چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

لجبازی تا تباهی

يكشنبه, ۱۳ مرداد ۱۴۰۴، ۱۲:۴۴ ب.ظ

لجبازی تا تباهی  
   روایت سقوطی که از یک تصمیم احساسی آغاز شد

این داستان، خیال نیست. نه زاده‌ی تخیل نویسنده است و نه بازی با واژه‌ها برای سرگرمی. این روایت، تکه‌ای از زندگی واقعی مردی‌ست که با یک تصمیم احساسی، مسیر سرنوشتش را تغییر داد،تصمیمی که از دل لجبازی برخاست و به بن‌بستی از فریب، خشونت، و پشیمانی رسید.

مهرداد، مردی با گذشته‌ای پر از سکوت و غرور، در لحظه‌ای از خشم و لجاجت، حدیث را به زندگی‌اش آورد. زنی با لبخندی فریبنده و داستان‌هایی که بعدها معلوم شد ساخته‌ی ذهنی بی‌پرواست. دروغ‌هایی درباره سن، ازدواج قبلی، و حتی شخصیت واقعی‌اش، مهرداد را به مرور از درون فرسودند.

و وقتی اختلافات آغاز شد، دیگر راهی برای بازگشت نبود. حدیث، با زبانی تلخ و رفتاری مخرب، خانه را به میدان جنگ تبدیل کرد. بارداری‌اش هم نتوانست آرامش بیاورد؛ بلکه مهرداد را در دامی عمیق‌تر فرو برد.دامی که نه فقط زندگی‌اش، بلکه باورهایش را نیز به چالش کشید.

این داستان، روایت مردی‌ست که خواست از دل شکست، پیروزی بسازد؛ اما حقیقت، چهره‌ای دیگر داشت. و حالا، این روایت نه برای قضاوت، بلکه برای تأمل نوشته شده است،تا شاید کسی، جایی، پیش از تصمیمی احساسی، لحظه‌ای بیشتر بیندیشد.

✍ادامه دارد

نویسنده مهدوی نژاد

  • عوف عقیلی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی