چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

۶۱ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است


مـــراسم خواستگاری
مراسم خواستگاری یکی از زیباترین مراسم در زندگی هر جوانی است. این نکته در مورد والدین نیز صدق می کند. بدین خاطر که با خواستگاری رفتن برای فرزندانشان، به یاد خاطرات خوب دوران جوانی خودشان می افتند. والدین گاهی از به یاد آوردن گذشته احساس لذت و شادکامی می کنند و گاهی هم با آه و اندوه از آن زمان یاد می کنند و در دل می گویند ای کاش قلم پایم می شکست و چنان روزی در زندگیم پیش نمی آمد.
طبیعی است که در مراسم خواستگاری، نوعی اضطراب و دلشوره در ذهن اعضای خانواده وجود دارد، به خصوص اگر دو خانواده نسبت به هم شناختی نداشته باشند، این اضطراب بیشتر خودنمایی خواهد کرد.
در هر مراسم خواستگاری، احتمالاً یکی از دو حالت زیر وجود دارد:
مراسم خواستگاری بدون شناخت قبلی از خانواده های طرفین .
مراسم خواستگاری با شناخت قبلی از خانواده طرفین.
درحالت اول، خانواده های دو طرف نسبت به هم هیچگونه شناختی ندارند، بنابراین لازم است در صورتی که خانواده دختر کاملاً بی خبر هستند، توسط خانواده پسر به هر وسیله ای که امکان داشته باشد، از جریان خواستگاری مطلع شوند و با تعیین وقت قبلی به خانه آنان بروند؛ به دلیل آنکه ممکن است، خانواده دختر در شرایط نامطلوبی باشند و آمادگی پذیرایی از خانواده پسر را نداشته باشد. در چنین شرایطی ارزیابی دو خانواده از همدیگر نابجا خواهد بود و خانواده دختر خیلی عصبانی خواهند بود که همین وضعیت ممکن است در زندگی بعدی آنان تأثیر ناخوشایندی داشته باشد و به عنوان یک خاطره بد در ذهن ها بماند، پس بهتر است به خاطر حفظ حرمت خود و احترام به خانواده دختر، قبلاً در مورد رفتن به خواستگاری به خانواده دختر اطلاع داد. دلیل دیگر آنکه اصلاً ممکن است خانواده دختر به خانواده پسر اجازه ورود ندهند، و شاید بتوان گفت که حق هم دارند، چون شناختی نسبت به آن خانواده در دست ندارند.
گاهی هم ممکن است برای مرتب کردن خانه، از خانواده پسر بخواهند که مدتی پشت در و یا در سالن پذیرایی منتظر باشند. خلاصه این که در یک کار از قبل تدارک دیده نشده ، اتفاقاتی که ممکن است بیفتد و تأثیرات خوب و یا بد آن، که در هر صورت چندان مطلوب نخواهند بود.

زمان خواستگاری بهتر است بعدازظهر و یا این که در ساعات اولیه شب باشد تا همه ی اعضای خانواده در منزل حضور داشته باشند ( البته در فصل های مختلف وضعیت متفاوت است.) در اولین جلسه خواستگاری، بهتر است که برای همراهی پسر، فقط از والدین او و کسی که معرف آنان است و احتمالاً با طرفین آشنایی دارد، استفاده شود و از همراه کردن اعضای دیگر فامیل ، مانند: عمو، دایی، عمه، خاله، خواهران و شوهران آنان و یا برادران و همسران آنان خودداری کرد، زیرا خانواده ها نسبت به هم شناختی ندارند و نمی دانند با چه کسی باید حرف بزنند و تصمیم گیرنده کیست. به هنگام پذیرایی نیز، ممکن است زیر نگاه های تیز لشگری از طایفه داماد، اتفاقاتی بیفتد. ضمن آنکه خانواده دختر نمی دانند پذیرایی را از کجا باید شروع کنند. گاهی هم در خانواده دختر بیش از یک دختر وجود دارد و هیچ یک از دو طرف هم نمی داند که دختر مورد نظر کدام است. البته در خانواده های چند دختری، ابتدا از دختر بزرگتر شروع می کنند که گاهی مورد پسند واقع نمی شود و بیشتر متوجه دختر بعدی می شوند که وضعیت او نیز وابسته به دختر بزرگتر خواهد بود.
پیشنهاد می شود که از واسطه جهت خواستگاری کمتر استفاده گردد. همچنین در صورتی که قبلاً به خانواده اطلاع داده شده و تعیین وقت گردیده است، بهتر است که از خانواده پسر در یک اطاق کوچک پذیرایی شود. اتفاقات بزرگ دنیا در اطاق های کوچک و دربسته ، طرح ریزی می گردد. بهتر است که در روز خواستگاری از چراغ های رنگین، نورافکن ها و لوسترهای بزرگ استفاده نشود و از چراغ های ساده استفاده شود.
اجرای مراسم خواستگاری را که از مراسم لازم برای شروع زندگی است نباید سرسری گرفت و اگر می خواهید در خانواده همسرتان مورد احترام و دارای ارزش باشید، زندگی مشترکتان را حتماً از طریق خواستگاری شروع کنید.
ابتدا بهتر است که فردی از خانواده پسر که می تواند خوب حرف بزند، شروع به صحبت کند، چون معمولاً در این لحظه حواس همه حاضرین متوجه این شخص می شود. و اگر کسی باشد که نتواند خوب سخنرانی کند، ممکن است سبب لبخندهای تمسخرآمیز میزبانان گردد
بهتر است وسایل و مواد خوراکی مورد استفاده برای پذیرایی، خیلی ساده باشند. مثلاً از چای و نان شیرینی یا بیسکوئیت ساده استفاده شود که به راحتی در دهان جای بگیرد. ( از نان نخودچی یا شیرینی هایی که ممکن است در داخل گلو بپرد و ایجاد اشکال نماید استفاده نکنید.) برای پذیرایی از میوه های آبدار مثل انار و نیز شیرینی های بزرگ استفاده نشود که باعث زحمت می گردند، چون کلیه حرکات خانواده های طرفین زیر ذره بین قرار دارد و ثبت و ضبط می گردند.
ابتدا بهتر است که فردی از خانواده پسر که می تواند خوب حرف بزند، شروع به صحبت کند، چون معمولاً در این لحظه حواس همه حاضرین متوجه این شخص می شود. و اگر کسی باشد که نتواند خوب سخنرانی کند، ممکن است سبب لبخندهای تمسخرآمیز میزبانان گردد. بهتر است در مورد پسر ( داماد) هر آنچه واقعیت دارد بیان گردد. فقط واقعیت ها، زیرا مطالبی که برخلاف واقعیت باشد، به صورت پدیده ذهنی بدی در نظر خانواده دختر جلوه گر خواهد شد و به طور یقین در آینده ، زوج جوان با مشکل رو به رو خواهند شد و حتی ممکن است کارشان به طلاق بکشد. از طرف خانواده دختر هم باید شرح حال مختصری از وضعیت دختر از نظر سن، تحصیلات و بعضی خصوصیات خاص ارائه گردد.
رسم ادب این است که اگر طرف مقابل مورد قبول واقع نشد ، خانواده ها به هم اخم نکنند و قیافه عبوس به خود نگیرند، بلکه با لبخند و با رعایت احترام کامل و گفتن این جملات که «فعلاً رفع مزاحمت می کنیم و ان شاء ا… به زودی همدیگر را خواهیم دید» و یا «به شما خبر خواهیم داد» و با روبوسی از یکدیگر و با این فرض که دوستی بر دوستانشان اضافه شده است، یکدیگر را ترک نمایند.
البته این گونه خواستگاری به هیچ عنوان را توصیه نمی شود و بیشتر شبیه به خرید کالاست. وقتی شناختی در بین
نباشد، طرفین نمی دانند که طرف مقابلشان چه کسی است، چطور زندگی می کند، چه تحصیلاتی دارد، در چه محیط اقتصادی و فرهنگی رشد کرده است، چه عقایدی دارد و بسیاری از مجهولات دیگری که پاسخ به هر کدام احتیاج به زمان طولانی دارد.
حالت دوم، خواستگاری با شناخت قبلی طرفین از یکدیگر است و در این نوع خواستگاری که خانواده های پسر و دختر از قبل با یکدیگر آشنا شده اند و نسبت به هم اطلاعاتی دارند، بهتر است نکات زیر رعایت گردد.
تاریخ آن از قبل تعیین شود و بهتراست که در ساعت های عصر یا اوایل شب صورت پذیرد. افراد کمتری خانواده پسر را همراهی نمایند و بهتر است از وابستگانی برای این کار استفاده شود که بتوانند خوب و منطقی صحبت کنند و تصمیم بگیرند. از نظر پوشش بهتر است که داماد یک لباس ساده و راحت بپوشد و احیاناً لباسی تهیه نکنند که نتواند در آن آرام بگیرد و در نتیجه مورد تمسخر واقع شود.
پوشش دختر خانم بهتر است مطابق با فرهنگ اسلامی و ایرانی، لباسی بلند و پوشیده باشد، به طوری که به راحتی بتواند در آن حرکت کند. خانم ها لازم است به این نکته توجه کافی داشته باشند که مردان ایرانی پوشیده ترین لباس را می پسندند. لباس نباید طوری باشد که از شدت تنگی رو به پاره شدن برود! نوع آرایش بهتر است که بسیار ساده و متناسب با چهره ای شاخص فرهنگ و مذهب ایرانی باشد. اگر آرایش تند و غلیظ باشد، قضاوت خانواده پسر( داماد) چندان مناسب نخواهد بود.
در مراسم خواستگاری بهتر است که پسر چند شاخه گل کوچک، زیبا و با رنگ های شاد تهیه نماید و به هنگام ورود به خانه دختر روی میز بگذارد. به همه دختران توصیه می گردد که به هنگام خواستگاری، چای یا شیرینی را به اولین سرنوشت ساز زندگی، یعنی مادر داماد تعارف کنند، در کنار او بنشینند ، با او صحبت کنند، به سؤالات او پاسخ دهند و خلاصه آن که به او توجه کنند و چندان به پدر داماد نزدیک نشوند که ممکن است از همان اوایل باعث دردسر شوند.
لازم است که در جلسه اول خواستگاری فقط روی مسائل ازدواج صحبت شود و از بحث هایی که باعث اتلاف وقت می گردند و مسئله اصلی را به تعویق می اندازند، خودداردی نمایند.
پوشش دختر خانم بهتر است مطابق با فرهنگ اسلامی و ایرانی، لباسی بلند و پوشیده باشد، به طوری که به راحتی بتواند در آن حرکت کند
به خانواده داماد توصیه می گردد که در همان اولین جلسه ، بعد از توافق ، هدایایی به عروس بدهند. میزان مهریه بستگی به وضعیت فکری ، اقتصادی و اجتماعی طرفین دارد.بسیار دیده شده که ایراداتی در رفتار و شخصیت دختر وجود داشته است که باید به طرف مقابل، مبلغی هم دستی داده شود تا با او ازدواج کند؛ یک دختر وسواسی که شب و روز فقط مشغول تمیز کردن دستهایش است، ولی از خانه داری هیچ گونه اطلاعی ندارد و حتی طرز تهیه نیمرو را بلد نیست، آیا می توان با او زندگی کرد؟ و یا پسری که شخصیتی متکی به والدینش دارد و اصلاً رشد فکری و اجتماعی او در حد بسیار پایینی می باشد یا اخلاقش ناپسند است و فحاشی می کند، حتی اگر میلیاردها مهریه دختر کند آیا ارزش ازدواج کردن دارد؟ در مقابل دخترانی هم هستند که ارزششان اصلاً در عدد و رقم نمی گنجد با معیارهای عادی نمی توان گوشه ای از شخصیت و رفتار و صفات خوب آنان را که مطبوع طبع هر ایرانی مشکل پسندی باشد بیان کرد.خلاصه آنکه در زمینه مهریه می توان گفت که این سنتی لازم است و باید اجرا گردد. پس باید آنچه را عقل حکم می کند، انجام داد و نیز ارزش مادی و معنوی طرفین در نظر گرفته شود و در نهایت تصمیم با طرفین و توافق آنان است.به طور کلی اجرای مراسم خواستگاری را که از مراسم لازم برای شروع زندگی است نباید سرسری گرفت و اگر می خواهید در خانواده همسرتان مورد احترام و دارای ارزش باشید، زندگی مشترکتان را حتماً از طریق خواستگاری شروع کنید. همچنین مجدداً به والدین ارجمند توصیه می شود که راه را برای فرزندانشان باز بگذارند تا آنچه را که بیرون از منزل برایشان اتفاق می افتد، با خیال راحت در جمع خانواده بازگو کنند و آن را به کمک دیگر اعضای خانواده تجزیه و تحلیل کنند. در آن صورت می توانند مطمئن باشند که به نتایج ایده آل هر خانواده ایرانی می رسند.در طی مراسم خواستگاری نیز به نظرات و عقاید والدین دو طرف احترام گذاشته شود. با رعایت نکات بالا زوجی با سعادت در کنار یکدیگر خواهید بود که هر لحظه از زندگی مشترک برایتان ارزشمند، شیرین و فراموش نشدنی خواهد بود.

