چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

۷ مطلب با موضوع «مقدمات ازدواج :: عشق و عاشقی؟!» ثبت شده است

چندرمز و شیوه ارتباطی که می تونه زندگی رو متحول کنه.

  • عوف عقیلی

ازدواج با دوشیزه فرشته صفت
خانواده در پرتو شناخت صحیح و واقع‏بینانه همسران از وظایف زناشویی و طرز تفکر و خواسته‏های یکدیگر، پویا و سالم و باصفا می‏شود و به این ترتیب بستر مناسب برای تربیت فرزندانی صالح در آن فراهم می‏شود. استاد آیت‏ا... امینی با عنایت به ضرورت اجتماعی و مشکلات و مسائل زناشویی در این مطلب به شوهران توصیه‏های مفیدی دارد.

  • عوف عقیلی

دوست داشتن چه نشانه هایی دارد؟
 
بعضی‌ها معتقدند انسان بدون عشق نمی‌تواند به زندگی ادامه دهد و دائما احساس می‌کند یک چیز کم دارند. نقطه عطف عشق در جامعه ما ازدواج است. روز به روز از تعداد ازدواج‌های اجباری کاسته شده و دختر و پسر خودشان تصمیم به ازدواج با هم می‌گیرند. در این چنین شرایطی وجود عشق و محبت بین طرفین یکی از عامل‌های مهم و تعیین‌کننده در این تصمیم است. پس می‌توان به این نتیجه رسید که تقریبا تمام ازدواج‌های امروزی با عشق آغاز می‌شوند. اما آنچه ما می‌خواهیم بررسی کنیم سرنوشت این عشق است که به کجا کشیده خواهد شد و چه بلایی سر آن می‌آید و در میان زندگی زناشویی بعد از ازدواج چه نشانه‌هایی از آن باقی می‌ماند.
برای آن که بتوانیم به کسی محبت کنیم اول از همه باید دیدگاه طرف مقابل را درباره محبت کردن بدانیم ، این کار را باید قبل از ازدواج انجام دهیم تا ببینیم آیا کسی که می‌خواهیم به عنوان همسر انتخاب کنیم با روحیات ما همخوانی دارد یا خیر.
برای یافتن این دیدگاه باید این سوال را از خود و طرف مقابلتان بپرسید که به نظر شما اگر کسی شما را دوست داشته باشد چگونه باید آن را ابراز کند و به تعبیری دیگر مظاهر محبت و عشق چیست؟ در جواب این سوال دیدگاه همه راجع به محبت معلوم می‌شود. بعضی‌ها محبت را بیشتر در مادیات می‌بینند مثلا از گرفتن یک کادو گرانقیمت می‌فهمند که کسی دوستشان دارد. بعضی‌ها گفتار عاشقانه را دوست دارند و می‌خواهند کسی که دوستشان دارد دائما به آنها ابراز علاقه کلامی کند و بسیاری از نمودهای دیگر محبت و عشق ورزیدن که بر اساس سلیقه و شخصیت‌های متفاوت، متغیرند. پیدا کردن این ترجیحات در خود و طرف مقابل به ما این امکان را می‌دهد که محبت خود را آنطور که می‌خواهیم به همسرمان ابراز کنیم و نتیجه مطلوبی بگیریم.
وقتی کسی را دوست دارید
تنها با گفتن دوستت دارم نمی‌توان به کسی ثابت کرد که دوستش داریم. عشق و محبت احساسی است که نسبت به کسی در ما به دلایل مختلفی ایجاد می‌شود. وقتی کسی را دوست داریم به خاطر این دوست داشتن خیلی کارها می‌کنیم و خیلی از رفتارها را انجام نمی‌دهیم. وقتی کسی را دوست دارید:
1- به او دروغ نمی‌گویید.
2- غرورش را نمی‌شکنید.
3- به خانواده‌اش و کسانی که دوست دارد احترام می‌گذارید.
همسر شما از دل یک خانواده آمده است که اگر آن خانواده نبود همسر شما نیز امروز در کنار شما نبود پس به خاطر وجود همسرتان که دوستش دارید باید از خانواده‌اش سپاسگزار باشید و به خاطر همسرتان به آنها احترام بگذارید و مطمئن باشید که همسر شما قدردان این احترام خواهد بود.
4- او را به باد نقدهای بیرحمانه نخواهید گرفت.
 این به معنی تایید همه جانبه همسرتان نیست که هر کسی ایراداتی دارد اما اگر کسی بخواهد همیشه تنها ایرادات شما را بگوید قطعا خسته خواهید شد. همیشه نقاط مثبت را در کنار نقاط منفی و بیشتر ببینید تا به همسرتان احساس ارزشمند بودن بدهید و از بهانه گیری و ایرادهای بی‌خود بپرهیزید.
