چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

۸۹ مطلب با موضوع «بعد از ازدواج» ثبت شده است

تعلیم و تربیت و آداب و شرایط آن ، از مباحث پیچیده در حوزه زندگی انسان است . زیرا تربیت دینی ، پروراندن نفوس انسانها با استفاده از تعالیم و معارفی ارزنده است . معارف والایی که خداوند برای انسان نازل کرد و آنها را از زبان برترین معلمان بشریت یعنی پیامبران به او تعلیم داد . در این میان ، امر خطیر تربیت دینی درمورد کودکان و نوجوانان از اهمیت زیادی برخوردار است . زیرا تفهیم آموزه های دینی و ارائه تعریف درستی از آغاز و فرجام جهان به اندازه فهم کودک ، درایتی خاص را می طلبد . کودکان می خواهند بدانند از کجا آمده اند ؟ چگونه آمده اند ؟ به کجا می روند و چه کسی آنان را به این جهان آورده است ؟ این سؤالات می تواند نخستین زمینه ها را برای تربیت دینی فراهم کند .
همانطور که گفتیم بیشتر روان شناسان بر این نکته توافق نظر دارند که تربیت باید از کودکی آغاز شود . این مسئله در نظام دینی اسلام نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است . بررسی روانکاوان نشان داده است که در کودکان ، در حدود سن چهار سالگی احساس مذهبی بروز می کند . درواقع کنجکاوی های کودکان درمورد وجود خدا و آفرینش جهان در این سنین آغاز می شود . این مسئله روان شناختی در بین احادیث و روایات پیشوایان دینی اسلام هم دیده می شود .
امام محمد باقر(ع) در این مورد می فرماید : " در سن سه سالگی کلمه توحید را به کودکان بیاموزید . در چهار سالگی آنان را با نبوت پیامبر (ص) آشنا کنید .... و در هفت سالگی وضو و نماز را آموزش دهید ."
روان شناسان می گویند : با افزایش سن کودک ، سه گونه احساس مذهبی در او بوجود می آید . مرحله اول رشد و گسترش حس مذهبی ،مرحله دوم پیدایش تردید در آموخته های دینی و مرحله سوم ، پیدایش پرسش های برخاسته از این تردیدهاست . توجه به این پرسشها و شناخت ویژگیهای عاطفی و عقلی کودکان ، در این مرحله بسیار مهم است . گاهی اوقات عکس العمل نادرست والدین و مربیان دربرابر پرسشهای دینی و مذهبی کودکان ، آنان را برای همیشه از دین دور می کند . این مسئله می تواند یکی از آسیب های تربیت دینی باشد .
هر باوری اعم از دینی و یا غیر دینی ، زبان مناسب خود را می طلبد و اگر عقیده ای مربی و مبلغ فهیم و با درایت نداشته باشد ، هرگز نمی تواند مفاهیم اساسی خود را به مخاطبان منتقل کند . همانطور که در تاریخ دیده شده ، پیامبران هر عصر در زمان خود از نام آورترین و موثرترین شخصیت های جامعه خویش بودند . زیرا بهترین و زیباترین سخنان ، زمانی بر دل مخاطب می نشیند که از زبان کسانی بیان شود که سراسر زندگیشان آمیخته با اعمال نیک و شایسته است .
مدارای معقول درمورد کودکان ، حلقه های عاطفی میان آنها و والدین را مستحکم می کند .
نکته مهم دیگر در تربیت دینی کودکان ،فراهم کردن زمینه مناسب و فضای مطلوب در محیط خانواده است . پیامبر گرامی اسلام (ص) چهار توصیه اساسی درخصوص تربیت دینی فرزندان دارد که می تواند برای همه خانواده ها راهگشا باشد .
رسول خدا (ص) می فرماید : " آنچه که کودک در حد توان خود انجام می دهد ، از او بپذیرید و آنچه را که برای کودک سنگین و طاقت فرساست ، از او نخواهید / او را به گناه و سرکشی وادار نکنید / به او دروغ نگوئید / و دربرابر او به اعمال سبک و حقارت آمیز دست نزنید ."

