چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

۶۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است


سن جادویی برای ازدواج !؟
ازدواج مانند تولد و مرگ، یکی از اتفاقات مهم زندگی هر فردی به حساب می‌آید و از این‌رو سوالات مختلفی درباره این دوره از زندگی و بویژه آغاز آن وجود دارد که باید توجه ویژه‌ای به آنها داشت.
سوالاتی مانند چه زمانی مناسب‌ترین سن ازدواج است؟ اختلاف سنی مناسب در ازدواج چقدر است؟ و... این سوال‌ها به همراه هزاران سوال دیگر در ذهن همه افراد وجود دارند. البته عوامل بسیاری از جمله مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... در تعیین جواب هریک از این سوال‌ها نقش دارند. از این‌رو مروری بر سن ازدواج در سایر کشورها و فرهنگ‌ها و همچنین آداب و رسوم آنها می‌تواند برای ما جالب باشد.
ازدواج کردن فقط به این دلیل که فکر کنیم زمانش رسیده، ایده کاملا اشتباهی است. هرکس باید زمانی ازدواج کند که از نظر عقلی و احساسی آمادگی پذیرش زندگی جدید را داشته باشد.
در هیچ کشوری و با هیچ فرهنگی، یک سن مناسب جادویی و خاص برای ازدواج وجود ندارد. در بیشتر فرهنگ‌ها، متوسط سن ازدواج بین 18 تا 23 سال برای دختران و 19 تا 25 سال برای پسران است؛ اما به عنوان مثال در اروپای غربی افراد ترجیح می‌دهند تا اواخر دهه دوم زندگی (اوایل 30 سالگی) مجرد بمانند؛ اما در اروپای شرقی مردم اغلب در اواسط دهه دوم عمر یعنی حدود 25 سالگی ازدواج می‌کنند و در آسیا نیز سن ازدواج به شرایط گوناگونی چون زندگی در شهر یا روستا، سطح تحصیلات، سطح فرهنگی خانواده‌ها و... بستگی دارد؛ اما در بیشتر کشورهای آسیایی جوانان بین سنین 18 تا 25 سال ازدواج می‌کنند.
در سال‌های اخیر در تمام کشورها با فرهنگ‌های مختلف، متوسط سن ازدواج نسبت به سالیان گذشته تفاوت کرده و افزایش نشان می‌دهد. افزایش میانگین سن ازدواج در بیشتر جوامع، پدیده‌ای است که در دهه‌‌های اخیر همه آن‌را پذیرفته‌اند.
متوسط سن ازدواج در بیشتر کشورهای صنعتی افزایش‌ یافته است، اما این مساله مختص به کشورهای صنعتی نیست؛ کشورهای در حال توسعه یا کمتر توسعه‌یافته نیز با این موضوع مواجه هستند. البته افزایش سن ازدواج در خانم‌ها بیشتر دیده می‌شود.
عواملی چون مسائل اقتصادی و فرهنگی، نقش مهمی در تعیین سن ازدواج در کشورهای مختلف دارند. در بعضی کشورها، اعتقادات دینی هم از جمله عوامل بسیار مهم و تعیین‌کننده در این موضوع است. به عنوان مثال در آمریکا، متوسط سن ازدواج با توجه به شرایط اجتماعی، آداب و رسوم خانوادگی و حتی موقعیت جغرافیایی و محل زندگی افراد تفاوت می‌کند. در یک نگاه کلی، افرادی که در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند، ترجیح می‌دهند دیرتر ازدواج کنند و بچه‌دار شوند. آنها معمولا تا 30 سالگی مجرد باقی می‌مانند؛ اما ساکنان مناطق روستایی معمولا زودتر و در اوایل دهه دوم زندگی ازدواج می‌کنند.
در کشورهایی چون هند و پاکستان که این سنت وجود دارد که والدین مراسم عروسی فرزندانشان را برگزار می‌کنند و هزینه‌ها به‌عهده پدر و مادر عروس و داماد است، متوسط سن ازدواج 17 سال است و بیشتر دختران در 15 سالگی ازدواج می‌کنند.
زندگی شهری، تحصیلات، آزادی و فعالیت بیشتر زنان در محیط‌های کاری، وجود رسانه‌ها و... همگی شیوه زندگی و الگوهای فکری افراد را تغییر داده‌اند و این بدان معناست که افراد کنترل زندگی خود را بیشتر به دست گرفته‌اند و برای ادامه زندگی خود تصمیم می‌گیرند.
به عنوان مثال در کشورهایی چون هندوستان علی‌رغم حفظ احترام والدین، دختران و پسران دیگر حاضر به ازدواج‌های کورکورانه و بدون شناخت نمی‌شوند.
بکوشید خودتان را بشناسید. بدانید که در زندگی چه چیزی می‌خواهید؟ چه چیزی می‌خواهید به دیگران ارائه کنید و چگونه؟ پس با هدف زندگی کنید و آنگاه شما می‌توانید دید مناسبی نسبت به زندگی داشته باشید.
چند توصیه
* کارشناسان می‌گویند پیش از ازدواج، فرد باید از لحاظ عقلی و عاطفی به بلوغ رسیده باشد تا بتواند متوجه موارد زیر بشود و آنها را تجزیه و تحلیل کند.
* عشق برای ادامه یک زندگی موفق کافی نیست. نگرانی‌ زوج‌ها در زندگی، واقعی است و کوشش آنها برای داشتن شغل، خانه، بیمه و... اموری واقعی و جدی هستند. پیگیری این موضوعات و عدم دستیابی به آنها، زوج‌های جوان را واقعا خسته می‌کند. پس چرا بعضی افراد در سنین خیلی کم خود را درگیر این مسائل می‌کنند؟
* اهداف، انتظارات و شرایط خود را برای ازدواج در نظر بگیرید و مطمئن شوید که آیا شریک شما می‌تواند این نیازها را برآورده سازد؟ به یقین برای جوانان سخت خواهد بود تا با تجربه اندک خود بتوانند متوجه این موضوع و همچنین نیازهای طرف مقابل شوند.
* شما باید هنگام ازدواج کاملا از نظر احساسی و فیزیکی مستقل باشید و وابسته به خانواده خود نباشید. یک ازدواج موفق به دو فرد مستقل نیاز دارد تا یک مجموعه کامل تشکیل دهد. بسیاری از جوانان معمولا به دلیل این‌که می‌خواهند از شرایط بد خانوادگی جدا شوند، ازدواج می‌کنند که این به هیچ‌وجه راه‌حل مناسبی نیست.
* بکوشید خودتان را بشناسید. بدانید که در زندگی چه چیزی می‌خواهید؟ چه چیزی می‌خواهید به دیگران ارائه کنید و چگونه؟ پس با هدف زندگی کنید و آنگاه شما می‌توانید دید مناسبی نسبت به زندگی داشته باشید.
اگر در سن ازدواج هستید، امیدواریم با درک صحیح شرایط و با انتخابی معقول، آینده‌ای خوش و توام با تفاهم و موفقیت برای خود و همراه زندگی‌تان فراهم آورید و ازدواج را به تاخیر نیاندازید.
در باره ی موضوع فوق می توانید در انجمن های تخصصی تبیان با دیگر کاربران گفتگو کنیم.
منبع : جام جه آنلاین - با تغییر وتلخیص