5- با او لج‌بازی نمی‌کنید. وقتی همسرتان را دوست داشته باشید در برابرش موضع‌گیری نمی‌کنید و در برابر خواسته‌ها و رفتار او لج نمی‌کنید.
6- وقتی اشتباهی در قبال همسر خود مرتکب می‌شوید به راحتی و بدون قید و شرط از او عذرخواهی می‌کنید. اشتباه کردن در زندگی اجتناب ناپذیر است و یکی از راه‌های برطرف کردن اثرات این اشتباه در ذهن طرف مقابل عذرخواهی است که این عمل در برابر کسی که دوستش دارید باید برایتان بسیار راحت باشد چرا که غرور در برابر معشوق جایی ندارد.
7- او را در کارها و تصمیماتتان دخیل می‌کنید. وقتی همسرتان را دوست داشته باشید همیشه می‌خواهید نظر او را راجع به همه چیز جویا شوید و کاری کنید که او را خوشحال می‌کند پس همیشه با او مشورت می‌کنید و تصمیماتتان را به تنهایی نمی‌گیرید.
اختلاف نظر هم در زندگی زناشویی اجتناب‌ناپذیر است اما برخورد همسران در این اختلاف نظرها می‌تواند آن را مشکل ساز و یا سازنده کند.
8-اگر مخالفتی با او دارید با آرامش قانعش می‌کنید. اختلاف نظر هم در زندگی زناشویی اجتناب‌ناپذیر است اما برخورد همسران در این اختلاف نظرها می‌تواند آن را مشکل ساز و یا سازنده کند. پس اگر همسرتان را دوست داشته باشید با آرامش با او سخن می‌گویید و دلیل مخالفتتان را روشن و واضح برایش توضیح می‌دهید و آنگاه می‌توانید قانعش کنید.
9- به او در کارهایش کمک می‌کنید. زن و مرد باید در همه چیز با هم همکاری داشته باشند. درست است که این دو در زندگی وظایف مشخصی دارند اما امروزه این مرزها کمرنگ شده و زن و مرد در بیرون و داخل خانه در همه چیز همکاری می‌کنند. پس به راحتی می‌توان این کمک کردن را در زندگی امروزه معنی کرد.
10-اگر گاهی حوصله ندارد و غمگین است کمکش می‌کنید. اگر همسرتان غمگین یا عصبانی یا بی‌حوصله است اگر دوستش داشته باشید تمام تلاشتان را می‌کنید که این احساس منفی را از او دور کنید یا اگر لازم باشد به او فرصت دهید تا بتواند به حالت عادی برگردد نه این‌که بیشتر به او خرده بگیرید و او را ناراحت‌تر کنید. گاهی آرامش داشتن در برابر کسی که عصبانی است او را بیشتر عصبانی می‌کند. اگر همسرتان را عصبانی کردید با آرامش بی موقع خود ، او را عصبانی‌تر نکنید چرا که او فکر می‌کند آنقدر برایش ارزش ندارید که وقتی ناراحت است عین خیالتان نیست.
11- می‌توانید به راحتی اشتباهات او را ببخشید و فـرامـوش کـنـیـد. درسـت است که بعضی اشتباهات بخشودنی نیست اما تعداد آنها بسیار کم است و معمولا در زندگی اشتباهات کوچکی پیش می‌آید که می‌توان با محبت از آنها گذشت و با صحبت‌های منطقی از بروز دوباره آن جلوگیری کرد.
12-  از این‌که در کنارش هستید خوشحالید و نمی‌خواهید از کنارش فرار کنید. بعضی از زن و شوهر‌ها دائما می‌خواهند از هم فرار کنند و تنها باشند و یا با دیگران وقت بگذرانند. درست است که ممکن است گاهی انسان به تنهایی و خلوت کردن نیاز پیدا کند اما طبیعتا در اکثر اوقات از این‌که در کنار فردی که دوستش دارید هستید لذت می‌برید و می‌شود این خوشحالی و لذت را نشان دهید تا همسرتان بداند که در کنارش خوشحالید.
13- با لذت گذشت خواهید کرد و تمام چیزهای خوب را برای همسرتان می‌خواهید. این گذشت به معنی نادیده گرفتن خودتان نیست بلکه وقتی کسی را دوست دارید اول به او می‌اندیشید و بعد به خودتان.
14- در جمله‌هایتان کمتر از من استفاده می‌کنید و بیشتر از او و خوبی‌هایش می‌گویید.
بسیاری کارهای دیگر که وقتی کسی را دوست داریم انجام می‌دهیم یا نمی‌دهیم در این دسته جای دارند که می‌توان با دقت در انـتـظـارات خـودمـان در بـرابر کسی که ادعا می‌کند دوستمان دارد آنها را بیابیم. در واقع کارهایی که خودمان از همسرمان انتظار داریم می‌تواند فهرست خوبی از این دسته باشد.
 