تعمق در توصیه های پیامبر گرامی اسلام (ص) ما را به چند راهکار در تربیت دینی کودکان هدایت می کند . اول اینکه شناخت ویژگیهای عاطفی و روان شناختی کودکان ، بسیار مهم است . نکته دیگر آنکه رفتار محبت آمیز ، از عوامل رشد و تربیت صحیح کودک است . مدارای معقول درمورد کودکان ، حلقه های عاطفی میان آنها و والدین را مستحکم می کند . هنگامی که این ارتباط عاطفی برقرار شود ، کودکان برای یافتن نیازهای عاطفی خویش به جاذبه های بیرون از خانه نمی اندیشند . دراین صورت والدین برای آنان الگوهایی دوست داشتنی خواهند بود .
تربیت دینی در فرایند خود متضمن اصل آماده سازی مخاطب است . در این مرحله باید به آمادگی جسمانی - روانی- عاطفی و عقلانی کودکان توجه داشته باشیم . ابتدا باید آنان را آماده پذیرش نماییم . اگر بخواهیم درمقابل فردی که سیر و اشباع از غذاست ، انواع غذاهای لذیذ را بگذاریم ، مسلما او راغب به خوردن نمی شود. به همین دلیل در تربیت دینی باید نیاز درونی کودکان و نوجوانان را برانگیزیم تا زمین دلشان مستعد پذیرش بذر ایمان شود . برای این منظور لازم است تا با فراهم نمودن زمینه های صحبت ذهن آنها را با چالش همراه کنیم تا برای رفه این چالش و کنجکاوی مبادرت با پرسش کنند تا ما بتوانیم آموزه های بیشتری را در اختیار آنها بگذاریم.
" آنچه که کودک در حد توان خود انجام می دهد ، از او بپذیرید و آنچه را که برای کودک سنگین و طاقت فرساست ، از او نخواهید / او را به گناه و سرکشی وادار نکنید / به او دروغ نگوئید / و دربرابر او به اعمال سبک و حقارت آمیز دست نزنید ."
نکته مهم دیگر در تربیت دینی ، استفاده از فنون ، ابزارها و تکنیکهای خاص است . گاهی می توان از داستانهای دینی استفاده بهینه کرد . داستان ضمن بالا بردن سطح فکر و معرفت کودکان ، احساس دینی را در آنان بر می انگیزد . بردن کودکان به محافل و مجالس مذهبی و مساجد اگر با خاطره ای شیرین و خوش همراه باشد ، زمینه لازم را برای پرورش دینی آنان فراهم می کند . گاهی می توان از طریق بازی و سرگرمی ، مفاهیم دینی را به کودکان منتقل کرد . طی سالهای اخیر ، مراکز اسلامی با طراحی بازیها و سرگرمیهای کامپیوتری ، گامهای جدیدی را برای آموزش و تربیت دینی کودکان برداشته اند . برای آموزش هر امری باید شرایط را جهت تداعی های بیشتر فراهم کنیم . و هر چه مواد آموزشی با وقایع مثبت تر همراه باشد امکان این تداعی ها افزون تر است.
و شاید مهم ترین اصل در تربیت که بر پایه الگو سازی و همانند سازی استوار است وجوب دارا بودن عقاید پاک و خالص پدر و مادر است . کودک برای آموختن به سر مشق نیاز دارد و اگر این سر مشق در محیط خانواده حاضر نباشد به زحمت می توان به رشد دینی آن امید وار بود. و در آخر اینکه برای افزایش هر خصیصه نیاز به تشویق رفتار مثبت اندک ضروریست.