  • عوف عقیلی

دختران مجرد و ساعت ازدواج

بررسی اجمالی علل تجرد در دختران
همه جوامع برای تحقق مقاطع مهم زندگی مانند شروع شغل، زمان ازدواج، فرزند دار شدن، بازنشستگی و ...زمان بندی اجتماعی دارند که به این انتظارات درجه بندی شده سنی برای رویدادهای خاص زندگی، ساعت اجتماعی اطلاق می شود. به موقع یا بی موقع بودن این مساله بر عزت نفس افراد تاثیر بسزایی دارد زیرا افراد خواسته یا نا خواسته به مقایسه اجتماعی از شرایط خود می پردازند و پیشرفت و موقعیت خود را با دیگران مقایسه و ارزیابی می کنند. یکی از این الگوهای زمان بندی شده اجتماعی، زمان ازدواج در جوانان به خصوص زمان ازدواج دختران است.
یکی از الگوهای زمان بندی شده اجتماعی، زمان ازدواج در جوانان به خصوص زمان ازدواج دختران است.
ازدواج یک امر جهانی است که در تمام جوامع و در طول تاریخ وجود داشته و به یک مجموعه از نیازهای اساسی انسان پاسخ می دهد. بقای نسل و پرورش فرزندان، تحقق آرزوی دیرین کودکی برای پدر و مادر بودن و دستیابی به عالی ترین سطح دوستی و صمیمیمت ، ارتباط گرم و دوجانبه عاطفی- جنسی و تقسیم کار و همکاری و همراهی در طول زندگی در شمار اساسی ترین کارکردهای تشکیل زندگی مشترک است.
این پیمان در زندگی انسان به خصوص زنان از اهمیت خاصی برخوردار است، زیرا موجودیت دو انسان را از جهات مختلف به هم پیوند می دهد. از نظر روانشناسی، توانایی در ایجاد یک رابطه صمیمی که مستلزم مصالحه و گذشت است، به احساس هویت شخصی فرد بستگی دارد هویتی که پایه های آن در دوران پیشین زندگی شکل گرفته است. افرادی که از هویت برخوردارند آماده اند که هویت خود را با فرد دیگری سهیم شوند، این مساله نوعی از خود گذشتگی متقابل بین کسانی که شریک زندگی یکدیگرند،ایجاد می کند.
وجود روابط آزاد و گسترده جوانان و بدبینی نسبت به انتخاب همسر، بالارفتن هزینه های زندگی همراه با بالارفتن توقعات افراد، سست شدن پیوندهای خانوادگی، تقلیل حمایتهای مادی و معنوی والدین از فرزندان، افزلیش پدیده چند همسری و تعدد زوجین و... از علل عمده ای است که دختران امروزی بااحتیاط زیادی برای ازدواج اقدام کرده و یا آن را دایما به تاخیر می اندازند. اما به راستی تنها این عوامل است که باعث به تاخیر انداختن ازدواج در دختران ایرانی شده است؟چرا امروزه بر خلاف گذشته ازدواج در میان دختران به تاخیر افتاده است؟ عده ای از این دختران تمایلی به ازدواج ندارند و حتی عده ای دیگر از تجرد خویش راضی و خشنود هستند.
این در حالی است که پژوهشهای مختلف نشان می دهد زنان متاهل در مجموع خوشبخت تر و راضی تر از مجردها هستند و احساس شادکامی بیشتری می کنند. همچنین زنان متاهل نسبت به دختران مجرد از استرس کمتری رنج می برند زیرا ازدواج امنیت خاطر فراوانی برای زنان به همراه دارد و این مساله احتمالا به علت حمایت دو جانبه ای است که در ازدواج موفق، به چشم می خورد.
عوامل بازدارند ازدواج در دختران
1- ایجاد ناهماهنگی تحصیلی بین دو جنس: با توجه به گسترش روز افزون تعداد دختران تحصیل کرده و از طرف دیگر تمایل پسران برای ورود سریع تر به بازار کارو امتناع از ادامه تحصیلات دانشگاهی، موجب شده است که توازن و هماهنگی تحصیلی بین دختران و پسران جامعه ایرانی کاهش چشم گیری یابد و همین مساله باعث شده که بسیاری از از دختران حاضر به ازدواج با مردانی با تحصیلات پایین تر از خودشان نباشند. نتیجه چنین ناهماهنگی چیزی جز تجرد دختران نخواهد بود.
2- میل به ادامه تحصیل در دختران: با تغییرات چشم گیر فرهنگی و اجتماعی که در سالهای اخیر در جامعه ما شکل گرفته، عده کثیری از دختران مانند گذشته نمی خواهند نقش واحد و یک بعدی را در جامعه ایفا کنند، مثلا فقط نمی خواهند در خانواده نقش یک همسر و مادر را ایفا کنند بلکه تمایل زیادی به ادامه تحصیلات، کسب مدارج بالای علمی و به دنبال آن دستیابی به موقعیتهای اجتماعی و اقتصادی بالا هستند. همین مساله باعث شده که تمرکز بسیاری بر ادامه تحصیلات تا مدارج بالاتر داشته و برای نیل به این خواسته فرصتهای ازدواج را نادیده گرفته و بیشتر به دنبال استقلال فردی خویش باشند.
3- بدبینی نسبت به مردان: مسلما در زندگی زناشویی، فردی که بیش از دیگری عشق و محبت را طلب می کند، زن است. زنان به طور عمده برای دستیابی به یک رابطه عمیق عاطفی برای ازدواج اقدام می کنند و این در حالی است که با ایجاد برخی تغییر و تحولات در جامعه کنونی ما بسیاری از دختران جامعه ما شاهد اتفاقات تلخ در زندگی اطرافیان و دوستان خویش مانند گرایش برخی از مردان به تعدد زوجین و یا اقدام به عقد موقت، باعث شده که دسته ای از دختران این اقدامات را به اشتباه به همه مردان تعمیم داده و از ازدواج سر باز زنند و به این باور اشتباه می رسند که همه مردان قابل اعتماد نبوده و به زندگی زناشویی خود وفادار نمی مانند.
4- منطق افراطی: احساس و منطق دو وجهه مهم طبیعت انسانی است که در امور مختلف زندگی باید به هر دو این مقوله ها پرداخته شود و هیچ یک از آنها نباید نادیده انگاشته شود و یا مورد توجه بیش از حد قرار گیرد. در برخی از دختران مشاهده میشود که غلبه افراطی منطق بر احساس و حسابگری شدید، موجبات تجرد یا ازدواج دیر هنگام آنها را ایجاد کرده است.این دسته از دختران خواستگاران خود را بیش از حد مورد ارزیابی های موشکافانه قرار می دهند و دایما مراقبند که مساله ای از نظر آنها جا نیفتاده و تصمیمی ناپخته و نسنجیده نگیرند.
البته در بیان علل تجرد دختران به عوامل بیشتری می توان پرداخت اما به نظر میرسد که مولفه های یاد شده بیش از دیگر عوامل مهم بوده و دارای فراوانی و شیوع بیشتری است.
بیشتر دخترانی که تجردشان انتخابی و خود خواسته بوده و از شرایط کنونی خود راضی هستند، رویکرد خاصی نسبت به زندگی دارند. این صفات گاهی اوقات شامل باریک بینی بیش از حد، استقلال و اعتماد به خود، طرز تفکر خاص و گاه داشتن هوش و استعداد بسیار بالا است.
در ضمن باید به این نکته توجه داشت که دختران مجرد از گروههای آسیب دیده و یا گروههایی که واجد برخی خصوصیات ظاهری و روانی خاص هستند، محسوب نمی شوند بلکه تجرد بیشتر این دختران به ویژه آنهایی که تجردشان انتخابی و خود خواسته بوده و از شرایط کنونی خود راضی هستند، ناشی از رویکرد خاصی است که به زندگی دارند و به همین علت آنها را از افراد دیگر متمایزو متفاوت می سازد. این صفات گاهی اوقات شامل باریک بینی بیش از حد، استقلال و اعتماد به خود، طرز تفکر خاص و گاه داشتن هوش و استعداد بسیار بالا است. پاره ای از مطالعات نشان داده است دخترانی که در دوره کودکی و نوجوانی، نسبت به همسالان خود از هوش و استعداد بالایی برخوردارند، در دوران جوانی نتوانستند همسر مناسبی برای خود انتخاب کنند.
اگر چه این ویژگی ها در بین بیشتر دختران مجرد تا حدودی مشترک است، اما شدت این ویژگی ها در بین این دسته از دختران متفاوت است و بسیاری از دختران مجرد، این صفات را فقط در دامنه محدودی از رفتارهای خود آشکار می سازند.
نوشته شده توسط: مریم عطاریان

  • عوف عقیلی

سن مناسب ازدواج!
 