  • عوف عقیلی

جوانان در چارچوب خانواده معاشرت کنند، تا با مخالفت والدین برای ازدواج مواجه نشوند

یک استاد دانشگاه و روانشناس خانواده گفت: یکی از چالش های فعلی برخی جوانان، پذیرش نشدن فرد موردنظرشان از سوی خانوده هایشان برای ازدواج است، در حالی که این دسته از جوانان سال ها بدون اطلاع خانواده ها با هم معاشرت داشته اند.

دکتر شکوه نوابی نژاد گفت وگو با ایسنا با بیان این که چنین مشکلی اغلب ناشی از آن است که دختر و پسر به صرف علاقه یکدیگر را انتخاب کرده اند، گفت: این افراد باید ارزش های خانواده، اخلاق، اعتقادات، وضعیت فرهنگی اجتماعی خانواده ها و بسیاری از عوامل دیگر را در انتخاب خود لحاظ کنند، تا بعدها با مخالفت خانواده مواجه نشوند.
وی همچنین به این جوانان پیشنهاد کرد که چنانچه رابطه آن ها به واقع هدفمند و به قصد ازدواج است، خانواده های خود را نیز در جریان آن قرار دهند، چرا که یکی از بهترین اشکال ارتباط در چنین مواردی، معاشرت دختر و پسر در چهارچوب خانواده هاست.
این روانشناس خانواده ادامه داد: تبعیت از چنین پیشنهادی موجب می شود، تا دختر و پسر بعدها با مخالفت خانواده های خود مواجه نشوند.

  • عوف عقیلی

نقش خانواده در شکل گیری ازدواج موفق
 
ازدواج به عنوان یکی از مهم ترین موضوعات خانوادگی باید در قالب و چارچوب خاص خود قرار گیرد و این که گفته شود زمانه تغییر کرده است و جوانان این دوره و زمانه با گذشته بسیار فرق کرده اند نمی تواند پاسخ منطقی و قابل قبولی باشد.
این جوانان هم درست در همان خانواده هایی رشد و پرورش یافته اند که جوانان سال های قبل بزرگ شده اند و تنها به سبب پیشرفت فناوری و گسترده شدن دامنه ارتباطات نمی توان جوانان را به حال خود گذاشت تا شریک زندگیشان را انتخاب کنند. بعضی از خانواده ها در این زمینه کوتاهی می کنند و دلیل شان هم این است که جوان هر کسی را که خودش انتخاب می کند می پذیرد و با او کنار می آید و اگر ما کسی را انتخاب کنیم مشکلات بعدی اش هم گریبان خودمان را می گیرد. پدر و مادر باید همراه و مشاور جوان باشند و با استدلال و منطق وی را قانع کنند که انتخابش درست است یا نادرست که بی گمان جوان نیز آن را خواهد پذیرفت.
در این خصوص با دکتر اسماعیلی به گفت وگو نشستیم.وی عضو هیئت علمی دانشکده روان شناسی دانشگاه تربیت معلم تهران درباره اهمیت نقش خانواده می گوید: ازدواج مقدمه تشکیل خانواده است. وقتی 2 زوج جوان ازدواج می کنند در واقع پایه های خانواده را شکل می دهند. اگر رابطه بین زن و شوهر را از این منظر نگاه کنیم درمی یابیم وقتی خانواده رو به کمال می رود که این رابطه سالم و برپایه اصول صحیحی شکل گرفته باشد. از این رو جوان باید معنای خانواده را بداند نه این که فقط از نظر عاطفی و روحی با فرد موردنظر خود مشترکاتی داشته باشد. بنابراین وقتی زوج جوان ازدواج می کنند، اصولا با فضای جدید خانواده های یکدیگر روبه رو می شوند. پسر یا دختر در خانواده هایی متفاوت رشد کرده اند و عضو آن هستند و ویژگی های آن خانواده را دارند. وقتی آشنایی صورت می گیرد در کنار اشتراکات، بی گمان تفاوت هایی را هم خواهند دید. اگر جوانان آمادگی مواجهه با تعارضات را نداشته باشند، نخواهند توانست زندگی مشترک موفقی را تجربه کنند و بیشتر در معرض آسیب های بعدی و طلاق هستند.
نگاهی به آمارهای طلاق و بررسی علل و عوامل این پدیده در جامعه کنونی ما نشان می دهد ازدواج هایی که در آن دختر و پسر پیوند مستحکمی با خانواده طرفین پیدا نکردند بیشتر در معرض آسیب و طلاق است. زیرا قواعد و آداب و رسوم و ویژگی های خاص خانواده ها را از هم متمایز می کند. وقتی ازدواج دو نفر بدون توجه به این قواعد صورت بگیرد، طبیعی است ازدواج آسیب پذیر خواهد بود. خانواده ها باید در بستر مشترکات مهمی که با هم دارند تصمیم به پیوند ازدواج فرزندانشان بگیرند.اما گاهی اوقات پسر یا دختر نسبت به هم علاقه عاطفی پیدا می کنند و ازدواج خود را بی نیاز از مشورت و هماهنگی با خانواده ها می دانند، آن ها اغلب خارج از چارچوب خانواده عمل می کنند و وارد فرآیند چانه زنی می شوند و تصمیم خود را برای ازدواج با یک فرد خاص اعلام و برخواسته خود پافشاری می کنند. در چنین مواردی والدین براساس هنجارها و تفاوت دیدگاه هایی که با جوان دارند، اغلب مخالفت می کنند و از سویی احساس می کنند ثمره تلاششان در زندگی از بین می رود. مجموعه افکار، ایده ها، مصلحت ها و تجربیات متفاوت باعث می شود اغلب خانواده ها در برابر خواسته جوانان مقاومت کنند و تن به درخواست های آنان ندهند. اما مشکلی که هم اکنون در جامعه مشهود است، این است که موارد قابل توجهی از ازدواج ها خارج از فضای مشورت و توافق و همراهی خانواده ها صورت می گیردگرچه در نهایت ممکن است خانواده ها تسلیم خواسته جوانان شوند. اما هسته و ریشه های مشکلات به جای خود باقی می ماند و پس از فروکش کردن احساسات عاطفی و هیجانی، عشاق دیروز تبدیل به کینه توزان امروز می شوند.
در بحث آسیب شناسی ازدواج به دلایل مختلف علمی جامعه شناسی، روان شناختی توصیه کارشناسان این است که نباید پیوند ازدواج، با ساختار و چارچوب خانواده قطع شود. یعنی تصمیم جوانان برای ازدواج باید با مشورت خانواده همراه باشد زیرا این کار از بسیاری از مشکلات بعدی جلوگیری می کند.
شیفتگی های افراطی در جوانان به تصمیمات ناگهانی منجر می شود و خانواده ها را هم درگیر مشکل خودخواسته ای می کند که تبعات زیادی دارد. مشورت با افراد باصلاحیت ازجمله خانواده و بستگان بسیار اساسی است به طوری که در اغلب موارد پدر و مادر بهترین مشاور جوانان هستند. دکتر اسماعیلی به نقش خانواده در تثبیت ازدواج جوانان اشاره می کند و می گوید: پس از ازدواج هم ارتباط و احترام خانواده ها به یکدیگر می تواند در محکم شدن پیوند ازدواج تاثیر داشته باشد. پیوند عاطفی اولیه در ازدواج باید به پیوند عاطفی و ایجاد شبکه اجتماعی بین 2 خانواده منجر شود.نکته قابل توجه این است که شیفتگی بین دختر و پسر به تناسب بهایی که هر یک برای آن می پردازند، آسیب هایی را به آنان وارد می کند. معمولا در سن نوجوانی و جوانی دختران عاطفی تر و آسیب پذیرتر هستند و این یک زنگ خطر جدی برای بسیاری از خانواده هاست. پسران اغلب در این سنین تحت تاثیر هیجانات جنسی به دختران گرایش پیدا می کنند. دختر اغلب وقتی با پسری ارتباط برقرار می کند می خواهد او را به عنوان مرد زندگی، همیشه همراه خود داشته باشد، یعنی خود را برای یک ارتباط طولانی آماده می کند. اما پسران اغلب به قصد ازدواج با دختران ارتباط برقرار نمی کنند و پس از فروکش کردن هیجانات خود از ازدواج سرباز می زنند، گاهی هم با توسل به شیوه های فریب و حیله به بهره برداری موقت از دختران دست می زنند. گذشته از این فرهنگ ها واژه زن ارزش خاصی دارد و توام با قداست و پاکی و حیاست. بر همین اساس پس از تشکیل پیوند عاطفی دختر، همان نسبتی که پیوندش ریشه دار و عمیق بوده است، دچار آسیب شدید می شود.توصیه ما به دختران این است که سعی کنند در دام احساسات و هیجانات گرفتار نیایند و چنانچه به قصد ازدواج با کسی ارتباط برقرار کردند حتما از مسیر خانواده ها و با مشورت آن ها صورت بگیرد.
دکتر اسماعیلی درباره آمادگی جوانان برای رویارویی با جنس مخالف می گوید: این آمادگی در واقع زمینه سازی می خواهد و باید از همان دوران کودکی فضای ایمن و سالم برای تربیت فرزندان فراهم شود تا اضطراب، بی اعتمادی، شک و تردید و فاصله عاطفی به وجود نیاید. والدین و فرزندان باید احساس همدلی داشته باشند تا بتوانند حرف یکدیگر را بفهمند. اگر این حس وجود نداشته باشد و بچه ها از منظر عاطفی دچار خلاء شده باشند، به محض اولین برخورد عاطفی با جنس مخالف دچار هیجانات شدید می شوند. بنابراین هر قدر والدین با بچه ها رابطه عاطفی و مثبتی داشته باشند، بچه ها کمتر به جست وجو و ارضای عواطفشان در خیابان می پردازند و کمتر دچار شیفتگی های مفرط می شوند.والدین در دوران نوجوانی می توانند نقش مشورتی ایفا کنند. بسیاری از مسائل در دوران نوجوانی برای آن ها به وجود می آید که نمی توانند آن را با والدین خود در میان بگذارند.منظور ما پدر و مادر صمیمی نیست. پدر و مادر علاوه بر صمیمیت باید مشاوران خوبی باشند و پس از جلب اعتماد آن ها یا خودشان کمک کنند یا آن ها را به سمت مشاوران دیگر سوق دهند. در قدم اول والدین باید این ضرورت را حس کنند که فرزند آن ها به مشورت نیاز دارد.
والدین باید توجه داشته باشند که بین ویژگی های رفتاری پدر و مادر و فرزند آن ها باید تعادلی وجود داشته باشد، محبت کردن همراه با آماده کردن او برای مقابله با مشکلات باشد. لذا فرزندی که محبت دریافت می کند باید صمیمیت را هم تجربه کرده باشد، باید مهارت های مختلف زندگی را یاد گرفته باشد. محبت تامین بی حد و حصر نیازهای فرزندان نیست بلکه باید آموزشی باشد. پدر و مادر باید بتوانند شخصیت فرزند را به طور همه جانبه پرورش دهند و مسائل اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی و روانی را با نوعی آگاهی و دانش درآمیزند تا بتوانند فرزند عاقل و دانایی تحویل جامعه دهند.

  • عوف عقیلی

نقش خانواده در ازدواج فرزندان

    ازدواج و تشکیل خانواده یکی از اهداف و تصمیمات مهم در زندگی افراد جامعه است که اگر همراه با تعقل و دوراندیشی نباشد، نتیجه یی جز سرخوردگی و شکست نخواهد داشت .
    یک خانواده محکم و منسجم که همه اعضای آن در جای اصلی خود قرار دارند، همواره می کوشند در همه موارد پشت و یا رویاروی یکدیگر باشند. در چنین خانواده هایی ارزش ها و قابلیت های هرشخص اعم از بزرگ و کوچک کشف و شکوفا می شود. در نتیجه هر مرحله از زندگی به گونه و شیوه یی مرتب پیش خواهد رفت و چنانچه مشکلی هم پیش آید، همه با همفکری و همیاری یکدیگر بسرعت مانع به وجود آمده را برطرف خواهند کرد.
    و اما همه مسائل و مشکلات زمانی پیش می آید که خانواده یی دارای انسجام و همبستگی لازمه نباشند. آن وقت است که هر یک از افراد خانواده سازی جدا و مخالف دیگری خواهد نواخت و این ارکستر ناهماهنگ و ناموزون که رهبر و راهبری ندارد، در کوران مسائل و مشکلات زندگی ، بسیار زود از هم خواهد پاشید و در نتیجه انسان هایی از هم بیگانه و در خود شکسته خواهد ساخت که هر یک برای خود تصمیمی در خفا خواهند گرفت بی آنکه به راستی از عواقب آن باخبر باشند. مشورت و همدلی در چنین محیطی معنا ندارد و شاید گمان می کنند ازدواج راهی برای رهایی و خلاص شدن از موقعیت موجود باشد. اما غافل هستند که انتخاب عجولانه و بی مشورت یا حتی تحمیل نظر نیز می تواند به سهم خود عاقبتی تیره و تاریک داشته باشد.
    اغلب اوقات بزرگترها می توانند نتیجه سال های عمر خود و تجربیاتی را که به دست آورده اند، در کسوت یک راهنمای خوب و صالح در اختیار فرزندان و جوان ترها قرار دهند. به شرط اینکه اجازه دهند آنها هم آموخته های خود را از زندگی ، هر چند اندک ، به کار گیرند تا ذره ذره به پختگی و بلوغ فکری برسند.
    اگر به هدف و تصمیمی چنین مهم و آینده ساز، کوچک و یا سایه وار نگاه کنیم ، حاصلی جز شکست و خستگی ممتد از زندگی نخواهد داشت . زندگی جدی تر از آن است که سرسری و باری به هر جهتی گرفته شود. کاری نکنیم که سال ها بعد حاصلی جز افسوس نداشته باشد.
  
نویسنده: نسرین قربانی



  • عوف عقیلی

هفت راهکار مناسب برای انتخاب همسر

مرحله اول: این است که خودتان را درست بشناسید و مطمئن باشید که واقعا تصمیم دارید ازدواج کنید یا نه و اگر پاسخ مثبت است به چه دلیل؟ بخاطر پول؟ ظاهر طرف مقابل؟ شخصیتش؟ یا صرفا برای اینکه از خانه پدری فرار کنید؟
کسی که خودشناسی می کند، برای زندگی خودش هدف قائل می شود، برنامه ریزی می کند، آرزوهایش را روی کاغذ می آورد و جاهای خالی زندگی اش را شناسایی می کند.
کسی که خودش را خوب می شناسد، کمتر تحت تاثیر حرف دیگران مسیر زندگی اش را تغییر می دهد و دوست دارد خودش بداند با زندگی اش چه کار می کند. به عنوان مثال، یک دختر ?? ساله دوست دارد در سن ?? سالگی جراح زنان و زایمان باشد، در شیراز زندگی کند ویک بچه داشته باشد.
اولا این که کسی که می خواهد پزشک متخصص بشود، باید همسری انتخاب کند که شرایط بخصوص شغلی او را درک کرده و بتواند او را حمایت کند. از سوی دیگر شاید لازم نباشد او هم جراح باشد اما باید از تحصیلات دانشگاهی برخوردار باشد. در ضمن، برای چنین دختری که زودتر از ?? سالگی نمی خواهد بچه دار بشود، ازدواج زودرس یا حاملگی زودرس مزیت خاصی ندارد. در ضمن اینکه دوست دارد در شیراز زندگی کند، تا حدی تکلیف خواستگاری که می خواهد او را به تبریز یا کانادا ببرد را مشخص می کند. با خودتان رو راست باشید، و در تصمیمتان راسخ باشید.

مرحله دوم: این است که همسر آینده تان را بر اساس خواسته ها و موقعیت فعلی خود تصور کنید. تصور کردن همسر ایده آل با توجه به آرزوهایتان نسبتا راحت است. همیشه از خودتان این سوا ل را بپرسید: «آیا من برای شخصی که به عنوان همسر ایده آل خودم تصور کرده ام، همسر ایده آلی هستم؟» خیلی ساده است. هر ترازویی دو کفه دارد. اگر می خواهید کفه طرف مقابلتان سنگین باشد، ابتدا باید کفه طرف خودتان را سنگین کنید. کسی که می خواهد با یک فرد تحصیل کرده هنردوست ازدواج کند، بهتر است خود نیز تحصیل کرده و هنر دوست باشد.

. مرحله سوم: باید یکسری معیارهای غربالگری اولیه برای همسریابی انتخاب کرده و آنها را آزمایش کنید. رایجترین معیارهایی که برای این منظور به کار می روند عبارتند از: تفاوت سن، تفاوت قد، تفاوت ظاهر، تفاوت تحصیلات، تفاوت طبقاتی، تفاوت قومی، تفاوت زبانی و در نهایت تفاوت دینی.
نکته مهم این است: این شما هستید که تعیین می کنید یک ویژگی برایتان مهم است یا خیر. مثلا برای یک نفر ممکن است ازدواج درون قومی خیلی مهم باشد ولی برای کس دیگر اصلا اهمیت نداشته باشد. نکته دیگر این است که تفاوت آدمها در یک قالب نسبی مطرح می شود تا مطلق. مثلا به نظر یک نفر قد ??? کوتاه است و به نظر شخص دیگری ایده آل است. پژوهش ها نشان دادند که کسانی که حرف مردم برایشان مهم است بیشتر به ظاهر طرف مقابلشان اهمیت می دهند.

. مرحله چهارم :عبارتست از «دیدن» و «دیده شدن» برای ایجاد جاذبه اولیه. در کشورهایی که محیطهای مختلط کمتر است، پسرها ممکن است به کمک مادر و خواهرانشان برای پیدا کردن همسر مناسب متوسل شوند. ولی متاسفانه چنین امکانی برای اکثر خانمهای جوان کمتر وجود دارد. به همین دلیل توصیه من این است که محیط کار، تحصیل یا تفریح خود را به گونه ای انتخاب کنید که حداکثر احتمال ممکن را برای دیده شدن توسط همسر احتمالی آینده تان به شما بدهد. به عنوان مثال کسی که می خواهد با یک موسیقیدان ازدواج کند، یا در کلاسهای متعدد موسیقی شرکت می کند یا عضو انجمنی می شود که موسیقی دانان معمولا عضو آن می شوند. کار دیگری که می توانید بکنید این است که چند خصوصیت اصلی که برای همسر آینده تان در نظر دارید به نزدیکان و دوستان بگویید ممکن است آن ها فردی را با این مشخصات بشناسند و یا در آینده اگر با چنین کسی برخورد کنند بلافاصله به یاد شما می افتند و می توانند نقش معرف را داشته باشند.

. مرحله پنجم: یا دوست شدن با کسی است که فکر می کنید ممکن است با او ازدواج کنید یا خواستگاری کردن از این فرد است. در بسیاری از جوامع (چه شرقی و چه غربی) معمولا خواستگاری توسط جنس مرد صورت می گیرد و معمولا یک زن نمی تواند از یک مرد تقاضای دوستی و یا ازدواج بکند وگرنه به سبکی متهم می شود.
به هر حال، فراموش نکنید وقتی با کسی به قصد ازدواج دوست شدید یا از او خواستگاری کردید، فکرتان فقط مشغول ظواهر امر (مانند کافی شاپ رفتن و کادوهای رمانتیک دادن یا نحوه چای آوردن عروس خانم موقع خواستگاری و مراسم عروسی) نباشد. به اصل موضوع دقت کنید.
. مرحله ششم که به نظر من مهمترین مرحله انتخاب همسر است، بردن نهایت استفاده از فرصتها برای شناخت بهتر همسر احتمالی تان از طریق برقراری ارتباط کلامی یا غیر کلامی می باشد. امروزه حتی خانواده های نسبتا سنتی و مذهبی با حرف زدن و معاشرت زوجهای آینده در طول دوران نامزدی شان مخالفت چندانی ندارند.
در طول این جلسات، از طرف مقابل خود باید سوال بپرسید. سوالهای تعیین کننده. این سوالها از هر فرد به فرد دیگر فرق می کند اما به عنوان نمونه چهار تا پنج مورد از آنها را برایتان می گوییم:
الف - می توانید بپرسید: «هدف شما در زندگی چیست؟ سه تا از بزرگترین آرزوهای زندگی تان را بگویید».
ب - مثلا: «هدف شما از ازدواج چیه؟ چرا می خواهید با من ازدواج کنید؟»
پ - «من شغلم ایجاب می کند که در خارج از منزل کار بکنم. می خواستم بدانم راجع به این موضوع چی فکر می کنی؟»
ت - « در خانه پدر و مادری شما تقسیم کارهای منزل به چه صورت بوده؟ دوست دارید در زندگی ما چطور باشد؟»

پرسیدن این سئوال ها کمک کننده است، اما فراموش نکنید که ما در دنیای ایده آل زندگی نمی کنیم، بنابراین اگر تصمیمتان بر این شد که با فردی ازدواج کنید (بخصوص برای خانم ها) فراموش نکنید حتما شرایطی را که برایتان مهم است سر عقد مطرح کرده و تعهد لازم را از همسر آینده تان بگیرید. این تنها سندی است که می تواند در صورت عدم سازش همسرتان در موارد یاد شده از شما حمایت کند.
از سوال مهمتر، ارتباطات غیر کلامی است. مثلا اینکه آیا رفتارش طوری که می خواهید با مهربانی و عاطفه هست یا نه؟ آیا آداب اجتماعی را در حدی که برای شما مهم است بلد هست اگر نه، آیا در این حد با او احساس صمیمیت می کنید که این مورد را با او در میان بگذارید؟
علاوه بر آن باید از خودتان بپرسید: از هم صحبتی با او خسته شدید یا لذت بردید؟ اینکه اگر اختلاف نظری پیش آمد می توانید با صحبت کردن مسئله را حل کنید و یا بر سرش به تفاهم برسید؟ آیا می ترسید مسئله ای را با او در میان بگذارید؟ از عکس العمل هایش در مقابل حرف ها و رفتار شما نگران می شوید؟ آن چیزهایی را که شنیدید یا دیدید وقتی به خانه برگشتید، روی کاغذ بیاورید، زیرا برای مرحله آخر یا هفتم باید از آنها استفاده کنید.

. مرحله آخر: جمع بندی وضعیت و گرفتن تصمیم مناسب است. در زندگی هر کسی حداقل یک فرد معتمد وجود دارد. نسبت آن شخص مهم نیست. عقل و تجربه اش مهم است. باهم صحبت کنید و مجموع شرایط را برایش بگویید و بخواهید وضعیت را از دید خودش ارزیابی کند.
سعی کنید در ارائه مشاهدات و شنیده هایتان منصف باشید و به اصطلاح سانسور نکنید. بعد با خودتان خلوت کنید. تمام نظرات و تفکرات را کنار هم بچینید و جنبه های مثبت و منفی ازدواج با این فرد را کنار هم مقایسه کنید. آیا جنبه های مثبت به جنبه های منفی می چربند؟ آیا چیزی در نکات منفی هست که خیلی برا یتان مهم باشد و بخاطرش بخواهید از طرف بگذرید؟ ممکن است چیزهایی را که شنیدید قبول نداشته باشید که ایرادی ندارد. هرکسی نظر خودش را دارد، ولی در نهایت این زندگی شماست. تصمیم آخر را خودتان بگیرید و آن را به پدر و مادرتان اعلام کنید.
می توانید وقتی نتیجه تصمیمتان را به پدر و مادرتان می گویید دلایل خودتان را هم بگویید که بدانند این تصمیم را عاقلانه گرفتید و جوانب آن را سنجیده اید.
مراحل بالا توصیف یک فرایند عقلانی و منطقی بود. ازدواج در زندگی فرد یک تصمیم خیلی مهم است. ازدواج موفق می تواند تمام توانایی های بالقوه فرد را شکوفا کند و ازدواج نا موفق می تواند منابع غنی درون وجود یک نفر را به صفر برساند. هستند کسانی که فقط از روی احساسشان ازدواج کردند و خوشبخت شدند ولی تعداد کسانی که خوشبختند و این تصمیم را با چشمهای باز و با در نظر گرفتن همه جوانب گرفتند بیشتر است.
_________________
فارسی تک

  • عوف عقیلی

انتخاب: نقش ازدواج در هوش فرزند

انتخاب همسر از چند جهت در رشد هوشی کودک مهم می باشد.
1- ژنتیک
هوش و توانایی ذهنی از مواردی است که هم به ژنتیک بستگی دارد و هم تحت تأثیر محیط قرار می گیرد.هنگام ازدواج باید توجه کرد که با کسی ازدواج صورت گیرد که از نظر هوش و فهم در سطح پایینی نباشد. به این نکته درروایات اسلامی اشاره شده است.
حضرت صادق (علیه السلام):( برحذر باشید از این که با زن احمق ازدواج کنید.همانا مصاحبت با او بلا و گرفتاری است و اولادی ضایع به وجود می آید.)
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):( نگاه کنید و ببینید در چه چیزی فرزند خود را قرار می دهید،پس همان ریشه خانوادگی راه خود را باز می یابد.) به نقل از وراثت و تربیت نوشته ی احمد مطهری
البته این موضوع در مورد مرد احمق هم می باشد ولی از آنجایی که نقش مادر مهم تر است در این حدیث روی مادر تأکید شده است.مادر علاوه بر ژنتیک محیط رشد در دوران جنینی نوزاد را فراهم می کند و از نظر تربیت هم دارای نقشهایی است که از عهده یً پدر بر نمی آید.این موارد در قسمتهای بعدی توضیح داده می شود.
2-ازدواج فامیلی
ازدواج فامیلی از طریق ژنتیک در رشد کودک تأثیر دارد.هر فردی از جامعه چند ژن نامطلوب دارد که به صورت نهفته می باشد.
در صورتی که افرادی با هم ازدواج کنند که ژنهای نامطلوب مشابهی دارند،صفت نامطلوب در فرزند آنها بوجود می آید.افراد فامیل ژنهای مشابه بیشتری دارند و بنابریان احتمال پیدایش خصوصیات نامطلوب در کودکان حاصل از ازدواج فامیلی بیشتر است.این موضوع در مورد صفات خوب هم صحیح است،یعنی ممکن است ازدواج فامیلی باعث تولد کودک بسیار قوی و یا فوق العاده باهوش شود.به هر حال احتیاط بر این است که ازدواج فامیلی انجام نشود و یا پیش از این گونه ازدواجها مشاوره یً ژنتیک صورت گیرد.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم):(با بستگان نزدیک ازدواج نکنید که فرزند ضعیف بوجود می آید.)
3- سطح تحصیلات و معلومات
هریک از زن و مرد باید در حدی باشند که بتوانند معلوماتی در مرد تربیت فرزند کسب کنند.بسیاری از مواردی که باعث رشد هوشی کودک می شود نیاز به میزان مشخصی از سواد دارد.به طور مثال پدر و مادر باید بتوانند برای کودک خود کتاب بخوانند، شعر بگویند،جواب سؤالات او را بدهند و... بنابراین هنگام ازدواج به سطح تحصیلات و میزان معلومات همسر خود توجه کنید.
4- هماهنگی و توافق
وجود هماهنگی و توافق بین زن و مرد باعث می شود تا محیط خانه به مکانی امن و راحت تبدیل شود.چنین محیطی نقش بسیار مهمی در پرورش هوشی کودک داردخانه های پر از جنجال و جنگ و دعوا سلامتی روانی و احساسس امنیت کودک ر ابه خطر می اندازد،این موضوع سبب می شود که حتی اگر کودک تیزهوش هم باشد نتواند از توانایی خود استفاده نماید.
علاوه بر این موضوع در چنین خانواده هایی فرصت و حوصله ی کافی جهت تربیت فرزند به خصوص پرورش هوش او نمی باشد.بنابراین سعی کنید به گونه ای ازدواج کنید که توافق و تفاهم متقابل بین شما برقرار باشد.
5- انجام آزمایشات پیش از ازدواج
قبل از اقدام جهت ازدواج آزمایشات کامل را انجام دهید.اگر به دلیل انجام ندادن آزمایشات فرزند شما دچار مشکلاتی مانند تالاسمی، سل، پدر معتاد و... شود، پرورش هوشی او بسیار مشکل می شود و در بعضی موارد این کار غیر ممکن است.
6- سن ازدواج
سن ازدواج از این نظر مهم است که سن بچه دار شدن را تعیین می کند.کم بودنو یا بیش از حد زیاد بودن سن هنگام بچه دار شدن،احتمال مشکلات کودک را زیاد می کند.یکی از این مشکلات کم بودن میزان هوش می باشد.
بهترین سن برای بچه دار شدن در دختران 20 تا 25 سالگی و برای پسران 25 تا 30 سالگی می باشد.البته بعد از این سنین تا 15 الی 20 سال دیگر هم خطرات بچه دار شدن کمتر است و بعد از آن احتمال خطرات به شدت افزایش می یابد.
جهت ازدواج موفق به راهنمای دیگران گوش دهید و از آنها مشورت بخواهید.مخصوصا" با والدین خود مشورت کنید.کتابهایی که در مورد ازدواج،انتخاب همسر، ویژگی های همسر و... نوشته شده اند را به دقت بخوانید.
در امر ازدواج عجله نکنید و به دقت تحقیق و بررسی نمائید.برای ازدواج موفق خود دعا کنید و به یکی از ائمه اطهار متوسل شوید.
دعا
خداوند خالق انسان است.اوست که جنین را در رحم مادر به هر شکلی که می خواهد می سازد.بنابراین پیش از ازدواج و بعد از آن دعا کنید و از خداوند بخواهید که اولاد صالحی به مشا عطا کند و به شما کمک نماید تا در تربیت و پرورش او موفق شوید.
دعا را به هر زبان و به هر شکلی که دوست دارید انجام دهید.دعاهایی هم از امامان معصوم وارد شده است که می توانید در کتابهای دعا آنها را پیدا کرده و بخوانید. بعضی از این دعا در زیر آورده شده است.
دعا در شب عروسی
از امام باقر (ع) نقل شده است که در شب عروسی زن ومرد وضو بگیرند و دورکعت نماز بخوانند.بعد از ان مرد دعا کند و خواسته های خود را بگوید و زنانی که همراه همسر او هستید امین بگویند.سپس زن و مرد با هم این دعا را بخوانند.
(اللهُمّ ارزُقنی الفـَهَا وَوَدّها و رضاها و اَرضِنی بـِها و اَجمَع بـَیننا بـِاحسَن اجتِماع و انس ایتلاف فانک تحب الحلال و تکره الحرام)
از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که در شب عروسی موی پیشانی زن را بگیرد و به سوی قبله برگرداند و مرد دعای زیر را بخواند.
(اللهم بامانتک اخذتهما و بکلماتک استحللتها فان قضیت لی منها ولدا" فاجعله مبارکا" نقیا" من شیعة ال محمد و لا تجعل للشیطان فیه شرکا" و لانصیبا")
دعا برای طلب فرزند
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرموده اند برای طلب فرزند به سجده رفته و این دعا را بخوانید.
((رب هب من لدنک ذریة طیبة انک سمیع الدعاء رب لا تذرنی فردا" و انت خیر الوارثین))
از امام زین العابدین نقل شده است که برای طلب فرزند هفتاد مرتبه دعای زیر را بخوانید.
((رب لاتذرنی فردا" و انت خیر الوارثین و اجعل لی من لدنک ولیا" یرثنی فی حیاتی و یستغفرلی بعد موتی و اجعل له خلقا" سویا" و لاتجعل للشیطان فیه نصیبا" اللهم انی استغفرک و اتوب الیک انک انت الغفور الرحیم و صلی الله علی محمد و اله طاهرین))
حل اختلافات خانوادگی
اختلاف و دعوا در میان بیشتر خانواده ها وجود دارد.مهم این است که این اختلافات به خوبی حل شود و مشکلات برطرف گردند.وجود اختلافات و دعواهای دائمی تأثیر بدی روی رشد فکری نوزاد،کودک و نوجوان می گذارند.خانواده ای که همیشه میدان کشمکش می باشند،محیط مناسبی برای شکوفایی استعدادها نیست.در این خاونداده کسی فرصت رسیدگی به کودک و پرورش او را ندارد،از طرف دیگر دعوا و مشاجره به طور مستقیم روی هوش کودکان تأثیر گذاشته و ان را کم می کند.
وجود محبت و صمیمیت بین اعضای خانواده و حل اختلافات به شکل منطقی باعث شکوفایی فکر و اندیشۀ کودکان می گردد.بنابراین برای داشتن فرزندی باهوش سعی کنید اختلافات خود را به خوبی حل نمایند.
به نکات زیر توجه نمائید:
1- همه خانواده ها تا حدودی اختلاف،درگیری و مشاجره دارند.بنابراین مشکلات فقط مربوط به شما نیست و شما هم می توانید مانند سایر خانواده ها مشکل خود را حل کنید.
2- هیچ مشکلی نیست که قابل حل کردن نباشد.اگر زن و مرد هر دو قصد حل کردن مشکل خود را داشته باشند،مشکل حتما" برطرف شدنی است و چنانچه یکی از دو طرف نخواهد مشکل برطرف شود،کار برای طرف مقابل سختتر می شود.بنابرای بهترین راه این است که همدیگر را متقاعد کنید که می توانید و نیاز است که مشکل خود را بررسی کرده و به شکل منطقی آن را حل نمائید.
3- برای حل مشکلات خود مشورت کنید.البته با کسانی مشورت کنید که شما را کمک می کنند واز مشورت با کسانی که مشکل را بیشتر می کنند خودداری کنید.
4- کتابهایی در مورد زناشویی،راهنمای بهبود روابط زن و مرد،آئین همسرداری و... مطالعه کنید.سعی کنید این کتابها را همراه با همسر خود مطالعه نمائید.
5- به مراکز مشاوره و راهنمایی خانواده رجوع کنید و در مورد مسائل خود مشورت بخواهید.
6- صبر نکنید تا مشکلات و اختلافات بوجود آید و یا اختلافات کوچک شدت پیدا کنند، بلکه از همان ابتدا با مشورت و مطالعه به گونه ای زندگی کنید که هیچ مشکلی به وجود نیاید.
در پایان قسمتی از کتاب ((مردان مریخی و زنان ونوسی)) نوشته جان گری آورده می شود. (من شاهد تغییر و تحول زن و شوهر های بسیاری بودم که حتی بعضی از آنها یک شبه این تحول را در روابط خود بوجود آوردند.آنها با شرکت در نشستهای مشاوره ای من در آخرهفته، دوباره عاشق و شیفته همسر خود می شوند.شما نیز با به کار بردن اصول و نیز آگاهیهای که با مطالعۀ این کتاب از آن بهره مند شده اید و با یاد اوری این نکته که مردها از مریخ و زنان از ونوس آمده اند، می توانید به موفقیت مشابه ای در روابط زناشویی خویش نایل شوید.)