منبع :چهاردیواری - با تلخیص

  • عوف عقیلی

قبل از عاشق شدن ،فکر کنید!
 
اگر قصد دارید با کسى ازدواج کنید ، پیش از این‏که محبت و علاقه‏اش را در دل جاى دهید ، باید در مورد او و ویژگى‏هاى شخصیتى‏اش - در حدى که براى ازدواج لازم است - شناخت داشته باشید ، البتّه علاقه اولیه در حدى که انگیزه و محرک انسان براى فراهم آوردن زمینه‏هاى ازدواج باشد ، در صورتى که شدت نیابد ، اشکال ندارد. اگر این علاقه شدت پیدا کند، طبیعى است عقل را از عرصه انتخاب کنار خواهد راند و فرایند ازدواج را دچار مشکل خواهد کرد زیرا «حبُّ الشَّى‏ءِ یُعْمى‏ و یُصِمّ»؛ یعنى دوستى هر چیزى باعث مى‏شود انسان، کورکورانه در مقابل آن تسلیم شود و با تفکر و تعقل در مورد آن تصمیم‏گیرى نکند.
محبتى که پشتوانه معرفتى نداشته باشد ، بصیرت انسان را درباره فرد مورد نظر کاهش مى‏دهد.
محبتى که پشتوانه معرفتى نداشته باشد ، بصیرت انسان را درباره فرد مورد نظر کاهش مى‏دهد . در نتیجه از قدرت انتخاب مى‏کاهد و ممکن است نتایج نامطلوب به ارمغان آورد. از این روى ، عقل سلیم حکم مى‏کند در امر مهمّى مانند ازدواج، مطالعه و تحقیق و نیز مشورت با کارشناسان و مشاوران مجرب انجام پذیرد.
تمایل اولیه لازم است اما تجربه نشان داده است که محبت و عشقی که در اثر زندگی و شناخت و با هم بودن ایجاد شود ،
محکم تر و قابل اعتماد تر است .پس سعی کنید در انتخاب همسر تا آنجایی که می توانید تعقل کرده و از نظرات بزرگ تر ها استفاده کنید.
 به نظر مى‏آید، رعایت نکات زیر براى دستیابى به ازدواج موفق و همسر مناسب ضرورت دارد:
1. بکوشید علاقه نخستین و پیش از خواستگارى را تا جایى که ممکن است کنترل کنید و پیش از طى مراحل بعدى، خود را به کسى وابسته نسازید؛ زیرا علاقه و وابستگى زیاد ، مانع شناخت صحیح مى‏شود.
2. از هر گونه تماس (تلفنى، حضورى و نامه) پیش از اقدامات رسمى خوددارى کنید.
3. در نخستین اقدام، وضعیت و مشخصات فرد مورد نظر را با خانواده خود در میان گذارید و از دیدگاه‏هاى آنان آگاه شوید.
4. در صورت توافق با خانواده، تحقیقات را به وسیله افراد مجرب و مورد اعتماد آغاز کنید.
5. در صورتى که نتایج تحقیقات، فرد مورد نظر را مناسب نشان مى‏دهد ، فرصت بیشتری به خود دهید تا در حریم خانواده باهم صحبت کرده و شناخت پیدا کنید.
6. اگر در صحبت‏هاى اولیه همدیگر را پسندیدید و دیدگاه‏هاى یکدیگر را پذیرفتید، در مسیر زندگى مشترک گام نهید.
در تمام این مراحل، توجّه و توکل به خداوند ، راهنما و راهگشاى شما خواهد بود.
اینکه در جلسات خواستگاری چه سوالاتی را بپرسید بستگی به شرایط ،اهداف و سبک زندگی تان دارد اما سوالات کلی وجود دارد که به برخی از آن ها در مقالات « فقط دختر پسرای دم بخت بخوانند!» و « چی بگیم تو خواستگاری » اشاره کرده ایم.
منبع : پرسمان - با تغییر