گرچه در اسلام سنّ مشخصى براى ازدواج مقرّر نگردیده است، اما احادیث منقول از پیامبر اکرم و امامان معصوم(علیهم السلام) و سیره عملى آن بزرگواران، شواهد گویایى بر اهتمام ایشان در تعجیل امر ازدواج است. از نظر قرآن، ازدواج مایه آرامش روح و روان آدمى است و خود از نشانه هاى رحمت و بزرگى خداوند است.1
تشویق به ازدواج، بخصوص در سن جوانى و کراهت اسلام از تجرّد و رهبانیت، در بسیارى از سخنان معصومان(علیهم السلام)آمده است. آثارى همچون بزرگداشت سنّت پیامبر(صلى الله علیه وآله)،2 قرار گرفتن در ولایت و حمایت خداوند،3 به خشم آمدن شیطان،4حفظ و کامل شدن ایمان جوانان،6مضاعف شدن ثواب عبادت،6 زیاد شدن روزى،7و مانند آن، در کلام معصومان(علیهم السلام) از برکات ازدواج شمرده، و از کسانى که اسباب ازدواج جوانان را فراهم مى کنند، تمجید شده است.8
همچنین تجرّد و تأخیر در امر ازدواج در بعضى روایات مردود دانسته، و تأکید شده است که هیچ چیز نباید موجب تأخیر ازدواج شود، حتى فقر.9
روایتى مردان بدون همسر را سرزنش مى کند،10 و تجرّد را سبب شرور شدن مى داند.11در روایتى دیگر مى خوانیم: یکى ازحقوق فرزند بر پدر، آن است که پس از بالغ شدن، او را به ازدواج درآورد،12
اسلام در الگوى مطلوب خود، پایین بودن سن ازدواج را اصل مى داند. در عین حال، مشکلات ناشى از ازدواج هاى زود هنگام را نادیده نمى گیرد و در جهت رفع آنها کوشش مى نماید.
و در روایت دیگر، به کسانى که صاحب دخترند سفارش مى کند در ازدواج دخترانشان تعجیل کنند: امام رضا(علیه السلام)مى فرماید: جبرئیل امین بر پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) نازل شد و عرض کرد: اى محمّد(صلى الله علیه وآله)پروردگارت به تو سلام مى رساند و مى فرماید: دختران مانند میوه درختان هستند و همان گونه که میوه وقتى مى رسد، چاره اى جز چیدن ندارد، وگرنه تابش خورشید و وزش باد آن را فاسد مى کند، دختران باکره هم وقتى به سن بلوغ و ازدواج مى رسند، چاره اى جز ازدواج ندارند، وگرنه از گرفتار شدن به فتنه و انحراف، در امان نیستند. آن گاه رسول خدا(صلى الله علیه وآله)مردم را جمع کرد و به منبر رفت و پیام پروردگار عزیز و بلندمرتبه را به آنان ابلاغ نمود.13
همچنین روایت دیگرى بهترین سن ازدواج دختران را ابتداى سن بلوغ مى داند.14
بنابراین، مى توان نتیجه گرفت: اسلام در الگوى مطلوب خود، پایین بودن سن ازدواج را اصل مى داند. در عین حال، مشکلات ناشى از ازدواج هاى زودهنگام را نادیده نمى گیرد و در جهت رفع آنها کوشش مى نماید.15 روشن است که با گسترش برنامه هاى آموزشى، بهداشتى و فرهنگى و نیز بهبود وضع اقتصادى مردم، بسیارى از این مشکلات مرتفع خواهند شد.

نتایج تحقیقات تجربى وینچ ( Robert F.Winch) در جامعه آمریکا نیز تا حدى با این جهت گیرى همخوانى دارد. به گفته وى، مشکل ازدواج زودهنگام ازخودآن برنمى خیزد،بلکه برخاسته از عدم آمادگى براى پذیرش تعهدات ازدواج و نقش هاى ناشى از آن است. از این رو، ازدواج هاى زودهنگام در دو حالت کاملا رضایت بخش اند:
1. آنجا که افراد نوجوان آمادگى پذیرش نقش هاى بزرگ سالان را دارند مانند اعضاى قشرهاى پایین در جامعه آمریکا که در مشاغل غیرماهرانه یا نیمه ماهرانه اشتغال دارند.
2. آنجا که انتظار نمى رود چنین نقش هایى را بپذیرند; مانند اعضاى قشرهاى بالا که معمولا از سوى والدین حمایت مالى مى شوند.
برای اینکه سن ازدواج روز به روز بالاتر نرود ، راهکارهای زیادی موجود است که در این مقاله به راه های فرهنگی اشاره می کنیم :
تغییر نگرش ها و شناخت هاى افراد کمک زیادى به تغییر رفتار آنان مى کند، و هر تغییرى بدون داشتن زیرساخت هاى فکرى محکم، دوامى نخواهد داشت. وظیفه مهم متصدیان امور فرهنگى مثل حوزه، دانشگاه، صدا و سیما، مطبوعات، هنر و مانند آن، این است که در این زمینه، برنامه ریزى جدّى داشته باشند.
کارهایى که مى توان در این زمینه انجام داد، عبارتند از:
1. ارزش دانستن تأهّل: اگر تأهّل و همسر داشتن به عنوان یک ارزش، و تجرّد ضد ارزش تلقّى شود، همان گونه که در روایات اهل بیت(علیهم السلام) آمده است، کمک زیادى به تغییر نگرش افراد نسبت به سن ازدواج مى شود.16لازمه این کار آن است که فرهنگ دینى در ازدواج، جایگزین فرهنگ مادى گردد و نگرش جوانان ما به ازدواج همان نگرش اولیاى دین باشد که به آن به عنوان وسیله اى براى نزدیک شدن به خدا نگاه مى کردند17
جامعه کنونى ما، ملاک هایى همچون مدرک، ثروت، پست و مقام و به طور کلى، مظاهر مادى بیشترین اهمیت را دارند. به همین دلیل، تمام تلاش جوانان این شده است که از هر راهى، امتیازات مزبور را به دست آورند و از این طریق، به مقبولیت اجتماعى کافى برسند.
2. درجه بندى ملاک هاى انتخاب همسر: در فرهنگ دینى، مهم ترین ملاک براى انتخاب همسر، ایمان و اخلاق است و ملاک هاى دیگر از اهمیت کمترى برخوردارند.18این در حالى است که در جامعه کنونى ما، ملاک هایى همچون مدرک، ثروت، پست و مقام و به طور کلى، مظاهر مادى بیشترین اهمیت را دارند. به همین دلیل، تمام تلاش جوانان این شده است که از هر راهى، امتیازات مزبور را به دست آورند و از این طریق، به مقبولیت اجتماعى کافى برسند. اما به دلیل آنکه رسیدن به این ملاک ها، زمان زیادى مى طلبد، به ناچار از ازدواج در ابتداى جوانى محروم مى شوند و بدین روى، سن ازدواج افزایش مى یابد. اگر مسئولان فرهنگى کشور ارزش هاى واقعى را، که ایمان و اخلاق در صدر آن است ترویج کنند، نه تنها سن ازدواج کاهش پیدا مى کند، بلکه بسیارى از مشکلات دیگر نیز حل خواهد شد.

