چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

ناهنجاری نوجوان

يكشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۳، ۰۵:۲۹ ق.ظ

ناهنجاری ممکن است تحت‏تأثیر عواملى صورت گیرد که اگر از آن باخبر بشویم و تغییر دهیم و معتدل سازیم «ناهنجاری» نیز قطع شود و نوجوانى که به آن معتاد نشده است، بازگردد.
بدین جهت خوب است که از این «طرح و بررسى» نیز بهره‏ ى مثبت و سازنده گیریم. براى تحقیق در موجبات ناهنجاری های این دوره باید این مطالعات، صورت گیرد:

ناهنجاری نوجوان

ناهنجاری ممکن است تحت‏تأثیر عواملى صورت گیرد که اگر از آن باخبر بشویم و تغییر دهیم و معتدل سازیم «ناهنجاری» نیز قطع شود و نوجوانى که به آن معتاد نشده است، بازگردد.
بدین جهت خوب است که از این «طرح و بررسى» نیز بهره‏ ى مثبت و سازنده گیریم. براى تحقیق در موجبات ناهنجاری های این دوره باید این مطالعات، صورت گیرد:
- زندگى او در خانه - وضع خانواده - روابط او با پدر و مادر و بالعکس.
- مسایل و مشکلات او در مدرسه.
- تصور و نقشى که او از وجود خویش، در ذهن دارد و شخصیتى که از خود به حساب مى‏آورد.
و پس از مطالعه، عوامل زیر در آن‏ها جست‏وجو شوند: (1)
1- ناکامى‏هاى فرزند در حال رشد.
2- تعارضات شدید.
3- فقدان امرى لازم (از قبیل محبت والدین و آن‏چه موجب احساس حقارت مى‏شود).
4- احساساتى نهانى که موجب ناشناس ماندن فرزند بر خود او، مى‏گردند.
5- بى‏پدرى، یا تلقیناتى سوء در مورد پدر، که روح فرزند را از وى جدا و بیگانه سازد. (2)
6- تردید یافتن فرزند نسبت به لیاقت وجودى خود (مردانگى یا زنانگى) به ویژه در مورد تحمل مشکلات و تدبیر زندگى. (3)
7- ناایمنى شخص از ارتباط با دیگران و یأس از توافق و تطبیق با آنان.
8- تشویق از احساس ناتوانى خود، در رسیدن به هدف و مقصود.
(به ویژه، نگرانى حاصل از آن است که: بزرگترها استانداردى بس ناقص و ضعیف جهت کودک ارائه کرده‏اند؛ که اعتقاد به واقعیت آن، همین بى‏جرأتى و تردید در موفقیت را موجب مى‏شود). (4)
مسئولیت در قبال آنها:
صاحب وظیفه، در این مطالعات و بررسى‏ها و تدبیر براى تغییر وضع و رفع عوامل خلافکارى نوجوانان، به ترتیب اهمیت و اثر عبارتند از:
خانواده - مدرسه - جامعه. (5)
و هم‏پایى و هم‏کارى این سه، مى‏تواند توفیق بسیار را حاصل آورد و این گونه تخلفات و تجاوزها را که تحت‏تأثیر عامل خارجى، صورت مى‏گرفته‏اند و هنوز «نهادى» و «خلقى» نشده‏اند، محو گرداند (بدیهى است، گونه‏ى نهادى تجاوزها را چنان که پیش از این گفتیم، باید نوعى بیمارى یا اعتیاد دانست و به «روان‏پزشک - روان‏کاو- مددکار اجتماعى و نظیر آن‏ها» مراجعه کرد که به معالجه پردازند؛ یا با روش خاص، طبیعت دیگر در فرزند، ایجاد کنند).
پیش‏گیرى و درمان:
به طور خلاصه عبارتند از:
1- ابراز علاقه به نوجوان. (6)
2- ایجاد محیط گرم در خانواده و نرمى رفتار، ولى با نظارت همه جانبه. (7)
3- برقرارى یک سیستم تربیتى منظم. (8)
4- مدتى نوجوان را در هواى لطیف و آفتابى و معتدل قرار دادن و سلامت و نشاط و صفایى به جان او رسانیدن.
5- مدتى با او کار صادقانه کردن و رفتارى «امیدآفرین» با وى داشتن.
6- گوش‏مالى با احتیاط و دقت و به جا و به اندازه، پس از بررسى زمینه‏هاى اثرگیرى و انفعالى نوجوان (تا برایش عادى نباشد و یا موجب عصبانیت تازه، نگردد).
7- نیروى اضافى نوجوان را گرفتن (به وسیله‏ى وسایل ورزشى یا مشغولیت زیاد در کار و نظیر این‏ها).
8- تنوع در تفریح فرزند (مسابقات دسته‏جمعى و در جاهاى مختلف: اردوها و تنوع در شغل و وظیفه‏ى او). (9)