  • عوف عقیلی


عشق در نگاه اول 
این چیست که وقتی شما کسی را برای اولین بار ملاقات می‌کنید، تکانتان می‌دهد؟ اگر این عشق نیست، پس چیست؟
هوس در نگاه اول: شما جاذبه خامی نسبت به فردی از جنس مخالف در خود احساس می‌کنید و سپس بسیار بیشتر از آن چیزی که عملا وجود دارد، دچار عواطف و احساسات می‌شوید. شما نه به این خاطر که عاشق شده‌اید، بلکه به این دلیل که ذهنتان تحریک شده، مدام به او فکر می‌کنید.
خصوصا اگر شما بدنبال یک اوج احساسی لحظه‌ای باشید، اما این اوج احساسی یا «هوس در نگاه اول»، غالبا یک سرخوردگی را متعاقب شکست رابطه، با خود به همراه خواهد آورد.
شیفتگی با تصویر آنها: بعضی اوقات، وقتی به کسی علاقمند می‌شوید، عاشق او نیستید؛ بلکه عاشق تصویر او هستید: «چه قیافه‌ای دارد»؛ «چه کاره است»؛ «چقدر پول دارد»؛ «چه ماشینی سوار می‌شود»؛ «چه کارهایی در زندگی انجام داده است». شما از تمامی این چیزها در سرتان رویایی می‌سازید و ماهیت فرد را نادیده می‌گیرید: «خواستگار من دکتر است!» «نامزدم هیکلی فوق‌العاده دارد».
گذشته از این، آیا ممکن است کسی را ملاقات کنید و در همان لحظه احساس کنید که او همسر ایده‌ال شماست و اشتباه نکرده باشید؟ زوج‌هایی وجود دارند که سی‌سال با هم زندگی کرده‌اند و می‌گویند که در همان ملاقات اول، می‌دانستند که همسر ایده‌آل خود را یافته‌اند. آیا این همان «عشق در نگاه اول» نبوده است؟ ممکن است بشود چنین تلقی کرد که آنها جاذبه‌ای قوی و ارتباطی روحی را تجربه کرده‌اند که سپس آن را به رابطه‌ای قوی و موفق بدل ساخته‌اند. آنان در نگاه اول وجود چیزی را در یکدیگر تشخیص داده‌اند، اما عشق حقیقی بین آن دو، می‌بایست در طول سالیان شکل گرفته باشد.
برای دلباختگی یک لحظه کافیست، اما «عشق حقیقی» به وقت نیاز دارد.
تصور کنید که در یک شب سرد، در کلبه‌ای نشسته‌اید. می‌خواهید آتش روشن کنید تا خود را گرم کنید. برای اینکار بین روزنامه و هیزم، حق انتخاب دارید. اگر در مورد این کار تجربه کافی داشته باشید، جواب این سوال را می‌دانید: روزنامه سریع‌تر می‌تواند شعله بزرگی درست کند، اما سریع‌تر هم خاموش می شود. اما هیزم ممکن است به مدت زمان طولانی‌تری نیاز داشته باشد تا شعله‌ور شود، اما به آرامی و یک‌نواخت می‌سوزد.