صدای جمهوری اسلامی

  • عوف عقیلی

تربیت دینی کودکان امری ضروری و لازم است و این ضرورت حداقل از دو دید فردی و اجتماعی قابل رسیدگی است. از لحاظ فردی باید بگوییم که مذهب پایه و مایه‏ی همه‏ی جوانب و ابعاد زندگی فرد و سبب بسیاری از رشدها و پستی‏هاست. چه بسیارند امانت‏های الهی که در سایه‏ی بی‏توجهی اولیای کودک به جنبه‏های عقیدتی و مذهبی او، لکه‏دار می‏شوند و یا کودکانی را می‏شناسیم که می‏توانند در آینده‏ای نزدیک اعضایی مفید به حال خود و اجتماع تربیت شوند .
تربیت مذهبی، کنترلی برای اخلاق، ضابطه‏ای برای حیات فردی و اجتماعی برای رشد معنویت و آرمان‏گرائی است. مذهب می‏تواند تقویت کننده‏ی جنبه‏ی فراخود یا وجدان اخلاقی طفل باشد و زمینه را برای وسعت بخشیدن به اطلاعات او فراهم آورد. حجاب‏های شک و تردید در سایه‏ی آن پاره می‏شود و انسان به مراحلی از لحاظ رشد می‏رسد که در سایه‏ی استدلال عقلی میسّر نیست. اگر تربیت مذهبی براساس اندیشه‏ی درست، استوار باشد موجب رشد و پیشرفت می‏شود و فرد را از سقوط می‏رهاند و برای زحمات کودک پاداشی از درون تهیه می‏شود و کسی که از طریق نیروها و انگیزه های درونی برای انجام تکالیف و وظایف هدایت شود از آسیب پذیری کمتری برخوردار است. آلودگی‏ها در او رو به کاهش می‏گذارد، اضطراب و وسوسه‏ها که بخصوص در سنین نوجوانی عارض فرد می‏شود از میان می‏رود و آرامش نسبی برایش حاصل می‏آید.
مذهب عامل کنترلی برای فرد است که در اجتماع خود را از ایذاء و شرارت‏ها دور نگهدارد، اذیت و آزارش به دیگران نرسد، مردم از دست و زبان و شرّش در امان باشند و در حبّ و بغض‏های اجتماعی، خدا را فراموش نکند.

