا بتوانند مشاهدات خود را به نقد کشیده و اصلاح کنند.
برای بشر همواره عدم آگاهی و ندانستن منشأ بسیاری از دشواریها و خلأهای زندگی بوده است، لذا پرورش عقلی و خرد فرزندان بیهیچ تردید بهعنوان بزرگترین مسئولیت والدین بهشمار میرود و این محقق نخواهد شد مگر با تربیت صحیح و آموزش درست مبتنی بر دستورات اسلامی. تربیت دینی کودکان در دوره خردسالی تنها با ایجاد احساسی خوشایند نسبت به مسائل دینی است که فقط با مشاهده اجرای منظم احکام و آداب دینی توسط اعضای خانواده حاصل میشود، در مراحل بعدی به وسیله ایجاد حس تقلید در کودک، موجب عادت بهانجام فرایض دینی و نهادینه شدن خواهد بود.
تشویق و نوازش توسط والدین در هنگام انجام فرایض دینی کودک باعث افزایش انگیزه و میل او به انجام فرایض خواهد شد. از طرفی خوشایندکردن اجرای احکام برای کودکان، تضمینکننده آیندهروشن تربیتی آنها خواهد بود. البته ذکر این مطلب ضروری است که شیوه والدین باید منطبق بر روش آزادمنشانه و مبتنی بر محبت دوسویه و احترام متقابل بین والدین و فرزندان باشد. علایق دینی والدین اگر موجب انتخاب شیوههای نادرست تربیتی (مستبدانه) و زیادهخواهی آنان در این زمینه و مانع از انجام داوطلبانه آداب دینی شود بیشک تأثیری مستقیم در بروز ناهنجاریها، بزهکاریها و جرایم در جامعه خواهد داشت.
فطرت انسان که دربردارنده عمیقترین گرایشهای فطری از جمله احساس مذهبی است، وسیلهای مطمئن در جهت رشد عواطف دینی کودکان است که اگر زمینه شکوفایی آن فراهم شود بهسرعت رشد میکند. مهارت والدین در ارائه پاسخها و دلایل کوتاه، ساده و قابل فهم و بهدور از استدلالهای پیچیده که فراتر از سطح درک و ظرفیت ذهنی کودک باشد، تأثیری مهم در پرورش و رشد احساس مذهبی کودک دارد و پایه و اساس جهانبینی و تفکرات دینی او را در آینده شکل خواهد داد. امروزه خانوادهها بهدلیل نداشتن مهارتهای لازم در این راستا با چالشهایی جدی در راه تربیت دینی فرزندان مواجه هستند؛ مشکلاتی که پیچیدهتر شدن جوامع و ارتباطات بر آن دامن میزند. مواجهه منطقی با این چالشها زمانی صورت میپذیرد که والدین بتوانند آنها را به خوبی شناسایی کرده و بهآگاهی کامل نسبت به آنها برسند.
عدم تطابق هماهنگی میان آموختههای دینی در جامعه و خانه، فرزندان را دچار سردرگمی و تضاد کرده و موجب ناتوانی او در انتخاب صحیح میشود، لذا برای حل مشکلات و یافتن پاسخ، به همسالان خود مراجعه میکند
در این مورد میتوان به دو چالش مهم اشاره کرد:
اول آنکه عدم تطابق هماهنگی میان آموختههای دینی در جامعه و خانه، فرزندان را دچار سردرگمی و تضاد کرده و موجب ناتوانی او در انتخاب صحیح میشود، لذا برای حل مشکلات و یافتن پاسخ، به همسالان خود مراجعه میکند که معلوم نیست چه پاسخی دریافت خواهد کرد، چرا که او در راستای تأیید شدن حرکت میکند و این حرکت، خود عامل اصلی مواجه شدن فرزندان با مشکلات و چالشهایی در آینده خواهد بود. لذا در انتخاب محیطی که فرزندان ساعات زیادی را در آن می گذرانند باید نهایت دقت به عمل آید.
از دیگر چالشهای مهم که میتوان به آن اشاره کرد، سلطه تربیت رسانهای (به معنای تحت نفوذ قرار گرفتن فعالیتهای خانه و جامعه بهوسیله رسانهها و رایانهها) است که موجب تغییرات ناآگاهانه و تحمیلی بهعنوان زیانبارترین تغییر در زندگی میشود.وسایل ارتباط جمعی بهطور عام و تلویزیون بهطور خاص به دلیل ارائه برنامههای متنوع و جذاب، کودکان و نوجوان و حتی بزرگسالان را بهسوی خود میکشاند و به رفتار آنها جهت میدهند و این تأثیرگذاری گاهی بهگونهای است که تغییرات ناخواستهای بر تربیت کودک و نگرشهای دینی او موجب میشود. شاید بتوان گفت که اگر خانواده با اقدامات ماهرانه خود زمینه تقویت مهارتهای دینی فرزندان را فراهم آورد، آنها در آینده تنها تحتتأثیر مشاهدات منطبق بر اصول دینی حرکت کرده و در صورت لزوم دست به اصلاح تفکرات و اطلاعات دریافتی ناصحیح از رسانهها خواهند زد. بنابراین در مواجهه با چالشهای جدی خانوادهها در عصر حاضر، تقویت معنویت در نهاد خانواده به ترمیم و تقویت پیوندهای درون خانواده و بهتبع آن افزایش قدرت تحلیل مسائل پیش روی فرزندان منجر خواهد شد تا بتوانند مشاهدات خود را به نقد کشیده و اصلاح کنند. البته تقویت معنویت اگر با اصول خشک و غیر قابل انعطاف باشد به دلزدگی منجر می شود.

