چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فقر» ثبت شده است

داستان ملا محمد صالح مازندرانی: او که از خانواده ی تهی دستی بود، از مازندران به اصفهان سفر کرد و تحصیلات خود را در این شهر آغاز کرد. بعد از گذراندن تحصیلات مقدماتی، به درس علّامه محمّد تقی مجلسی( متوفی 1070 قمری) راه یافت. در مجلسِ درسِ علّامه محمّد تقی مجلسی چنان ترقّی کرد، که همتای علمای بزرگ شد و در اندک زمانی بر اغلب آن ها فایق آمد. محمّد تقی مجلسی نیز نسبت به او علاقه ی بسیاری پیدا کرد و در مسایل علمی به نظرات او تکیه می کرد. مدّتی گذشت؛ تا این که علّامه ی مجلسی دریافت که محمّد صالح تمایل به ازدواج دارد. خود، این موضوع را با او در میان گذاشت و از او اجازه خواست تا همسری برایش انتخاب کند. عرق شرم، بر پیشانی محمّد صالح نشست. با خجالت به استاد جواب مثبت داد. استاد به خانه رفت و دختر فاضله اش، آمنه بیگم، را که در آن زمان در حد کمالِ علمی بود را به نزد خود فراخواند. به او گفت:« همسری برایت در نظر گرفته ام که در نهایت فقر ولی در منتهای فضل و کمال و شایستگی است. البته این امر به رضایت تو بستگی دارد». آن بانوی صالحه پاسخ داد:« فقر بر مردان عیب نیست». و بدین گونه رضایت خود را اعلام کرد. سرانجام مراسمِ ازدواج برگزار شد. 

  گلشن مهر- رسول قلیچ صفحه: 43 تا 44

  • عوف عقیلی

عارف بالله میرزا اسماعیل دولابی:
*خداوند به حضرت داود پیامبر وحی نمود که فلان خانم را برای همسری تو برگزیده ام. حضرت داود به سراغ آن خانم رفت و قضیّه را مطرح کرد ولی آن خانم گفت: من چندان عبادت و اعمال صالحی ندارم که لیاقت همسری شما را داشته باشم، خانم دیگری همنام من در همین محلّه زندگی می کند که خیلی اهل عبادت است، قاعدتاً اشتباه شده و آن خانم منظور خداوند بوده است. حضرت داود که به هدایت الهی مطمئن بود، از او پرسید شما وقتی فقیر می شوید چه می کنید. آن خانم گفت: چون نمی دانم فقر برای من بهتر است یا ثروت، لذا کاری نمی کنم و به آنچه خدا پیش آورده تن می دهم. حضرت پرسید وقتی بیمار می شوید چه می کنید. آن خانم گفت: چون نمی دانم مرض برای من بهتر است یا صحّت، لذا کاری نمی کنم و به همان که خداوند پیش آورده تمکین می کنم. حضرت چند فقره از این سؤالات را مطرح کرد و آن خانم هم همین گونه پاسخ داد. بعد حضرت داود گفت: با این معرفت و روح تسلیم و رضا که در شما می بینم مطمئناً اشتباهی رخ نداده است و خود شما برای همسری من تعیین شده اید.

مصباح الهدی-مهدی طیّب      جلد: 1 صفحه: 70

  • عوف عقیلی