چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

۲۶ مطلب با موضوع «بعد از ازدواج :: مهارت های زندگی،همسرداری،اختلافات» ثبت شده است

*همدیگر را محرم‏ترین فرد و پشتیبان خود تلقى کنید.

*با دقت به حرف‏هاى یکدیگر گوش کنید و به عقاید یکدیگر احترام بگذارید و در امور زندگى جهت بهبود بخشیدن به روابط مشورت نمایید.

*با ایجاد کانونى گرم و صمیمى، زمینه رسیدن به تفاهم را فراهم کنید.

*هنگام اختلاف نظر یا سوء تفاهم، به جاى سرزنش کردن یکدیگر به یافتن راه حل آن بپردازید و در صورت لزوم با افراد باتجربه مشورت کنید.

  • عوف عقیلی

نکته دوم مهارت های زندگی

با همدلى، هم فکرى، همکارى و مشورت با یکدیگر درباره‏ ى مسایل مختلف میان اعضاى خانواده روابط سالمى پدید آورید.

  • عوف عقیلی

اکثر روان‏شناسان راه اصلى حل و فصل مسایل زناشویى را رسیدن به تفاهم و برقرارى ارتباط انسانى ذکر مى ‏کنند. نکته ‏هاى در چندین پست که مطرح خواهد شد شما را براى رسیدن به تفاهم در زندگى کمک کند.

نکته اول:

با مطالعه ‏ى کتب مربوط به انتخاب همسر، آیین همسردارى، چگونگى ایجاد ارتباط با دیگران و نیز شرکت در جلسه‏ هاى آموزش خانواده، دانش و مهارت خود را در این زمینه افزایش دهید.

 

  • عوف عقیلی

چندرمز و شیوه ارتباطی که می تونه زندگی رو متحول کنه.

  • عوف عقیلی

در زندگی گاهی تمام نگاه معطوف می شود به مسائل حاشیه ای بی ارزش و کم اهمیت،به طوری که حرکت در زندگی را برای طرفین مشکل می کند به همین خاطر در زندگی به مسائل کم اهمیت اعتنائی نکنیم و فکر خودمون رو به اون معطوف ننمائیم.بپردازیم به موضوعات ارزشی در زندگی و از لذت های خوب زندگی غافل نشویم .

  • عوف عقیلی

خداوند در قرآن در سوره منافقون آیه 9 میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُلْهِکُمْ أَمْوَالُکُمْ وَلَا أَوْلَادُکُمْ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند و کسانی که چنین کنند زیانکارانند».

پیام آیه
1- ایمان آوردن به خدا لازمه اش جدا شدن از برنامه عادی زندگی و بریدن از جامعه نیست. تلاش برای به دست آوردن سرمایه به منظور زندگی بهتر و اقدام برای تشکیل زندگی مشترک و بهره مندی از نعمت فرزندان صالح منافاتی با ایمان ندارد.
2- چون انسان مؤمن در پی هدفی عالی و مقدس است همه شئون زندگی اش را باید در راستای تأمین آن هدف تنظیم کند.
3- هدف برتر و نهایی یک مؤمن رسیدن به خدا و حاکمیت یاد و نام خدا در همه ابعاد زندگی خویش است. سرمایه و فرزندان نیز نباید مانعی برای این هدف مقدس باشند و این وقتی ممکن است که چگونگی نگاه مؤمن به آنها و نحوه بهره برداری از آنها تغییر اساسی پیدا کند.
4- گذشت از مال برای رها ساختن خود از تعلقات بی ارزش و زوال پذیر، رمز خارج شدن از لاک خودپرستی و خودخواهی است و گامی بلند برای رسیدن به اوج شکوهمند ایمان است.
5- برنده حقیقی در میدان زندگی کسی است که در بازار پرآشوب دنیا با سرمایه های مادی و معنوی که خداوند در اختیارش به امانت نهاده است تجارتی بکند که در سایه آن بتواند آینده ای جاوید و سرشار از شکوه و لذت و آرامش را برای خودش تدارک ببیند.
6- آنچه که انسان مؤمن را از حرکت به سوی خوبی و پاکی مطلق و آرامش و امنیت نامتناهی باز می دارد آفتی است برای ایمان و مانعی است جدی در مسیر تکامل مؤمن.

