فرصتهای طلایی نوروز
نوروز از دو کلمه «نو» و «روز» تشکیل شده است و در لغت فارسی مفهوم «روز نو» از آن استفاده میشود و بر نخستین روز از نخستین ماه شمسی تعلق میگیرد.
آنچه میتوان از آغاز سال شمسی بدست آورد آن است که آدمی همپای نو شدن طبیعت و جایگزینی فصل سبز به جای فصل سرد، خود و جامعه را به دگرگونی و تحول کشانده و با بهرهمندی از مکتب حیات بخش اهل بیت علیهم السلام گامی در جهت بهار شدن دل و احسن حال بردارد.
نوروز در گنجینه معارف اهل بیت علیهم السلام و متون روایی ما از منزلت و جایگاه خاصی برخوردار است؛ به گونهای که ایشان بر پاسداشت این روز سخن رانده و از مناسبتهای مهم آن یاد کرده اند.
فرصتهای طلایی نوروز
کلمه «عید» از ریشه «عود»
به معنای برگشت است. اگر به روزهای خاصی مثل عید فطر یا نوروز عید اطلاق
میشود، از آن جهت است که شرایط و حالات انسان یا طبیعت در آن روزها دچار
تغییر و تحوّل شده و به شرایط دیگری بازگشت میکند. مثلا در تبیین مراد از
عید فطر گفته شده که بازگشت به فطرت انسانی است. عید نوروز هم، به دلیل
زنده شدن و بیدار شدن طبیعت پس از خواب زمستانی، بازگشت جهان و اوضاع طبیعی
است به حالت قبلی خود.
نوروز از دو کلمه «نو» و «روز» تشکیل شده است و
در لغت فارسی مفهوم «روز نو» از آن استفاده میشود و بر نخستین روز از
نخستین ماه شمسی تعلق میگیرد.
آنچه میتوان از آغاز سال شمسی بدست آورد
آن است که آدمی همپای نو شدن طبیعت و جایگزینی فصل سبز به جای فصل سرد،
خود و جامعه را به دگرگونی و تحول کشانده و با بهرهمندی از مکتب حیات بخش
اهل بیت علیهم السلام گامی در جهت بهار شدن دل و احسن حال بردارد.
نوروز
در گنجینه معارف اهل بیت علیهم السلام و متون روایی ما از منزلت و جایگاه
خاصی برخوردار است؛ به گونهای که ایشان بر پاسداشت این روز سخن رانده و از
مناسبتهای مهم آن یاد کردهاند.
همچنین برخی از علما و فقها این روز را
روز مبارک دانسته و بر اعمال وارد در این روز تاکید نمودهاند؛ چنانکه
مرحوم آیت الله العظمی کاشف الغطاءرحمه الله در این باره میفرماید:
«نوروز
مقتضای جهان است در بشر و حیوان و جماد بلکه در آسمان و زمین و هوا و فضا.
بر این اساس روایاتی از اهل بیت علیهم السلام درباره نوروز به ما رسیده و
تایید نموده عید گرفتن عرف را و از طریق ائمه علیهم السلام وظایفی به ما
رسیده است.»
ایشان در جای دیگر درباره ادعای اینکه عید نوروز از اعیاد مجوس است، میفرماید: «باید بدانیم ما چهارگونه عید داریم:
1. اعیاد دینی مانند عید قربان و فطر.
2. اعیاد مذهبی مانند عید غدیر.
3. عید ملی که هر مملکت و کشوری برای خود روزی را عید میداند.
4.
عید تکوینی که عالَم عید میگیرد، نه آنکه انسان آن را جعل میکند و عید
قرار میدهد، مانند عید نوروز که عالم خرّم و خوشحال و درختان سبز و شکوفان
میگردند. پس این عید، عید عالَم است نه عید مجوس یا غیر آنها.» (1)
آنچه
با درنگ در روایات بدست میآید آنست که «نوروز» سمبل تحوّل و تغییر است.