3. گسترش فرهنگ حجاب: در جامعه اى که فرهنگ «حجاب» حاکم باشد و رابطه با نامحرم طبق موازین شرعى باشد و از اختلاط هاى مضر و فسادانگیز بین پسر و دختر پرهیز شود، زمینه براى ارضاى نامشروع نیازهاى جنسى بسیار کم مى شود و در نتیجه، تمتعات جنسى منحصر به خانواده و ازدواج مى گردد. همین امر موجب مى شود احساس نیاز به ازدواج در جوانان افزایش یابد و آنها زودتر ازدواج کنند. اگر فرهنگ حجاب کم رنگ شود و پسران و دختران محدودیت زیادى در ارتباط با یکدیگر نداشته باشند، انگیزه آنان براى ازدواج کاهش مى یابد و در نتیجه، سن ازدواج بالا مى رود چنان که یکى از علل فرار جوانان غرب از ازدواج همین موضوع است زیرا ازدواج را مانع آزادى بى حد و حصر خود مى بینند.
4. گسترش فرهنگ قناعت و ساده زیستى: اگر در جامعه ساده زیستى و استفاده از حداقل امکانات مادى ارزش گردد و یا ـ دست کم ـ ضدارزش نباشد، سن ازدواج کاهش پیدا مى کنداما اگر داشتن خانه و اتومبیل مدل بالا و امکانات مادى ارزش شود و چشم و همچشمى هاى زیان آور گسترش یابد، جوان امروزى ما ناچار است به دنبال تهیه آن برود و تا وقتى آن را تهیه نکرده است، ازدواج نکند. در نتیجه، از داشتن خانواده در سن جوانى، محروم مى ماند.
5. ازدواج در خلال تحصیل: همان گونه که گفته شد، یکى از عوامل افزایش پیدا کردن سن ازدواج، تحصیل است. اگر به گونه اى برنامه ریزى شود که دانشجویان قادر باشند در خلال تحصیل، ازدواج کنند، سن ازدواج در بین این قشر، که مهم ترین و حسّاس ترین بخش جامعه هستند، کاهش پیدا مى کند.
این امر مشروط بر این است که خانواده ها اولا، اهمیت موضوع را درک کنند و متوجه این موضوع باشند که چه خطرهاى بزرگى فرزندان دانشجوى آنها را تهدید مى کند و چه مشکلات روحى و روانى زیادى در اثر تأخیر ازدواج براى آنان به وجود مى آید که با ازدواج کردن تمام یا بیشتر این مشکلات حل مى شود; ثانیاً، با برنامه ریزى دقیق و هماهنگ و کمک دانشگاه ها و دیگر نهادهاى ذى ربط به گونه اى برنامه ریزى کنند که دانشجویان با حداقل امکانات بتوانند ازدواج کنند و در عین حال، درس خود را نیز ادامه دهند. جوان دانشجو اگر امکان ازدواج داشته باشد، حتى به صورت ماندن در دوران عقد و نامزدى قبل از عروسى، هم از برکات مادى و معنوى ازدواج بهره مند مى شود و هم با انگیزه بیشترى درس و تحصیل را دنبال مى کند. دانشجو اگر احساس کند آینده روشنى دارد و مى تواند مسئولیت زندگى را، که با ازدواج بر عهده او گذاشته شده است، به دوش کشد، کمتر به دنبال فعالیت ها و برنامه هاى غیردرسى و حتى ضددرسى مى رود، بلکه تمام سعى و همّت خود را صرف بهتر کردن زندگى و بالاتر بردن سطح آن مى کند.
گروه خانواده و زندگی تبیان - ماهنامه تخصصی معرفت
تهیه و تنظیم :داودی
پی نوشت ها :
1ـ روم: 21.
2ـ شیخ حرّ عاملى، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، 1416، ج 20، ص 44.
3ـ مولى محسن فیض کاشانى، محجّة البیضاء، قم، جامعه مدرسین، 1383 ق، ج 3، ص 54.
4ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1403، ج 10، ص 93.
5-همان، ج 100، ص 220.
6ـ همان، ص 219.
7ـ شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 20، ص 17 / محمّد محمّدى رى شهرى، میزان الحکمه، قم، دفتر تبلیغات اسلامى، 1362، ج 4، باب 1636.
8-شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 20، ص 45.
9-محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 100، ص 217 / شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 20، ص 43.
10- شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 20، ص 45.
11-عبدالعلى بن جمعه حویزى، نورالثقلین، قم، اسماعیلیان، 1370، ج 3، ص 597.
12-محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 71، ص 80.
13- شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 21، ص 482.
14- محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 16، ص 223 / شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 20، ص 61.
15- شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 20، ص 61 و 104.
16- ر. ک. محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 100، ص 218ـ225.
17- رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نظر امام على(علیه السلام) را درباره ازدواج با حضرت فاطمه(علیها السلام)پرسید، ایشان پاسخ دادند: «نعم العون على طاعة اللّه»; یاور خوبى براى من در اطاعت از خداست. (محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 43، ص 117.)
18- پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در روایتى فرمود: کسى که از دین و اخلاق خوبى برخوردار است، اگر به خواستگارى دخترتان آمد، به او همسر بدهید; زیرا اگر چنین نکنید، فتنه و فساد بزرگى در زمین ایجاد کرده اید. (شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 20، ص 86.)


  • عوف عقیلی

چگونه با تفاوت های مذهبی در ازدواج کنار بیاییم؟

خیلی از زوج ها بعد از ازدواج متوجه می شوند که برای حفظ هماهنگی و خوشبختی زندگی زناشوییشان باید با هم مصالحه کنند. اما برای خیلی از زوج ها بعضی از موضوعات دشوارتر از این است که بخواهند سر آن به تفاهم برسند.
یکی از مسائلی که ممکن است بعد از ازدواج زوج ها سر آن به مشکل بخورند، تفاوت های مذهبی است. ازدواج هایی که در آن دو نفر با پیش زمینه های مذهبی متفاوت با هم ازدواج می کنند، این روزها خیلی متداول شده است.
بااینکه اعتقادات مذهبی مسئله ای است که دو نفر قبل از ازدواج درمورد آن با هم بحث می کنند، اما دو طرف تصور می کنند هیچ چیز نمی تواند بر عشق آنها به هم غلبه کند. اما وقتی زندگی واقعی خود را به آنها نشان می دهد و خانواده ها باید تصمیم بگیرند فرزندانشان را با چه دین و مذهبی بزرگ کنند یا کدام مراسم مذهبی را جشن بگیرند و کدام را نگیرند، تفاوت های مذهبی به مشکلی بزرگ تبدیل می شود.

اگر شما هم با همسرتان تفاوت مذهبی دارید، نکاتی که در این مقاله برایتان عنوان می کنیم می تواند کمکتان کند با تفاوت های مذهبی در ازدواجتان کنار بیایید:

* به عقاید یکدیگر احترام بگذارید
احترام گذاشتن به اعتقادات مذهبی همدیگر در ازدواج امری ضروری است. یادتان باشد که مذهب همسر شما بخش بسیار مهمی از زندگی اوست. با هم عهد ببندید که هیچوقت به اعتقادات و باورهای مذهبی هم بی احترامی نکنید و به عهدتان وفادار بمانید.

* وجه اشتراک پیدا کنید
با پیدا کردن وجه اشتراک بین باورهای مذهبی خودتان و همسرتان، می توانید با تفاوت های دینی هم کنار بیایید. مثلاً اگر در دین هر دو شما عید نوروز جشن گرفته می شود، پس تمرکز خودتان را روی این عید قرار دهید. به باورهایی که هر دو شما در مورد خدا دارید توجه کنید.