  • عوف عقیلی

انتخاب: فهرستی برای انتخاب همسر

راه کارهایی برای انتخاب بهتر همسر
همان گونه که می‌دانیم، ازدواج امری مقدس است که باید با آگاهی کامل طرفین صورت بگیرد تا زوجین بتوانند در کنار هم، زندگی موفقی داشته باشند. به همین منظور، در زیر برخی از راه کارهای لازم برای انتخاب همسر مناسب، آورده شده است.
تهیه‌ فهرست تفاهم
اگر فهرستی در باره‌ ویژگی‌های همسر دلخواه خود بنویسید و در دسترس‌تان قرار دهید، هدفمند خواهید بود و چنانچه طبیعت بخواهد کنترل فکر و احساس شما را به دست بگیرد و در برابر واقعیت، نابینایتان کند، با آن مقابله خواهید کرد. در این صورت، شانس شما برای یافتن شریکی مطلوب و مناسب که با او بتوانید چراغ زندگی خود را روشن کنید و تا ابد غرق در شادی و سعادت شوید، افزایش می‌یابد.
هر چه این فهرست را عینی‌تر، دقیق‌تر و مشخص‌تر تهیه کنید، در تعیین اینکه آیا در رابطه‌ صحیحی هستید یا خیر، مفیدتر و موثرتر خواهد بود.
بنابراین، مهم است از کسی که می‌خواهید به عنوان همسر انتخاب کنید، تصوری داشته باشید. در این زمینه با توجه به ویژگی‌های مورد نظرتان، می‌توانید هر کدام را که می‌خواهید، انتخاب کنید و یا کیفیت‌های دیگری را به این مجموعه اضافه نمایید. آن گاه آنها را با توجه به آنچه برای شما مهم است، اولویت‌بندی کنید، به‌طوری که بدانید کدامیک برای شما اهمیت بیشتری دارد. در پایان، باید بتوانید تصویر ایده‌آلی از کسی که می خواهید بقیه‌ زندگی خود را با او بگذرانید، داشته باشید.
برای شروع، کاغذی بردارید و ویژگی‌های همسر ایده‌آل خود را یادداشت کنید برای این منظور، کافی است تمام فضایل، ارزش‌ها، خصلت‌ها و ویژگی‌های شخصیتی همسر مورد نظر خود را قید کنید. سعی کنید این فهرست تا حد ممکن، دقیق و جامع باشد.
هر چه این فهرست را عینی‌تر، دقیق‌تر و مشخص‌تر تهیه کنید، در تعیین اینکه آیا در رابطه‌ صحیحی هستید یا خیر، مفیدتر و موثرتر خواهد بود. از طرفی، هرچه از همسر ایده‌آل خود تصویر روشن‌تری داشته باشید، در یافتن همسر موردعلاقه‌تان، موفق‌تر می‌شوید.
با تهیه‌ «فهرست تفاهم»، چیزهای زیادی راجع به خودتان خواهید آموخت. بعد از آنکه آن را نوشتید، دوباره آن را بخوانید و سوال‌های زیر را از خود بپرسید:
- چه تعداد از این ویژگی‌ها را دارا هستم؟
- چه تعداد از این ویژگی‌ها را آرزو دارم که داشته باشم؟
ممکن است تعجب کنید که فهرست تفاهم شما، نه تنها همسر ایده‌آل‌تان را توصیف می‌کند، بلکه تصویر آرمانی شما از خودتان یا به عبارتی، خود ایده‌آلی شما را نیز به تصویر می‌کشد.
لزوم گفتمان
شما با استفاده از گفت‌وگو می‌توانید از روحیات و شخصیت همسر آینده‌تان، شناخت بهتری کسب نمایید. در این گونه گفت‌وگوها هر یک از هر طرف، صادقانه به معرفی خود و بیان ویژگی‌های اصلی خویش می‌پردازد و خواسته‌هایش را از طرف مقابل و زندگی مشترک با او بیان می کند. همچنین روشی که شخص می‌خواهد در زندگی مشترک در پیش گیرد و شرایط موجود او، از مسائلی است که در این گونه گفت و گوها، مطرح می‌شود.
در این گونه گفت و گو‌ها به عنوان نمونه، می‌توان درباره‌ محورهای زیر به تبادل نظر پرداخت:
- مدیریت خانواده و نقش زن و مرد
- شرایط مادی زندگی
- روش‌های حل اختلاف و تبادل‌نظر در زندگی مشترک
- رفت و آمدهای و معاشرت‌ها
- و مسائل دیگر که مورد علاقه و شاید تاکید هر یک از دو طرف است
اگر هر یک از دو طرف، شرط‌ هایی درباره‌ی زندگی مشترک دارد، باید به روشنی مطرح سازد. هم‌چنین وجود هر گونه عیب یا معلولیت جسمانی و ابتلا به هر گونه بیماری جسمانی یا روانی مهم، یا طرف مقابل، در میان گذاشته شود. البته ذکر عیب‌های جزئی که اغلب اهمیت چندانی در روابط زناشویی ندارد، ضروری نیست. اگر پس از این گفت‌و گوها و تعیین شرط‌ ها، دو طرف به توافق برسند، در آینده با مشکلات کمتری روبه رو می‌شوند.
فهرست تفاهم شما، نه تنها همسر ایده‌آل‌تان را توصیف می‌کند، بلکه تصویر آرمانی شما از خودتان یا به عبارتی، خود ایده‌آلی شما را نیز به تصویر می‌کشد.
نقش و اهمیت مشاوره
از آن جایی که پیوند زناشویی، پیوندی آسمانی است، باید پیش از انجام آن، تمامی زوایا و جوانب آن را در نظر گرفت که تا حد امکان، این پیوند، پیوندی صحیح و سالم باشد و از هر گونه آسیبی مصون بماند تا به این ترتیب، پایه‌های کانون خانواده که مهم‌ترین و اساسی‌ترین واحد اجتماع است، تقویت شود و همچنان سالم و مستحکم باقی بماند.
پیوند زناشویی را از جهاتی می‌توان مشابه پیوند بین دو گیاه دانست. هر باغبانی به خوبی می‌داند که هر گیاهی را نمی‌توان به هر گیاهی پیوند زد. هدف از پیوند گیاهان، رسیدن به میوه‌‌ بهتر و بیشتر در ریشه‌ای محکم ‌تر است. پس دو گیاهی به یکدیگر پیوند زده می‌شوند که ضمن داشتن تشابه ساختمانی، خصوصیات ویژه‌ای نیز داشته باشند، برای نمونه یکی میوه‌ بهتری بدهد و دیگری از ریشه، تنه و شاخ و برگ بیشتری برخوردار باشد تا با انجام عمل پیوند، درخت تنومندتر و پربارتر حاصل شود.
«زناشویی در حقیقت پیوندی است که از درختی به درخت دیگر می‌زنند، اگر خوب گرفت، هر دو بارور می‌شوند و اگر بد شد، هر دو خشک می‌شوند.»
در انتخاب همسر، بایستی هدف، انتخاب یک «همسر» به تمام معنی کلمه باشد یعنی انتخاب یک همراه، همدم، همدل، هم‌قدم، هم‌فکر و هم‌دوش که بتواند مسیر رشد و تعالی را در کنار و هم‌ گام و همراه با همسرش بپیماید. آنان باید به تنهایی نیز این توانایی را داشته باشند که در غیاب دیگری، کانون خانواده را گرم و روشن نگه داشته و از آن پاسداری نمایند. ضمن آنکه باید بتوانند در آینده، نقش پدر و یا مادری لایق و مهربان را نیز ایفا نمایند.
پس بایستی قبل از انجام هر گونه اقدامی در مورد ازدواج، تمامی جوانب و پیامدهای این پیوند در نظر گرفته شود و از سهل‌انگاری خودداری شود. در ضمن، باید دانست که در جامعه‌ ما وقتی دو نفر با یکدیگر پیوند برقرار می‌کنند، تنها آنان نیستند که با یکدیگر پیوند برقرار می‌کنند! بنابراین نباید طرفین به صرف اینکه یکدیگر را دوست دارند، چشمشان را به روی ناهماهنگی‌ها و مشکل‌ها و کاستی‌های دو خانواده ببندند زیرا خواه ناخواه دود آن، دیر یا زود، به چشم هر دوی آنان و خانواده‌های‌شان خواهد رفت که آنگاه دیگر خیلی دیر خواهد بود.
زناشویی در حقیقت پیوندی است که از درختی به درخت دیگر می‌زنند، اگر خوب گرفت، هر دو بارور می‌شوند و اگر بد شد، هر دو خشک می‌شوند
جهت پیش‌گیری از این گونه مشکل‌ها و مشخص نمودن میزان هماهنگی و نزدیکی بین دو زوج و میزان موفقیت پیوند ازدواج آنان، مراجعه به یک مشاور با تجربه در امر مشاوره‌ ازدواج، می‌تواند جلوی بسیاری از این مشکلات را بگیرد. با مشاوره، میزان هماهنگی دیدگاه‌های دو طرف (در زمینه‌های زیستی، روانی، اجتماعی، شخصیتی، رفتاری، فرهنگی، اقتصادی، اعتقادی، جغرافیایی، خانوادگی، فردی و...) روشن شده و با دیدی باز و با علم و اطلاع کافی از تمام جوانب موضوع، پیوند زناشویی خود را منعقد می‌نمایند. به این ترتیب، از بسیاری مشکل‌ها و عواقب جبران ناپذیری که در اثر عدم رعایت این نکته‌ها، گریبان گیرشان خواهد شد، مصون خواهند ماند.
شادکامی و موفقیت- حمیدرضا غلامرضایی، زهره اسماعیل بیگی

  • عوف عقیلی

ایده آل گرایی درانتخاب ممنوع!
 