البته تحویل به سمت نیکویی و بهتر شدن؛ چنانچه در یکی از دعاهای هنگام تحول
سال میخوانیم:
«یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالْاَبْصَارِ، یا مُدَبِّرَ
اللَّیلِ وَ النَّهَارِ، یا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَالْاَحَوَالِ، حَوِّلْ
حَالَنَا اِلَی اَحْسَنِ الْحَالِ (2)؛ ای برگرداننده دلها و دیدهها، ای
تدبیر کننده شب و روز، ای گرداننده حول و احوال، حال ما را به نیکوترین حال
برگردان.»
با درنگ در این دعا بزرگترین رهاورد نوروز را میتوان در امور ذیل خلاصه کرد:
الف. تلاش برای تغییر
در
دین مبین اسلام یکسان ماندن و تن ندادن به تغییر و تحوّل به شدت نفی شده
است؛ آنگونه که امام کاظم علیهالسلام میفرماید: «مَنِ اسْتَویَ یوْمَاهُ
فَهُوَ مَغْبُونٌ (3)؛ هر کس دو روزش یکسان باشد، او مغبون بوده و ضرر کرده
است.»
ب. انتخاب راه بهتر
پس از تن دادن به تغییر، مهم، گزینش راه
بهتر و نیکو شدن است و لذا آنانی که فردایشان از روز قبل بدتر است، مورد
شماتت خواهند بود، چنانچه رسول مکرّم اسلام صلی الله علیه وآله میفرماید:
«مَنْ کَانَ غَدُهُ شَرّاً مِنْ یوْمِهِ فَهُوَ مَلْعُونٌ (4)؛ ملعون است
کسی که فردایش بدتر از آن روزش باشد.»
ج. تبدیل بدیها به خوبیها و تلاش در بهتر شدن
زیباترین
و کاملترین نوع تغییر، تبدیل بدیها به خوبیها و جبران خطاها است. شیوهای
که قرآن کریم برای آدمی ترسیم ساخته است جبران بدیها به وسیله خوبیها و
توبه از اعمال گذشته است، چنانچه میفرماید:
«فَمَن تَابَ مِن بَعْدِ
ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللّهَ یتُوبُ عَلَیهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ
رَحِیمٌ» (5)؛ «اما آن کس که پس از ستم کردن، توبه و جبران نماید، خداوند
توبه او را میپذیرد که خداوند آمرزنده و مهربان است.»
این دگرگون شدن و
گذر از بدی به خوبی و اصلاح خود، در ادعیه مأثوره که از ائمه بزرگوار دین
به ما رسیده است نیز بسیار مشهود است، چنانچه در یکی از دعاهای ماه مبارک
رمضان میخوانیم: «اَللَّهُمَّ غَیرْ سُوءَ حَالِنَا بِحُسْنِ حَالِکَ (6)؛
خدایا حال بد ما را به حال نیکویت تغییر بده.»
امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید:
«مَنْ
لَمْ یتَعَاهَدِ النَّقْصَ مِنْ نَفْسِهِ غَلَبَ عَلَیهِ الْهَوَی وَ مَنْ
کَانَ فِی نَقْصٍ فَالْمَوْتُ خَیرٌ لَهُ (7)؛ آن کس که به جبران نقص و
بدی خود نپردازد، هوای نفس بر او مستولی خواهد شد و برای کسی که ناقص بماند
[و بینشاط و فرار کننده از دگرگونی و خوب شدن باشد]، مردن بهتر خواهد
بود.»
با اندکی تامل میتوان به فرصتهایی پی برد که بسیار مورد تاکید
دین بوده اما انسان از آن غافل مانده و نتوانسته است از آن فرصتها به
شایستگی استفاده نماید و تعطیلات نوروزی بهترین زمان برای جبران کوتاهیها و
یا عمل به آن دستورات است.
هنگام تحویل سال در مکانهای مقدس
یکی
از مهمترین اسباب موفقیت، توجّه و توسل به ائمه اطهارعلیهمالسلام مخصوصاً
وجود مسعود حضرت بقیة الله الاعظم (عجّل الله تعالی فرجه) و ابا عبدالله
الحسینعلیهالسلام است. همین توسّلات انسان را در تهذیب نفس و ترک گناهان و
رفع گرفتاریها و سعادت در دنیا و آخرت یاری میکند. دین مبین اسلام تاکید
فراوانی بر حضور در اماکن مقدس مثل مساجد، حرم ائمه معصومینعلیهمالسلام و
حرم امام زادگان نموده است؛ چرا که عنایت الهی در این مکانها که محل تردد
ملائکة اللَّه و مؤمنان مقرّب می باشد، بیشتر است. توجه به این نکته ضروری
است که یکی از رموز موفقیت علما و بزرگان دین، ارتباط معنوی مستمر با ائمه
اطهارعلیهمالسلام بوده است تا آنجا که حضور در مشاهد مشرّفه آنان را جزو
برنامههای خویش میدانستهاند. چنانچه درباره امام خمینیرحمه الله آمده
است که در تمام مدت اقامت در نجف اشرف جز در موارد استثنایی، برنامه زیارت
هر شب ایشان هرگز ترک نشد.
علامه طباطباییرحمه الله موفقیت خویش را
مرهون توسل به اهلبیتعلیهمالسلام میدانست و در ماه رمضان روزه خویش را
با بوسه بر ضریح مقدس حضرت معصومهعلیهاالسلام افطار میکرد و سپس به خانه
میرفت.
همچنین در یکی از توصیههای اخلاقی علامه سید مرتضی مرعشی
نجفیرحمه الله (برادر حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفیرحمه الله) به
فرزندش آمده است: «سعی کن هر روز حرم مطهر حضرت معصومهعلیهاالسلام را
زیارت کنی ولو اینکه زیارت نامه نخوانی.»
بنابراین بسیار به جا است که
به هنگام تحویل سال در مساجد و قبور ائمهعلیهمالسلام و فرزندان پاکشان و
یا در کنار قبور کسانی که جان خویش را در جهت سرافرازی اسلام و مسلمین فدا
کردهاند، حضور یافته و به راز و نیاز با پروردگار بپردازیم.
وقایع نوروز
اگرچه
عید نوروز از جمله اعیاد اسلامی (عید فطر، قربان، غدیر و جمعه) محسوب
نمیشود؛ ولی روایات متعددی درباره اهمیت و جایگاه آن وارد شده است، که به
عنوان نمونه به یکی از آنهااشاره میشود:
معلی بن خنیس میگوید: روز
نوروز به خدمت امام صادقعلیهالسلام رفتم، فرمودند: آیا میدانی امروز چه
روزی است؟ گفتم: فدایت شوم این روزی است که عجم آن را بزرگ میدانند و برای
همدیگر هدیه میفرستند. امام صادقعلیهالسلام فرمود: به بیت عتیق سوگند
میخورم که نوروز از زمان قدیم است، تاریخ آن را برای تو باز گویم؟ عرض
کردم: مولای من! دانستن این مطلب به برکت شما، محبوبتر است نزد من از آنکه
مردگان من زنده شوند و دشمنانم بمیرند. فرمود: «نوروز روزی است که در عالم
ذَرّ خداوند از بندگانش پیمان گرفت که تنها او را بپرستند و مشرک نشوند و
پیرو رسول او، حجج الهی و اولیائش باشند و این روز، روزی است که نخستین بار
خورشید در آن طلوع کرد و بادها در آن جریان گرفت و زمین اولین شکوفه خود
را ظاهر کرد، روزی است که کشتی نوح بر نقطهای از زمین به نام جودیّ نشست و
روزی است که رسول خداصلیاللهعلیهوآله، علیعلیهالسلام را بر دوش خود
بلند کرد تا اینکه بتهای قریش را از بالای خانه کعبه، به زیر افکند و از
بین برد و نیز ابراهیم خلیلعلیهالسلام بتهای قومش را در این روز در هم
کوبید، و آن روزی است که رسول خداصلیاللهعلیهوآله اصحابش را امر کرد تا
با علی بن ابیطالبعلیهالسلام به عنوان امیرالمؤمنین بیعت کنند، و آن روزی
است که پیامبرصلیاللهعلیهوآله، علیعلیهالسلام را به سرزمین جن فرستاد
تا اینکه برای رسول خداصلیاللهعلیهوآله از آنها بیعت گیرد، و همان روزی
است که برای امیر المؤمنین، برای مرتبه دوم بیعت گرفته شد، و آن روزی است
که علیعلیهالسلام بر اهل نهروان پیروز شد و ذالثدیه را کشت و آن روزی است
که قائم و والیان امر ما در آن ظهور میکنند و آن روزی است که قائم ما بر
دجّال پیروز میگردد و آن را در میدان کنّاسه کوفه به دار میزند، و هیچ
نوروزی نیست مگر اینکه ما اهل بیت، انتظار فرج را در آن داریم، چرا که
نوروز از روزهای ما و روزهای شیعیان ما است که عجم آن را گرامی داشت و شما
آن را ضایع کردید...» (8) (9)
خانه تکانی دل همراه با خانه تکانی منزل
یکی
از برنامههای عید نوروز، خانه تکانی و نظافت محیط زندگی و نیز پوشیدن
لباس تمیز است. اسلام سفارش بسیاری درباره نظافت و دوری از آلودگیهای ظاهری
بدن و محل زندگی کرده است و این مخصوص به عید نوروز نیست.
امام
باقرعلیهالسلام میفرماید: «کَنْسُ الْبُیوتِ ینْفِی الْفَقْرَ؛ (10)
پاکیزه کردن خانهها، فقر [و بیچارگی] را از بین میبرد.»
و امام
علیعلیهالسلام میفرماید: «نَظِّفُوا بُیوتَکُمْ مِنْ حَوْکِ
الْعَنْکَبُوتِ فَإِنَّ تَرْکَهُ فِی الْبَیتِ یورِثُ الْفَقْرَ؛ (11)
خانههای خود را از تار عنکبوت خالی و تمیز کنید، زیرا ترک آن در خانه باعث
فقر [و تهیدستی] میگردد.»
امام صادقعلیهالسلام نیز درباره عید
نوروز میفرماید: «إِذَا کَانَ یوْمُ النَّیرُوزِ فَاغْتَسِلْ وَ الْبَسْ
أَنْظَفَ ثِیابِک؛ (12) در زمانی که نوروز شد غسل کن و پاکیزهترین
لباسهایت را بپوش!»
همان گونه که محیط زندگی انسان آلوده و کثیف شده و
نیاز به نظافت دارد، دل و قلب انسان نیز به غبار معصیت آلوده میگردد و
موجب میشود تا صاحب خود را از مسیر هدایت دور سازد.
شستن و تمیز کردن
باعث محو آلودگیهای ظاهری میشود و وضو و غسل، طهارت باطنی از حَدَث و
خَبَث ایجاد میکند؛ ولی آلودگی گناه با شستن و تمیز کردن و با وضو و غسل
برطرف نشده و فقط با توبه واقعی و کفّاره تطهیر میگردد. پس پاکیزه کردن دل
از سموم و آفات اخلاقی، به همان اندازه زندگی را لذت بخش و زیبا میکند،
که بر طرف کردن کثافات و سموم از جسم و منزل.
چنانکه حضرت
علیعلیهالسلام میفرماید: «تَعَطَّرُوا بِالِاسْتِغْفَارِ لَا
تَفْضَحَنَّکُمْ رَوَائِحُ الذُّنُوبِ؛ (13) خودتان را با استغفار [و
توبه] معطر کنید تا بوی گناهان شما را رسوا نکند.»
سفر
یکی از
برنامههای عید نوروز مسافرت است. دین مبین اسلام برای سفر اهمیت ویژهای
قائل شده و ائمه بزرگوار دین، دستورات و آداب بسیاری برای آن برشمردهاند.
در
احکام اسلامی، با شرایط خاصی نماز در سفر شکسته و روزه در آن صحیح
نمیباشد و مقداری از زکات واجب، به ابن السبیل (حمایت از مسافران در راه
مانده) اختصاص یافته است. نکته قابل توجه آنست که هرگونه سفری دارای ارزش
نیست بلکه طبق احادیث وارده سفری باارزش است که در راستای توشهگیری برای
آخرت یا تقویت اقتصاد زندگی و یا دستیابی به لذتهای مشروع باشد. (14)
با توجه به این گفتار، سفرها را میتوان به پنج دسته تقسیم کرد:
الف. سفرهای زیارتی
مثل
زیارتخانه خدا، قبور انبیاء الهی و ائمه اطهارعلیهمالسلام، صله ارحام،
دیدار دوستان، بازدید از مناطق جنگی (که روح مردانگی و آزادگی و ایثار را
یادآور میشود.)
ب. سفرهای علمی پژوهشی
امام علیعلیهالسلام
میفرماید: «الشَّاخِصُ فِی طَلَبِ الْعِلْمِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ
اللَّهِ؛ (15) کسی که برای آموختن و کسب دانش مسافرت کند مانند مجاهد در
راه خداست.»
ج. سفرهای رزمی
مانند کسانی که برای دفاع از دین و کمک به ستمدیده، خانه و کاشانه خویش را رها کرده و به وظیفه خود عمل میکنند.
د. سفرهای اقتصادی
سفرهایی
که با انگیزه تأمین زندگی و در جهت انجام کارهای شغلی و اقتصادی انجام
میپذیرد. این گونه سفرها که برای اداره زندگی و تأمین مخارج زن و فرزند و
رهایی از فقر و تنگدستی انجام میگیرد، از دیدگاه اسلام نوعی عبادت و جهاد
در راه خدا شناخته شده است.
ه. سفرهای تفریحی
سفرهای تفریحی برای رفع خستگیهای کاری و رهایی از یکنواختی زندگی صورت میپذیرد.
البته گاه ممکن است انگیزهها و اهداف فوق در یک سفر جمع شوند که بسیار شایسته است.
اما
با وجود این تاکیدات، گاهی سفر برای انسان یا جامعه انسانی زیان بخش است
که اسلام عزیز این سفرها را مکروه یا حرام دانسته است. به عنوان مثال:
الف.
سفرهایی که دینداری انسان را به خطر میافکند یا او را از انجام وظایف
دینی خویش بازمیدارد. چنانکه حضرت علیعلیهالسلام فرمود: «لَا یخْرُجُ
الرَّجُلُ فِی سَفَرٍ یخَافُ فِیهِ عَلَی دِینِهِ وَ صَلَاتِه؛ (16) انسان
نباید به سفری که میترسد به دین یا نمازش آسیب برسد، قدم بگذارد.»
ب. مسافرت فرزند بدون اجازه پدر، و مسافرت همسر بدون اجازه شوهر حرام است؛ مگر به قصد انجام واجب ناچار به آن سفر باشد.
ج.
سفرهایی که برای انجام کار حرام یا فرار از وظیفه شرعی صورت گیرد؛ مثل سفر
برای خرید و فروش مواد مخدر، کمک به ظالم، فرار از پرداخت بدهی و...
فواید سفر
1. سلامتی: رسول خداصلیاللهعلیهوآله میفرماید: «سَافِرُوا تَصِحُّوا؛ (17) مسافرت کنید تا تندرست مانید.»
2.
تأمین زندگی: پیامبر اسلامصلیاللهعلیهوآله میفرماید: «سَافِرُوا
تَصِحُّوا وَ تَرْزِقُوا؛ (18) مسافرت کنید تا تندرست مانید و روزی کسب
کنید.»
3. کسب علم و دانش.
4. آشنایی با آداب و اخلاق اجتماعی.
5. برخورد با حوادث عبرتانگیز.
صله ارحام
یکی دیگر از برنامههای شایسته در ایام نوروز، که باید به نحوی در بقیه ایام سال هم ادامه یابد، صله ارحام است.
خویشاوندی بر دو گونه است: نسبی و سببی.
خویشاوندی
نسبی پیوندی است که از طریق وحدت خون و رحم پیدا میشود مانند پدر، مادر،
برادر، خواهر، عمه، عمو، دایی، خاله، جد و جده و فرزندان آنها که اینها را
خویشاوند نسبی و ارحام نامند. و خویشاوندی سببی از طریق ازدواج به وجود
میآید؛ مانند خویشاوندی میان زن و شوهر و خویشان دو طرف.
انسان باید
پیوند عاطفی خود را با خویشان نسبی (ارحام) استمرار بخشد و هیچ گاه ارتباط و
علاقه خود را با آنها قطع نکند و در برابر هر نیاز آنها تا حد توان، پاسخ
مثبت و متناسب بدهد. آنچه مسلم است صله ارحام از جمله واجبات الهی و قطع
ارتباط با خویشاوندان نسبی از گناهان کبیره است.
خداوند در دومین سوره
از قرآن کریم میفرماید: «الَّذینَ ینْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ
میثاقِهِ وَ یقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَلَ وَ یفْسِدُونَ
فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ»؛ (19) « [فاسقان آنها هستند که]
پیمان خدا را با آنکه محکم بستند، میشکنند و پیوندهایی را که خدا دستور
داده برقرار سازند، قطع مینمایند و در زمین فساد میکنند، اینها زیان
کارانند.»
گرچه آیه فوق از احترام به همه پیوندهای الهی سخن میگوید،
اما پیوند خویشاوندی یک مصداق روشن آن است. علامه مجلسی در کتاب شریف بحار
الانوار، یکصد و ده حدیث درباره اهمیت صله رحم آورده است و قبل از همه، آیه
فوق «وَ یقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَل» را مورد بحث قرار
داده است. (20)
ابوذر غفاری به نقل از پیامبر اکرمصلیاللهعلیهوآله
میگوید: «حضرت مرا به صله رحم توصیه کرد، هر چند ارحام از من بریده
باشند.» (21)
علیعلیهالسلام صله ارحام را شرط دینداری معرفی کرده و میفرماید:
«إِنَّ
لِأَهْلِ الدِّینِ عَلَامَاتٍ یعْرَفُونَ بِهَا... وَ صِلَة الاَرْحَام...
(22)؛ بدرستی که برای اهل دین علاماتی است که به آنها شناخته میشوند...
که یکی از آن علامتها صله ارحام است.»
و رسول خداصلیاللهعلیهوآله درباره پاداش صله رحم میفرماید:
«الصَّدَقَةُ
بِعَشَرَةٍ وَ الْقَرْضُ بِثَمَانِیةَ عَشَرَ وَ صِلَةُ الْإِخْوَانِ
بِعِشْرِینَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ بِأَرْبَعَةٍ وَ عِشْرِینَ؛ (23)
[پاداش] صدقه ده برابر و [پاداش] قرض هیجده برابر و رابطه با برادران
دینی بیست برابر و ثواب صله رحم بیست و چهار برابر است.»
آنچه میتوان
از میان فرمایشات ائمه معصومینعلیهمالسلام درباره اهمیت صله ارحام به دست
آورد آن است که صله ارحام فرمان الهی است (24) و خداوند از آن بازخواست
میکند (25) و تمام پیامبران الهی بر آن سفارش کردهاند (26) سیره ائمه
اطهارعلیهمالسلام بر آن استقرار یافته است، (27) محبوبترین عمل مؤمن است،
(28) باعث زیادی عمر، (29) زیادی رزق، (30) زیادی مال، (31) فزونی نعمت،
(32) رفع فقر، (33) تأمین سلامت در جمیع امور، (34) موجب تزکیه اعمال (35) و
پالایش روح (36) و بخشش گناهان (37) و تخفیف عقاب (38) میشود.
در کنار
سفارشات مؤکد اسلام بر صله ارحام (اگرچه آنها قطع رابطه کرده باشند)،
روایات متعددی درباره آثار منفی قطع رحم وارد شده است که به عنوان نمونه:
قطع رحم نشانه کفران نعمت، (39) ضایع کردن امر خداوند، (40) از گناهان
کبیره، (41) باعث زایل شدن اثر اعمال (42) و کاهش عمر (43) و ابتلاء به
فقر، (44) اجابت نشدن دعاها (45) و از میان رفتن نعمتها، (46) مشمول لعن حق
تعالی (47) و لعن و نفرین جمیع رسولان و ملائکه مقرب (48) و... معرفی شده
است.
و بالاخره رسول گرامی اسلامصلیاللهعلیهوآله فرمود:
«ثَلَاثَةٌ
لَا یدْخُلُونَ الْجَنَّةَ مُدْمِنُ خَمْرٍ وَ مُدْمِنُ سِحْرٍ وَ قَاطِعُ
رَحِم؛ (49) سه گروهند که داخل بهشت نمیشوند: شراب خوار، ساحر، و قطع
کننده رحم.»
توجه به یتیمان
یکی از محاسن اخلاقی، سرپرستی ایتام و
تفقد و محبت نسبت به آنان است. در زندگی انسانها خلأها و کمبودهایی وجود
دارد که جز از طریق محبّت و دوستی نمیتوان آن را جبران نمود و در این میان
کودکان یتیم بیشترین نیاز را احساس میکنند. آنها در اثر از دست دادن پدر
و یا پدر و مادر از سرچشمه محبّت دور افتاده و بیش از هر چیز به نوازش و
محبّت محتاج اند و برای این احساس عاطفی و روحی، خواه ناخواه در انتظار
پاسخ هستند که این نیاز در ایامی مثل عید نوروز بیشتر است.
در چنین محیطی برای رفع این کمبودها باید پیش بینیهای لازم را معمول داشت.
دین
مقدس اسلام مسئله ایتام را به عنوان یک مسئله اساسی و مهم مطرح کرده و
مسلمانان را به سرنوشت آنان از جمیع جهات (اقتصادی، عاطفی، آموزشی و
تربیتی) مسئول دانسته است.
این مسئله به قدری حایز اهمیت است که نه تنها
در اسلام بلکه در سایر شرایع پیشین نیز به آن سفارش شده و یکی از
پیمانهایی است که خداوند در اعصار گذشته از بنی اسرائیل گرفته است. قرآن
کریم میفرماید: «وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَ بَنی إِسْرائیلَ لا تَعْبُدُونَ
إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَینِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبی وَ
الْیتامی وَ الْمَساکینِ...»؛ (50) «و [به یاد آورید زمانی را که از بنی
اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر و
نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید.»
و در آیه 177 سوره بقره رسیدگی به وضع مالی یتیمان نیز مورد سفارش قرار گرفته است:
«وَ
آتَی الْمالَ عَلی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبی وَ الْیتامی وَ الْمَساکینَ
وَ ابْنَ السَّبیل...»؛ « [نیکوکار کسی است که] مال [خود] را با همه
علاقهای که به آن دارد به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان
و... انفاق کند.»
آنچه میتوان از قرآن کریم در مورد ایتام استفاده کرد آن است که:
1. پذیرایی از یتیم یک ارزش و معیار برای انسان تکامل یافته و نیکوکار است. (51)
2. نیکی و رسیدگی به امور مادی و معنوی ایتام به دنبال احسان به والدین و نزدیکان قرار داده شده است. (52)
3. احسان و نیکی به ایتام به عنوان یکی از زمینههای سازندگی اخلاق و مبارزه با بخل و غرور و مفاسد اخلاقی دانسته شده است. (53)
4. برای ایتام نیازمند در بیت المال واموال مردم حق و سهمیه مقرر گردیده است. (54)
5. از راندن و بدرفتاری با یتیمان شدیداً نهی شده است. (55)
6. جفا در حق یتیم نشانه تکذیب دین و قیامت است. (56) و...
