جناب آخوند ملا حسینقلی (همدانی) بعد از بیست و دو سال سیر و سلوک نتیجه گرفت و به مقصود رسید. خود آن جناب گفت: در عدم وصول به مراد سخت گرفته بودم تا اینکه روزی در نجف در جایی نشسته بودم، کبوتری را دیدم که بر زمین نشست و پاره نان بسیار خشکیدهای را به منقار گرفت، هر چه نوک میزد خُرد نمیشد، پرواز کرد و رفت و نان را رها کرد، پس از چندی دوباره به سراغ آن تکه نان آمد، باز چند بار آن را نوک زد و خرد نشد، باز برگشت و بعد از مدتی بالاخره آن تکه نان را با منقارش خرد کرد و خورد. از این عمل کبوتر فهمیدم که اراده و همت برای [تکان دادن و پیشرفت] انسان لازم است.
- ۰ نظر
- ۱۲ فروردين ۹۴ ، ۰۶:۲۴