جمع بندی پیام ها
این است که انسان مؤمن باید در متن زندگی اجتماعی و تلاش و کوشش روزانه خویش با هوشیاری و دقت به گونه ای عمل کند که هدف بزرگ زندگی اش که خدا و مظاهر زیبای الهی است به دست فراموشی سپرده نشود و از متن زندگی به حاشیه کشیده نشود.
منـابـع
سید محمدحسین طباطبائی- تفسیر المیزان
شیخ حویزی- تفسیر نور الثقلین
شیخ صدوق- امالی
شیخ صدوق- معانی الاخبار
شیخ کلینی- اصول کافی
راغب اصفهانی- مفردات

  • عوف عقیلی

محبت یکی از ایده آل های زندگی
گروه فراوانی از متفکرین، مخصوصا علمای مسیحیت، محبت را ایده آل زندگی می دانند. در عبارات یکی از بزرگ ترین پیشوایان مسیحیت چنین آمده است:
«اگر به زبان فرشتگان سخن بگوییم و محبت نداشته باشیم، صدای من طنین آهن دارد. اگر جمیع اسرار و همه علوم را بدانم و ایمان کامل داشته باشم، به قدری که کوه ها را جابه جا کنم و محبت نداشته باشم، هیچ هستم. اگر جمع اموال خود را صدقه و بدن خود را به آتش بگذارم و محبت نداشته باشم، هیچ نفعی نمی برم. محبت بردبار و مهربان است. محبت حسد نمی برد. محبت کبر و غرور ندارد. محبت حرکات ناپسند ندارد. محبت نفع خود را طالب نیست. محبت خشم نمی گیرد و سوء ظن ندارد. محبت از ناراستی خوش وقت نمی شود، ولی با راستی شادی می کند. محبت صبور است و همه چیز را باور می کند. زبان ها خاموش می شوند، رسالت ها نیست خواهند شد، ولی محبت هرگز ساقط نمی شود. آن چه می ماند، ایمان و امید و محبت است. او، یعنی محبت، از هر سه بزرگتر است.» در بعضی تابلوها دیده شده است: «خدا محبت است». این پدیده بسیار عالی هم نمی تواند ایده آل مطلق بوده باشد، زیرا:
الف: محبت، یک پدیده روانی بسیار عالی است. ولی اگر آن را به همین معنای معمولی که عبارت است از دوست داشتن در نظر بگیریم، از تمایلات ابتدایی گرفته تا عشق، امتداد دارد. ما کدامین مرتبه از محبت را برای خود ایده آل فرض کنیم؟ بدون شک، آن مرتبه از محبت برای ما بروز می کند که واقعیت آن را اقتضا کند. مثلا ما به کسی که همه محبت می ورزد بیشتر علاقه خواهیم داشت تا کسی که این حالت را ندارد. پس محبت فی نفسه که از مقوله عاطفه است، در هیجان و شدت و ضعف، تابع واقعیت است، چنان که اراده موقعی در انسان ایجاد می شود که موضوعی مورد اراده قرار بگیرد. برای برقراری عدالت اجتماعی، ما نمی توانیم از محبت عاطفی خالص بهره برداری کنیم، زیرا محبت به یک موضوع، از وارد کردن آن موضوع در یک نظان هماهنگ که خواسته های آن موضوع را حذف و ساقط می کند، مانع شده و کشف می کند که آن چه محبوب است، نظام است نه یک واحد از انسان. در این جاست که به قانون مهم قربانی تمسک کرده و مجموع را در نظر می گیریم. تمسک به این قانون عقلانی است نه عاطفی.
