چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

۳ مطلب با موضوع «زندگانی ائمه معصومین» ثبت شده است

از منظر حضرت زهراعلیها السلام نزدیک‌ترین حالات زن به خداوند متعال هنگامی است که خود را از دید نامحرمان دور نماید و در منزل خود به خانه داری و تربیت فرزند و پذیرایی از همسر خود بپردازد. امام صادق علیه السلام به نقل از حضرت فاطمه علیها السلام دراین باره فرمود: «أَنَّ أَدْنَی مَا تَکُونُ مِنْ رَبِّهَا أَنْ تَلْزَمَ قَعْرَ بَیتِهَا، (1) نزدیک‌ترین حالات یک زن به خداوند متعال زمانی است که در منزل می‌ماند [و به امور خانه داری و تربیت فرزند می‌پردازد] .»
آری، یک زن مسلمان هرگز فرمان خداوند متعال را در مورد حفظ عفت و عصمت خود فراموش نمی‌کند و در طول زندگی حجاب خود را همانند گوهری گرانبها پاسداری می‌کند. این سخن معروف حضرت زهراعلیها السلام که ضامن پایداری جوامع و مایه استحکام خانواده هاست، همواره باید در معرض دید بانوان مسلمان به ویژه دختران جوان باشد که فرمود: «خَیرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا یرَینَ الرِّجَالَ وَ لَا یرَاهُنَّ الرِّجَالُ؛ (2) بهترین و نیکوترین عمل زنان آن است که [بدون ضرورت] مردان [نامحرم] را نبینند و مردان [نامحرم] نیز آنان را ننگرند.»
خوشبختی و سعادت زن و جامعه در همین جمله نهفته است که تا می‌تواند از نامحرمان دوری کند و کمترین ارتباط را با آنان داشته باشد؛ امّا متأسفانه در عصر ما شیاطین وسوسه گر و دشمنان اسلام تلاش می‌کنند به هر وسیله و عنوانی زنان مسلمان را از هویت خود جدا کنند و به مجامع عمومی و معرض دید نامحرمان بکشانند و به این وسیله آنان را از اهداف اصلی خلقتشان بازدارند.
فرانس فانون نویسنده فرانسوی می‌گوید:
«نیروهای اشغالگر در کشور مسلمان الجزائر مأموریت داشتند تا هویت و اصالت فرهنگی ملت الجزائر را نابود سازند و در این راه حداکثر کوشش خود را بر تخریب مسئله حجاب و چادر زنان متمرکز کرده بودند؛ زیرا آن را نشانه مهم اصالت ملی زنان الجزائری تلقی می‌کردند. از دیدگاه استعمارگران هجوم به تار و پود جامعه اسلامی الجزائر ابتدا باید از تحت تأثیر قرار دادن زنان آغاز می‌شد. دستگاه استعماری فرانسه برای مبارزه با حجاب زنان و بیرون کشیدن آنان از کانون خانواده، مبالغ هنگفتی را اختصاص داده بود. آنها بر این باور بودند که حجاب زن سدّ محکم و دژ عظیمی در برابر نفوذ غربیهاست. هر چادری که کنار گذاشته شود، افق جدید و گام بلندی در تسلط استعمارگران بر کشورهای اسلامی است. پس از دیدن هر زن مسلمانی که حجاب را کنار گذاشته است، امید تسلط آنان ده برابر می‌گردد. با هر چادری که رها می‌گردد، گویی جامعه اسلامی برای پذیرش و تسلیم در برابر استعمارگران آماده‌تر می‌شود.» (3)
منبع:

1) نوادر راوندی، سید فضل الله راوندی، قم، درالکتاب، ص 14.
2) وسائل الشیعة، شیخ حرعاملی، قم، آل البیت، ج 20، ص 67.
3) فلسفه چادر حجاب برتر، اسد الله محمدی نیا، قم، نشر سبط اکبر، ص 95.