ازدواج، هسته اوّل ایجاد خانواده و خانواده نیز سنگ بنای جامعه انسانی است. لذا نوع پایه‏گذاری، و میزان توجّه و تدبیر در این امر مهم، در پیشرفت و توسعه و نیز انحطاط و سقوط جامعه، تأثیر مستقیم دارد.
ازدواج، عاملی برای رفاه، سکون و گسترش مدنیّت بشری است. راهی مهم برای آسایش جامعه و رفاه بشریت است. بنا بر این، ازدواج آثار و نتایج بسیار سازنده‏ای برای افراد و به تبع آن، برای جامعه دارد که در این جا به برخی از آنها اشاره می‏کنیم:1 . ارضای نیازها و گرایش‏های غریزی، 2 . بقای نسل بشر، 3 . ایجاد آرامش و اطمینان روحی و روانی و نجات از تنهایی،4 . ریشه‏کن شدن بسیاری از انحرافات و فسادها، 5 . حفظ و تقویت ایمان و معنویت در افراد (تکمیل شدن دین) 6 . تکامل روحی، فکری و جسمی افراد، 7 . توسعه و رشد ارزش‏های اخلاقی (اعم از فردی و اجتماعی) و... .
«بهترینْ ازدواج، آسان‏ترینِ آن است»(2)
ازدواج در دنیای امروز
در دنیای امروز که با مظاهر فریبنده خود، الگوهای بسیار نامناسبی را برای زندگی افراد معرفی می‏کند، بسیاری از جوانانی که اطلاعات کمی از ازدواج و مسائل مربوط به تشکیل خانواده دارند، گرفتار انتخاب‏های نسنجیده و در نتیجه، شکست‏های جبران‏ناپذیری در زندگی خویش می‏شوند. جوانان ما باید همیشه این نکته مهم را در نظر بگیرند که انتخاب همسر بدون بررسی، دقت و اندیشه، همانند خریدن یک عینک بدون معاینه، آزمایش و سنجش، برای چشم است ؛ چرا که همان‏گونه که عینک خریداری شده، احتمال دارد که به چشم‏های ما نخورد و حتی زیان و ضررهایی نیز برای چشممان داشته باشد، همسری هم که بدون دقت و بررسی لازم انتخاب شده باشد، همین وضع را داراست.
سختگیری و دقت تا چه اندازه؟!
سختگیری در انتخاب همسر تا آن‏جا که انسان را از سهولت و سهل‏انگاری در انتخاب، باز دارد و او را به دقت لازم و مفید در این امر وادارد، بسیار به‏جا و سازنده است ؛ اسلام، درباره بسیاری از مسائل پیرامون ازدواج مثل: مهریه، جهیزیه، ثروت، تشریفات، آداب و رسوم و... به آسان‏گیری و سادگی و عدم سختگیری توصیه می‏نماید. همچنان که در روایات آمده است: «بهترین همسران، کسانی‏اند که مهریه‏شان کمتر باشد»(1) و... اما هنگامی که سخن، در باب «انتخاب همسر» است، شخص را بر حذر می‏دارد و از او می‏خواهد که معیار و ملاک‏هایی را لحاظ کند و دقت و سختگیری لازم را برای رعایت شدن ملاک‏های واقعی در انتخاب همسر، داشته باشد، «بنگر چه گردنبندی برگردنت می‏اندازی!»(3) و نیز سفارش شده که: «از ازدواج با احمق بپرهیزید»(4) و ده‏ها مورد دیگر که معیار و ملاک‏های اسلامی را برای یک انتخاب موفق در گزینش همسر برای انسان، مشخص می‏کند. ولیکن سختگیری‏های بی‏مورد که بعضی اوقات فرد را پس از مدتی از ازدواج، بیزار می‏کند و یا موجب تأخیر در ازدواج برای چند سال می‏شود، و همچنین سختگیری‏هایی که ناشی از یک دسته تفکرات ایده آل (آرمانی) و دور از واقعیت (خیالی) باشد، بسیار ناشایست است که انسان باید از آن دوری گزیند.
درمان سختگیری‏های افراطی در انتخاب همسر
اگر انسان در مسئله انتخاب همسر، معیار و ملاک صحیح داشته باشد، هیچ وقت دچار سرگردانی و اشتباه نمی‏شود ؛ باید بدانیم آن دقتی که در مورد انتخاب همسر، مطرح می‏شود، غیر از سختگیری‏های بی‏مورد و افراطی است ؛ چرا که هیچ وقت، همسرِ کاملِ بدون هیچ عیب و نقص و از هر جهت مطابق با میل انسان، یافت نشده و نمی‏شود. آیا خود شما از هر جهت، بی‏عیب و نقص هستید بنا بر این در انتخاب همسر نباید خیلی آرمانگرایانه فکر کنیم ؛ هماهنگی و همفکری صد در صد با همسر آینده‏مان، امکان‏پذیر نیست و همیشه تعدادی ناهماهنگی و فاصله باقی خواهند ماند که ما باید این فاصله‏ها و ناهماهنگی‏ها را به حداقل برسانیم تا باقی آنها هم به وسیله تفاهم، گذشت، محبّت و بزرگواری، پس از ازدواج، برطرف شوند.
یکی از پیامدهای مهم سختگیری افراطی
یکی از پیامدهای مهمِ سختگیری افراطی در زمینه انتخاب همسر، تأخیر افتادن در کار ازدواج و گاهی هم منصرف شدن شخص از ازدواج و تشکیل خانواده است.این پیامد، به خودی خود، آثار بسیار منفی‏ای بر زندگی اشخاص دارد که از آن‏جمله است: 1 . ایجاد ناراحتی‏های عصبی و روانی در فرد، 2 . بروز انحرافات جنسی و فساد اخلاقی، 3 . عدم بهره‏وری از دوران شیرین و بانشاط جوانی، 4 . تزلزل پایه‏های اعتقادی و ارزش‏های دینی در فرد، 5 . عدم آرامش روحی و روانی و از دست دادن قدرت تصمیم‏گیری 6 . فاصله گرفتن از موفقیت و سعادت در زندگی و عدم بروز استعدادها.
بنا بر این، با تقویت روحیه تصمیم‏گیری، پرهیز از تفکّرات آرمان گرایانه (ایده‏آل) و آشنایی با معیارها و ملاک‏های واقعی انتخاب همسر، جلوی این‏گونه سختگیری‏های بی‏مورد و افراطی را بگیرید
.«از ازدواج با زن زیبایی که اصالت خانوادگی ندارد، دوری کنید»(5)
معیارهای انتخاب همسر
اگر افراد بدانند که مشخصات لازم برای انتخاب شریک زندگی چیست، هرگز در انتخابشان دچار سرگردانی و سختگیریِ بی‏فایده نخواهند شد، پس در این جا شایسته است که به ذکر برخی از معیارهای انتخاب همسر بپردازیم و به دلیل محدودیت این نوشتار، از توضیح و تفسیر آنها صرف‏نظر می‏نماییم:
1 . ایمان و پایبندی به دین، 2 . اخلاق پسندیده انسانی، 3 . شرافت خانوادگی، 4 . سلامت جسمی و روحی، 5 . برخورداری از دانش لازم برای زندگی، 6 . زیبایی متناسب با همسر، 7 . کُفْوِ یکدیگر بودن (همتایی) که البته این مورد در برگیرنده بسیاری از شرایط و ملاک‏های مهم است. همتایی را می‏توان در موارد زیر بیان کرد: همتایی دینی و ایمانی، همتایی فرهنگی و فکری، همتایی اخلاقی، همتایی سنّی، همتایی خانوادگی، همتایی اجتماعی و سیاسی، همتایی روحی و روانی، همتایی علمی و عقلی، و... .
پی نوشت:
1 . الکافی، ج 5، ص 324.
2 . کنز العمال، ج 16، ص 296.
3 . معانی‏الأخبار، ص 144.
4 . بحارالأنوار، ج 103، ص 237.
5 . همان، ص 232.
منبع: سایت حوزه

  • عوف عقیلی

اصولی انتخاب کن !

راه کارهایی برای انتخاب بهتر همسر
همان گونه که می‌دانیم، ازدواج امری مقدس است که باید با آگاهی کامل طرفین صورت بگیرد تا زوجین بتوانند در کنار هم، زندگی موفقی داشته باشند. به همین منظور، در زیر برخی از راه کارهای لازم برای انتخاب همسر مناسب، آورده شده است.
1) تهیه‌ی فهرست تفاهم
اگر فهرستی در پاره‌ی ویژگی‌های همسر دلخواه خود بنویسید و در دسترس‌تان قرار دهید ، هدفمند خواهید بود و چنانچه طبیعت بخواهد کنترل فکر و احساس شما را به دست بگیرد و در برابر واقعیت، نابینای‌تان کند ، با آن مقابله خواهید کرد. در این صورت، شانس شما برای یافتن شریکی مطلوب و مناسب که با او بتوانید چراغ زندگی خود را روشن کنید ، افزایش می‌یابد.
بنابراین، مهم است از کسی که می‌خواهید به عنوان همسر انتخاب کنید ، تصوری داشته باشید در این زمینه با توجه به ویژگی‌های مورد نظرتان، می‌توانید هر کدام را که می‌خواهید ، انتخاب کنید و یا کیفیت‌های دیگری را به این مجموعه اضافه نمایید. آن گاه آنها را با توجه به آنچه برای شما مهم است، اولویت‌بندی کنید ، به‌طوری که بدانید کدامیک برای شما اهمیت بیشتری دارد. در پایان، باید بتوانید تصویر ایده‌آلی از کسی که می خواهید بقیه‌ی زندگی خود را با او بگذرانید، داشته باشید.
برای شروع ، کاغذی بردارید و ویژگی‌های همسر ایده‌آل خود را یادداشت کنید برای این منظور، کافی است تمام فضایل، ارزش‌ها، خصلت‌ها و ویژگی‌های شخصیتی همسر مورد نظر خود را قید کنید. سعی کنید. سعی کنید این فهرست تا حد ممکن، دقیق و جامع باشد.
2- لزوم گفتمان
شما با استفاده از گفت‌وگو می‌توانید از روحیات و شخصیت همسر آینده‌تان، شناخت بهتری کسب نمایید. برخی افراد، نسبت به بعضی از شخصیت‌ها، حساسیت ویژه‌ای دارند و نمی‌توانند با دارندگان این‌گونه شخصیت‌ها، زندگی مشترک داشته باشند ، برای نمونه ، افراد خونسرد و آرام، افراد درونگرا و گوشه‌گیر را نمی‌پسندند و افراد خونگرم، پرتحرک و برون‌گرا را برای همسری ترجیح می‌دهند. بعضی افراد ممکن است کسانی را که احساسات تندی دارند و به شدت عاطفی هستند ، مناسب حال خود تشخیص ندهند و تیپ «منطقی» و «عقلانی» را بپسندند و بر عکس. در هر حال، کسی که در مقام انتخاب است، باید ببیند آیا با چنین فردی می‌تواند زندگی کند یا نه؟ در این گونه گفت‌وگوها هر یک از هر طرف، صادقانه به معرفی خود و بیان ویژگی‌های اصلی خویش می‌پردازد و خواسته‌هایش را از طرف مقابل و زندگی مشترک با او بیان می کند. هم‌چنین روشی که شخص می‌خواهد در زندگی مشترک در پیش گیرد و شرایط موجود او، از مسائلی است که در این گونه گفت و گوها، مطرح می‌شود.
در این گونه گفت و گو‌ها به عنوان نمونه ، می‌توان درباره‌ی محورهای زیر به تبادل نظر پرداخت:
- مدیریت خانواده و نقش زن و مرد
- شرایط مادی زندگی
- روش‌های حل اختلاف و تبادل‌نظر در زندگی مشترک
- رفت و آمدها و معاشرت‌ها
- و مسائل دیگر که مورد علاقه و شاید تاکید هر یک از دو طرف است.
اگر هر یک از دو طرف، شرط‌هایی درباره‌ی زندگی مشترک دارد ، باید به روشنی مطرح سازد. هم‌چنین وجود هر گونه عیب یا معلولیت جسمانی و ابتلا به هر گونه بیماری جسمانی یا روانی مهم، یا طرف مقابل، در میان گذاشته شود.
البته ذکر عیب‌های جزئی که اغلب اهمیت چندانی در روابط زناشویی ندارد، ضروری نیست. اگر پس از این گفت‌و گوها و تعیین شرط‌ها، دو طرف به توافق برسند، در آینده با مشکلات کمتری روبه رو می‌شوند.
3- نقش و اهمیت مشاوره
از آن جایی که پیوند زناشویی، پیوندی آسمانی است، باید پیش از انجام آن، تمامی زوایا و جوانب آن را در نظر گرفت که تا حد امکان، این پیوند، پیوندی صحیح و سالم باشد و از هر گونه آسیبی مصون بماند تا به این ترتیب، پایه‌های کانون خانواده که مهم‌ترین و اساسی‌ترین واحد اجتماع است، تقویت شود و همچنان سالم و مستحکم باقی بماند.
پیوند زناشویی را از جهاتی می‌توان مشابه پیوند بین دو گیاه دانست. هر باغبانی به خوبی می‌داند که هر گیاهی را نمی‌توان به هر گیاهی پیوند زد. هدف از پیوند گیاهان، رسیدن به میوه‌‌ی بهتر و بیشتر در ریشه‌ای محکم‌تر است. پس دو گیاهی به یکدیگر پیوند زده می‌شوند که ضمن داشتن تشابه ساختمانی، خصوصیات ویژه‌ای نیز داشته باشند، برای نمونه یکی میوه‌ی بهتری بدهد و دیگری از ریشه، تنه و شاخ و برگ بیشتری برخوردار باشد تا با انجام عمل پیوند، درخت تنومندتر و پربارتر حاصل شود.
«زناشویی در حقیقت پیوندی است که از درختی به درخت دیگر می‌زنند ، اگر خوب گرفت، هر دو بارور می‌شوند و اگر بد شد ، هر دو خشک می‌شوند.»
در انتخاب همسر، بایستی هدف، انتخاب یک «همسر» به تمام معنی کلمه باشد یعنی انتخاب یک همراه، همدم، همدل، هم‌قدم، هم‌فکر و هم‌دوش که بتواند مسیر رشد و تعالی را در کنار و هم‌گام و همراه با همسرش بپیماید. آنان باید به تنهای ینیز این توانایی را داشته باشند که در غیاب دیگری، کانون خانواده را گرم و روشن نگه داشته و از آن پاسداری نمایند. ضمن آنکه باید بتوانند در آینده، نقش پدر و یا مادری لایق و مهربان را نیز ایفا نمایند.
البته لازم به تذکر است که وقتی دو نفر از دو کانون جداگانه با یکدیگر پیوند برقرار می‌کنند و کانون جدیدی را تشکیل می‌دهند ، نباید یکباره کانون‌های قبلی خود را رها نموده و یا همچنان به‌طور کامل، به کانون‌های خانوادگی قبلی خود، وابستگی داشته باشند ، بلکه بایستی ضمن پایه‌ریزی تدریجی کانونی مستقل، ارج و قرب و حرمت کانون‌های خانوادگی قبلی خود را نیز هم‌چنان حفظ کنند اغلب کسانی می‌توانند کانون‌های خانوادگی خوبی تشکیل دهند که خودشان در کانون‌های خانوادگی خوبی تربیت شده باشند.
جهت پیش‌گیری از این گونه مشکل‌ها و مشخص نمودن میزان هماهنگی و نزدیکی بین دو زوج و میزان موفقیت پیوند ازدواج آنان، مراجعه به یک مشاور با تجربه در امر مشاوره‌ی ازدواج، می‌تواند جلوی بسیاری از این مشکلات را بگیرد. با مشاوره، میزان هماهنگی دیدگاه‌های دو طرف (در زمینه‌های زیستی، روانی، اجتماعی، شخصیتی، رفتاری، فرهنگی، اقتصادی، اعتقادی، جغرافیایی، خانوادگی، فردی و...) روشن شده و با دیدی باز و با علم و اطلاع کافی از تمام جوانب موضوع، پیوند زناشویی خود را منعقد می‌نمایند. به این ترتیب، از بسیاری مشکل‌ها و عواقب جبران ناپذیری که در اثر عدم رعایت این نکته‌ها، گریبان گیرشان خواهد شد، مصون خواهند ماند.
منبع: مجله شادکامی و موفقیت

  • عوف عقیلی


بیراهه ها در انتخاب همسر
خیلی از ما قبل از ازدواج بادیدن نشانه هایی به راحتی چشم خود را بر واقعیت می‌‌بندیم و با خود یک جمله معروف را تکرار می‌‌کنیم. “بعد ازدواج درست خواهد شد!” منکر این نیستم اما گاهی برخی ناهنجاری ها بعد از ازدواج آسیب‌رسان‌تر و مخرب‌تر هم می‌‌شود. به همین دلیل به شما می‌‌گوییم که با چه کسانی ازدواج نکنید!!
آدم‌های خودخواه!
اینها به شدت کنترل کننده‌ا‌ند. اصرار دارند همه تصمیم‌ها را خودشان بگیرند و برای همه تکلیف معین کنند. اغلب بی‌‌صبر و عجول‌اند و احساسات خود را بروز نمی‌‌دهند. حسودند و حس مالکیت زیادی دارند. اصرار دارند که خودشان از عهده هر کاری برمی‌آیند.
بچه‌هایی با هیکل بزرگ!
آیا کسانی را دیده‌اید که حساب کارهایشان را ندارند، وسائلشان راگم می‌‌کنند، به همه مقروض‌اند و خلاصه دوست دارد کسی را پیدا کنند تا به او تکیه کنند؟ همسر این افراد نقش پدر یا مادر را برای آنها بازی کنند و آنها، همچنان یک کودک وابسته باقی بمانند!
اینها یک پوستین کلفت بر تن دارند!
این افراد از نظر عاطفی بیش از حد بسته و بی اعتمادند و با کسی ارتباط برقرار نمی کنند. اینها نمی‌‌توانند و نمی‌‌خواهند احساسات و عواطف خود را نشان دهند در نتیجه روابط آنها با همسرشان به صورت یک قرارداد زندگی مشترک است نه یک رابطه عمیق و صمیمانه!
 
طلبکارهای مظلوم‌نما!
اینها همان‌هایی هستند که همیشه از رنج و دردلذت می‌ برند و مستقیما از دست کسی عصبانی نمی‌‌شود، در عوض مدام گله و شکایت می‌‌کنند. همیشه دیگران را مسئول بدبختی‌های خود می‌‌دانند و به خوشحالی و خوشبختی دیگران حسادت می‌‌کنند.
مین‌های خطرناک!
در واقع این افراد در مقابل هر چیزی که مطابق میلشان نباشد از کوره در می‌‌روند. به شدت کم ‌حوصله‌اند و اطرافیانشان را تحقیر می کنند. اینها در عرض چند ثانیه از حالت گرم و صمیمی به حالت خشمگین و عصبانی تغییر وضعیت می دهند.
زخمی‌ها
افرادی که به هر دلیل از فرد مورد علاقه خود جدا شده‌اند ولی هنوز زخم‌شان التیام نیافته ، مناسب ازدواج نیستند.
بعضی از اینها هنوز خشم و انزجار فوق‌العاده‌ای از فرد قبلی دارند و بعضی هم در مقابل فرد قبلی احساس گناه میکنند و خود را مسئول میدانند. در این مواقع، بهتر است به او وقت دهیم تا خود را التیام بخشد .
برده‌ها!
ارباب این‌ها، مواد مخدر است ! در این حالت در یک مثلث عشقی قرار می‌گیرد: شما، او و ماده‌ای که برده‌ی آن است! وقت، توجه و روح او را از شما منحرف می‌کند وبه خود اختصاص می‌دهد. به خودتان دروغ نگویید و با آتش، ‌بازی نکنید چون به احتمال قوی خواهید سوخت.
استعداد برای استرس!
آیا شما ازلحاظ ویژگی‌های فردی، مستعد استرس هستید؟
بعضی از ما در مقابل سختی‌ها از خود مقاومت بیش‌تری نشان می‌دهیم و برخی دیگر شکننده‌تریم و برخوردهای سفت و سخت‌تری داریم. در کل شکل گیری تیپ های شخصیتی با شیوه های تربیتی والدین در ارتباط است، که ما در این مبحث دو دسته از این افراد را توضیح می دهیم.
نردبان‌های منظم!: از این اسم، تعجب نکنید. اینها همان تیپ‌های کمال‌گرا هستند که به نظم و ترتیب زیاده از حد بها میدهند، از نظر اینها جزئیات بسیار بااهمیت بوده وتا زمانی آرامش دارند که همهی کارهای ثابت و قابل پیشبینی باشند.
بلند‌پروازان ناآرام!: افراد این گروه که همان تیپ جاه ‌طلب‌اند، خشن و پرخاشگرند و تمام انرژی خود را صرف انجام کارشان می‌کنند و اغلب برای تفریح و سرگرمی، زمان ندارند. آنها نمی‌توانند مسوولیت‌ها را به دیگران محول کنند زیرا از خود و دیگران بسیار انتقاد می‌کنند .
منبع: مجله خانواده- باتغییرو تلخیص

  • عوف عقیلی