ب. محبت عاطفی از شکفتگی روح ناشی می شود. دنیای پر از رنج و حق کشی ها و تجاوز کاری نمی گذارد انسان به همه جهان و انسان با دیده محبت عاطفی بنگرد. بلی، اگر مقصود از محبت یک مفهوم عالی از بزرگداشت پدیده های انسانی و جهانی بود باشد، ممکن است با منطق هماهنگ شده و جزء مهم ایده آل را تشکیل بدهد.
ج. اگر محبت از محبوب انعکاس احساس نکند، کاهش می یابد. این اصل می تواند اثبات کند که محبت با واقعیت مطلوبی سر و کار دارد. مثلا یک استاد به دانشجویی خود محبت می ورزد. چرا؟ برای این که در راه تحصیل و پیشرفت علمی تلاش فراوانی می کند. اگر استاد احساس کند که این دانشجو تدریجا آن حالت و تلاش و کوشش در راه تحصیل را از دست می دهد و به گذراندن وقت در هوی و هوس مشغول می شود، بدون تردید محبت او درباره آن دانشجو کاهش خواهد یافت. اگر با این فرض باز احساس محبت کند، با دقت کافی خواهید دید که عامل دیگری وجود دارد که پس از نابود شدن انگیزه اولی، باعث محبت او شده است. دلیل روشن این اصل این است که ممکن است ما محبت را ناشی از یکی از دو علت زیر بدانیم:
1- بگوییم محبت در درون انسان ها بدون قید و شرط، یک علت استقلالی دارد. مانند گرسنگی که مربوط به شالوده معده و فعالیت های آن است. این یک تصور غلط است، زیرا اگر چه سازمان روانی ما طوری تعبیه شده است که ما می توانیم محبت بورزیم، ولی این محبت ورزیدن احتیاج به موضوعی دارد که محبت ما را بر انگیزد. در صورتی که خواه غذایی در بیرون باشد یا غذایی وجود نداشته باشد. اگر معده در حال اعتدال مشغول فعالیت باشد، گرسنگی احساس خواهد شد و در صورت نرسیدن غذا خطر مرگ حتمی خواهد بود. به اضافه این که اگر محبت در انسان ها یک ریشه غریزی داشت انتخاب محبوب برای انسان ها نمی توانست جنبه ایده آل به خود بگیرد. مانند سیر شدن یا اشباع غریزه جنسی به طور طبیعی نه رنگ آمیزی. ما در گذشته گفتیم که ایده آل تحصیل کردنی است و احتیاج به بذل کوشش و تلاش دارد. در نتیجه این ملاحظه، عامل محبت به قرار ذیل خواهد بود:
2- بایستی موضوعی خارج از «من» وجود داشته باشد و آن موضوع بتواند برای انسان جالب واقع شود. البته تشخیص مطلوبیت و محبوبیت با شالوده غریزی و روانی ما خواهد بود. جای تردید نیست که طبیعت انسانی با همه کس و در همه حال سازش خوشایند ندارد. نتیجه این بررسی این است که محبت هم نمی تواند ایده آل انسانی بوده باشد.
منـابـع
محمدتقی جعفری- ایده آل زندگی و زندگی ایده آل- صفحه 50-53