  • عوف عقیلی

کودکان ما در بستر خانواده رشد می یابند و شکل می گیرند لذا نوع مفاهیم و آموزش هایی که در جریان تربیت آنان به کار می بریم می تواند برای آنان سرنوشت ساز باشد چه بسا که سال های نخستین رشد بتواند آینده آنان را تضمین نماید. خانواده اولین مأمن و جایگاهیاست که گوهر وجودی انسان در آن شکل میگیرد. و میتواند پدید آورنده انسانی با ارزش از جهات مختلف بهخصوص رشد و تربیت دینی و اعتقادی و یا برعکس، انسانی دور از انسانیت باشد و در این میان والدین بهعنوان ارکان اصلی خانواده، نقشی اثرگذار و مهم در شکلدهی فطرت و سرشت پاک و بالفعل کردن صفات بالقوه مثبت فرزندان دارند. بهگونهای که اگر والدین از همان ابتدای حیات فرزندان با برنامهای جامع، عمیق و هماهنگ، عزم خود را برای تربیت آنان بهویژه رشد تفکرات و عقاید مذهبی و دینی جزم کنند و هیچگاه وظیفه مهم تربیت دینی فرزندانشان را در حاشیه قرار ندهند، مهارتهایی در آنان شکل خواهد گرفت که در طول زندگیشان قادر خواهند بود با تکیه بر معیارهای تربیتی که بهتدریج در بطن خانواده آموختهاند در مسیر صحیح رسیدن به هدف نهایی و آرامش حقیقی با کمترین تخطی و انحراف باقیبمانند.
برخلاف اعتقاد برخی روانشناسان و جامعهشناسان غربی از جمله واتسون- روانشناس آمریکایی- که بهگونهای افراطی و غیرواقعبینانه، انسان را کالایی صرفاً محصول فعل و انفعالات محیط پیرامونش میدانند، تربیت فرآیندی تدریجی است که بنابر اعتقاد بسیاری از بزرگان دین و عرصه تعلیم و تربیت، پیش از تولد و چه بسا پیش از بارداری آغاز و پس از آن با مدیریت و برحسب تواناییهای والدین و سپس در جامعه ادامه مییابد. والدین بهعنوان اولین مربیان عرصه تربیت، فرزندانشان را با بایدها و نبایدهای مسیر زندگی آشنا میسازند و ذهن او را در جهت پردازش های معنوی و مذهبی هدایت می کنند.
تقویت معنویت در نهاد خانواده به ترمیم و تقویت پیوندهای درون خانواده و بهتبع آن افزایش قدرت تحلیل مسائل پیش روی فرزندان منجر خواهد شد تا بتوانند مشاهدات خود را به نقد کشیده و اصلاح کنند.
برای بشر همواره عدم آگاهی و ندانستن منشأ بسیاری از دشواریها و خلأهای زندگی بوده است، لذا پرورش عقلی و خرد فرزندان بیهیچ تردید بهعنوان بزرگترین مسئولیت والدین بهشمار میرود و این محقق نخواهد شد مگر با تربیت صحیح و آموزش درست مبتنی بر دستورات اسلامی. تربیت دینی کودکان در دوره خردسالی تنها با ایجاد احساسی خوشایند نسبت به مسائل دینی است که فقط با مشاهده اجرای منظم احکام و آداب دینی توسط اعضای خانواده حاصل میشود، در مراحل بعدی به وسیله ایجاد حس تقلید در کودک، موجب عادت بهانجام فرایض دینی و نهادینه شدن خواهد بود.
تشویق و نوازش توسط والدین در هنگام انجام فرایض دینی کودک باعث افزایش انگیزه و میل او به انجام فرایض خواهد شد. از طرفی خوشایندکردن اجرای احکام برای کودکان، تضمینکننده آیندهروشن تربیتی آنها خواهد بود. البته ذکر این مطلب ضروری است که شیوه والدین باید منطبق بر روش آزادمنشانه و مبتنی بر محبت دوسویه و احترام متقابل بین والدین و فرزندان باشد. علایق دینی والدین اگر موجب انتخاب شیوههای نادرست تربیتی (مستبدانه) و زیادهخواهی آنان در این زمینه و مانع از انجام داوطلبانه آداب دینی شود بیشک تأثیری مستقیم در بروز ناهنجاریها، بزهکاریها و جرایم در جامعه خواهد داشت.
فطرت انسان که دربردارنده عمیقترین گرایشهای فطری از جمله احساس مذهبی است، وسیلهای مطمئن در جهت رشد عواطف دینی کودکان است که اگر زمینه شکوفایی آن فراهم شود بهسرعت رشد میکند. مهارت والدین در ارائه پاسخها و دلایل کوتاه، ساده و قابل فهم و بهدور از استدلالهای پیچیده که فراتر از سطح درک و ظرفیت ذهنی کودک باشد، تأثیری مهم در پرورش و رشد احساس مذهبی کودک دارد و پایه و اساس جهانبینی و تفکرات دینی او را در آینده شکل خواهد داد. امروزه خانوادهها بهدلیل نداشتن مهارتهای لازم در این راستا با چالشهایی جدی در راه تربیت دینی فرزندان مواجه هستند؛ مشکلاتی که پیچیدهتر شدن جوامع و ارتباطات بر آن دامن میزند. مواجهه منطقی با این چالشها زمانی صورت میپذیرد که والدین بتوانند آنها را به خوبی شناسایی کرده و بهآگاهی کامل نسبت به آنها برسند.
عدم تطابق هماهنگی میان آموختههای دینی در جامعه و خانه، فرزندان را دچار سردرگمی و تضاد کرده و موجب ناتوانی او در انتخاب صحیح میشود، لذا برای حل مشکلات و یافتن پاسخ، به همسالان خود مراجعه میکند
در این مورد میتوان به دو چالش مهم اشاره کرد:
اول آنکه عدم تطابق هماهنگی میان آموختههای دینی در جامعه و خانه، فرزندان را دچار سردرگمی و تضاد کرده و موجب ناتوانی او در انتخاب صحیح میشود، لذا برای حل مشکلات و یافتن پاسخ، به همسالان خود مراجعه میکند که معلوم نیست چه پاسخی دریافت خواهد کرد، چرا که او در راستای تأیید شدن حرکت میکند و این حرکت، خود عامل اصلی مواجه شدن فرزندان با مشکلات و چالشهایی در آینده خواهد بود. لذا در انتخاب محیطی که فرزندان ساعات زیادی را در آن می گذرانند باید نهایت دقت به عمل آید.
از دیگر چالشهای مهم که میتوان به آن اشاره کرد، سلطه تربیت رسانهای (به معنای تحت نفوذ قرار گرفتن فعالیتهای خانه و جامعه بهوسیله رسانهها و رایانهها) است که موجب تغییرات ناآگاهانه و تحمیلی بهعنوان زیانبارترین تغییر در زندگی میشود.وسایل ارتباط جمعی بهطور عام و تلویزیون بهطور خاص به دلیل ارائه برنامههای متنوع و جذاب، کودکان و نوجوان و حتی بزرگسالان را بهسوی خود میکشاند و به رفتار آنها جهت میدهند و این تأثیرگذاری گاهی بهگونهای است که تغییرات ناخواستهای بر تربیت کودک و نگرشهای دینی او موجب میشود. شاید بتوان گفت که اگر خانواده با اقدامات ماهرانه خود زمینه تقویت مهارتهای دینی فرزندان را فراهم آورد، آنها در آینده تنها تحتتأثیر مشاهدات منطبق بر اصول دینی حرکت کرده و در صورت لزوم دست به اصلاح تفکرات و اطلاعات دریافتی ناصحیح از رسانهها خواهند زد. بنابراین در مواجهه با چالشهای جدی خانوادهها در عصر حاضر، تقویت معنویت در نهاد خانواده به ترمیم و تقویت پیوندهای درون خانواده و بهتبع آن افزایش قدرت تحلیل مسائل پیش روی فرزندان منجر خواهد شد تا بتوانند مشاهدات خود را به نقد کشیده و اصلاح کنند. البته تقویت معنویت اگر با اصول خشک و غیر قابل انعطاف باشد به دلزدگی منجر می شود.