  • عوف عقیلی

تربیت فرزند از جمله مسئولیت های خطیر و حساس در عالم وظایف و مسئولیت هاست . حساس بودن این امر هم به دلیل پیچیده بودن خصایص انسان و گستره وسیع رفتار هایی است که افراد در طول زندگی با آن مواجه می شوند. محیط ها و شرایط گوناگونی می توانند بر شخص تاثیر گذار باشند و او را در مسیرهای مختلف مطلوب و نا مطلوب جهت یابی نمایند. از این میان نقش پدر و مادر بسیار ظریف و حساس است و می تواند در ابعاد متفاوتی موثر واقع شود. گزیده ای از آنچه در باب تربیت سالم و مفید و موثر می توان به آن اشاره نمود از این قرار است.
عادت دادن به رفتار نیک : بر والدین لازم است که در روح کودکان خود ، عادات و صفات نیکو که در یک شخصیت سالم و نیرومند وجود دارد را پرورش دهند . از میان این عادات و صفات ، می توان به موارد زیر اشاره کرد :
الف : دوری کردن از بی باکی ب : دور کردن از غرور ج : دور کردن از بی ارادگی د : پایداری در مقابل بحران ها و گرفتاری ها هـ : پیروز شدن بر کشمکش ها ی روحی و روانی و حل کردن مشکلات زندگی او به طور مثبت و صحیح که بر اساس تفکر و منطق صحیح باشد .پرورش صفات و عادات نیک و اخلاق کریم در روح کودک ، این عادات در آینده ای نزدیک برای او ، شخصیتی متکامل و ارزشمند را محقق می سازد که در آن هیچ گونه انحرافی مشاهده نخواهد شد .

  • عوف عقیلی

 سخنرانی حضرت آیت الله مجتبی تهرانی در خصوص تربیت دینی فرزند است:
معمولاً وقتی ارثیّه گفته میشود ، میروند سراغ مال! حال اینکه اگر امر دائر بشود به اینکه در دست فرزند چیزی بماند، باقی باشد بهتر است یا مثل مال فانی؟ در اینکه اگر ارث فانی شود به درد نمیخورد، شبههای نیست. باقی باشد بهتر است. بقاء هم، نه به این معنا که تا در دنیاست باقی بماند؛ بلکه در دنیا و آخرت باقی باشد. چیزی به او ارث بدهی و برای او بگذاری که وسیله رشد او باشد. حضرت امام صادق (علیه السلام) در باب آنچه که برای فرزند به ارث گذاشته میشود فرمودند: «إِنَّ خَیرَ ما وَرَّثَ الآباءُ لِأَبنائِهِم الأَدَب لَا المال فَإِنَّ المالَ یَذهَبُ وَ الأَدَبُ یَبقَی» «همانا بهترین چیزی که پدران برای فرزندان به ارث میگذارند، ادب است نه مال. چرا که مال از بین می-رود و ادب باقی میماند.» امام صادق (علیه السلام) فرق میگذارد بین مال و ادب. بهترین چیزی که پدران برای فرزندان به ارث میگذارند ادب است نه مال، بعد علّت را هم خیلی روشن بیان میفرمایند: مال از بین رفتنی است، امّا ادب از بین نمیرود.

  • عوف عقیلی

1- مفهوم شناسی
1-1. سیره
برای واژه ی «سیره» دو معنای متفاوت ولی نزدیک به هم ارائه شده است. معنای اول به نوع عمل و چگونگی آن و معنای دوم، به قاعده و سبک آن اشاره دارد. در معنای اول، کلیت رفتار و فعالیت های آدمی مد نظر است. در حالی که در معنای دوم، که اخص از معنای اول است به روش ها و قواعدی اشاره می کند که حاکم بر سیره یا رفتار و اعمال به معنای اعم کلمه است. (1) بدین ترتیب، زمانی که از سیره ی تربیتی پیامبر اعظم علیه السلام صحبت به میان می آید، منظور مجموعه اصول و قواعد و سبک های تربیتی منتسب به حضرت است. از آنجا که گفتار آدمی نیز در مقوله ی رفتار قابل بررسی است، سیره را مجموعه اقوال و افعال شخصیت بزرگوار نبی اکرم اسلام دانسته اند که معادل واژه ی سنت است و در عرف مورخان نیز چنین بوده است.

  • عوف عقیلی