  • عوف عقیلی
از امتیازات یک بانوی مسلمان توفیق او در امر همسرداری است. اگر در میان زن و شوهر، یکی از آنان فداکاری و عفو و گذشت بیشتری داشته باشد، مطمئناً کار به مشاجره و نزاع خانوادگی منجر نخواهد شد. بنابراین، کم توقع بودن، گلایه نکردن و صبر و استقامت در سختیهای زندگی توسط زنان با ایمان می‌تواند کمک شایانی به استحکام ارکان خانواده بکند. فرازی از زندگی و سخن حضرت زهراعلیها السلام در این زمینه راهکار جالبی برای همسران شایسته می‌باشد.
در یکی از روزهای پر مشقت، غذا در منزل امام علی علیه السلام و حضرت زهراعلیها السلام کمیاب شده بود. امام از همسرش پرسید: «فاطمه جان! غذایی داری که مقداری تناول کنیم؟» فاطمه علیها السلام پاسخ داد: «سوگند به آن خدایی که مقام و عظمت تو را بالا برد! سه روز است که غذای کافی در منزل نداریم و مقدار اندکی هم که داشتیم به شما بخشیدم و خودم رنج گرسنگی را تحمل کردم.»
امام علی علیه السلام فرمود: چرا به من اطلاع ندادی؟» حضرت زهراعلیها السلام پاسخ داد:
«کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله نَهَانِی أَنْ أَسْأَلَکَ شَیئاً فَقَالَ لَا تَسْأَلِی ابْنَ عَمِّکِ شَیئاً إِنْ جَاءَکِ بِشَی ءٍ عَفْواً وَ إِلَّا فَلَا تَسْأَلِیهِ؛ (1) رسول خداصلی الله علیه وآله مرا نهی فرموده است که از تو چیزی بخواهم و به من سفارش کرده که: از پسر عمویت چیزی درخواست نکن! اگر خودش چیزی آورد، بپذیر وگرنه خودت درخواست نکن!»
منبع:
1-تفسیر عیاشی، محمد بن مسعود عیاشی، تهران، چاپخانه علمیه، 1380 ق، ج 1، ص 171.
  • عوف عقیلی
یک زن با ایمان همواره در راه احیای ارزشهای الهی و پیشرفت جامعه و خانواده‌اش تلاش می‌کند و حضرت زهراعلیها السلام نمونه بارزی از بانوان پر تلاش در طول تاریخ است. آن حضرت علاوه بر تلاشهای معنوی در عرصه‌های عبادت و تقوا، در مورد خانواده و فرزندانش نیز الگویی تمام عیار می‌باشد. کار شبانه روزی برای تعالی و استحکام خانواده، تربیت و پرورش فرزندان شایسته، آموزش علم برای تشنگان دانش، ایراد خطابه و روشنگری مردم در صحنه اجتماع و در یک کلام حرکت با تمام وجود به سوی رشد و کمال از ویژگیهای بارز آن بانوی بانوان عالم است.
حضرت زهراعلیها السلام در گزارشی که در مورد کوششهایش در خانه و خانواده‌اش برای رسول خداصلی الله علیه وآله بیان می‌کند، چنین می‌فرماید: «لَیلَتِی جَمِیعاً اُدِیرُ الرَّحَی حَتَّی اُصْبِحَ وَ اَبُو الْحَسَنِ یحْمِلُ حَسَناً وَ حُسَیناً؛ (1) شب تا صبح به آرد کردن گندم مشغول بودم، در حالی که ابوالحسن، [فرزندانم] حسن و حسین علیهما السلام را نگه داری می‌کرد.»

منبع"
1-کنز العمال، علی متقی هندی، بیروت، مؤسسة الرساله، ج 15، ص 507.
  • عوف عقیلی
. اظهار محبت به شوهر
شکی نیست؛ محبت و دوستی، گوهر گرانبهایی است؛ که خداوند در نهاد زن و مرد قرار داده است. تنها می‏بایست دو همسر این امر فطری را ابراز نمایند تا رابطه دوستانه و صمیمانه آنان بیش از پیش برقرار گردد. مرد در عرصه اجتماع با افراد گوناگون و سلایق مختلف مواجه می‏شود و بسا اوقات مورد اهانت قرار می‏گیرد. زن می‏تواند با خوشرویی و اظهار محبت به شوهر، از غم و اندوهش بکاهد و با چهره‏ای دل‏انگیز او را مسرور نماید.

  • عوف عقیلی