  • عوف عقیلی

تربیت فرزند از جمله مسئولیت های خطیر و حساس در عالم وظایف و مسئولیت هاست . حساس بودن این امر هم به دلیل پیچیده بودن خصایص انسان و گستره وسیع رفتار هایی است که افراد در طول زندگی با آن مواجه می شوند. محیط ها و شرایط گوناگونی می توانند بر شخص تاثیر گذار باشند و او را در مسیرهای مختلف مطلوب و نا مطلوب جهت یابی نمایند. از این میان نقش پدر و مادر بسیار ظریف و حساس است و می تواند در ابعاد متفاوتی موثر واقع شود. گزیده ای از آنچه در باب تربیت سالم و مفید و موثر می توان به آن اشاره نمود از این قرار است.
عادت دادن به رفتار نیک : بر والدین لازم است که در روح کودکان خود ، عادات و صفات نیکو که در یک شخصیت سالم و نیرومند وجود دارد را پرورش دهند . از میان این عادات و صفات ، می توان به موارد زیر اشاره کرد :
الف : دوری کردن از بی باکی ب : دور کردن از غرور ج : دور کردن از بی ارادگی د : پایداری در مقابل بحران ها و گرفتاری ها هـ : پیروز شدن بر کشمکش ها ی روحی و روانی و حل کردن مشکلات زندگی او به طور مثبت و صحیح که بر اساس تفکر و منطق صحیح باشد .پرورش صفات و عادات نیک و اخلاق کریم در روح کودک ، این عادات در آینده ای نزدیک برای او ، شخصیتی متکامل و ارزشمند را محقق می سازد که در آن هیچ گونه انحرافی مشاهده نخواهد شد .

  • عوف عقیلی

 سخنرانی حضرت آیت الله مجتبی تهرانی در خصوص تربیت دینی فرزند است:
معمولاً وقتی ارثیّه گفته میشود ، میروند سراغ مال! حال اینکه اگر امر دائر بشود به اینکه در دست فرزند چیزی بماند، باقی باشد بهتر است یا مثل مال فانی؟ در اینکه اگر ارث فانی شود به درد نمیخورد، شبههای نیست. باقی باشد بهتر است. بقاء هم، نه به این معنا که تا در دنیاست باقی بماند؛ بلکه در دنیا و آخرت باقی باشد. چیزی به او ارث بدهی و برای او بگذاری که وسیله رشد او باشد. حضرت امام صادق (علیه السلام) در باب آنچه که برای فرزند به ارث گذاشته میشود فرمودند: «إِنَّ خَیرَ ما وَرَّثَ الآباءُ لِأَبنائِهِم الأَدَب لَا المال فَإِنَّ المالَ یَذهَبُ وَ الأَدَبُ یَبقَی» «همانا بهترین چیزی که پدران برای فرزندان به ارث میگذارند، ادب است نه مال. چرا که مال از بین می-رود و ادب باقی میماند.» امام صادق (علیه السلام) فرق میگذارد بین مال و ادب. بهترین چیزی که پدران برای فرزندان به ارث میگذارند ادب است نه مال، بعد علّت را هم خیلی روشن بیان میفرمایند: مال از بین رفتنی است، امّا ادب از بین نمیرود.

  • عوف عقیلی

1- مفهوم شناسی
1-1. سیره
برای واژه ی «سیره» دو معنای متفاوت ولی نزدیک به هم ارائه شده است. معنای اول به نوع عمل و چگونگی آن و معنای دوم، به قاعده و سبک آن اشاره دارد. در معنای اول، کلیت رفتار و فعالیت های آدمی مد نظر است. در حالی که در معنای دوم، که اخص از معنای اول است به روش ها و قواعدی اشاره می کند که حاکم بر سیره یا رفتار و اعمال به معنای اعم کلمه است. (1) بدین ترتیب، زمانی که از سیره ی تربیتی پیامبر اعظم علیه السلام صحبت به میان می آید، منظور مجموعه اصول و قواعد و سبک های تربیتی منتسب به حضرت است. از آنجا که گفتار آدمی نیز در مقوله ی رفتار قابل بررسی است، سیره را مجموعه اقوال و افعال شخصیت بزرگوار نبی اکرم اسلام دانسته اند که معادل واژه ی سنت است و در عرف مورخان نیز چنین بوده است.

  • عوف عقیلی

دوستان و همسالان از عوامل مؤثر تربیت کودک هستند. برخلاف رابطه کودک با پدر و مادر، رابطه با دوستان، رابطه‌ای همراه با تساوی و برابری است و بر تفاهم متقابل استوار است. کودک و نوجوان، بسیاری از هنجارهای جامعه از جمله الگوی همکاری، دوستی و علاقه متقابل را از دوستان و همسالان یاد می‌گیرد. آنچه را که جامعه‌شناسان «اخلاق همکاری» می‌نامند، کودک در جمع دوستان و همبازی‌های خود تمرین می‌کند. برخی از جامعه‌شناسان معتقدند که تأثیر افراد هم سن‌وسال عمیق‌تر از تأثیر بزرگسالان است. چرا که فاصله سنی زیاد، درک تلقینات بزرگان را برای کودک دشوار می‌سازد و توصیه‌های آنان را برای وی یک امر تحمیلی و تلقینی می‌سازد که بدون فهم و درک باید آنها را بپذیرد. ولی چیزهایی را که از دوستان هم‌سال فرامی‌گیرد، از طریق تفهیم و تفاهم بوده و در نتیجه ریشه‌دارتر است.

  • عوف عقیلی

چگونه به حرفهای کودکمان گوش کنیم؟
مراحل زیر به شما کمک خواهند کرد تا از نظر کمی و کیفی به یک ارتباط مناسب با کودکتان دست یابید:
- به طور مرتب با آنها گفتگو کنید. هر روز وقتی را به این کار اختصاص دهید. حتی اگر این وقت فقط پنج دقیقه هنگام خوابیدن کودک باشد. مدت زمان صحبت کردن می تواند متغیر باشد اما جای آن باید در برنامه روزانه شما مشخص باشد.
- برای صحبت کردن قرار بگذارید. وقتی کودک با شما می خواهد صحبت کند یا به طور غیر شفاهی اشاره می کند که چیزی او را آزار می دهد،در اسرع وقت به طور خصوصی با او خلوت کرده و یا برای صحبت کردن با او قرار بگذارید. بخصوص برای کودکان خردسال،بهترین وقت همان موقع است. اگر مجبورید وقت گفتگو را به تأخیر بیاندازید وقت خاصی را مشخص کنید: «الان وقت مناسبی نیست،ولی امشب درست بعد از جمع کردن ضرفهای شام می تونیم توی اتاقت صحبت کنیم»بعد از تعیین قرار بد قولی نکنید.

  • عوف عقیلی

هشت نکته‌ ی کلیدی برای اینکه بتوانیم پدر و مادر خوبی باشیم
1- باید همواره و به خصوص در زمان رفتار تنبیهی، به او بفهمانید و در عمل نشان دهید که مانند همیشه دوستش دارید. ولی آن «رفتار» به‌خصوص او را دوست نداشته‌اید؛ پس اگر به دلیل رفتار ناپسندش می‌خواهید او را از تماشای تلویزیون محروم کنید، به‌طور حتم مودبانه و به آرامی بگویید:
«خیلی متاسفم که نمی‌توانم بگذارم تلویزیون ببینی»
2 - در فرصت‌های مناسب و با عطوفت به او بگویید که کدام‌یک از کارها و رفتار او را نمی‌پسندید و کدا‌م‌ها را درست و پسندیده می‌دانید؛ آن‌گاه از خودش بخواهید که بگوید درباره‌ی «تغییر رفتار ناپسندش» چه پیشنهادی دارد و چه‌طور می‌تواند این کار را عملی کند.
3- شما الگوی کاملی برای بچه‌ها هستید؛ بنابراین هر لحظه و هر زمان مواظب کارها، رفتار، گفتار و عقاید خود باشید.
فرزندان در آینده هر چه بشوند، نتیجه‌ای مستقیم از رفتار و کردار گذشته و حال خود شما خواهند بود و در این باره مسوولیت، به‌طور کامل با شماست و نه هیچ‌کس دیگر، حتی خودش.
4 - انتظار‌ها و رفتار خود را متناسب با سن بچه‌ها تنظیم و تثبیت کنید. به عنوان نمونه، از نوجوان خود باید انتظاری متفاوت از دیگر بچه‌های بزرگ‌تر یا کوچک‌تر خود داشته باشید و احترامی متناسب با سن و شان او نشان دهید؛ اگر چه این احترام باید نسبت به بچه‌های کوچکتر هم وجود داشته باشد.
5 - وقتی متوجه شدید که فرزندتان برای جلب توجه شما و دریافت «توجه منفی» کار نامناسب یا حرکت نادرستی می‌کند، در آن لحظه به هیچوجه به او توجه نکنید و بی‌اعتنا بمانید؛ اما مراقب باشید که به محض نشان دادن رفتاری مثبت، صددرصد به او محبت و توجه کنید.
6- بسیاری از پدران و مادران تصور می‌کنند که به دلیل رفتار نامناسب بچه‌هاست که کنترل خود را از دست داده و به اصطلاح از کوره در رفته‌اند؛ این تلقی اشتباهی است؛ چرا که در واقع به این دلیل عصبانی شده‌‌اید که کنترلی بر رفتار خود ندارید و سررشته‌ی عملکردتان در دست خودتان نیست.
در لحظه‌های عصبانیت، دوستانه و بدون ابراز هر گونه خشم و عصبانیت در رفتار یا چهره، بی‌درنگ محل را ترک کنید، نوشیدنی خنکی بیاشامید، نفس عمیقی بکشید و با خودتان در این باره صحبت کنید که چگونه می‌توانید ناراحتی، خشم و عصبانیت خویش را نشان ندهید.
این یک اصل کلی و دائمی است که: «اگر کنترل خود را در دست خود نداشته باشید، فرزندتان به سرعت کنترل رفتار شما را به دست خواهد گرفت و از این بازی (عصبانی کردن شما)، لذت خواهد برد.» بنابراین، مرتب سعی خواهد کرد شما را در این چاله بیندازد تا سرانجام در برابر او تسلیم شوید.
7 - تغییر رویه‌ی فرزند شما، هم‌زمان با تغییر رفتارهای شما، اما به شیوه‌هایی که در بالا گفته شد، به تدریج صورت گرفته و به طور قطع، تغییر خواهد کرد؛ اما این روند، یک شبه نیست و احتیاج به صبر، حوصله، گذر زمان و داشتن نقشه و برنامه از سوی شما دارد. جلسه‌های خانوادگی داشته باشید و با همدیگر مدام گفتگو کنید. در کلاس‌های «موثرسازی پدر و مادر» که از سوی مشاوران روان کاو تشکیل می‌شود، حضور یابید و روش‌های جدید تربیتی را بیاموزید.
نویسنده :دکتر شیرین نوروی - روانشناس بالینی
منبع : شادکامی

  • عوف عقیلی

پدران و مادران خوب!
کمی به عقب بر گردید و دوران کودکیتان را بیاد بیاورید!
یادتان هست چه خصوصیت مثبتی از طرف پدر و مادر یا اطرافیانتان در مورد شما گفته می‌شد که حالا درونی شده و در زندگی امروزتان اثر آن را مشاهده می‌کنید؟ شاید یک جمله ی ساده یک تشویق، یک‌ مچ‌گیری مثبت...
به طور حتم اثری مثبت از آن دوران در زندگی امروزتان هست . تشویقی که راهگشای شما شد، پیام مثبتی که شما را به حرکت واداشت، انگیزه‌ای که رشد را برای شما به ارمغان آورد.
بعضی از پدر و مادرها می‌گویند : " آرزو دارم برای فرزندم بهترین‌ها را فراهم کنم، آرزو دارم موفقیتش را ببینم، آرزو دارم... "
پدر و مادر محترم!
اگر از حالا کاری کنید که فرزندتان به خودش اعتقاد و ایمان پیدا کند و نکات مثبتی را در مورد خودش درونی سازد ، برای آینده‌ی فرزندتان بزرگترین سرمایه‌گذاری را کرده‌اید یعنی : بزرگترین پشتوانه برای خوشبختی و رضایت او از زندگی .
وقتی او به توانایی‌ها و نکات مثبت درونش پی ببرد و ایمان بیاورد دیگر جای نگرانی نیست . او می‌تواند به هر موقعیتی دست پیدا کند اگر شکست خورد دوباره بلند می‌شود و راه دیگری را امتحان می‌کند.
در مورد فرزندتان عبارات مثبت را بکار ببرید.
وقتی به فرزندتان یادآوری می‌کنید که او با هوش است ، او دیگر از خودش توقعی غیر از باهوش بودن ندارد . کودک شما در سنی است که بیشترین اعتماد را به پدر و مادر دارد و هر خصوصیتی که پدر و مادر به او نسبت دهند را با تمام وجود می‌پذیرد و درونی می‌کند.
کودکان هوشمندند و درک می‌کنند . چه بهتر که شما پدر و مادر خوب از همان ابتدا روحیه ی مثبت را به فرزندتان القاء کنید . مسلم بدانید این امر در روحیه خودتان هم تاثیر عمیقی بر جا می‌گذارد. وقتی تمام تلاشتان را بکنید تا در هر حرکت فرزندتان جنبه مثبت آن را ببیند و به او یادآوری کنید ذهنتان هم عادت کرده تا مثبت‌نگر باشد .
یک نکته را دقت کنید:
حواستان باشد، به فرزندتان اعتماد به نفس کاذب ندهید که اگر بعدها وارد جامعه شد سرخورده شود.فقط استعدادهای مثبتش را کشف کنید و پرورش دهید.
برای مثال اگر فرزندتان از موسیقی هیچ نمی‌داند به او نگویید که تو بهترین موسیقی‌‌دان هستی! اول اجازه دهید او آموزش موسیقی ببیند بعد او را تشویق کنید و توانایی‌هایش را به رخش بکشید.
باز هم تاکید می‌کنیم نقش شما به عنوان اولین مربی بسیار مهم است همیشه تشویق در هر سنی اثر مثبت از خود برجا می‌گذارد.
به این مثال توجه کنید:
از دوران کودکی خصوصیات مثبت به کودک یاد آوری شده پس یک زمینه ی ذهنی عمیق دارد در سن 14 سالگی معلمی به او می‌گوید:
«اطمینان دارم تو موفق هستی و دنیای بزرگی در انتظار توست» ناگهان چه می‌شود؟ با توجه به اینکه از کودکی در ذهنش گنجانده شده بود که می‌تواند موفق باشد و استعداد‌هایش را به کار گیرد وقتی این حرف را از زبان معلم خود نیز می‌شنود این باور را عمیق‌تر به درون می‌برد. و تبدیل به فردی می‌گردد با اطمینان از موفقیت. هر تشویق و هر موج مثبتی که به سمت کودکان هدایت می‌کنیم در درازمدت حاصل این موج‌ها اقیانوسی عظیم از توانایی‌های آنها خواهد شد.

منبع : ماهنامه ی تخصصی کودک - با تلخیص

  • عوف عقیلی