* سعی کنید خودتان را آموزش دهید
حتی اگر مذهب شما با همسرتان فرق کند، باز هم باید سعی کنید اعتقادات او را بفهمید. با اینکار نه تنها می توانید در موقعیت های مختلف او را درک کرده و حمایتش کنید، بلکه آشنا شدن با باورهای همسرتان بینشی عمیق تر نسبت به همسرتان در شما ایجاد می کند و او را بهتر می فهمید. درمورد مذهبش از همسرتان سوال کنید و به هیچ وجه بحث و جنجال سر باورهای همدیگر راه نیندازید.

* تصمیم بگیرید که درمورد مذهب فرزندتان چه بکنید
زوج ها با تفاوت مذهبی باید قبل از بچه دار شدن تصمیم بگیرند که بچه هایشان را با چه دینی می خواهند بزرگ کنند. در این نقطه است که باید بیشتر با هم مصالحه کنید. از خودتان بپرسید که دوست دارید فرزندتان تا چه میزان مذهبی باشد. مطمئناً هر زوجی نظر متفاوتی خواهد داشت. بعضی ها دوست دارند فرزندشان را فقط با خدا آشنا کنند، بعضی دیگر دوست دارند او را با مباحث مذهبی دیگر هم آشنا کنند و خیلی ها هم به کل مسئله مذهب را برای فرزندشان نادیده می گیرند تا خود او بعدها تصمیم بگیرد که چه مذهبی برای خود اتخاذ کند.

* به مسائل غیرمذهبی توجه کنید
اگر فکر می کنید در مورد مسائل مذهبی هیچوقت با همسرتان به تفاهم نخواهید رسید، سعی کنید روی مسائل غیرمذهبی که هر دو شما از آن لذت می برید تمرکز کنید مثل سرگرمی های مختلف، ورزش یا فیلم. انجام دادن کارهایی که هر دو شما را خوشحال می کند کمکتان می کند حس اتحاد در ازدواجتان را بالاتر ببرید و دیگر وقتتان را صرف دعوا کردن سر مسائل مذهبی تلف نکنید.
تفاوت های مذهبی در ازدواج می تواند مشکل ساز باشد، حتی در بادوام ترین و با عشق ترین ازدواج ها. اما با درک متفابل و مصالحه می توانید از بروز مشکل جلوگیری کنید.

گردآوری:گروه سبک زندگی سیمرغ

  • عوف عقیلی

5 نوع ازدواج - شما جزء کدام گروه هستید؟

ازدواج انواع و اقسام مختلفی دارد. وقتی توانستید نوع ازدواج خود را تشخیص دهید، آنوقت بهتر می توانید تصمیم بگیرید که آیا از ازدواج خود راضی هستید یا فکر می کنید باید تغییراتی در آن ایجاد کنید.

ازدواج یکنواخت
وقتی ازدواج کرده اید، همسرتان را از ته قلب دوست می داشته اید. اما، با گذشت زمان و درگیر شدن شما با مسائل و مشکلات روزمره، بچه ها و سایر فعالیت ها، از همدیگر دور شده اید. شما به ندرت همدیگر را می بینید، این اشکالی ندارد، اما آرزو داشتید که می توانستید زمان بیشتری را با هم گذرانده و چیزی بیشتر و فراتر از هزینه های خانه را با هم شریک می شدید.
همانطور که جدا شدن و دور شدن شما از یکدیگر، زمان برده است، نزدیک شدن دوباره به همدیگر هم نیازمند گذشت زمان است. پس نترسید و مطمئن باشید که اگر همه تلاشتان را به کار گیرید همه چیز مثل روز اول خواهد شد.
با پیدا کردن ساعاتی که بتوانید آن را در کنار همسرتان بگذرانید شروع کنید. باید دوباره کشف کنید که همسرتان چقدر موجودی شگفت انگیز است و چقدر دوستش دارید. به چیزهای مورد علاقه همسرتان، علاقه نشان دهید، تا بتوانید زمانی را در کنار یکدیگر به خوبی و خوشی بگذرانید.
به دنبال موقعیت هایی باشید که بتوانید در خلوت کنار همسرتان بگذرانید تا دوباره از نزدیک با خصوصیات عالی او آشنا شوید.


ازدواج سوء استفاده گرانه

این ازدواج ازدواجی است که در آن شما چه جسماً و چه روحاً مورد سوء استفاده طرف مقابلتان قرار می گیرید. در بسیاری از موارد، این عادتی است که از دوران کودکی در فرد ایجاد می شود. ازاینرو، از بین بردن آن نیازمند عشق و مشاوره فراوان است.
هیچ کس نباید تصور کند که به چنین ازدواجی تعلق دارد، همه شایسته یک ازدواج و زندگی زناشویی عالی بدون هیچگونه سوء استفاده می باشند.
باید برای خودتان و فرد سوء استفاده گر از متخصص کمک بگیرید. اگر طرف مقابلتان تمایلی به انجام اینکار نشان نداد، آنگاه باید از متخصص بخواهید که به شما کمک کند که چطور با چنین موقعیتی کنار بیایید. باید بدانید که اگر این سوء استفاده و بدرفتاری ها ادامه پیدا کرد، آگاه تنها راه چاره شما ترک آن زندگی است.


ازدواج مقام و عنوان

البته مهم است که با مردی ازدواج کنید که بتواند از عهده نیازهای شما برآید، اما اگر با کسی فقط به خاطر ثروت یا مقام او ازدواج می کنید . هیچ وجه اشتراکی با هم ندارید، خیلی زود متوجه خواهید شد که همیشه هم پول همه چیز نیست.

اگر ازدواج شما یکی از این نوع ازدواج ها باشد، چه باید بکنید؟ مطمئن باشید که هیچوقت دیر نیست و همیشه می توانید چیزهایی جدید درمورد همسرتان کشف کنید که بتواند او را در قلبتان جای دهد. سعی کنید به کارهای مثبتی که همسرتان برای شما و بچه ها انجام می دهد فکر کنید. از او به خاطر آن نقاط مثبت تشکر کنید و سعی کنید به چیزی فرای مقام یا وضعیت مالی او فکر کنید.
برای شناختن همسرتان وقت بگذارید و رابطه ای عمیق تر با وی بسازید.


ازدواج همسر غایب

در اینگونه ازدواج ها سر همسرتان آنقدر به کار و فعالیت های خارج خانه گرم است که شما هیچوقت همدیگر را نمی بینید.

شغل هایی هست که فرد مجبور است زمان زیادی را خارج از خانه و خانواده بگذراند. افرادی هم هستند که برای کارشان بیشتر از خانواده شان وقت می گذارند. این مسئله ممکن است به خاطر حس منفی وفاداری به کارفرما باشد یا اینکه بخواهند در کارشان همیشه برتر و اول باشند.
بعلاوه، کارها و فعالیت های زیادی وجود دارد که بتواند زمان و حواس افراد را از آنِ خود کند، اما اگر می بینید این کارها به بهای از دست دادن همسر و فرزنداتان تمام میشود، مراقب باشید چون ارزشش را ندارد.

دلیل این مشکل در زندگی شما هر چه که باشد، دیگر زمانش رسیده است که دست از آن بردارید و ببینید برای کم کردن زمانی که خارج از منزل می گذرانید و اضافه کردن به زمانی که کنار همسر و خانواده تان می گذرانید چه باید بکنید. ممکن است ابتدا شکل قربانی کردن خودتان را داشته باشد. اما اگر همراه با همسرتان تصمیم بگیرید که برای رشد و توسعه ازدواج و زندگیتان چه می توانید بکنید، مطمئن باشید که به لذت عمیقی دست پیدا خواهید کرد.

ازدواج بادوام

اینها ازدواج هایی هستند که هر کسی رویای آن را در سر می پروراند. پیرمرد و پیرزنی را که گاهی می بینید دست در دست همدیگر لبخند زنان در خیابان قدم می زنند چنین ازدواجی داشته اند.