  • عوف عقیلی
از امتیازات یک بانوی مسلمان توفیق او در امر همسرداری است. اگر در میان زن و شوهر، یکی از آنان فداکاری و عفو و گذشت بیشتری داشته باشد، مطمئناً کار به مشاجره و نزاع خانوادگی منجر نخواهد شد. بنابراین، کم توقع بودن، گلایه نکردن و صبر و استقامت در سختیهای زندگی توسط زنان با ایمان می‌تواند کمک شایانی به استحکام ارکان خانواده بکند. فرازی از زندگی و سخن حضرت زهراعلیها السلام در این زمینه راهکار جالبی برای همسران شایسته می‌باشد.
در یکی از روزهای پر مشقت، غذا در منزل امام علی علیه السلام و حضرت زهراعلیها السلام کمیاب شده بود. امام از همسرش پرسید: «فاطمه جان! غذایی داری که مقداری تناول کنیم؟» فاطمه علیها السلام پاسخ داد: «سوگند به آن خدایی که مقام و عظمت تو را بالا برد! سه روز است که غذای کافی در منزل نداریم و مقدار اندکی هم که داشتیم به شما بخشیدم و خودم رنج گرسنگی را تحمل کردم.»
امام علی علیه السلام فرمود: چرا به من اطلاع ندادی؟» حضرت زهراعلیها السلام پاسخ داد:
«کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله نَهَانِی أَنْ أَسْأَلَکَ شَیئاً فَقَالَ لَا تَسْأَلِی ابْنَ عَمِّکِ شَیئاً إِنْ جَاءَکِ بِشَی ءٍ عَفْواً وَ إِلَّا فَلَا تَسْأَلِیهِ؛ (1) رسول خداصلی الله علیه وآله مرا نهی فرموده است که از تو چیزی بخواهم و به من سفارش کرده که: از پسر عمویت چیزی درخواست نکن! اگر خودش چیزی آورد، بپذیر وگرنه خودت درخواست نکن!»
منبع:
1-تفسیر عیاشی، محمد بن مسعود عیاشی، تهران، چاپخانه علمیه، 1380 ق، ج 1، ص 171.
  • عوف عقیلی