بسیاری از مردم، به اشتباه در ابتدای روابط به دنبال همان شعله ناگهانی هستند. به جای آنکه به دنبال همسری باشند که بتوانند با او رابطه‌ای پر دوام و محکم را بسازند. نمی‌گویم که شما نمی‌توانید هر دو را داشته باشید، همانطور که می‌توان هم روزنامه و هم هیزم را برای درست کردن آتش، استفاده کرد. اما اگر متوجه شده‌اید که مدام کسانی را انتخاب می‌کنید که برای شما نامناسبند، شاید بهتر باشد به دنبال «آقا یا خانم هیزم» بروید و از «خانم یا آقای باروت»، برحذر باشید.
همراهان پاک و فهمیده! لزوما ضرورتی ندارد برای ایجاد رابطه ای در جهت آشنایی و شناخت و پیش زمینه ازدواج ، این روند را با علاقه فراوان و وابستگی فوق العاده همراه سازید. مهم داشتن احساسی مثبت برای ایجاد گرایشی در شما است تا او را بهتر بشناسی. عشق و علاقه باید پس از انتخاب به وجود آید . زمانی که شما مطمئنید با استفاده از اصول عقلانی و منطقی محاسن و معایب شخص مقابل را محک زدید و پس از ارزیابی محاسن او را ترجیح دادید.