این ازدواج ها اتفاقی به وجود نمی آیند. آنها با تلاش های مداوم، روزانه و مثبت به وچود می آیند. برای داشتن یک ازدواچ بادوام باید تلاش کرد. ازدواجی که دربرابر مشکلات مالی و اقتصادی، بیماری ها، مشکلات فرزندان، شکستن قلب ها و خیلی مسائل و مشکلات دیگر طاقت بیاورد، ازدواجی بادوام است چون زوجین از تمام این مشکلات با کمک و همکاری یکدیگر گذشته اند. آنها برای گذشتن از سد مشکلات و موانع موجود بر سر راه خوشبختیشان دست در دست همدیگر تلاش می کنند. خنده هایشان، گریه هایشان، شادی ها و غصه ها و کارهایشان با هم و در کنار هم بوده است. آنها می دانند که همیشه می توانند روی همدیگر حساب کنند.
چنین ازدواجی برای تک تک ما امکانپذیر است. فقط باید بخواهیم و هر روز، هر هفته، هر ماه و هر سال برای به دست آوردن آن تلاش کنیم.
ازدواج شما کدامیک ازاینهاست؟ آیا می خواهید همین وضعیت را حفظ کنید؟ یادتان باشد که هیچوقت دیر نیست و اگر همدیگر را دوست بدارید و تلاش کنید، می توانید خوشبخت ترین زندگی را از آنِ خود کنید

منبع : مجله روانشناسی ایران ایران پایگاه اینترنتی


  • عوف عقیلی

چند جمله ای مورد مدگرایی

یکی از معضلاتی که دامن جامعه امروز ما رو به ویژه زنان جامعه گرفته مدگرایی است بدون اینکه بنشینند و لحظه ای تفکر کنند که با این موضوع مدگرایی چه فشارهای روحی و روانی به همسر خود وارد می کنند .

یک روز به دنبال لباس های تازه!!
یک روز به دنبال مبل های متنوع!!!
یک روز به دنبال سرویس های غذا خوری تازه!!!
یک روز به دنبال مدل های آرایشی غیر واقعی و کاذب!!!

امروز انچه عده ای باید بدانند این هست که مدگرایی کار ناپسندی است و پشت مدگرایی برنامه ای وجود دارد برای اینکه جامعه اسلامی را از ارزش های خود دور و در سطح جامعه مصرف گرایی را ترویج کنند.

یکی از نکاتی که گاها بعضی از زنان جامعه غافل هستند نوع پوشش های خاص هست که هدف فقط کشیدن زنان جامعه ما به طرف بی هویتی است!!

یکی از موضوعاتی که امروز در دادگاه های ما مطرح می باشد موضوعاتی است که مرتبط با موضوع مدگرایی است مردی به دادگاه مراجعه و دادخواست طلاق داده علت دادخواست طلاق چیست؟؟؟

مدگرایی خانم و توقعات بالای او!!!

چرا از الگوهای ارزشی و اسلامی خود فاصله گرفته ایم ؟؟

  • عوف عقیلی


دیدگاه های مختلف پیرامون ارتباط دو جنس مخالف

در ارتباط با رابطه و پیوند دو جنس مخالف به طور کلی سه دیدگاه مطرح است:1. دیدگاه افراطی 2. دیدگاه تفریطی 3. دیدگاه اعتدالی روابط بین زن و مرد چند صورت دارد: 1. رابطه زن و شوهری، 2. رابطه علمی، 3. رابطه حرفه ای و شغلی، 4. رابطه دوستانه. شما خوب مى ‏دانید جاذبه بین دو جنس مخالف بسیار فراوان است؛ مخصوصا در سنین جوانى، که این جاذبه و حساسیت در اوج خود مى‏باشد، در نتیجه هر چند جوان بخواهد رعایت مسایل شرعى و عرفى را در دوستى با جنس مخالف بنماید، اما تمایلات نفسى و وسوسه‏هاى شیطانى قوى‏تر از آنند که انسان گرفتار خطرهاى بزرگ نشود. به همین جهت عقل اقتضا مى‏کند انسان خود را در معرض خطرى که بسیارى از خوش باوران را گرفتار کرده قرار ندهد.

  • عوف عقیلی

عواقب روابط افراطی دختر و پسر قبل از ازدواج؟!
 
به طور کلی روابط باز و آزاد دو جنس مخالف پیش از ازدواج، دارای آفت‏ها و آسیب‏های روانی و اجتماعی جبران ناپذیری است. در ذیل به چند نمونه از این آسیب‏ها اشاره می‏شود:
 
از دو منظر روانشناسانه [Psychologycal] و جامعه شناسانه [Sociologycal] می‏توان به این امر پرداخت.به طور کلی روابط باز و آزاد دوجنس مخالف پیش از ازدواج، دارای آفت‏ها و آسیب‏های روانی و اجتماعی جبران ناپذیری است. در ذیل به چند نمونه از این آسیب‏ها اشاره می‏شود:
 

  • عوف عقیلی

نکاتی پیرامون روابط دختر و پسر

یکی از مطالبی که بسیار بر روی آن تأکید شده است و از دلایل و بهانه های ایجاد رابطه، بیان می شود شناخت قبل از ازدواج است که اگر میان دختر و پسر رابطه ای نباشد و طرفین از هم شناختی نداشته باشند، ازدواج آن ها کورکورانه خواهد بود.
بدون تردید زوج های جوان باید با دیدی باز و آشنایی کامل از استعدادها و خصوصیات اخلاقی و فرهنگی یک دیگر، زندگی مشترک خود را آغاز نمایند تا در فراز و نشیب زندگی، با همراهی و همدلی مشکلات را پشت سر بگذارند. در اسلام نیز هم سطح بودن زوجین مورد تأکید قرار گرفته است. اما نکته اصلی در این است که آیا ارتباط و دوستی قبل از ازدواج، شناخت کامل را تأمین می کند؟ در این زمینه بهتر است دختر و پسرهای عزیز به نکات زیر توجه کنند:

1ـ در آغاز باید به این نکته توجه نمود که چه شناختی تفاهم و درک متقابل را به همراه خواهد داشت و یکرنگی و یکدلی لازم را در زندگی به وجود خواهد آورد.
واضح است زمانی شناخت کامل و دقیق به دست می آید که با عقل و خرد، فرد مقابل را از جهات مختلف مورد ارزیابی قرار دهیم. در ضمن باید تلاش های شناختی خویش را به گونه ای تحت کنترل در آوریم که از کجروی در اندیشه مصون بمانیم و در نتیجه، به شناخت یا بازشناسی صحیح از یکدیگر راه یابیم.
2ـ بسی روشن است که دوستی های خیابانی و تلفنی و روابط میان دختر و پسر، از آن جا که زیبایی و جذّابیت جسمانی وتشابه ظاهری در آن نقش پررنگی دارد و افراد در آن مقطع در هاله ای از احساسات و عواطف غوطه ورند و در پی فردی هستند که با ساخته های ذهنی شان مطابق باشد، در ارکان شناخت ناتمام است و کوری حاصل از عشق و محبت بر آن حکومت می نماید. در این گونه روابط، چون احساسات و هیجانات و شور جوانی در حدّ بالایی قرار دارد، حسّ واقعیت آزمایی، ضعیف است و در مقابل، حالت های کام بخشانه، بسیار قوی هستند.
چنان که امام علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «چشم عاشق از دیدن عیب های معشوق کور است و گوش او از شنیدن زشتی های او کر است.»[1]
دکتر... در مجله «ایران جوان» در ضمن گفت و گویی درباره روابط و عشق ـ علی رغم اصرار بر روابط آزاد ـ اذعان می دارد:
در یک سری تحقیقات، به مردان مورد آزمایش گفتند که در این جا دو خط تلفن وجود دارد؛ با یکی از آن ها با خانمی زیبا صحبت می کنید و در دیگری با خانمی زشت. هنگام صحبت با خانم زیبا آن ها فکر می کردند که او باهوش تر است و مثلا معاشرتی هم هست و لذا خود این ها در صحبت با او معاشرتی می شدند و سعی می کردند جذّات تر جلوه کنند؛ یعنی هر دو طرف، بهترین چیزهایشان را در ویترین می گذارند و این ویترین ها هستند که با هم صحبت می کنند. هنگامی که دست از پیش گویی کام بخشانه برداریم، انتظاراتمان هم متفاوت خواهد بود؛ یعنی هنگامی که با واقعیت ها رو به رو شویم، حس می کنیم معشوق، چهره اش عوض شده است.[2]
3ـ به اعتراف قائلین به روابط آزاد نیز این دوستی ها شناخت لازم برای زندگی را تأمین نمی کند و طرفین را از الزام های درونی نسبت به عشق، محبّت، خانواده، احساس مسئولیت و مقدار ظرفیت های روانی و عاطفی یک دیگر با خبر نمی سازد؛ بلکه این آشنایی، سطحی و کاملا عاطفی است و حرف هایی هم که در آن مقطع رد و بدل می شود به همین گونه است و در آن ها از اصول مؤثّر در شناخت، خبری نیست.
4ـ سرانجام بیشتر آشنایی های تلفنی و ازدواج های خیابانی طلاق است.
به حکایت آمارهای منتشر شده، این گونه ازدواج ها از استحکام کم تری برخوردارند و تعداد قابل توجهی از آن ها به طلاق کشیده می شوند. در این گونه روابط، طرفین، نقاط ضعف خود را می پوشانند و بیش تر سعی در جلب توجه دیگری دارند و نقش بازی می کنند. آن ها سعی دارند همان گونه باشند که طرف مقابل می پسندد!
اگر سری به هفته نامه ها و مجلاّت خانوادگی بزنیم، صفحات هم راز و پزشک مشاور، مملو از غم نامه هایی است که دخترها و پسرها از دوستی ها و ازدواج های ناکام خود نوشته اند. بسیاری از ایشان، وقتی شور و اشتیاق اوّلیه شان فرو نشست و با واقعیت های زندگی، بیش تر رو به رو شدند، با یک دیگر احساس نوعی بیگانگی و غرابت نموده، با عدم تفاهم در زندگی مشترک مواجه شده اند.
5ـ بسیاری از ازدواج هایی که از روابط خیابانی، پارک و دانشگاه ها شروع شده اند، یا به سرانجام روشنی نرسیده، یا قبل از ازدواج رها شده و حاصلی جز بدنامی نداشته اند. عشق و علاقه هایی که از طریق آشنایی در خیابان و تماس تلفنی و ... حاصل می شود، به همان صورت که با شتاب ایجاد می شود، به سردی می گراید و خاموش می شود.
دکتری جامعه شناس، دلیل ضعف چنین پیوندهایی را در بی پایه بودن عشق های زودگذر جست و جو می کند و می گوید:
جوانانی که هم دیگر را در پارک ها و خیابان ها می یابند، یا از طریق تماس های تلفنی به هم دیگر علاقه مند می شوند، اصولا مبنا و اساس علاقه مندی خود را بر همان نگاه های اولیه پایه گذاری می کنند و این عشق و علاقه وقتی ظاهری باشد، قاعدتاً بعد از مدت زمانی به تحلیل می رود و نهایتا خاموش می شود. لذا می بینیم که اغلب چنین ازدواج هایی حتی بعد از مدّت زمان کوتاهی (کم تر از یک سال) به طلاق می انجامد.[3]
6ـ کسی رغبت ندارد با دوست دختر یا دوست پسر خود ازدواج کند.
جوانان شرکت کننده در مصاحبه ای درباره روابط دختر و پسر، علی رغم اصرار بر رفع محدودیت های موجود در جامعه و خانواده، در لابه لای سخن خود به این مفاسد اشاره نموده اند: پسری می گوید:
من هیچ وقت امکان ندارد با دختری که دوست هستم، ازدواج کنم (و ازدواج طبق معمول و با همراهی خانواده پسندیده است)... شما اگر معنای ازدواج را بدانید، آن وقت حساسیت مردهای ایرانی را می فهمید. ... اگر دختری حتی با یک پسر دوست بوده باشد، حاضر نیستم با او ازدواج کنم.
دیگری می گوید:
من اگر دختری داشته باشم نمی گذارم که با پسری ارتباط داشته باشد؛ چون این ارتباط بد جا افتاده و اکثرا برای وقت تلف کردن است نه برای ازدواج.[4]
حال با توجه به این مسائل، اصرار بر روابط آزادانه دختر و پسر، چه ثمری می تواند به بار آورد؟ در جایی دیگر از این مصاحبه، درباره مفاسدی که این نوع روابط به همراه دارد آمده است.
به نظر من، اگر پس از ایجاد ارتباط، ازدواجی صورت گیرد، مشکل آفرین می شود؛ چون پسرهایی که (با دختری) دوست می شوند، تا مشکلی در زندگی مشترک پیش می آید می گویند: آره، تو همان کسی بودی که با من دوست شدی... .[5]
7ـ به صرف ایجاد رابطه، شناخت لازم حاصل نمی شود؛ بلکه دقّت بر بافت خانوادگی، فرهنگی، اقلیمی، شرایط محیطی که فرد در آن رشد یافته، میزان تحصیلات و شاخص هایی از این قبیل لازم است تا طرفین زمینه های تفاهم را دریابند.
8ـ شرایط ارتباط دختر و پسری که می خواهند دوستی آنها به یک رابطه تبدیل شود، اسلام شرایطی را برای آن لازم دانسته است. از جمله این که باید میان افراد، تعهدی بصورت رسمی (هر چند این روابط موقت و برای زمان محدود باشد) ایجاد شود. لذا کسانی که می خواهند با هم رفاقت و یا رابطه ای داشته باشند، باید تعهدی رسمی به صورت عقد دایم و یا موقت میانشان وجود داشته باشد. و تنها در این حالت، ارتباط دوستی و تماس تلفنی آن ها جایز و بدون اشکال است. عدم دقت در این تعهدات منجر به بدبینی های دو طرف، والدین زوجین در آینده می شود و ممکن است باعث ناراحتی ها و اتفاقات دیگر شود.
9ـ رابطه تلفنی: بسیار روشن است که تنها با روابط تلفنی و ... میان دختر و پسر شناخت کامل از خصوصیات اخلاقی و سلیقه های فردی برای ازدواج حاصل نمی شود. چرا که جوانی، سن اوج کشش های جنسی و عاطفی است به همین خاطر نظارت بزرگان و مشاوره ازدواج می تواند او را در انتخابی خوب کمک کند. اگر چه ممکن است جوانان در ابتدای امر با همان سرشت و طبیعت پاکشان روابطی را آغاز کنند؛ ولی تجربه نشان داده است که در پایان کار این روابط به مشکلات حاد و پیچیده ای تبدیل گردیده که باعث پشیمانی آن ها شده است.
10ـ باز تاکید می شود، اگر چه ممکن است ریشه های تمایلات نفسانی و احساسی در ابتدای روابط مشخص نبوده و از چشم آن ها مخفی بوده است؛ ولی در امتداد مسیر، این تمایلات بروز و ظهور پیدا کرده و مشکلاتی را به بار آورده است. حال اگر این روابط همراه با تمایلات و هیجان ها، به وسیله اهرم تعهد شرعی و قانونی همراه نبوده باشد با کمتر ناراحتی و ناملایماتی این روابط از هم پاشیده شده و کانون های ابتدایی مهر و محبت به خانه های فساد و طلاق تبدیل خواهد شد.
لازم به ذکر است که در چنین روابطی قبل از این که «شناختی» از طرف مقابل حاصل شود، «بذر محبت و دوستی و عاطفه» شخصی مقابل در دل انسان کاشته می شود و همان طور که در بالا اشاره کردیم این امر باعث عدم شناخت صحیح از طرف مقابل می شود.
و چون بعد از مدتی بسیاری از مشکلات و تفاوت های فردی و اجتماعی نمایان می گردد و از طرف دیگر این روابط هم ضمانت اجرایی و قانونی ندارد و به سادگی از هم پاشیده شده و موجب بدنامی و محرومیت از ازدواج مناسب و درخور شأن طرفین خواهد شد.
11ـ غوطه ور شدن در این نوع روابط، جوانانی را که باید در بهترین مقطع از سن خود، به دنبال آموختن علم و کسب تجربه های آینده خویش باشند، در اضطراب و هیجانات بی اساس نگه می دارد، و با ایجاد فشارهای روحی و تشویق های درونی آرامش را از آنان سلب می کند؛ هیچ گاه این جوانان طعم شیرین آرامش، شادی، رضایت، موفقیت را در زندگی خانوادگی نخواهند چشید. ازدواج هایی که بر این اساس چیده شده، بسیار متزلزل می باشد.
12ـ پس از این که خانواده خود و دیگر مشاورین امین و آگاه در رابطه با طرف مقابلتان به مشورت پرداخته و به نتیجه مثبت دست یافتید از خانواده خودتان بخواهید که در جلسات معین و مشخصی که از طرفین شما هم حضور دارند به تبادل افکار بپردازید و اگر همدیگر را پسندیدید و شرایط همدیگر را مناسب تشخیص دادید، در یک مناسبت معینی اقدام به عقد رسمی بکنید و اگر امکاناتی باید فراهم شود که فعلا موجود نیست مراسم جشن رسمی را به تاریخ بعدی موکول کنید تا امکانات و شرایط جنبی فراهم شود.
چند تذکر
بر اساس تجربه های مشاوره ای و گزارش های خانواده ها، پس از ازدواج افرادی که تجربه دوستی با دختر یا پسر را داشته اند بدگمانی و بدبینی نسبت به شریک زندگی زیاد است و این بلا مثل خوره به جان زندگی زناشویی می افتد و شادابی و نشاط را می گیرد.
2ـ در زندگی زناشویی، بی تردید ناسازگاری و تنش هایی رخ می دهد که کسانی که تجربه دوستی های این چنینی دارند ناخودآگاه ذهنشان به خوشی های آن ایام منصرف می شود و به جای این که انرژی خود را صرف حل مشکل و ناسازگاری کنند دست به شیوه های ناکار آمد قهر، داد و فریاد، انتقام و ... می زنند.
نکته پایانی
البته اسلام، جایز دانسته که دختر و پسر قبل از ازدواج، به قصد ازدواج(نه دوستی) همدیگر را خوب ببینند و صحبت کنند و از همدیگر شناخت لازم را به دست آورند. که برای این رابطه هم ضوابطی وجود دارد ازجمله این که باید به دور از هر گونه فریب و شهوترانی باشد و نباید با آبروی طرفین بازی شود و موجب بدنامی آن ها گردد و نباید خود را در موضع تهمت قرار داد. و مسلّم است که این کار در صورتیکه با اطلاع، نظارت و همکاری والدین و اطرافیان صورت گیرد با موفقیت همراه خواهد بود.
[1] . محمدی ری شهری، محمد، منتخب میزان الحکمه، ترجمه حمید رضا شیخی، دارالحدیث، 1383، ص 125، ح 1323.
[2] . ایران جوان، ش 135، ص 22.
[3] . دکتر شیخی، هفته نامه ی دیدگاه، پیش شماره ی 3، آبان 79، ص 5.
[4] . ایران جوان، ش 135، ص 36.
[5] . همان.
عباس آینه چی- مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه

  • عوف عقیلی


دیدگاه اسلام در مورد روابط دختر وپسر

مقدمه
قبل از اینکه به تبیین روابط دخترو پسر از نظر اسلام بپردازیم چند نکته را یاد آوری می کنیم. اول: اینکه مبنا و ماخذ معارف ، اخلاقیات ، معیارهای رفتاری و... و در یک کلام بایدها و نبایدهای فردی و اجتماعی ما برگرفته از دین اسلام است و ما در هر مرحله از مراحل زندگی بشری چه فردی و چه اجتماعی دین اسلام را حاکم می دانیم وآنرا ملاکی جدائی ناپذیر برای زندگانی بشری قلمداد می کنیم. و لذا آنچه در ذیل می آید طبق همین ملاک می باشد. دوم: اگر چه عنوان مقاله روابط دختر و پسر است، اما همه زنان و مردان در این احکام مشترک هستند و اختصاص عنوان به دختر و پسر تنها به خاطر اهمیت و موقعیت حساس دختران و پسران جوان و نوجوان می باشد. سوم: در این مقال تنها به بیان باید ها و نباید ها در رابطه دختر و پسر پرداخته می شود و سخن از معضلات ،‌راه حل ها و سیاست های صحیح و نا صحیح ، آسیب شناسی و ...در این رابطه را به مجال و مقالهای بعدی موکول می کنیم.

طرح بحث
زندگی انسان بر پایه ورابط اجتماعی و پیوندها شکل می گیرد. آنچه از نظر اسلام در این اجتماع مهم است حرکت به سوی اخلاق متعالی و پیشرفتهای معنوی وکمال فردی و اجتماعی انسان است. و این اجتماع ناگزیر از تعامل افکار و اندیشه ها،‌ فرهنگها، تعلیم وتعلم و ارتباطات می باشد که دین اسلام هم بر این موارد تاکید دارد.
در یک جامعه اسلامی روابط و تعامل انسانها با یکدیگر بر گرفته از شناخت ارزشها و آموزه های دینی است که چگونگی و باید ها ونبایدهای آن را بیان می کند. انسان، به ویژه جوان ونوجوان، به ارتباط اجتماعى نیازمند است؛ زیرا آدمى موجود اجتماعى است و ارتباط با دیگران پاسخ آن نیاز درونى به شمار مى‏آید.داشتن روابط ضرورت دارد؛ ولى چگونگى آن از اهمیت بیش‏ترى برخوردار است. در این میان ارتباط با جنس مخالف موضوعى مهم و حساس است.
على‏رغم این‏که افراد ناآشنا به مبانى دینى، اسلام را بدان متهم مى‏کنند که مخالف حضور دختران در اجتماع است، احادیث صریحى داریم که طالب علم و دانش و فراگیرنده آن، چه دختر و چه پسر، محبوب خدایند و براى کسب دانش و کارهاى مفید اجتماعى، دختران و پسران مى‏توانند با حفظ پوشش و عفاف، به‏راحتى در جامعه ظاهر شوند و به انجام وظیفه بپردازند. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ أَلَا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ بُغَاةَ الْعِلْم‏» (الکافی/1/30 )
«فَوَجَبَ عَلَى الْعَاقِلِ طَلَبُ الْعِلْم ».‏(الکافی/ ج1 - کتاب العقل و الجهل)
اسلام به اهمیت و ارزش فوق‏العاده پاکى و سلامت شخصیت دختر و پسر و لزوم رعایت حقوق فرد و جامعه در ارتباطها ، نگاه‏ها، شنیدن‏ها و مکالمات تأکید دارد و به هیچ عنوان راضى نمى‏شود که حریم قُدسى دختر، خدشه بردارد یا پسر از دایره عفت و پاکى خارج شود.
تفاوت «روابط دختر و پسر» درجامعه اسلامی و فرهنگ غربی


  • عوف عقیلی