فاطمه را تنها از دید یک زن ساده نباید دید، که دستش از همه جا بسته است و از روی ناچاری تن به نوعی خاص از زندگی می‏دهد. بلکه باید دانست او دختر پیامبر و شریف‏ترین افراد است. در عین حال زندگی خصوصی او از لحاظ سادگی و صفا، محبت و صمیمیت، تحرک و انقلاب الگوست. ذیلاً به توصیف برخی از ابعاد زندگی او اشاره می‏کنیم:
سادگی و صفای زندگی
زندگی او طبیعی و عادی، نشاط انگیز و روح ‏پرور است. این روح‏ پروری به خاطر صفا و سادگی زندگی است.
او چون برخی از زنان نبود که تا پایان عمر به دنبال لوکس و عطر و بخور باشد، الهامش از مکتب اسلام است که صفا و سادگی را ترویج می‏کند. تکیه زندگی برای رفع نیازهای عادی اوست و برای یافتن این امکان است، که به بهترین وجه بتوان در آن برنامه ‏ریزی کرد. نه آنکه دست و پاگیره‏ای برای ادامه حیات شادی آفرین و آزادمنشانه برای خود پدید آورد.
او همانند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است که می‏گوید: «الفقر فخری» تا در یک بی‏ نیازی مطلق باشد. مال و دارائی را هدف قرار نمی‏دهد تا آنها وسایلی برای صید شخصیت و عظمت فاطمه نشوند و دل و ایمان او را نربایند.
این روش زندگی فقیرانه جدّاً به خاطر ناداری نبود بلکه به علت غنای درونی بود. زیرا آن روز که او فاقد دارایی و مال بود به همانگونه زندگی می‏کرد که به هنگام مالکیت فدک. درآمد فدک رقم کوچکی نبود. ولی این درآمد او را از خود بیخود نمی‏کند و سادگی و صفای زندگیش را از دستش نمی‏رباید.
خانه ‏اش
او را خانه‏ای است کوچک و گلین، ساده و بی‏پیرایه که تنها به این اندازه می‏ارزد که سایبانی برای جلوگیری از تابش خورشید و یا سقفی برای جلوگیری از باران باشد، درست است که علی علیه ‏السلام در آغاز کار فقیر است و نادار ولی آن روز هم که فدک را به دست می‏آورد بازهم در همان خانه‏ی محقّر است.
خانه ‏اش در عین کوچکی و گلین بودن، این امتیاز را دارد که در آن، نور خدا و عنایت خداست. الطاف الهی بر سر اعضای آن است. نام خدا در آن زنده است. دلها به یاد او در طپش‏اند.
خانه‏اش گلین است ولی در آن تربیتی متحرک و دینامیک وجود دارد. افرادی در آن پروده می‏شوند متحرک، انقلابی و سخت شیفته‏ی اسلام و مردم، شوهری در آن زندگی می‏کند که سرنوشت جنگ و کفر را با حمله قهرمانانه‏اش معین می‏نماید. فرزندانی از آن بیرون می‏آیند که نهال اسلام را آنان باید مراقبت و آبیاری کنند.
در این خانه فقر است و ناداری، ولی محبت‏های آمیخته با عنایت الهی آن را غنا می‏بخشد. نور و حرارت ایمان، سردی آن را جبران می‏نماید. پیوندها در آن قوی و ریشه ‏دار، و اعضای آن در زیر نظمی استوار سرگرم زندگی هستند.
اسباب زندگیش
خانه از هر چه زینت‏آلات نام دارد خالی است و از هر وسیله‏ای که رنگ لوکس و تجمل بدان بخشد عاری است. همه آنچه که در آن است منحصر است به بوریایی، تشکی، چند کاسه و بشقابی و بالشی.
حتی در این خانه وسایل خواب و رختخواب کافی نیست. علی و فاطمه ملافه‏ای دارند بس کوتاه، طوری که آن را بر سر می‏کشند پاها از ملافه بیرون می‏مانند و وقتی که برپاها می‏کشند سرها بیرون می‏مانند.
در این خانه از وسایل و اسباب اضافی، زیبا و گران قیمت خبری نیست و نیز از آنچه که به کارشان نیاید وجود ندارد. در عین حال خانه‏ای است که در آن احساس و ایمان است، عشق و صفاست، حریت و شرافت است. انجام وظیفه و مسؤولیت است، روح عدالتخواهی است، تلاش برای احقاق حق است، کوشش برای احیای اسلام است و...
جهیزیه‏ اش
درست است که فاطمه اولین زن اسلام است ولی مهر او همان مهرالسنه (حدود 500 درهم) و جهیزیه‏اش بسیار اندک است. آن روز که بنای ازدواجش با علی گذارده شد، همه آنچه که به عنوان جهیزیه این عروسی شکوهمند تهیه شد عبارت بود از:
یک پیراهن کرباس، یک روسری پشمی، یک چادر (سرانداز)، یک تخت چوبی با پوست خرما، دو تشک، یکی از کتان و دیگری از لیف خرما، چهار بالش از پوست میش، یک پرده از پشم شتر، یک حصیر از علف صحرا، یک دست آس برای آرد کردن، یک بادیه فلزی، یک مشک چرمی، یک کاسه چوبین، یک مشربه چرمی، دو کوزه گلی، یک بشقاب گلی، دو دستبند نقره.
وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم جهیزیه ساده فاطمه را دید به وجد و نشاط آمد و فرمود: خداوندا زندگی را بر کسانی که وضعشان این چنین و بیشتر ظروف آنها سفالین است مبارک گردان.
وسایل و اسباب خانه فاطمه در آغاز زندگی، در دوران شور و جوانی همین بود و گمان دارم تا روزی که از دنیا می‏رفت نه تنها بر این مقدار چیزی نیفزود بلکه بخشی از آن راهم در راه خدا از دست داد
چون دستبندهای نقره، پرده‏ی در و...
و تازه گاهی همین اثاثیه ناچیز را در نزد کسی به گرو می‏گذاشت، تا گندمی قرض کند، آن را با دست خود آرد کند، خمیرش نماید، نانی تهیه سازد و در راه خدا به فقیری دهد، و یا شکم گرسنه‏ای را سیر کند.

  • عوف عقیلی