برگرفته از کتاب" آیا تو آن گمشده ام هستی؟"، با اضافات

  • عوف عقیلی

ورود به عشق های ممنوعه
 
در این مقاله می خواهیم شما را با خانمهایی آشنا کنیم که شاید در ظاهر مجذوب و ایده ال باشند اما به هیچ وجه ازدواج با آنان را به آقایان محترم پیشنهاد نمی کنیم.
1- خانم های فمینیست
این دست از خانم ها تصور می کنند که تمام ناخوشی های زندگی از مردها نشئت می گیرد. آنها تصور می کنند که وجود خانم ها، فرشته وار است و می توانند تمام دنیا را عوض کنند، البته فقط در صورتیکه معضل "مردسالاری" از جلوی پای آنها برداشته شود. رفتار این مدل خانم ها با آقایون اصلا مناسب و قابل قبول نمی باشد." بهتر است در هر شرایطی از آنها دوری کنید.
2- خانم های پولکی
خیلی ساده و راحت بگوییم آنها تنها به خاطر پول با شما ازدواج می کنند و از آقایون انتظار دارند که تمام هزینه های غیر ضروری زندگی آنها را برآورده سازند، او هیچ چیز نیست جز یک انسان مادی. فکر می کند که تمام وجودش از طلا درست شده است. او فقط به فکر بر آورده کردن نیازهای خودش است و برای دیگران هیچ اهمیتی قائل نیست. و بهتر است که حواس خود را جمع کنید، چراکه عده بسیاری از دخترهای جوان جزء این گروه قرار دارند.
خانم های مغرور افراد نا مطبوعی هستند که به دیگران با چشم حقارت نگاه می کنند و فقط به خودشان اهمیت می دهند و اصلا مهم نیست که قلب دیگران را بشکنند و آنها را آزرده خاطر سازند. او می خواهد که همیشه مرکز توجه قرار گیرد و هر کاری که می خواهد، انجام دهد و هر کجا که می خواهد، برود.
3- خانم های رمانتیک
این نوع خانم ها زندگی خود را بر طبق فیلم های عاشقانه و کتاب های رمان سپری می کنند. و در عین حال در انتظار شاهزاده ای هستند که با اسب سفیدش از میان آسمان به زمین فرود آید و او را سوار بر اسب سفیدش کرده ، به جایی ببرد که هیچ مشکلی وجود نداشته باشد، تا بتوانند به خوبی زندگی کنند. آنها دخترهایی هستند که توسط پدر و مادرها و خانواده هایشان نازپرورده بار آمده اند و چیزی از واقعیات زندگی نمی دانند. او انتظار دارد کسی تمام مدت از او مراقبت و نگهداری کند، تا مبادا او خواب بدی ببیند و بترسد. فرار کنید!
4- خانم های بدگمان
این خانم ها تمام خصوصیات منفی افراد رمانتیک را با خود به همراه دارند. و همیشه جزء "زخم خوردگان" اجتماعند. افراد احساساتی که از ازدواج گذشته خود شکست خورده و به طور ناخودآگاه از ازدواج مجدد واهمه دارند. ارتباط شما با این افراد به جایی راه نمی برد، چرا که آنها در ابتدا علاقه فراوانی از خود نسبت به شما نشان می دهند، اما پس از چندی اثری از آن باقی نخواهد ماند. شما همیشه در رابطه خود با او سردر گم هستید. تنها چیزی که تحویل شما می دهد یک مشت معذرت خواهی بیهوده است. هیچ وقت به اندازه کافی برای شما زمان ندارد؛ پس بهتر است با چنین زنی ازدواج نکنید.
5- خانم های عصبانی
مثل خانم های فمینیست خانم های عصبانی نیز دل خوشی از مردها ندارند. آنها به مردها اهانت می کنند، و می توانند بدی ها و خطاهای تمام مردان را به سادگی به خاطر بیاورند. برای خانم عصبانی چیزی به عنوان "مرد خوب" وجود ندارد. خون آنها از دست مردها به جوش می آید و در هر لحظه می توانند مانند یک کوه آتشفشان منفجر شوند. ازدواج با این نوع خانم ها مساوی است با ورود به تراژدی و داد و فریاد ، پس بهتر است عقب بایستید!
6- خانم های نامطمئن
در نگاه اول چنین خانم هایی خیلی خوب جلوه می کنند؛ با شما به مهربانی رفتار می کنند و خوش مشرب هستند. اما چیزی نمی گذرد که ترس های درونی آنها پدیدار می شوند. روزی چند مرتبه به شما تلفن میزند. او می خواهد مطمئن شود که به اندازه کافی جذاب و پذیرفتنی است؛ او محتاج و نیازمند است و همواره با این ترس زندگی می کند که مبادا در نظر همسرش مثبت نباشند.
7- خانم های مغرور
اخلاق این خانم ها واقعا عجیب و غریب است. آنها افراد نا مطبوعی هستند که به دیگران با چشم حقارت نگاه می کنند و فقط به خودشان اهمیت می دهند و اصلا مهم نیست که قلب دیگران را بشکنند و آنها را آزرده خاطر سازند. او می خواهد که همیشه مرکز توجه قرار گیرد و هر کاری که می خواهد، انجام دهد و هر کجا که می خواهد، برود. او خود خواه و خود محور است. شیفته خودش می باشد و به عنوان "دختر کوچولوی بابایی" بزرگ شده، و انتظار همان توجهات را از شما دارد. بیشتر آنها به فکر پول و مال و منال نیز هستند. درست مثل خانم های پولکی. آنها معمولا خوش قیافه و خوش لباس هستند و به راحتی با اخمی که در چهره دارند قابل شناسایی می باشند. لذا باید تا آنجا که می توانید خود را از آنها دور نگاه دارید.
9- خانم های قدرت طلب
آنها انسان هایی هستند که می خواهند قدرت کنترل تمام امور زندگی شما را به دست گیرند. آنها به شما می گویند چه لباسی بپوشید، کجا بروید، با چه کسی صحبت کنید، و خلاصه همه چیز... و اگر بخواهید در مقابل عقاید آنها از خود مقاومت نشان دهید، اخم هایشان در هم فرو می رود، و چاره دیگری جز سر فرود آوردن در مقابل خواست هایشان را برایتان باقی نخواهند گذاشت.
ما به شما اخطار دادیم!
اینها بدترین نمونه ها بودند. مطمئنا خانم های خوبی هم هستند. اما بهتر است که همیشه مراقب خانم هایی که در لیست بالا به شما معرفی کردیم باشید.
منبع: مردمان