این‏ها و آن‏چه پیش از این یاد شد، همه چون مهره‏هایى هستند که وسیله‏ى کار بازیگرى ماهرند و اوست که پیش از وقت، به نقشه‏ى حریف پى مى‏برد؛ تدبیر مى‏کند و مهره‏ى مناسب را به کار مى‏گیرد و این همه فن، باز نه در آن جهت باید مصرف شود که از جوشش نوجوانى پیش‏گیر باشد؛ بلکه براى نوجوان، چنان سرگرمى و اشتغالى ایجاد کند که هیجان و طغیان او، به او و غیر زیان نرساند و مدارا شود تا تغییر و تحول شخصیتى نوجوان، صورت گیرد و بحران وى، آرام پذیرد. در این جریان، بیش از همه «مدبر» اهمیت وجودى دارد که بتواند زمینه‏ى نفسانى نوجوان را متوجه و پذیرا سازد و سپس خود «نوجوان» اهمیت دارد که «گیرنده» است و «کارساز»؛ در آخرین مرتبه «دستورات و شرح تجربه‏ها و قواعد تربیتى» است که خودبه‏خود، نه کاملا صراحت دارند و نه موردى، مشخص و محدود براى آن‏ها مسلم توان کرد.
بصیرت و حذاقت مربى (چه والدین باشد، چه معلم و چه دیگرى) فقط مى‏تواند که از آن، مایه‏ها برگیرد (هر کدام را که مناسب دانست) و در آن، پس از تصرف کردن و مناسب مقام مصرف و شخص و حال «ادب شونده» نمودن، آن را با هزار دقت دیگر به کار ببرد و بر آثار آن، به هزار چشم بنگرد و مترصد باشد که بى‏ثمر نشود و یا ثمر آن کم مایه و نارسا به حد مقصود، نماند.
پی نوشت :
(1) بن، 35 - 29.
(2) این بیگانگى، موجب نفرت از پدر مى‏شود و سپس، این عداوت نسبت به دیگران نیز آغاز مى‏شود و وسعت مى‏یابد.
(3) فرزند، مى‏خواهد این تردید را با پرخاش دفع کند و پرخاش گاهى در نقش «دزدى و مانند آن» ظهور مى‏یابد.
(معلوم است که اگر همین «خشم و تردید» را به گونه‏اى عاقلانه و به طریقى درست و مثبت هدایت کنیم، کاملا شکل «طرز فکر طبیعى و سالم» پیدا مى‏کند؛ براى مثال گوییم که: فروشنده‏ى پرکار - یک سرباز دلیر و یک شاگرد کوشا و رقابت کننده، نیز پرخاشگراند ولى، جهت پرخاش آن‏ها مثبت و مفید است). (بن، 34).
(4) اهمیت این بحث را از آن توان فهمید که گویند: «وقتى کودک ارزش وجودى خود را در ذهن خویش، مطرح مى‏کند و از خود مى‏پرسد، گاه چنان این سؤال، او را فلج مى‏نماید که با هیچکس و به هیچ وجه، نمى‏تواند پیوندى برقرار کند.» (بن، 35).
(5) مس، 13.
(6) باید دانست که «بیدارى میل اجتماعى» در فرزند، زمینه‏ى اساسى سازگارى او است و بنابراین گوییم: میل‏هاى اجتماعى، با اصول زیر هستند:
الف - زیاد شدن مهر کسى بستگى مستقیم، با خدمتى دارد که نسبت به همان کس، صورت یافته باشد.
ب - دل‏بستگى تو، به آن کس که مورد تعلق است، منتقل مى‏گردد و در او نیز دل‏بستگى ایجاد مى‏کند.
ج - کسى که مورد علاقه است، خود، سرمشق دیگران نیز مى‏شود.
پس بنابراین اصول، تربیت را چنین باید صورت داد:
الف - باید به شاگرد یا فرزند، مهربان و با محبت بود (البته با محبتى جدى و همیشگى و قلبى، نه گاه گاه و عارضى و بلهوسانه).
ب - باید یاد داد که با احتیاط و تأمل نسبت به کسى محبتى کند و تأمل وى بدان جهت باشد تا معلوم دارد که آن شخص مورد محبت داراى قابلیت تقلید دل‏بستگى هم، هست یا نه؟
ج - باید فرزند را واداریم که کارهاى خود را بى‏غرضانه و بى‏انتظار تشویق، انجام دهد و زحمت خدمت را بر خود، هموار سازد.
د- باید مربى مراقب رفتار و گفتار خود باشد؛ تا فرزندش، در مقام تقلید، زبان نبیند.
ه - هر انتظارى که از فرزند، نسبت به بزرگتران مى‏رود، بزرگتران، باید عینا نسبت به فرزند انجام دهند؛ تا او نیز تأسى نماید (رجوع شود: روپ، 235 و 236).
(7) این نظارت‏ها را اگر براى فرزندان، موضوع نمایش‏ها و نوشته‏ها قرار دهند، با عرضه کردن آن‏ها هم نظارت، عملى خواهد شد و هم در عین حال «اختیار و آزادى نوجوان» حفظ خواهد گشت.
(8) این سه اصل را یک قاضى ژاپنى مطرح کرده است (بمج، 87) و در بقیه‏ى اصول به (بن، 25) مراجعه شود.
(9) این تنوع در مواردى که نوجوان، اصولا از «بزهکارى» لذت مى‏برد، بس مفید و مؤثر است.

منبع: گامی در مسیر تربیت اسلامی از کودکی تا بلوغ / دکتر رجبعلی مظلومی

  • عوف عقیلی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی