چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

انتخاب: فهرستی برای انتخاب همسر

راه کارهایی برای انتخاب بهتر همسر
همان گونه که می‌دانیم، ازدواج امری مقدس است که باید با آگاهی کامل طرفین صورت بگیرد تا زوجین بتوانند در کنار هم، زندگی موفقی داشته باشند. به همین منظور، در زیر برخی از راه کارهای لازم برای انتخاب همسر مناسب، آورده شده است.
تهیه‌ فهرست تفاهم
اگر فهرستی در باره‌ ویژگی‌های همسر دلخواه خود بنویسید و در دسترس‌تان قرار دهید، هدفمند خواهید بود و چنانچه طبیعت بخواهد کنترل فکر و احساس شما را به دست بگیرد و در برابر واقعیت، نابینایتان کند، با آن مقابله خواهید کرد. در این صورت، شانس شما برای یافتن شریکی مطلوب و مناسب که با او بتوانید چراغ زندگی خود را روشن کنید و تا ابد غرق در شادی و سعادت شوید، افزایش می‌یابد.
هر چه این فهرست را عینی‌تر، دقیق‌تر و مشخص‌تر تهیه کنید، در تعیین اینکه آیا در رابطه‌ صحیحی هستید یا خیر، مفیدتر و موثرتر خواهد بود.
بنابراین، مهم است از کسی که می‌خواهید به عنوان همسر انتخاب کنید، تصوری داشته باشید. در این زمینه با توجه به ویژگی‌های مورد نظرتان، می‌توانید هر کدام را که می‌خواهید، انتخاب کنید و یا کیفیت‌های دیگری را به این مجموعه اضافه نمایید. آن گاه آنها را با توجه به آنچه برای شما مهم است، اولویت‌بندی کنید، به‌طوری که بدانید کدامیک برای شما اهمیت بیشتری دارد. در پایان، باید بتوانید تصویر ایده‌آلی از کسی که می خواهید بقیه‌ زندگی خود را با او بگذرانید، داشته باشید.
برای شروع، کاغذی بردارید و ویژگی‌های همسر ایده‌آل خود را یادداشت کنید برای این منظور، کافی است تمام فضایل، ارزش‌ها، خصلت‌ها و ویژگی‌های شخصیتی همسر مورد نظر خود را قید کنید. سعی کنید این فهرست تا حد ممکن، دقیق و جامع باشد.
هر چه این فهرست را عینی‌تر، دقیق‌تر و مشخص‌تر تهیه کنید، در تعیین اینکه آیا در رابطه‌ صحیحی هستید یا خیر، مفیدتر و موثرتر خواهد بود. از طرفی، هرچه از همسر ایده‌آل خود تصویر روشن‌تری داشته باشید، در یافتن همسر موردعلاقه‌تان، موفق‌تر می‌شوید.
با تهیه‌ «فهرست تفاهم»، چیزهای زیادی راجع به خودتان خواهید آموخت. بعد از آنکه آن را نوشتید، دوباره آن را بخوانید و سوال‌های زیر را از خود بپرسید:
- چه تعداد از این ویژگی‌ها را دارا هستم؟
- چه تعداد از این ویژگی‌ها را آرزو دارم که داشته باشم؟
ممکن است تعجب کنید که فهرست تفاهم شما، نه تنها همسر ایده‌آل‌تان را توصیف می‌کند، بلکه تصویر آرمانی شما از خودتان یا به عبارتی، خود ایده‌آلی شما را نیز به تصویر می‌کشد.
لزوم گفتمان
شما با استفاده از گفت‌وگو می‌توانید از روحیات و شخصیت همسر آینده‌تان، شناخت بهتری کسب نمایید. در این گونه گفت‌وگوها هر یک از هر طرف، صادقانه به معرفی خود و بیان ویژگی‌های اصلی خویش می‌پردازد و خواسته‌هایش را از طرف مقابل و زندگی مشترک با او بیان می کند. همچنین روشی که شخص می‌خواهد در زندگی مشترک در پیش گیرد و شرایط موجود او، از مسائلی است که در این گونه گفت و گوها، مطرح می‌شود.
در این گونه گفت و گو‌ها به عنوان نمونه، می‌توان درباره‌ محورهای زیر به تبادل نظر پرداخت:
- مدیریت خانواده و نقش زن و مرد
- شرایط مادی زندگی
- روش‌های حل اختلاف و تبادل‌نظر در زندگی مشترک
- رفت و آمدهای و معاشرت‌ها
- و مسائل دیگر که مورد علاقه و شاید تاکید هر یک از دو طرف است
اگر هر یک از دو طرف، شرط‌ هایی درباره‌ی زندگی مشترک دارد، باید به روشنی مطرح سازد. هم‌چنین وجود هر گونه عیب یا معلولیت جسمانی و ابتلا به هر گونه بیماری جسمانی یا روانی مهم، یا طرف مقابل، در میان گذاشته شود. البته ذکر عیب‌های جزئی که اغلب اهمیت چندانی در روابط زناشویی ندارد، ضروری نیست. اگر پس از این گفت‌و گوها و تعیین شرط‌ ها، دو طرف به توافق برسند، در آینده با مشکلات کمتری روبه رو می‌شوند.
فهرست تفاهم شما، نه تنها همسر ایده‌آل‌تان را توصیف می‌کند، بلکه تصویر آرمانی شما از خودتان یا به عبارتی، خود ایده‌آلی شما را نیز به تصویر می‌کشد.
نقش و اهمیت مشاوره
از آن جایی که پیوند زناشویی، پیوندی آسمانی است، باید پیش از انجام آن، تمامی زوایا و جوانب آن را در نظر گرفت که تا حد امکان، این پیوند، پیوندی صحیح و سالم باشد و از هر گونه آسیبی مصون بماند تا به این ترتیب، پایه‌های کانون خانواده که مهم‌ترین و اساسی‌ترین واحد اجتماع است، تقویت شود و همچنان سالم و مستحکم باقی بماند.
پیوند زناشویی را از جهاتی می‌توان مشابه پیوند بین دو گیاه دانست. هر باغبانی به خوبی می‌داند که هر گیاهی را نمی‌توان به هر گیاهی پیوند زد. هدف از پیوند گیاهان، رسیدن به میوه‌‌ بهتر و بیشتر در ریشه‌ای محکم ‌تر است. پس دو گیاهی به یکدیگر پیوند زده می‌شوند که ضمن داشتن تشابه ساختمانی، خصوصیات ویژه‌ای نیز داشته باشند، برای نمونه یکی میوه‌ بهتری بدهد و دیگری از ریشه، تنه و شاخ و برگ بیشتری برخوردار باشد تا با انجام عمل پیوند، درخت تنومندتر و پربارتر حاصل شود.
«زناشویی در حقیقت پیوندی است که از درختی به درخت دیگر می‌زنند، اگر خوب گرفت، هر دو بارور می‌شوند و اگر بد شد، هر دو خشک می‌شوند.»
در انتخاب همسر، بایستی هدف، انتخاب یک «همسر» به تمام معنی کلمه باشد یعنی انتخاب یک همراه، همدم، همدل، هم‌قدم، هم‌فکر و هم‌دوش که بتواند مسیر رشد و تعالی را در کنار و هم‌ گام و همراه با همسرش بپیماید. آنان باید به تنهایی نیز این توانایی را داشته باشند که در غیاب دیگری، کانون خانواده را گرم و روشن نگه داشته و از آن پاسداری نمایند. ضمن آنکه باید بتوانند در آینده، نقش پدر و یا مادری لایق و مهربان را نیز ایفا نمایند.
پس بایستی قبل از انجام هر گونه اقدامی در مورد ازدواج، تمامی جوانب و پیامدهای این پیوند در نظر گرفته شود و از سهل‌انگاری خودداری شود. در ضمن، باید دانست که در جامعه‌ ما وقتی دو نفر با یکدیگر پیوند برقرار می‌کنند، تنها آنان نیستند که با یکدیگر پیوند برقرار می‌کنند! بنابراین نباید طرفین به صرف اینکه یکدیگر را دوست دارند، چشمشان را به روی ناهماهنگی‌ها و مشکل‌ها و کاستی‌های دو خانواده ببندند زیرا خواه ناخواه دود آن، دیر یا زود، به چشم هر دوی آنان و خانواده‌های‌شان خواهد رفت که آنگاه دیگر خیلی دیر خواهد بود.
زناشویی در حقیقت پیوندی است که از درختی به درخت دیگر می‌زنند، اگر خوب گرفت، هر دو بارور می‌شوند و اگر بد شد، هر دو خشک می‌شوند
جهت پیش‌گیری از این گونه مشکل‌ها و مشخص نمودن میزان هماهنگی و نزدیکی بین دو زوج و میزان موفقیت پیوند ازدواج آنان، مراجعه به یک مشاور با تجربه در امر مشاوره‌ ازدواج، می‌تواند جلوی بسیاری از این مشکلات را بگیرد. با مشاوره، میزان هماهنگی دیدگاه‌های دو طرف (در زمینه‌های زیستی، روانی، اجتماعی، شخصیتی، رفتاری، فرهنگی، اقتصادی، اعتقادی، جغرافیایی، خانوادگی، فردی و...) روشن شده و با دیدی باز و با علم و اطلاع کافی از تمام جوانب موضوع، پیوند زناشویی خود را منعقد می‌نمایند. به این ترتیب، از بسیاری مشکل‌ها و عواقب جبران ناپذیری که در اثر عدم رعایت این نکته‌ها، گریبان گیرشان خواهد شد، مصون خواهند ماند.
شادکامی و موفقیت- حمیدرضا غلامرضایی، زهره اسماعیل بیگی

  • عوف عقیلی

ایده آل گرایی درانتخاب ممنوع!
 
ازدواج، هسته اوّل ایجاد خانواده و خانواده نیز سنگ بنای جامعه انسانی است. لذا نوع پایه‏گذاری، و میزان توجّه و تدبیر در این امر مهم، در پیشرفت و توسعه و نیز انحطاط و سقوط جامعه، تأثیر مستقیم دارد.
ازدواج، عاملی برای رفاه، سکون و گسترش مدنیّت بشری است. راهی مهم برای آسایش جامعه و رفاه بشریت است. بنا بر این، ازدواج آثار و نتایج بسیار سازنده‏ای برای افراد و به تبع آن، برای جامعه دارد که در این جا به برخی از آنها اشاره می‏کنیم:1 . ارضای نیازها و گرایش‏های غریزی، 2 . بقای نسل بشر، 3 . ایجاد آرامش و اطمینان روحی و روانی و نجات از تنهایی،4 . ریشه‏کن شدن بسیاری از انحرافات و فسادها، 5 . حفظ و تقویت ایمان و معنویت در افراد (تکمیل شدن دین) 6 . تکامل روحی، فکری و جسمی افراد، 7 . توسعه و رشد ارزش‏های اخلاقی (اعم از فردی و اجتماعی) و... .
«بهترینْ ازدواج، آسان‏ترینِ آن است»(2)
ازدواج در دنیای امروز
در دنیای امروز که با مظاهر فریبنده خود، الگوهای بسیار نامناسبی را برای زندگی افراد معرفی می‏کند، بسیاری از جوانانی که اطلاعات کمی از ازدواج و مسائل مربوط به تشکیل خانواده دارند، گرفتار انتخاب‏های نسنجیده و در نتیجه، شکست‏های جبران‏ناپذیری در زندگی خویش می‏شوند. جوانان ما باید همیشه این نکته مهم را در نظر بگیرند که انتخاب همسر بدون بررسی، دقت و اندیشه، همانند خریدن یک عینک بدون معاینه، آزمایش و سنجش، برای چشم است ؛ چرا که همان‏گونه که عینک خریداری شده، احتمال دارد که به چشم‏های ما نخورد و حتی زیان و ضررهایی نیز برای چشممان داشته باشد، همسری هم که بدون دقت و بررسی لازم انتخاب شده باشد، همین وضع را داراست.
سختگیری و دقت تا چه اندازه؟!
سختگیری در انتخاب همسر تا آن‏جا که انسان را از سهولت و سهل‏انگاری در انتخاب، باز دارد و او را به دقت لازم و مفید در این امر وادارد، بسیار به‏جا و سازنده است ؛ اسلام، درباره بسیاری از مسائل پیرامون ازدواج مثل: مهریه، جهیزیه، ثروت، تشریفات، آداب و رسوم و... به آسان‏گیری و سادگی و عدم سختگیری توصیه می‏نماید. همچنان که در روایات آمده است: «بهترین همسران، کسانی‏اند که مهریه‏شان کمتر باشد»(1) و... اما هنگامی که سخن، در باب «انتخاب همسر» است، شخص را بر حذر می‏دارد و از او می‏خواهد که معیار و ملاک‏هایی را لحاظ کند و دقت و سختگیری لازم را برای رعایت شدن ملاک‏های واقعی در انتخاب همسر، داشته باشد، «بنگر چه گردنبندی برگردنت می‏اندازی!»(3) و نیز سفارش شده که: «از ازدواج با احمق بپرهیزید»(4) و ده‏ها مورد دیگر که معیار و ملاک‏های اسلامی را برای یک انتخاب موفق در گزینش همسر برای انسان، مشخص می‏کند. ولیکن سختگیری‏های بی‏مورد که بعضی اوقات فرد را پس از مدتی از ازدواج، بیزار می‏کند و یا موجب تأخیر در ازدواج برای چند سال می‏شود، و همچنین سختگیری‏هایی که ناشی از یک دسته تفکرات ایده آل (آرمانی) و دور از واقعیت (خیالی) باشد، بسیار ناشایست است که انسان باید از آن دوری گزیند.
درمان سختگیری‏های افراطی در انتخاب همسر
اگر انسان در مسئله انتخاب همسر، معیار و ملاک صحیح داشته باشد، هیچ وقت دچار سرگردانی و اشتباه نمی‏شود ؛ باید بدانیم آن دقتی که در مورد انتخاب همسر، مطرح می‏شود، غیر از سختگیری‏های بی‏مورد و افراطی است ؛ چرا که هیچ وقت، همسرِ کاملِ بدون هیچ عیب و نقص و از هر جهت مطابق با میل انسان، یافت نشده و نمی‏شود. آیا خود شما از هر جهت، بی‏عیب و نقص هستید بنا بر این در انتخاب همسر نباید خیلی آرمانگرایانه فکر کنیم ؛ هماهنگی و همفکری صد در صد با همسر آینده‏مان، امکان‏پذیر نیست و همیشه تعدادی ناهماهنگی و فاصله باقی خواهند ماند که ما باید این فاصله‏ها و ناهماهنگی‏ها را به حداقل برسانیم تا باقی آنها هم به وسیله تفاهم، گذشت، محبّت و بزرگواری، پس از ازدواج، برطرف شوند.
یکی از پیامدهای مهم سختگیری افراطی
یکی از پیامدهای مهمِ سختگیری افراطی در زمینه انتخاب همسر، تأخیر افتادن در کار ازدواج و گاهی هم منصرف شدن شخص از ازدواج و تشکیل خانواده است.این پیامد، به خودی خود، آثار بسیار منفی‏ای بر زندگی اشخاص دارد که از آن‏جمله است: 1 . ایجاد ناراحتی‏های عصبی و روانی در فرد، 2 . بروز انحرافات جنسی و فساد اخلاقی، 3 . عدم بهره‏وری از دوران شیرین و بانشاط جوانی، 4 . تزلزل پایه‏های اعتقادی و ارزش‏های دینی در فرد، 5 . عدم آرامش روحی و روانی و از دست دادن قدرت تصمیم‏گیری 6 . فاصله گرفتن از موفقیت و سعادت در زندگی و عدم بروز استعدادها.
بنا بر این، با تقویت روحیه تصمیم‏گیری، پرهیز از تفکّرات آرمان گرایانه (ایده‏آل) و آشنایی با معیارها و ملاک‏های واقعی انتخاب همسر، جلوی این‏گونه سختگیری‏های بی‏مورد و افراطی را بگیرید
.«از ازدواج با زن زیبایی که اصالت خانوادگی ندارد، دوری کنید»(5)
معیارهای انتخاب همسر
اگر افراد بدانند که مشخصات لازم برای انتخاب شریک زندگی چیست، هرگز در انتخابشان دچار سرگردانی و سختگیریِ بی‏فایده نخواهند شد، پس در این جا شایسته است که به ذکر برخی از معیارهای انتخاب همسر بپردازیم و به دلیل محدودیت این نوشتار، از توضیح و تفسیر آنها صرف‏نظر می‏نماییم:
1 . ایمان و پایبندی به دین، 2 . اخلاق پسندیده انسانی، 3 . شرافت خانوادگی، 4 . سلامت جسمی و روحی، 5 . برخورداری از دانش لازم برای زندگی، 6 . زیبایی متناسب با همسر، 7 . کُفْوِ یکدیگر بودن (همتایی) که البته این مورد در برگیرنده بسیاری از شرایط و ملاک‏های مهم است. همتایی را می‏توان در موارد زیر بیان کرد: همتایی دینی و ایمانی، همتایی فرهنگی و فکری، همتایی اخلاقی، همتایی سنّی، همتایی خانوادگی، همتایی اجتماعی و سیاسی، همتایی روحی و روانی، همتایی علمی و عقلی، و... .
پی نوشت:
1 . الکافی، ج 5، ص 324.
2 . کنز العمال، ج 16، ص 296.
3 . معانی‏الأخبار، ص 144.
4 . بحارالأنوار، ج 103، ص 237.
5 . همان، ص 232.
منبع: سایت حوزه

  • عوف عقیلی

اصولی انتخاب کن !

راه کارهایی برای انتخاب بهتر همسر
همان گونه که می‌دانیم، ازدواج امری مقدس است که باید با آگاهی کامل طرفین صورت بگیرد تا زوجین بتوانند در کنار هم، زندگی موفقی داشته باشند. به همین منظور، در زیر برخی از راه کارهای لازم برای انتخاب همسر مناسب، آورده شده است.
1) تهیه‌ی فهرست تفاهم
اگر فهرستی در پاره‌ی ویژگی‌های همسر دلخواه خود بنویسید و در دسترس‌تان قرار دهید ، هدفمند خواهید بود و چنانچه طبیعت بخواهد کنترل فکر و احساس شما را به دست بگیرد و در برابر واقعیت، نابینای‌تان کند ، با آن مقابله خواهید کرد. در این صورت، شانس شما برای یافتن شریکی مطلوب و مناسب که با او بتوانید چراغ زندگی خود را روشن کنید ، افزایش می‌یابد.
بنابراین، مهم است از کسی که می‌خواهید به عنوان همسر انتخاب کنید ، تصوری داشته باشید در این زمینه با توجه به ویژگی‌های مورد نظرتان، می‌توانید هر کدام را که می‌خواهید ، انتخاب کنید و یا کیفیت‌های دیگری را به این مجموعه اضافه نمایید. آن گاه آنها را با توجه به آنچه برای شما مهم است، اولویت‌بندی کنید ، به‌طوری که بدانید کدامیک برای شما اهمیت بیشتری دارد. در پایان، باید بتوانید تصویر ایده‌آلی از کسی که می خواهید بقیه‌ی زندگی خود را با او بگذرانید، داشته باشید.
برای شروع ، کاغذی بردارید و ویژگی‌های همسر ایده‌آل خود را یادداشت کنید برای این منظور، کافی است تمام فضایل، ارزش‌ها، خصلت‌ها و ویژگی‌های شخصیتی همسر مورد نظر خود را قید کنید. سعی کنید. سعی کنید این فهرست تا حد ممکن، دقیق و جامع باشد.
2- لزوم گفتمان
شما با استفاده از گفت‌وگو می‌توانید از روحیات و شخصیت همسر آینده‌تان، شناخت بهتری کسب نمایید. برخی افراد، نسبت به بعضی از شخصیت‌ها، حساسیت ویژه‌ای دارند و نمی‌توانند با دارندگان این‌گونه شخصیت‌ها، زندگی مشترک داشته باشند ، برای نمونه ، افراد خونسرد و آرام، افراد درونگرا و گوشه‌گیر را نمی‌پسندند و افراد خونگرم، پرتحرک و برون‌گرا را برای همسری ترجیح می‌دهند. بعضی افراد ممکن است کسانی را که احساسات تندی دارند و به شدت عاطفی هستند ، مناسب حال خود تشخیص ندهند و تیپ «منطقی» و «عقلانی» را بپسندند و بر عکس. در هر حال، کسی که در مقام انتخاب است، باید ببیند آیا با چنین فردی می‌تواند زندگی کند یا نه؟ در این گونه گفت‌وگوها هر یک از هر طرف، صادقانه به معرفی خود و بیان ویژگی‌های اصلی خویش می‌پردازد و خواسته‌هایش را از طرف مقابل و زندگی مشترک با او بیان می کند. هم‌چنین روشی که شخص می‌خواهد در زندگی مشترک در پیش گیرد و شرایط موجود او، از مسائلی است که در این گونه گفت و گوها، مطرح می‌شود.
در این گونه گفت و گو‌ها به عنوان نمونه ، می‌توان درباره‌ی محورهای زیر به تبادل نظر پرداخت:
- مدیریت خانواده و نقش زن و مرد
- شرایط مادی زندگی
- روش‌های حل اختلاف و تبادل‌نظر در زندگی مشترک
- رفت و آمدها و معاشرت‌ها
- و مسائل دیگر که مورد علاقه و شاید تاکید هر یک از دو طرف است.
اگر هر یک از دو طرف، شرط‌هایی درباره‌ی زندگی مشترک دارد ، باید به روشنی مطرح سازد. هم‌چنین وجود هر گونه عیب یا معلولیت جسمانی و ابتلا به هر گونه بیماری جسمانی یا روانی مهم، یا طرف مقابل، در میان گذاشته شود.
البته ذکر عیب‌های جزئی که اغلب اهمیت چندانی در روابط زناشویی ندارد، ضروری نیست. اگر پس از این گفت‌و گوها و تعیین شرط‌ها، دو طرف به توافق برسند، در آینده با مشکلات کمتری روبه رو می‌شوند.
3- نقش و اهمیت مشاوره
از آن جایی که پیوند زناشویی، پیوندی آسمانی است، باید پیش از انجام آن، تمامی زوایا و جوانب آن را در نظر گرفت که تا حد امکان، این پیوند، پیوندی صحیح و سالم باشد و از هر گونه آسیبی مصون بماند تا به این ترتیب، پایه‌های کانون خانواده که مهم‌ترین و اساسی‌ترین واحد اجتماع است، تقویت شود و همچنان سالم و مستحکم باقی بماند.
پیوند زناشویی را از جهاتی می‌توان مشابه پیوند بین دو گیاه دانست. هر باغبانی به خوبی می‌داند که هر گیاهی را نمی‌توان به هر گیاهی پیوند زد. هدف از پیوند گیاهان، رسیدن به میوه‌‌ی بهتر و بیشتر در ریشه‌ای محکم‌تر است. پس دو گیاهی به یکدیگر پیوند زده می‌شوند که ضمن داشتن تشابه ساختمانی، خصوصیات ویژه‌ای نیز داشته باشند، برای نمونه یکی میوه‌ی بهتری بدهد و دیگری از ریشه، تنه و شاخ و برگ بیشتری برخوردار باشد تا با انجام عمل پیوند، درخت تنومندتر و پربارتر حاصل شود.
«زناشویی در حقیقت پیوندی است که از درختی به درخت دیگر می‌زنند ، اگر خوب گرفت، هر دو بارور می‌شوند و اگر بد شد ، هر دو خشک می‌شوند.»
در انتخاب همسر، بایستی هدف، انتخاب یک «همسر» به تمام معنی کلمه باشد یعنی انتخاب یک همراه، همدم، همدل، هم‌قدم، هم‌فکر و هم‌دوش که بتواند مسیر رشد و تعالی را در کنار و هم‌گام و همراه با همسرش بپیماید. آنان باید به تنهای ینیز این توانایی را داشته باشند که در غیاب دیگری، کانون خانواده را گرم و روشن نگه داشته و از آن پاسداری نمایند. ضمن آنکه باید بتوانند در آینده، نقش پدر و یا مادری لایق و مهربان را نیز ایفا نمایند.
البته لازم به تذکر است که وقتی دو نفر از دو کانون جداگانه با یکدیگر پیوند برقرار می‌کنند و کانون جدیدی را تشکیل می‌دهند ، نباید یکباره کانون‌های قبلی خود را رها نموده و یا همچنان به‌طور کامل، به کانون‌های خانوادگی قبلی خود، وابستگی داشته باشند ، بلکه بایستی ضمن پایه‌ریزی تدریجی کانونی مستقل، ارج و قرب و حرمت کانون‌های خانوادگی قبلی خود را نیز هم‌چنان حفظ کنند اغلب کسانی می‌توانند کانون‌های خانوادگی خوبی تشکیل دهند که خودشان در کانون‌های خانوادگی خوبی تربیت شده باشند.
جهت پیش‌گیری از این گونه مشکل‌ها و مشخص نمودن میزان هماهنگی و نزدیکی بین دو زوج و میزان موفقیت پیوند ازدواج آنان، مراجعه به یک مشاور با تجربه در امر مشاوره‌ی ازدواج، می‌تواند جلوی بسیاری از این مشکلات را بگیرد. با مشاوره، میزان هماهنگی دیدگاه‌های دو طرف (در زمینه‌های زیستی، روانی، اجتماعی، شخصیتی، رفتاری، فرهنگی، اقتصادی، اعتقادی، جغرافیایی، خانوادگی، فردی و...) روشن شده و با دیدی باز و با علم و اطلاع کافی از تمام جوانب موضوع، پیوند زناشویی خود را منعقد می‌نمایند. به این ترتیب، از بسیاری مشکل‌ها و عواقب جبران ناپذیری که در اثر عدم رعایت این نکته‌ها، گریبان گیرشان خواهد شد، مصون خواهند ماند.
منبع: مجله شادکامی و موفقیت

  • عوف عقیلی


بیراهه ها در انتخاب همسر
خیلی از ما قبل از ازدواج بادیدن نشانه هایی به راحتی چشم خود را بر واقعیت می‌‌بندیم و با خود یک جمله معروف را تکرار می‌‌کنیم. “بعد ازدواج درست خواهد شد!” منکر این نیستم اما گاهی برخی ناهنجاری ها بعد از ازدواج آسیب‌رسان‌تر و مخرب‌تر هم می‌‌شود. به همین دلیل به شما می‌‌گوییم که با چه کسانی ازدواج نکنید!!
آدم‌های خودخواه!
اینها به شدت کنترل کننده‌ا‌ند. اصرار دارند همه تصمیم‌ها را خودشان بگیرند و برای همه تکلیف معین کنند. اغلب بی‌‌صبر و عجول‌اند و احساسات خود را بروز نمی‌‌دهند. حسودند و حس مالکیت زیادی دارند. اصرار دارند که خودشان از عهده هر کاری برمی‌آیند.
بچه‌هایی با هیکل بزرگ!
آیا کسانی را دیده‌اید که حساب کارهایشان را ندارند، وسائلشان راگم می‌‌کنند، به همه مقروض‌اند و خلاصه دوست دارد کسی را پیدا کنند تا به او تکیه کنند؟ همسر این افراد نقش پدر یا مادر را برای آنها بازی کنند و آنها، همچنان یک کودک وابسته باقی بمانند!
اینها یک پوستین کلفت بر تن دارند!
این افراد از نظر عاطفی بیش از حد بسته و بی اعتمادند و با کسی ارتباط برقرار نمی کنند. اینها نمی‌‌توانند و نمی‌‌خواهند احساسات و عواطف خود را نشان دهند در نتیجه روابط آنها با همسرشان به صورت یک قرارداد زندگی مشترک است نه یک رابطه عمیق و صمیمانه!
 
طلبکارهای مظلوم‌نما!
اینها همان‌هایی هستند که همیشه از رنج و دردلذت می‌ برند و مستقیما از دست کسی عصبانی نمی‌‌شود، در عوض مدام گله و شکایت می‌‌کنند. همیشه دیگران را مسئول بدبختی‌های خود می‌‌دانند و به خوشحالی و خوشبختی دیگران حسادت می‌‌کنند.
مین‌های خطرناک!
در واقع این افراد در مقابل هر چیزی که مطابق میلشان نباشد از کوره در می‌‌روند. به شدت کم ‌حوصله‌اند و اطرافیانشان را تحقیر می کنند. اینها در عرض چند ثانیه از حالت گرم و صمیمی به حالت خشمگین و عصبانی تغییر وضعیت می دهند.
زخمی‌ها
افرادی که به هر دلیل از فرد مورد علاقه خود جدا شده‌اند ولی هنوز زخم‌شان التیام نیافته ، مناسب ازدواج نیستند.
بعضی از اینها هنوز خشم و انزجار فوق‌العاده‌ای از فرد قبلی دارند و بعضی هم در مقابل فرد قبلی احساس گناه میکنند و خود را مسئول میدانند. در این مواقع، بهتر است به او وقت دهیم تا خود را التیام بخشد .
برده‌ها!
ارباب این‌ها، مواد مخدر است ! در این حالت در یک مثلث عشقی قرار می‌گیرد: شما، او و ماده‌ای که برده‌ی آن است! وقت، توجه و روح او را از شما منحرف می‌کند وبه خود اختصاص می‌دهد. به خودتان دروغ نگویید و با آتش، ‌بازی نکنید چون به احتمال قوی خواهید سوخت.
استعداد برای استرس!
آیا شما ازلحاظ ویژگی‌های فردی، مستعد استرس هستید؟
بعضی از ما در مقابل سختی‌ها از خود مقاومت بیش‌تری نشان می‌دهیم و برخی دیگر شکننده‌تریم و برخوردهای سفت و سخت‌تری داریم. در کل شکل گیری تیپ های شخصیتی با شیوه های تربیتی والدین در ارتباط است، که ما در این مبحث دو دسته از این افراد را توضیح می دهیم.
نردبان‌های منظم!: از این اسم، تعجب نکنید. اینها همان تیپ‌های کمال‌گرا هستند که به نظم و ترتیب زیاده از حد بها میدهند، از نظر اینها جزئیات بسیار بااهمیت بوده وتا زمانی آرامش دارند که همهی کارهای ثابت و قابل پیشبینی باشند.
بلند‌پروازان ناآرام!: افراد این گروه که همان تیپ جاه ‌طلب‌اند، خشن و پرخاشگرند و تمام انرژی خود را صرف انجام کارشان می‌کنند و اغلب برای تفریح و سرگرمی، زمان ندارند. آنها نمی‌توانند مسوولیت‌ها را به دیگران محول کنند زیرا از خود و دیگران بسیار انتقاد می‌کنند .
منبع: مجله خانواده- باتغییرو تلخیص

  • عوف عقیلی

اول انتخاب بعد خواستگاری!

از بله گفتن خاله خانباجی تا ازدواج اینترنتی!
عمه‌جان با این که عاشق شوهرش بود، اما همیشه می‌گفت که «بله» سر عقد را نگفته است و هنوز هم نمی‌دانست که کدام یک از خاله خانباجی‌ها از پشت سر او «بله» عروس خانم را با کلی آب و تاب به زبان آورده و قال قضیه را کنده است!
عمه‌جان همیشه عاشق شوهرش بود؛ گر چه بله را خودش نداده بود؛ اما انگار سال‌ها کنار هم زندگی کردن و همراهی و همدلی آنها در طول سالیان سال، کار خودش را کرده بود و آن عروس فراری از داماد، حالا دیگر با همسرش زندگی خوبی داشت! این را نه در حرف، که می‌شد از مرام و رفتار هر دو فهمید!
داستان زندگی عمه‌جان، قصه تکراری روزهای دور است؛ قصه‌ای که این روزها به ندرت اتفاق می‌افتد! آن وقت‌ها دیگران می‌بریدند و می‌دوختند و تن عروس و داماد، لباس عروسی و دامادی می‌کردند؛ بدون آن که از هیچ یکی از آن دو نظری خواسته شود. دختر و پسرهای آن دوره هم اهل نظر دادن و سبک و سنگین کردن طرفین نبودند و این بود که زندگی‌ها زود سر و سامان می‌گرفت و حتی کسی مثل عمه جان هم که جرأت ابراز مخالفت داشت، مجبور بود با شخصی زیر یک سقف برود که نه او را می‌شناخت و نه می‌خواست!
بعدها کم کم که نسل دیگری پا گرفت و خواستگاری با حضور داماد رسم شد اما دل لرزان و چشمان نگران و شرمگین داماد، مانع می‌شد صورت عروس خانم را جز به یک نظر ببیند. گرچه باز هم انتخاب همان بود که بزرگ‌ترها کرده بودند و تصمیم هم همان!
نسل بعدی، اما چشم و گوش بازتر بود . او خودش انتخاب می‌کرد یا بر سر انتخاب دیگران، اما و اگر می‌آورد؛ سبک و سنگین می‌کرد؛ در جلسه خواستگاری، با همسر آینده‌اش گفت و شنود می‌کرد؛ چشم می‌چرخاند و لفاظی می‌کرد و از خواسته‌ها و توقعات کم و زیادش می‌گفت و بعد از این همه، بالاخره یا انتخاب می‌کرد و عروسی سر می‌گرفت یا نه! پدر و مادر هم انگار پذیرفته بودند که نباید زیاد در تصمیم‌گیری بچه‌ها دخالت کنند و همین که بالای سرشان بودند و ازشان کسب اجازه می‌شد، راضی بودند.
همزمان با این نسل، کم کم نسل بعدی که اتفاقاً زودتر از قبلی‌ها به فکر انتخاب شریک زندگی افتاده بود، وارد گود شد و شکل آشنایی‌ها هم تغییر کرد.
قرارهای سرکوچه، گفت‌وگوهای تلفنی و ملاقات‌های طولانی در کافی‌شاپ‌ها و پارک‌ها، جای خواستگاری‌های معمول را گرفت. گرچه این روابط نیز «اگر» به ازدواج منجر می‌شد، پله آخرش باز هم خواستگاری بود و به اصطلاح، احترام به حرف‌ها و سنت‌ها؛ اما گام جدیدی در عرصه آشنایی و روابط دخترها و پسرها به شمار می‌رفت که ابتدای امر، حرف و حدیث‌ها و جنجال‌های خانوادگی زیادی را هم - به ویژه در خانواده دختر - با خود به همراه داشت؛ حالا بماند که آیا عشق این زوج‌های خیابانی، مثل عشق عمه‌جان و شوهرش تا لب گور هم می‌ماند یا سر سال به جدایی و نفرت می‌انجامید!
نسل امروز اما در یک گام به جلو - نه، ببخشید! در چند گام به جلو و یا یک جهش بلند - نوع دیگری از ازدواج‌ها را اختراع کرده که البته معتقد است محصول دنیای جدید و وسایل ارتباطی جدید است؛ «ازدواج اینترنتی»؛ یعنی گونه‌ای از ازدواج که در گفتمان اغلب کارشناسان امور اجتماعی، فرهنگی و روان‌شناسان به عنوان یک پدیده از آن یاد می‌شود.
در این شیوه، دختر یا پسر الزاماً به قصد انتخاب همسر، پای رایانه نمی‌نشینند! او الزاماً همان کسی نیست که توصیف می‌کند و الزاماً متعهد نیست که صداقت داشته باشد و حقایق را بگوید! دنیای مجازی اینترنت، آدم‌های مجازی‌ای را می‌سازد که قادرند در آن واحد، چند نفر باشند؛ با ویژگی‌های آرمانی، خاص و متمایز و کسی هم نیست که تحقیق کند و پی به واقعیت گفتار آنها ببرد یا از کذب و صدق بودنش، اطمینان حاصل کند.در این روش ازدواج، دکمه‌های مونیتور کامپیوتر قادر است کار چشم و گوش و زبان و فکر آدم و به عبارتی کار همه آدم‌های دخیل در ازدواج را بکند؛ کار سنت‌ها، عرف‌ها، تحقیق‌های خانواده‌ها قبل از ازدواج و... حتی کار شرم و حیای دختر و پسر را در روز خواستگاری!
سیروس محمدپور، جامعه‌شناس و پژوهش‌گر، می گوید: «همین که طرف مقابل را ببینی، همین که سرخ و سفید شدنش را بفهمی، همین که فیزیک و ظاهر او را درک کنی، خیلی از مسائل برایت روشن می‌شود و می‌فهمی که از چه چیزهایی خوشش می‌آید و چشمانش برق می‌زند یا از چه چیزهایی غمگین می‌شود و دلش می‌گیرد. همه اینها شناخت متفاوتی از فرد به تو می‌دهد که در ارتباط اینترنتی، دست یافتن به آنها، فقط با اعتماد به سخنان طرف مقابل ممکن است».
محمدپور اساساً ارتباط اینترنتی منتهی به ازدواج را صحیح نمی‌داند و معتقد است گردوی سربسته ازدواج، در این شکل از آشنایی، یک در هزار، سالم و پر و در بقیه موارد، پوک و توخالی و شکننده است.
موضوع خانواده و پذیرش شرایط و ویژگی‌های این نوع ازدواج از سوی آنها، مسئله بسیاری از جوانانی است که از این طریق همدیگر را پیدا می‌کنند. طیف گسترده‌ای از پدران و مادران ما، چه بسا اکثریت قریب به اتفاق آنان، محصول و پرورده افکار و اندیشه‌های همان نسلی هستند که عروس را در جلسه خواستگاری بیش از یک نظر نمی‌دیدند! چطور می‌توان از آنها انتظار داشت که به راحتی به این تغییر بزرگ در سنت‌ها و عرف‌ها گردن نهند؟
دکتر میر حسینی، استاد دانشگاه و روان‌شناس نیز می‌گوید: معمولاً شخصیت افرادی که پشت کامپیوتر می‌نشینند و پا به دنیای مجازی و گفت‌وگوی اینترنتی می‌گذارند، شباهت زیادی با خود واقعی آنها ندارد. «تظاهر» در این نوع ارتباط، جای صداقت را می‌گیرد و افراد، شخصیتی را از خود ارائه می‌دهند که طرف مقابل دوست دارد؛ نه آن چه واقعاً هستند و این، سنگ بنای محکمی برای یک زندگی مشترک نسبت».
وی نمونه‌های متعددی از این ازدواج‌های شکست خورده را برمی‌شمرد و می‌گوید: «احتمال موفقیت در انتخاب‌های اینترنتی، چه بسا کمتر از یک درصد باشد. شما بیایید و افرادی را که پس از شکست در رابطة اینترنتی‌شان که منجر به رابطه عاطفی شده، ببینید. این افراد در ابتدای مراجعه به روان‌شناس، آدم‌هایی هستند که از نظر روحی پژمرده و بسیار پریشانند و دیگر به هیچ چیز و هیچ کس، اعتماد ندارند؛ حتی به خودشان و این، بدترین و البته ابتدایی‌ترین نتیجة انتخاب‌های غلط است».
این که در دنیای مجازی هر کسی می‌تواند هر آن کسی باشد که دلش می‌خواهد، نه آن کسی که واقعاً هست، موجب می‌شود که تمیز و شناخت واقعیت از دروغ و انتخاب شریک همیشگی زندگی از میان این همه تنیدگی و پیچاپیچی دروغ و واقعیت، بسیار سخت باشد و درجه بالایی از ریسک‌پذیری را می‌طلبد.
ریسکی که البته پذیرفتن آن، یعنی پذیرفتن احتمال شکست‌های جدی عشقی، عاطفی و خانوادگی. شکی نیست که اینترنت، ویترین زیبا و جذابی از آدم‌ها، اندیشه‌ها، فرهنگ‌ها و بینش‌های متفاوتی است که در این میانه خوش‌رنگ و لعاب‌تر هم به نظر می‌رسند؛ اما باید دانست که کیفیت انتخاب ما می‌تواند این جذابیت را بیشتر یا کمتر کند.
در این زمانه، گریزی از استفاده از اینترنت نیست؛ اما باید دانست که اینترنت فقط یک ابزار کمکی برای ارتباط است و نه همه آن و اگر مدیریت استفاده از این وسیله ارتباطی را نیاموزیم، قطعاً در آن غرق خواهیم شد و دست و پا زدن غریق برای دست یافتن به ساحل نجات، او را بیشتر غرق خواهد کرد.
به هر حال، ازدواج اینترنتی هم گزینه‌ای از شیوه‌های انتخاب همسر است و این ما هستیم که برای رسیدن به این هدف، باید بهترین راه را انتخاب کنیم؛ تا ان‌شاء‌الله بهترین انتخاب را انجام دهیم!
امروزه دیگر نه دوره بله گفتن خاله خانباجی‌ها به جای عروس خانم است و نه می‌ارزد که همه آینده و آرزوهای‌ خود را فدای استفاده از تکنولوژ‌های روز کنیم. اعتدال، همیشه بهترین راه است!

  • عوف عقیلی

هفت اشتباه منجر به طلاق  

هرساله میلیون ها نفر در سراسر دنیا از یکدیگر جدا می شوند و خود، والدین و کودکان خود را دچار پیامدهای بعد از طلاق می کنند. متاسفانه آمار طلاق نیز در کشور ما به طرز وحشتناکی در حال گسترش است. پدیده طلاق از آنجایی برای جامعه شناسان حائز اهمیت است که هسته مرکزی خانواده های نسل آینده بشر در خطر است. امروزه زوج های جوان بدون توجه به عواملی که والدین آنها در گذشته برای شناخت همسر مناسب استفاده می کردند ازدواج کرده و فکر می کنند که روش های مطمئن ولی قدیمی گذشته برای زندگی در عصر حاضر کاربردی ندارند. متاسفانه ازدواج هایی که این روزها صورت می گیرد بیشتر از آنکه جنبه خانوادگی داشته باشد جنبه عاطفی داشته و بدون شناخت کافی از روحیات و ویژگی های اخلاقی طرف مقابل صورت می گیرد. در کنار مواردی که از درون باعث از هم پاشیدگی خانواده می شود گاه عواملی از دنیای خارج باعث ایجاد مشکلات گوناگون در محیط خانواده و نهایتاً طلاق می گردد. این مقاله براساس نظرات بیش از ده ها خانم و آقایی نوشته شده است که از همسران سابق خود جدا شده اند و زمانی متوجه اشتباهات خود شده اند که دیگر دیر شده و فرصتی برای آنها باقی نمانده بود ولی شاید هنوز برای شما دیر نشده باشد و بتوانید با انجام اقدامات موثر زندگی خانوادگی تان را از تباهی نجات دهید. اولویت مطالب ذکر شده براساس بیشترین مواردی است که زندگی زناشویی را به سمت دروازه طلاق هدایت می کند.
۱- به والدین تان اجازه دخالت ندهید
این قانون طبیعت است که هر موجودی در طبیعت روزی باید مستقل شده و روی پای خود بایستد. این حقیقت همان قدر که برای حیوانات صدق می کند برای انسان ها نیز صادق است. انسان ها ازدواج می کنند تا مستقل شوند. اشتباهی که تعدادی از والدین مرتکب می شوند این است که آنها با نیت خیرخواهانه خود یا بعضاً سنگ اندازی در زندگی فرزندان خود دخالت می کنند. والدین با دخالت در زندگی فرزندان خود تنها زندگی آنها را تلخ می کنند. بعد از ازدواج اگر زن یا شوهر به طور کامل از والدین خود جدا نشده باشند احتمال بروز این مشکل در زندگی زناشویی آنها بیشتر است. معمولاً خانواده های تک فرزندی دوست ندارند که فرزندان آنها بعد از ازدواج از آنها جدا شوند و بدون توجه به این نکته که این کار ممکن است باعث به وجود آمدن مشکلاتی در زندگی زناشویی شود سعی می کنند تا همسر فرزند خود را مجبور به زندگی در خانه مشترک کنند. ممکن است زوجین به علت بعضی از مشکلات مالی بخواهند تا در خانه اقوام یا والدین خود زندگی کنند. بسیاری از زوج هایی که از همسر خود طلاق گرفته اند به این موضوع اشاره می کنند که دخالت های بی جای والدین نه تنها مشکلی را حل نمی کند، بلکه باعث جدایی آنها از یکدیگر می شود.

۲- از مشاور خانواده کمک بگیرید
در واقع مشورت با متخصصان مسائل خانوادگی به یک ضرورت اجتماعی در دنیای امروز تبدیل شده است و نباید با بی توجهی از کنار آن گذشت. اگر امروز می خواهید که زندگی آرامی داشته باشید و در پرورش و راهنمایی درست فرزندان و غیره راه خطا را نروید (همیشه ریشه همه مشکلات در روابط زناشویی نیست، گاهی مشکلاتی که به وجود می آید و ریشه زندگی خانوادگی را خشک می گرداند به علت اختلافاتی است که بر سر نحوه تربیت فرزندان به وجود می آید) می توانید از نظرات یک کارشناس برای اداره هرچه بهتر زندگی خود کمک بگیرید. برای این کار زوجین فقط باید کمی انعطاف پذیری از خود نشان دهند و از گوش شنوای خود برای شنیدن نظرات درست طرف مقابل استفاده کنند. با این حال پرسش هایی وجود دارند که زوج ها به تنهایی نمی توانند برای آنها پاسخی پیدا کرده و در این صورت باید به مشاور خانواده مراجعه کنند. مشاور خانواده فقط برای تنظیم خانواده نیست. در کشورهای اروپایی مشاور خانواده نقشی بسیار بیشتر از آن چیزی دارد که مشاوران در کشورهای آسیایی دارند. طبق طبقه بندی های تشخیص روانپزشکی مسائل و مشکلات زناشویی و خانوادگی یکی از بالاترین علل رجوع به کلینیک ها و مراکز خدمات مشاوره ای است که این خود گواه صحت مطالب ذکرشده است.

۳- به همسر خود بی توجهی نکنید
زوجین باید از هر طریقی که می توانند به یکدیگر محبت کنند. بعضی از زوج های جوان اینطور فکر می کنند که فقط با خرید کادوهای گرانقیمت است که می توانند علاقه خود را به همسرشان نشان دهند. گاهی یک شاخه گل سرخ و یا یک عبارت «عزیزم دوستت دارم» تاثیری بر روی همسر می گذارد که گرانقیمت ترین هدیه دنیا نمی تواند جای آن را بگیرد. گفت وگو با زوج های جوان نشان داده است که آنها از طریق مادیات نمی توانند به عشق و عاطفه مورد نیاز برسند، چیزی که آنها خواستار آن بودند محبت و صمیمیت بدون قید و شرط همسرانشان بوده است. روش هایی مثل کادو دادن، گل خریدن، بیرون شام خوردن یا... فقط جنبه کمکی دارد و به تنهایی نمی تواند در زندگی مشترک تولید عشق کند. یکی از خانم ها در صحبت های خود به این موضوع اشاره کرد که «شوهرم هر وقت من را کتک می زد بعدش برایم هدیه می خرید تا از من معذرت خواهی کند، من هم به خاطر زندگی مشترکمان او را می بخشیدم ولی این کار در او به عادت تبدیل شده بود. شوهر من پیش خود این طور فکر می کرد که هر وقت بخواهد می تواند مرا کتک بزند و بعدش برای من یک هدیه بخرد و همه چیز را حل کند.» این خانم علت شکست زندگی زناشویی خود را بی توجهی همسرش به نیازهای عاطفی زندگی خود می دانست، چیزی که هیچ همسری تحمل آن را ندارد.

۴- انتظارات تان را از همسرتان مشخص کنید
لازمه یک ارتباط خوب در زندگی زناشویی مشخص شدن خواسته ها و محدودیت ها است. اولین قانون زندگی مشترک این است که انتظارات شما از همسرتان باید منطقی باشد و دوم اینکه همسر شما نیز دقیقاً متوجه مفهوم انتظارات شما شده باشد تا جایی برای هیچ سوءتفاهمی باقی نماند. بسیاری از زوجین انتظار دارند که بعد از ازدواج وارد یک سرزمین رویایی و پر از شادی شوند، غافل از اینکه گاهی اوقات در زندگی مشکلاتی پیش می آید که ناشی از عدم درک صحیح طرف مقابل است. عدم درک نیازهای طرف مقابل باعث ورود سرزنش به مرز عاطفی زندگی مشترک و نهایتاً از بین رفتن احساس احترام نسبت به یکدیگر می شود.
یکی از سئوالاتی که زوجین باید از خود بپرسند این است که برای جلوگیری از ایجاد تشنج در زندگی از چه چیزهایی باید صرف نظر کنیم؟ مطرح کردن این سئوال خیلی مهم است. چون نه زن و نه مرد هیچ کدام نمی توانند به تمام نیازهای یکدیگر پاسخ مثبت دهند و از این رو باید از تعدادی از خواسته های خود صرف نظر کنند. گاهی اوقات صرف نظر کردن از یک خواسته می تواند زندگی مشترک را از رسیدن به بن بست نجات دهد. هنگامی که زوجین فکر می کنند تمام اقدامات و تلاش های آنها بی نتیجه است می بایستی موضع خود را عوض کنند. این یک اصل استراتژیک در زندگی زناشویی است. با این کار احساس عدم توانایی کاهش پیدا می کند و خشم و کینه ای در زوجین نسبت به یکدیگر به وجود نمی آید. فراموش نکنید هنگامی که به خاطر همسرتان از خواسته ای می گذرید با این کار به او نشان می دهید که چقدر او را دوست دارید و با شهامت مسئولیت زندگی تان را به دست گرفته اید.

۵- از اعتیاد دوری کنید
پدیده شوم اعتیاد نه تنها باعث از بین رفتن فرد می شود بلکه کانون زندگی مشترک را نیز از بین می برد.این درست نیست که زندگی مشترک فقط به بهانه اعتیاد همسر به طلاق منتهی شود. در اعتیاد یک شخص عوامل مختلفی نقش دارند. بهترین کمکی که کسی می تواند به همسر معتاد خود بکند این است که به جای اینکه او را در این زمان طرد کند به او فرصتی بدهد تا سلامتی خودش را بازیابد. طلاق در زمان اعتیاد نه تنها وضعیتی را بهتر نمی کند بلکه سبب پیچیده تر شدن درمان برای همسر بیمار می شود. فراموش نکنید که همسرانی که در لحظات بیماری و سختی همسر خود را رها نمی کنند و او را عاشقانه دوست می دارند همسران واقعی هستند.

۶- طلاق آخرین مرحله است
متاسفانه بزرگترین اشتباهی که زوج های جوان در ابتدای زندگی مشترک خود مرتکب آن می شوند این است که فقط به تفاهمات اولیه و زودگذر خود فکر می کنند و به سراغ اختلاف نظرهای اساسی نمی روند و بعد از گذشت مدت زمان کوتاهی به این نتیجه می رسند که به درد یکدیگر نمی خورند و تنها راهی که برای آنها باقی مانده است طلاق است. در هر زندگی زناشویی مواردی پیش می آید که همسری به وظایف خود عمل نمی کند و ممکن است رفتاری نامناسب نیز داشته باشد. این اتفاقات در زندگی غیرطبیعی نیستند. شاید به نوعی بتوان گفت که این اتفاقات نوعی آزمایش الهی هستند و آزمون زوجین این است که ببینند آیا می توانند سربلند بیرون بیایند! مشکلات زندگی زناشویی فقط در خانواده شما وجود ندارد بلکه در تمام خانواده ها و در مقیاس مختلف وجود دارد. تنها کاری که زوجین باید در قبال این مشکلات انجام دهند این است که زیاد سخت نگیرند و با حمایت و راهنمایی های خود به همسرانشان کمک کنند تا زودتر به مدار طبیعی زندگی شان برگردند. در واقع با واقع گرایی و نه آرمان گرایی می توان تمام مشکلات زندگی زناشویی را حل کرد، ولی مشکل این است که زوجین زمانی را که باید صرف ریشه یابی مشکلات خود کنند هدر می کنند و به اصطلاح از این شاخه به آن شاخه می پرند و در نهایت فکر می کنند که با عوض کردن همسر خود می توانند مشکلات را از بین برده و زندگی جدید لذت بخشی آغاز کنند.

۷- حرف آخر: عشق وام بانکی نیست
خوشبختی در روابط زناشویی مانند پول است، به راحتی می توان آن را به دست آورد اما نگه داشتن آن برای مدت زمانی طولانی کار هر کسی نیست. زوجین کار می کنند، پول درمی آورند و هزاران سختی و مشکل را پشت سر می گذارند تا به خوشبختی برسند و بتوانند با کسی که دوستش دارند به راحتی زندگی کنند. وقتی که هنوز با یکدیگر ازدواج نکرده اند حاضرند برای جلب رضایت همدیگر خودشان را به آب و آتش بزنند ولی بعد از ازدواج دیگر از تب و تاب اولیه می افتند. چرا عشق برترین اسم و دوست داشتن قشنگ ترین فعل دنیاست و جملاتی که در آنها از این اسم و فعل استفاده شده باشد برای انسان ها ارزش بسیاری دارد. شنیدن عبارت دوستت دارم حتی از زبان یک غریبه برای انسان خوشایند است، چه برسد به اینکه همسری این جمله را از زبان کسی بشنود که او را دوست دارد. آیا زندگی مشترک کمتر از آن است که نخواهید برای حفظ آن دوباره خودتان را به آب و آتش بزنید؟ مطمئن باشید یک پدر موفق بودن، یک همسر فوق العاده بودن ارزش آن را دارد که بخواهید به خاطر آن دوباره از خود فداکاری نشان دهید. فراموش نکنید که با ازدواج به آخر خطر نرسیده اید بلکه تازه به شروع همه چیز رسیده اید و باید برای حفظ زندگی مشترک خود تلاش کنید تا نتیجه تمام زحمات گذشته شما به هدر نرود. اکنون که صاحب یک زندگی شده اید باید بدانید که به منظور تقویت آن باید چه کارهایی انجام دهید تا بتوانید خوشبختی را در روابط زناشویی تان بیمه کنید

  • عوف عقیلی

ازدواج؛ کِی با کی و چگونه؟

تأثیر خودآگاه در انتخاب همسر
شکل گیری و ادامه خانواده مثل هر گروه اجتماعی مراحل ذیل را از شروع تا پایان طی می‌نماید:

مرحله اول: آشنایی
مرحله دوم: تعارض
مرحله سوم: انسجام
مرحله چهارم: ارزیابی و کنترل
مرحله پنجم: مرگ یا طلاق (متارکه)

مرحله آشنایی:

(مخرب‌ترین حرارت شور و عشق ، بازگو نکردن حقیقت است.) آشنایی مهمترین مرحله ازدواج است که شخص باید تصمیم خود را برای یک عمر زندگی کردن با فرد دیگری اتخاذ نماید.

در واقع ازدواج یکی شدن دو شرکت تجاری است که منابع خود را برای تولید محصول واحدی به نام احساس خوشبختی روی هم می‌ریزند. این احساس خوشبختی دارای سه رکن اصلی یعنی آرامش، لذت و رشد می‌باشد (مثلث خوشبختی). هر چه این سه رکن پررنگ‌تر و عمیق‌تر باشند، نشان می‌دهد که این دو منبع هماهنگ با هم عمل می‌کنند، ولی اگر به جای آرامش، تنش و به جای لذت، افسردگی قرار گرفت و رشدی در خانواده نباشد، مبین این نکته است که این دو منبع خلاف هم عمل می‌کنند و در تعارض هستند.

ازدواج یک رابطه لایتغیر میان دو انسان نیست.
ازدواج سفری روان شناختی و معنوی است که با شادی ناشی از جذب طرف مقابل شروع و سپس جاده‌های پرپیچ و خم و گاهاً سهمگین را طی خواهد کرد تا در نهایت به ایجاد یک وحدت شادی بخش، صمیمانه و یک عمر یگانگی و یکرنگی بیانجامد. این که شما امکان رسیدن به چنین هدف لذت بخش را دارید بستگی به تمایل شما به کسب دانش و معلومات درباره بخش‌های خودآگاه و ناخودآگاه وجود خودتان دارد که در انتخاب و برقراری ارتباط با همسرتان فوق العاده تأثیرگذار است.

از میان عوامل مختلف سه عامل عمده و اصلی در این سفر شما را همراهی می‌کند که عبارتند از:

الف ـ چگونگی انتخاب همسر
ب ـ چگونگی ارتباط با همسر
ج ـ چگونگی ساختار ازدواج و خانواده و ایجاد حد و مرزها و نقش‌ها.

الف ـ چگونگی انتخاب همسر:

در انتخاب همسر خودآگاه و ناخودآگاه شخص هر دو دخیل می‌باشند. قسمت خودآگاه منطقی به این انتخاب نگاه می‌کند و دنبال معیار و دلیل و برهان می‌گردد. برای اینکه شخص در این زمینه درست تعقل کند، ابتدا باید به یک خودشناسی و کند و کاو درونی بپردازد و به این سؤال جواب دهد که من چه کسی هستم تا نتیجه‌گیری کند با کی می‌توانم باشم. در این جستجوی درونی اگر ویژگی‌های ذیل را مدنظر و برای آنان جواب مناسب و درجه اهمیت آن را نیز مشخص نماید، تا حدی معیارهایش را از لحاظ منطقی برای ازدواج انتخاب نموده و بهتر می‌تواند تصمیم بگیرد که در موقع انتخاب و آشنایی دنبال چه شخصی و یا چه ویژگی‌هایی از آن شخص بگردد:

1 ـ ظاهر و وضعیت جسمانی
از لحاظ تیپ بدنی، رنگ پوست بدن، قیافه، موی پوست بدن، وضع آرایش، نحوه نشستن و راه رفتن، لباس پوشیدن، حجاب، اندازه قد و قامت، چاق و لاغر بودن، نحوه گفتار، دندانها و بهداشت جسمی و... شما چگونه هستید و همسرتان چگونه باید باشد؟

2 ـ وضعیت احساسی
ـ از لحاظ ابراز احساسات شما چگونه هستید؟ کلماتی مثل دوستت دارم، عاشقت هستم را به راحتی می‌توانید بیان کنید؟
ـ صحبت درباره چه موضوعاتی برای شما مشکل است و شما را دچار احساس شرم می‌کند؟
ـ بیان کدام احساسات برای شما راحت و آسان است؟
ـ از اینکه در جمع ابراز احساسات کنید راحت هستید؟ اگر در جمع به شما ابراز احساسات شود، عکس العمل شما چیست؟
ـ آیا می‌توانید احساسات ناخوشایند مثل اضطراب، افسردگی، حسادت و کینه را به راحتی بیان کنید؟
ـ ابراز احساسات نسبت به شما چگونه باشد (کلامی، لمسی، کادو و هدیه)؟
ـ آیا در مناسبت‌‌های مختلف توانایی ابراز احساسات را دارید؟
ـ تا چه حد کنترل بر احساسات مثل خشم را دارید؟
ـ اگر اندکی دلخور شدید، به راحتی ابراز می‌کنید و یا درون خود می‌ریزید و قهر می‌کنید؟
ـ در مجموع تا چه حد توانایی ابراز احساسات به همسرتان را دارید؟
ـــ در زمینه‌های فوق همسر شما چگونه باشد؟

3 ـ صداقت
ـ چقدر با خودتان صادق هستید و تا چه حد خودتان را سانسور می‌کنید؟ (گفتار و رفتار شما یکی نیست)
ـ دیگران نسبت به صداقت شما چه نظری دارند؟
ـ چقدر با دیگران صادق هستید؟
ـ تا چه حد با همسرتان صادق خواهید بود؟ کدام مسائل خصوصی را از همسرتان پنهان خواهید کرد؟ یا موردی هست که وحشت دارید همسر آینده شما مطلع گردد؟
ـ دروغهای شما بیشتر در چه زمینه‌ای بوده است؟ (اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی)
ـ اگر همسر شما به شما دروغ بگوید عکس العمل شما چیست؟
ـ اگر شما به همسرتان دروغ بگویید دوست دارید عکس العمل او چگونه باشد؟
ـ تا چه اندازه راستگویی همسرتان برای شما مهم است؟
ـ موقعی که دیگران برای شما صحبت می‌کنند تا چه حد به حرف آنان اعتماد دارید و تا چه حد برداشت‌های دیگری غیر از آنچه که گفته شده است می‌کنید؟
ـــ در زمینه‌های فوق همسر شما چگونه باشد؟

نویسنده : محمد یعقوبی، مشاور خانواده


  • عوف عقیلی

ترجیحاً با چه افرادی ازدواج نکنیم؟

جفری اچ لارسن کارشناس مسایل خانواده می نویسد
طی پنج سال گذشته به بررسی و مرور نتایج سالها تحقیق درباره عواملی پرداخته ام که به تشکیل یک زندگی مشترک رضایت بخش و استوار می انجامد. این بازخوانی نشان می دهد که ویژگی های شخصیتی خاصی وجود دارند که می توان آن ها را قبل از ازدواج شناسایی کرد و از طریق آن ناموفق بودن یک ازدواج را پیش بینی نمود

حالا باید ببینیم این خصوصیات چه هستند و چه افرادی در فهرست «کسانی که نباید با آن ها ازدواج کرد» قرا می گیرند
تحقیقات نشان داده است که اگر شخصی بیش از حد افسرده، کمرو، مضطرب، متخاصم، تکانشی (کسی که بدون فکر کردن عمل می کند) و یا در برابر فشارهای روحی آسیب پذیر باشد، برای ازدواج شخص مناسبی به نظر نمی رسد، ضمن این که در چنین مواردی این فرد باید روان درمانی شود
در فهرست زیر به چند موقعیت و چند نوع از افرادی که دارای ویژگی های نه چندان مثبت هستند، اشاره شده است و البته بهترین توصیه در چنین شرایطی، ازدواج نکردن است
اگر یکی از شما به طور خستگی ناپذیری چنین سوالاتی را مطرح می کند: «مطمئنی که دوستم داری؟» یا «واقعاً برایت اهمیت دارم
.
اگر زمانی که با هم هستید بیشتر وقت شما به جر و بحث و مخالفت می گذرد
.
اگر با وجود این که زمان بسیاری را با هم می گذرانید، واقعاً یکدیگر را به عنوان یک فرد نمی شناسید یا با افکار یکدیگر ارتباط برقرار نمی کنید
.
اگر با پدر و مادر خود رابطه خوبی ندارید و همسر آینده شما «درست شبیه» این والد نامطلوب شما است
.
اگر دلیل ازدواج شما، یافتن کسی است که برایتان «مادری» یا «پدری» کند
.
اگر احساس می کنید که تصمیم به ازدواج از طرف پدر یا مادر همسر آینده تان به شما تحمیل شده است
.
اگر مدام جملاتی مانند این در سرتان می چرخد: «شاید همه چیز بعد از ازدواج درست شود
.
اگر فرد مورد نظرتان می خواهد که همه دوستان قدیمی خود را ترک کنید و یک زندگی اجتماعی تازه برپا کنید
.
اگر او همه تصمیم های مهم در رابطه با شما را به تنهایی اتخاذ می کند و شما از این کار او بسیار ناخشنودید
.
اگر او بارها «از کوره در می رود» و در کنترل خلق و خوی خود ناموفق است
.
اگر احساس می کنید برای ازدواج، توسط فرد مورد نظرتان تحت فشار قرار گرفته اید
.
اگر این فرد شما را از نظر روحی و عاطفی آزار می دهد

در نهایت سه توصیه برای شما دارم که می توانند در جلوگیری از ازدواج با چنین ویژگی هایی مفید باشند
بیاموزید که این ویژگی ها را در خود و دیگران تشخیص دهید و تا حد امکان قبل از ازدواج، درپی درمان آن باشید. به خاطر داشته باشید که ازدواج مشکلات شخصیتی را حل نمی کند که هیچ، در بسیاری از موارد آن ها را شدیدتر هم می کند
در سن پایین ازدواج نکنید
قبل از ازدواج به خوبی با شخص مورد نظر خود آشنا شوید


  • عوف عقیلی

مشورت ،قبل از ازدواج، هنگام ازدواج و بعد از ازدواج

جام جم آنلاین: سال 1988 بود که انجمن بین‌المللی مشاوران ازدواج و خانواده، ملاک‌های تربیت مشاوران و درمانگران ازدواج و خانواده را تعیین کرد. تاکید بر مشاوره فردی ازدواج و سیستم‌های خانواده، تاکید مفهومی ‌بر نظام‌های خارج از خانواده که با خانواده در تعامل هستند، آموزش‌های بالینی شامل کار عملی درمانگر با زوج‌ها و خانواده‌ها و ادغام روش‌های مشاوره فردی و رویکردهای سیستمی‌ در کار با همسران و خانواده‌ها، مبانی این برنامه بود.
در ایران هم تربیت مشاوران، سابقه‌ای 30 ساله دارد، اما هنوز این موضوع برای جوانان در آستانه ازدواج جا نیفتاده است. تاسیس و گسترش مراکز مشاوره، از مهم‌ترین گام‌ها و مسوولیت‌های جامعه است تا از این راه بشود به خانواده‌ها برای رشد سالم و مطلوب و پویایی و شکوفایی استعدادهای همه اعضای خانواده و پیشگیری از اختلافات و ناهنجاری‌های فردی و اجتماعی کمک کرد.

جوان‌ها بیشتر از آن‌که میل به ادامه زندگی زنا شویی داشته باشند، از هم جدا می‌شوند و در دوره‌های مختلف زمانی آمار 30 درصدی طلاق در مقابل آمار 3 درصدی ازدواج قرار می‌گیرد. بررسی‌ها نشان داده بیشتر طلاق‌ها در سال‌های نخست زندگی مشترک اتفاق می‌افتد. زن و شوهرها کم تجربه‌اند و راه و رسم کنار آمدن با همدیگر را بلد نیستند. هر چیزی ممکن است باعث اختلاف‌شان شود و هر اختلافی هم کاسه صبرشان را لبریز می‌کند و به فکر جدایی می‌افتند. انگیزه‌های حفظ زندگی هم به دلایل مختلف در آنها کمرنگ است. معمولا بچه‌ای به دنیا نیامده و رشته‌های پیوند عاطفی‌شان سست است و در نتیجه، پیش از این‌که راه‌های دیگر را امتحان کنند به فکر خلاصی از موقعیت می‌افتند. این است که طلاق با این که یک راه‌حل است، اما بخصوص در زندگی‌های تازه تشکیل شده راه‌حل مناسبی نیست و به نظر می‌رسد نقطه‌های تاریکی در فرهنگ ازدواج رایج در میان ما وجود دارد که باعث می‌شود ساختار خانواده و ازدواج دچار مشکل شود.

مهارتی که نداریم

حقیقت این است که ازدواج یک مهارت است و جوان‌ها این مهارت را ندارند. در واقع نمی‌شود انتظار داشت کسی بدون تجربه ازدواج این مهارت را از پیش داشته باشد. در گذشته شاید مرسوم بود که مردم مهارت زندگی مشترک را در طول زندگی یاد بگیرند و چون خود را موظف به حفظ زندگی می‌دانستند به محض برخورد به مشکل رشته‌های پیوند را نمی‌گسستند، اما امروزه شرایطی حاکم است که کمتر کسی به زندگی مشترک فرصت تجربه سالیان را می‌دهد و بیشتر مردم ترجیح می‌دهند این مهارت‌ها را به نحوی کسب کنند که هزینه عاطفی و اجتماعی کمتری برایشان داشته باشد؛ به همین علت در چند دهه اخیر، مردم سنت نیک مشاوره را جدی‌تر گرفته‌اند و خلاف قدیم که منشا این مشاوره‌ها مراجعه به آدم‌های غیرمتخصص بود که تجربه‌هایشان را از راه آزمون و خطا به دست آورده بودند، حالا مشاوره‌ها تخصصی شده و همان طور که مردم برای امور حقوقی و مالی و تحصیلی‌شان به افراد کاردان متخصص مراجعه می‌کنند، مشاوره ازدواج هم به همت عده‌ای از متخصصان مسائل خانواده و روان‌شناس مرسوم شده و البته هنوز چندان که باید در جامعه ایرانی جا نیفتاده است.

در جامعه ما، ازدواج بیشتر از آن‌که عقلانی باشد، سنتی یا احساسی است. دختران و پسران اغلب یا بنا بر رسم جامعه و به عنوان بخشی از روند زندگی‌شان به ازدواج تن می‌دهند یا بدون مطالعه و آگاهی کافی با تکیه بر احساسات و بدون دقت در ابعاد گوناگون اخلاقی، جسمی‌و روانی با یکدیگر ازدواج می‌کنند. پس از تشکیل خانواده هم در صورت به وجود آمدن تعارض‌های زناشویی، به دلیل بی‌اطلاعی و ندانم‌کاری، به این مشکلات دامن می‌زنند. در حقیقت زوج‌های جوان ما در مرحله آشنایی پیش از ازدواج، به جای آن‌که با تفکر، احساسات منطقی و شعور‌ تصمیم بگیرند، با فکر و احساسات والدین‌شان تصمیم می‌گیرند، چون آموزش درستی در این‌باره ندیده‌اند. مراجعه به مشاور براحتی می‌تواند آنچه را که نیاز دارند به آنها بیاموزد.

کی برای مشاوره برویم؟

امروزه ارزش خدمات مشاوره ازدواج و خانواده درمانی نه فقط در درمان کارکردهای غلط و نامطلوب زن و شوهر که در پیشگیری از بروز بسیاری از نابسامانی‌ها در زندگی زناشویی و حفظ و انتقال ویژگی‌های رفتاری مطلوب و شرایط و موقعیت‌های پویا و رشد دهنده در زندگی خانوادگی شناخته شده است و مراجعه به متخصصان مسائل خانواده به همه افراد توصیه می‌شود و توجه به روند ازدواج نشان می‌دهد که هر یک از مراحل آن به مشاوره مخصوص آن مرحله نیاز دارد. به همین دلیل است که محمدتقی قلندران، روان‌شناس و مشاور خانواده، مشاوره را قبل از ازدواج،‌ هنگام ازدواج و بعد از ازدواج ضروری می‌داند: «هدف اصلی مشاوره پیش از ازدواج، کمک به افراد برای انتخاب زوج مناسب است. این مرحله مهم‌ترین مرحله مشاوره ازدواج است، چون جنبه پیشگیری دارد و در صورتی که دختران و پسران درست هدایت شوند، تامین بهداشت روانی خانواده تامین می‌شود. مشاوره حین ازدواج هم برای تحکیم پایه‌های زندگی است. شناخت زوجین از یکدیگر، به دست آوردن اطلاعات درباره روان‌شناسی زن و مرد، چگونگی رفتار صحیح آنها با یکدیگر و جلوگیری از بروز اختلاف نظرها و عمیق شدن آن، از هدف‌های این مرحله مشاوره است. پس از ازدواج هم زن و شوهر مسائل فرهنگی، عقیدتی، اجتماعی و سنن مورد قبول همکدیگر را در عمل تجربه می‌کنند و ممکن است قادر به حل پاره‌ای از تعارضات و اختلافات نباشند، بنابراین مشاوره در این مرحله برای راهنمایی آنها و پیشگیری از بروز اختلاف مفید خواهد بود.»

در حقیقت ازدواج یک مهارت است و جوان‌ها این مهارت را ندارند نمیشود انتظار داشت کسی بدون تجربه ازدواج این مهارت را از پیش داشته باشددرست است که دیگر مثل قدیم ازدواج در سن‌های پایین مرسوم نیست و افراد تا پیش از ازدواج تجربه‌های اجتماعی گوناگونی دارند، اما مسائل مربوط به ازدواج هنوز به شکل رسمی ‌و تدوین شده به دختران و پسران آموزش داده نمی‌شود و معمولا افراد تا زمان ازدواج تجربه‌ای درباره رفتار با همسر و حقوق و وظایف‌شان ندارند. برای این‌که مهارت‌های ضروری به دختران و پسران منتقل شود، چه زمانی مناسب‌تر است؟ قلندران در این‌باره می‌گوید: «بهترین زمان مشاوره، زمانی است که حتی هنوز مورد خاصی برای ازدواج دختر یا پسر وجود ندارد. به این دلیل که اول باید معیارهای درست انتخاب همسر به دختر یا پسر آموزش داده شود و پس از آن، انتخاب انجام شود.» با توجه به تغییراتی که در جامعه ما به تبع همه جوامع دنیا در حال اتفاق افتادن است، دختران پسران نیاز دارند تا درباره نحوه انتخاب همسر که به مرور از شکل سنتی خارج شده و به عهده خود جوانان گذاشته شده، اطلاعات درستی به دست بیاورند. در حال حاضر کم و بیش کسانی پیدا می‌شوند که پیش از ازدواج به مراکز مشاوره مراجعه می‌کنند و به گفته قلندران«مراجعه به مشاور پیش و پس از ازدواج افزایش یافته ولی کافی نیست. مراجعه‌ها بیشتر مربوط به قشر دانشجوست و هنوز فرهنگ‌سازی لازم در این‌باره صورت نگرفته. فکر می‌کنم رسانه‌ها می‌توانند در این‌باره فرهنگ‌سازی کنند، بویژه رسانه‌ها یا برنامه‌هایی که مخاطب اصلی آنها رده سنی نوجوان و جوان است. در ایران رده سنی مراجعه‌کنندگان بین 22 تا 35سال است که سن مناسبی نیست. سن مراجعه باید 5سال کاهش پیدا کند. یعنی با اولین برخوردها با جنس مخالف باید از مشاور کمک بگیرند تا راه را به خطا نروند.»

چه کسی باید برای مشاوره برود؟

همه به مشاوره نیاز دارند و هیچ کس از مشورت کردن بی نیاز نیست. حتی اگر کسی ادعا کند درباره خودش شناخت کافی دارد، اما ازدواج یک اتفاق دو طرفه است و باید نسبت به طرف مقابل هم شناخت به دست آورد. در مراکز مشاوره به افراد کمک می‌شود که هم درباره خودشان شناخت به دست بیاورند و هم درباره طرف مقابلشان تا به این ترتیب راه‌های هماهنگ شدن با نیازهای یکدیگر را بیاموزند و خود را برای مواجه شدن با شخصیت واقعی همدیگر آماده کنند. قلندران درباره نوع مشاوره‌های قبل از ازدواج می‌گوید: «آموزش‌ها به شیوه‌های گوناگونی میسر است، مثلا آموزش از طریق تشکیل کلاس‌های رسمی ‌و غیررسمی، توزیع جزوه، تشکیل کلاس‌های پرسش و پاسخ و بحث‌های گروهی، طرح موارد مبتلا به اکثریت و... در جلسه‌های خصوصی، معمولا جلساتی به خودشناسی هر کدام از زوجین اختصاص داده می‌شود و زمینه‌های فرهنگی خانوادگی و تفاوت‌های تربیتی و اخلاقی آنها مشخص می‌شود. در ادامه اگر این اختلاف‌ها جدی نباشند، آنها می‌توانند وارد مراحل بعدی شوند و راه برخورد با این تفاوت‌ها و مهارت‌های برخورد درست با همدیگر را بیاموزند.» البته در این جلسه‌ها فقط روی نقاط تفاوت کار نمی‌شود، بلکه تلاش می‌شود تا دختران و پسران راه‌های درست ابراز علاقه به یکدیگر، روش برخورد با همدیگر و با خانواده‌ها را می‌آموزند. اشتباهات والدین خود را تکرار نکنند و بر عادات بدی که در خانواده خود فراگرفته‌اند غلبه کنند. بعلاوه تلاش می‌شود تا نقاط ضعف و قوت خود و طرف مقابلشان را بشناسند و در مقابل آن مسوولیت بپذیرند. انتظارات واقع‌بینانه از زندگی زناشویی به دست بیاورند و از انتظارات رویایی و غیرواقعی دست بردارند و در نهایت بدانند چه انتظاری از خود، از همسر و از ازدواج دارند. این انتظارات بنیان ایمان و اعتقاد به زندگی را شکل می‌دهد.

مردان اهل مشاوره نیستند

این تصور به غلط در میان ما وجود دارد که مراجعه به مشاور را تا زمان برخورد به مشکل به تعویق می‌اندازیم، در حالی که در بسیاری از کشورها، مبنای مراجعه زوج‌های جوان برای مراجعه پیش از ازدواج، بروز مشکل نیست، بلکه برای مشورت و کسب آگاهی به مشاور مراجعه می‌کنند. در حقیقت این کار آنقدر به تعویق می‌افتد که دامنه مشکل گسترده‌تر می‌شود و اختلافات عمیق می‌شوند و گاه مشاوره هیچ دردی را دوا نمی‌کند. در حالی که اگر مشورت برای شروع زندگی مشترک مبنای مراجعه به مشاور باشد، می‌توان تقریبا به موفقیت در ازدواج مطمئن بود.

مشکل دیگری که به جا نیفتادن فرهنگ مشاوره ازدواج دامن می‌زند، همراهی نکردن مردان در این زمینه است. بررسی پرونده‌های موجود در کلینیک‌های روان‌شناسی و مشاوره نشان داده است در مسائل مربوط به ازدواج یا اختلافات خانوادگی، زنان پیشقدم هستند. وقتی مشاور یا روان‌شناس از زنان می‌خواهد جلسه آینده با همسرشان بیایند، با امتناع مرد، روند مشاوره متوقف می‌‌ماند. این در حالی است که برای کارساز بودن مشاوره باید هر دو طرف در جلسات حاضر شوند. زنان و دختران به خاطر حساسیت‌هایی که از نظر عاطفی دارند، به حفظ و بقای زندگی مشترک هم اهمیت بیشتری می‌دهند و ضرورت مشورت با متخصصان برای آنها بیشتر جا افتاده است، اما در مقابل مردان بیشتر به فکر ارتقای شغلی و فردی شان هستند و از مشاوره استقبال نمی‌کنند. محمدتقی قلندران، مشاور خانواده می‌گوید: «بسیاری از مردها مراجعه به مشاور را دون شان خودشان می‌دانند و فکر می‌کنند این کار نشانه ناتوانی آنها در حل مشکلات‌شان است. آمار دخترانی که برای تصمیم‌گیری در مورد ازدواج به ما مراجعه می‌کنند یا پس از ازدواج برای حل مشکلات‌شان مشاوره می‌کنند خیلی بیشتر از پسران است. در این موارد، مشاور تا جایی که امکان داشته باشد به آن خانم کمک می‌کند، اما واقعیت این است که مشاوره وقتی ثمربخش‌تر است که هر دو طرف در آن حاضر شوند و صرف این‌که ما یکی از طرفین را تغییر دهیم مشکل را ‌از اساس حل نخواهد کرد.»

در برخی پرونده‌ها، وقتی زن به مشاوره ازدواج یا خانواده مراجعه می‌کند، اختلافات خانوادگی شدت می‌یابد و نه تنها مرد که دیگر اعضای خانواده هم زن را مورد سرزنش قرار می‌دهند. در نتیجه در خیلی از موارد زنان به صورت پنهانی به مشاور یا روان‌شناس خانواده مراجعه می‌کنند.

چرا به مشاوران اعتماد نداریم؟

این که چرا هنوز اعتماد کاملی به نقش مشاوره در ازدواج یا ارتباط درون اعضای خانواده وجود ندارد، امری است که پاسخ آن را باید از مقالات و پژوهش‌های موجود یافت. یک دلیلش این امر این است که نگاه به روان‌شناس درست نیست و بسیاری از افراد تصور می‌کنند با مراجعه به روان‌شناس ناچارند دارو مصرف کنند. در واقع هنوز عده زیادی تفاوت روان‌شناس و مشاور و روانپزشک را نمی‌دانند.

مشکل دیگری که خیلی از زن و شوهرهای جوان را از مراجعه به مراکز مشاوره باز می‌دارد هزینه بالای این مشاوره‌هاست. عوامل مختلفی باعث می‌شوند حق مشاوره در مراکز مختلف تفاوت زیادی داشته باشد، شهرت مشاور که گاهی به دلایل کاذبی به دست می‌آید و به طور قطع دلیل برتری او بر دیگران نیست، محل جغرافیایی مرکز مشاوره و بالای شهر و پایین شهر بودن آن و دلایلی ناشناخته دیگر بر هزینه هر جلسه مشاوره اثر می‌گذارند. در حال حاضر حق مشاوره از جلسه‌ای 20 هزار تومان تا 80 هزار تومان متغیر است و از آنجا که مراجعه به مشاوره به یک جلسه ختم نمی‌شود و برای نتیجه بخش بودن آن نیاز است چند جلسه مستمر وجود داشته باشد، سنگینی هزینه‌ها برای زوج‌های جوان باعث می‌شود از مراجعه به مشاوران خودداری کنند. رعایت نشدن تعرفه‌های مصوب و دریافت وجوه اضافی از مراجعه‌کنندگان، یکی از عوامل پرهیز افراد برای مشورت با متخصصان است. تعرفه این مشاوره چه در خصوص خانواده،‌ ازدواج و مشکلات روحی روانی تابع قوانینی است که وسع مالی خانواده‌ها، توان تامین آن را ندارد.

از طرفی، بعضی از جوانان حرف‌های مشاوران را آرمانی و دست‌نیافتنی و حتی تکراری می‌دانند و نمی‌خواهند دوران نامزدی خود را به خاطر قضاوت‌های به گفته آنها نادرست مشاور خراب کنند، چون در بسیاری موارد مشاوران به جوانان هشدار می‌دهند با وجود علاقه زیاد میان دختر و پسر، ازدواجشان به صلاح نیست و با توجه به این‌که کفه احساس برای بسیاری از جوانان سنگین‌تر از کفه منطق است، پذیرش چنین حرف‌هایی برایشان دشوار است.

  • عوف عقیلی

قبل از ازدواج، توقعاتتان را ارزیابی کنید

بِن سیلیمان روانشناس خانواده و استاد دانشگاه ویومینگ می گوید، "هر ازدواج از آمیخته شدن دو خانواده تشکیل می شود." هر طرف یک دسته از انتظارات و توقعات را با خود وارد زندگی زناشویی می کند که معمولاً نشاندهنده تاریخچه خانوادگی فرد و چیزهایی است که در خانواده و دوستان خود دیده است. ازدواج ادغام سنت ها و انتظارات دو خانواده است.

دکتر بن سیلیمان در ادامه می گوید،"آنچه برای هر طرف مهم است این است که از انتظارات طرف مقابل خود قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی باخبر شود. برای موفقیت هر ازدواج و رابطه زناشویی، آشنایی با انتظارات و توقعات طرف مقابل لازم و ضروری است چون جور شدن رفتارها و توقعات در هماهنگی و رضایت طرفین بسیار مهم است."

زوج هایی که توقعات متعارض دارند معمولاً مشکلات بیشتری در رابطه خود تجربه می کنند. برای مثال، آیا زن باید کار و تحصیلات خود را کنار بگذارد و برای تربیت فرزندان خانه نشین شود؟ دو نفر چطور مسئولیت نگهداری از فرزندان، کارهای خانه، و مدیریت مالی خانواده را با هم تقسیم می کنند؟ سکس و رابطه جنسی چقدر اهمیت دارد؟ و آیا باید زمان مسافرت را برای دیدن افراد فامیل صرف کنند یا یک مسافرت هیجان انگیز و مجراجویانه داشته باشند؟ پاسخ دادن به برخی از این سوالات تا حد زیادی به نحوه برخورد والدین هر یک از طرفین با این مسائل بستگی دارد.

آگاهی داشتن از انتظارات و توقعات طرف مقابل می تواند رابطه ها را محکمتر کند. همچنین به زوج ها کمک می کند درمورد سابقه خانوادگی هم بیشتر بدانند و موفقیت ها و شکست های نسل های قبل را تکرار نکنند. زوج های موفق همیشه سعی می کنند از نقاط قوت ریشه های خانوادگی همدیگر نهایت استفاده را برده و محدودیت های آنرا کنار بگذارند.

دکتر سیلیمان می گوید، "اما انتظارات به مرور زمان تغییر می کنند، مثلاً وقتی خانواده توسعه می یابد، میل به داشتن خانه ای بزرگتر جایگزین میل به خرید ماشین یا یک مسافرت گران می شود.

همچنین با متعهد شدن زوج ها به هم انتظارات هم تغییر می یابد. زوج هایی که تصمیم می گیرند با هم بدون رسمی کردن ازدواجشان باهم زندگی کنند معمولاً روابطی دارند که در انتظاراتشان کم می آورد. بدون تعهد، یکی یا هر دو طرف گاهی اوقات زندگی خود با هم را یک قرارداد موقتی فرض می کنند نه یک تعهد همیشگی. بدون تعهد زوج ها نمی دانند که در مراحل بعد باید چه انتظاراتی داشته باشند."

در هر رابطه ای حدس و گمان خطرساز است. فکر کردن به اینکه "او تغییر خواهد کرد" یا "بعد ازاینکه ازدواج کنیم این چیزها دیگر اهمیتی ندارد" ممکن است منجر به ناامیدیتان شود. نادیده گرفتن علائم هشداردهنده یا رفتارهایی که می تواند برایتان آزار دهنده باشد یا با سبک زندگی شما تناقض داشته باشد، می تواند برایتان مشکل ساز شود. برای مثال، یکی از طرفین ممکن است دوست داشته باشد که روزهای تعطیل زود از خواب بیدار شود و دیگری ترجیح می دهد که بیشتر بخوابد و دیرتر بیدار شود. به این روش بعد از مدتی طرفی که زود بیدار می شود دیگری را متهم به تنبلی می کند و آن یکی این را به وسواسی بودن متهم می کند.

زوج ها باید بتوانند عشق را از واقعیت جدا کنند. اگر اینطور فکر کنند که "پدر و مادر من خوشبخت بودند پس من هم خوشبخت می شوم" خیلی اشتباه است. رابطه های موفق تصادفی اتفاق نمی افتند؛ نیازمند تلاش روزانه و لذت بردن از رابطه است. زوج ها اگر از نقاط مثبت خود بهره برده و با کار کردن روی نقاط منفی خود آنها را برطرف کنند بسیار راحت تر در رابطه پیشرفت می کنند.

هیچوقت نباید از کس دیگری انتظار داشته باشید که خوشبختتان کند. باید یاد بگیرید که قبل از اینکه زندگیتان را با کس دیگری تقسیم کنید، بتوانید با خودتان خوشحال و خوشنود باشید. این هم غیرمنطقی است که انتظار داشته باشید رابطه تان همیشه خوب و خوش باشد. این غیر ممکن است.

برای موفقیت رابطه میل به سازگاری اهمیت زیادی دارد چون محیط مستعد تغییر است. یک تعهد طولانی مدت مبنی بر انتظارات منطقی و واقعبینانه بین تغییرات فردی، زوجی و اجتماعی تعادل ایجاد میکند. خوشبین بودن هم خیلی کمک می کند.

  • عوف عقیلی