  • عوف عقیلی

عشق لازم است یا کافی؟
 
در مورد نحوه انتخاب ملاک های انتخاب همسر ،موضوع شاغل بودن خانم از اهمیت خاصی برخوردار است. هر شخصی پیش از ازدواج می بایست تکلیف خود را با مسئله شاغل یا خانه دار بودن همسر روشن کند. برخی قبل از ازدواج ، شاغل بودن همسر را به صورت ملاکی آنچنان برجسته در ذهن خود حک می کنند که بسیاری از موارد دیگر را به پای آن قربانی می کنند. در حالی که اولاً اگر زنی را به خاطر درآمد اقتصادی و استقلال مالی انتخاب کنند هدف از ازدواج بهره کشی خواهد بود ، که یکی از اهداف انحرافی ازدواج است.
در این صورت، بیشتر به آن زن به صورت یک کالای اقتصادی و سودآور نگاه شده تا یک همسر، یک شریک، یک همراه ... دوم طبق قوانین حقوقی، شرعی و عرفی ما، تأمین معاش به عهده مرد است و نفقه زن چه شاغل باشد (در آمدی داشته باشد) و چه نباشد، به عهده شوهر است و هیچ وظیفه قانونی، برای زن در مورد تأمین مخارج خانواده در نظر گرفته نشده است. تنها مسئولیتی اخلاقی است که سبب می شود زنان شاغل همدل و همراه شوهر، پا به پای مرد خانه کار کنند و هر دو هر چه دارند با خلوص تمام به نفع اعضای خانواده خرج کنند. در این بین هستند زنانی که درآمد اقتصادیشان را به صورت سرمایه و برای خود پس انداز می کنند و در مواردی که هدف از انتخاب، ملاک اقتصادی بوده باشد طبیعی است که انتظار مرد از ازدواج برآورده نشده، درگیری و اختلاف بین زوج پیش خواهد آمد.
بلوغ فکری همسر، صداقت همراه با احترام، خصوصیات اخلاقی متناسب، تلاش جهت حل مشکلات همدیگر در سایه همفکری ، تناسب و تفاهم از نکات غیر قابل انکار در معیارهای اساسی انتخاب همسر شمرده می شود.
پس چه بهتر که طرفین از ابتدا به دیدی کاملاً واقع بینانه به مسئله اشتغال زن بنگرند و اگر در کنار مسئولیت خارج از منزل، وظایف خانه داری کم رنگ شد جایی برای گله و شکایت باقی نماند. خصوصاً مسئله حقوق و درآمد زن مورد بررسی قرار گیرد و زنانی که قصد دارند درآمد خود را پس انداز شخصی نمایند از ابتدا تصمیم خود را بیان کنند تا مردانی که یکی از پایه های انتخاب خود را درآمد همسر قرار داده اند، در انتخاب خود تجدید نظر به عمل آورند. ازدواج شخصی ترین موضوع در زندگی است. خوب است والدین نیز حق انتخاب را به جوانان بدهند. حقی که با نظارت بزرگسالان معنی پیدا می کند. جوانان نیز بد نیست بدانند تجربیات بزرگترها در امر ازدواج بسیار بیش از آنچه تصور می کنند می تواند راهگشا و راهنمای آنان باشد.

تعدیل و تعادل ، رمز موفقیت هر کار است. همانطور که ازدواجهای اجباری که با زور و اعمال فشار والدین بر دختر یا پسر تحمیل می شود پیوند موفقی نیست، خودسری، یکجانبه تصمیم گرفتن جوانان و مقابله با تجربیات مفید و سودمند بزرگترها نیز برای اثبات خود، راه به جایی نخواهد برد. تا فرصت هست از تجربیات و توانایی های والدین استفاده کنید تا بعدها افسوس فرصت هایی که برای سود جستن از نظریات آنها را داشتید و استفاده نکردید بر شما مستولی نشود. اگر عقاید بزرگترهای خود را نمی پذیرید خودتان دست به کار شده و تحقیق کنید. بیایید خانواده های موفق و ناموفق را شناسایی کنید. از آنها که موفق بوده اند معیارها و شیوه ازدواج را جویا شوید و از خانواده های مُطـّلقه به عنوان زوجهای شکست خورده علت جدایی را جویا شوید.
دسته سومی هم وجود دارد. می توان از مطلقه های عاطفی نیز (البته بدون وسواس) تحقیق کرد. زیرا خانواده های نابسامان و آشفته ای هم هستند که به دلایل مختلف مجبورند تا آخر عمر با ناراحتی با هم زندگی کنند. بد نیست جوانان ببینند این گروه چه معیاری برای ازدواج داشته اند که فعلاً مجبور به تحمل همدیگر هستند. سپس می توانند از تجربیات کسانی که موفقیت یا شکست آنها را به چشم دیده اند استفاده کرده و در جهت سعادت خود بهره جویند، که از قدیم الایام گفته اند: « انسان عاقل همه چیز را خود تجربه نمی کند، بلکه از تجربیات دیگران نیز استفاده می کند». خانواده می تواند در انتخاب صحیح یاریگر شما باشد اما نهایتاً این شما هستید که به عنوان عامل اصلی می بایست شناخت درستی از خصوصیات ، توانایی ها، خواست ها و انتظارات خود از زندگی داشته باشید تا بتوانید بر مبنای آن معیارها و خودشناسی که در سایه خلوت با خویش و جستجوی لایه های ذهنی خود که مسلماً در صداقت کامل به دست آمده مناسبترین فرد را برای شراکت در تمام زندگی خود برگزینید.
عشق می تواند مکمل ازدواج باشد اما اگر تنها عامل پیوند، علاقه، محبت و شاید عادت دیداری طرفین باشد و آنها با علاقه شدید در اوج هیجان ، اقدام به تصمیم گیری کرده و دست به انتخاب بزنند مشکل بتوان ادعا کرد انتخاب درستی انجام شده باشد.
چنانکه گفته اند : « با فردی ازدواج کن که اگر هم جنس تو بود بهترین دوستت بود.» ازدواج رویدادی است که انسانها را با اعتقادات، اولویت ها، مذهب، پول و عادات خانواده ها (که بعضاً بسیار متفاوت است) رو به رو می سازد. پس اگر این انتخاب بر مبنای معیارهای منطقی و عقلانی باشد پس از انتخاب عقلانی، عواطف نیز شکل گیرند. اما بر عکس. اگر دوست داشتن از روی احساس باشد و تنها ملاک ، علاقه بدون پایه عقلی و منطق باشد ، به احتمال زیاد با شکست مواجه خواهد شد.
منبع: شمیم

  • عوف عقیلی