مولی الموحدین علیعلیهالسلام در آخرین وصیتهایش پس از ضربت خوردن فرمودند:
«اللَّهَ
اللَّهَ فِی الْأَیتَامِ فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لَا یضِیعُوا
بِحَضْرَتِکُم؛ (57) خدا را خدا را درباره یتیمان، نکند آنان گاهی سیر و
گاهی گرسنه بمانند و حقوقشان ضایع گردد.»
و رسول خداصلیاللهعلیهوآله
فرمود: «مَنْ اَقْعَدَ الْیتیمَ عَلَی خِوَانِهِ وَ یمْسَحُ رَأْسَهُ
یلِینُ قَلْبُهُ؛ (58) کسی که یتیمی را در کنار سفره خود بنشاند و دست
نوازش بر سرش بکشد، رقیق القلب و مهربان میشود.»
و امام
ششمعلیهالسلام فرمود: «مَنْ أَرَادَ أَنْ یدْخِلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ
جَلَّ فِی رَحْمَتِهِ وَ یسْکِنَهُ جَنَّتَهُ فَلْیحْسِنْ خُلُقَهُ وَ
لْیعْطِ النَّصَفَةَ مِنْ نَفْسِهِ وَ لْیرْحَمِ الْیتِیم؛ (59) هر کس که
بخواهد خدای عز و جل او را در رحمت خود وارد و در بهشت خویش ساکن سازد،
باید اخلاقش را نیکو گرداند و انصاف به خرج دهد و یتیم را مورد رحم [و
عطوفت] قرار دهد.»
توجه به فقراء و مستمندان
یکی از مشکلات مهم
جامعه، وجود فقر است که آیات و روایات متعددی برای ریشه کنی آن وارد شده
است. دین مبین اسلام برای رفع تبعیض و درهم شکستن مرزهای بین فقرا و اغنیا
راهکارهایی را در نظر گرفته که پرداخت زکات واجب و انفاق از این نمونه است.
این توجه و تأکید نسبت به این قشر در جامعه در ایام نوروز مخصوصاً در خانوادههای دارای فرزند زیاد، بیشتر احساس میشود.
معصومینعلیهمالسلام
تأکید فراوانی بر مقام والای این گروه در دنیا و آخرت دارند، چنانکه امام
صادقعلیهالسلام به فُضیل میفرماید: «یا فُضَیلُ لَا تَزْهَدُوا فِی
فُقَرَاءِ شِیعَتِنَا فَإِنَّ الْفَقِیرَ مِنْهُمْ لَیشْفَعُ یوْمَ
الْقِیامَةِ فِی مِثْلِ رَبِیعَةَ وَ مُضَرَ؛ (60) ای فضیل! در مورد فقیران
شیعیان ما زهد نورزید [و فقیران شیعه ما را دست کم مگیرید] که یک فقیر از
اینها در روز قیامت به اندازه قبیله ربیعه و مضر را شفاعت میکند.»
دیدار و تجلیل از بزرگترها
شادکردن
هر مؤمن مخصوصاً سالخوردگانی که عمری را در عبادت و پرستش خداوند متعال
گذرانیدهاند، بسیار با فضیلت و دارای ثواب و پاداش میباشد و عید نوروز
یکی از فرصتهای مناسب برای دیدار از آنها مخصوصاً بزرگان فامیل و افرادی که
در خانه سالمندان میباشند، خواهد بود. رسول گرامی
اسلامصلیاللهعلیهوآله میفرماید: «مِنْ إِجْلَالِ اللَّهِ إِجْلَالُ
ذِی الشَّیبَةِ الْمُسْلِمِ؛ (61) یکی از صُوَر تکریم [و تقدیس ذات اقدس
الهی، [احترام و] تجلیل سالخورده مسلمان است.»
و نیز فرمود: «مَنْ
وَقَّرَ ذَا شَیبَةٍ فِی الْإِسْلَامِ آمَنَهُ اللَّهُ مِنْ فَزَعِ یوْمِ
الْقِیامَةِ؛ (62) کسی که پیر مسلمانی را توقیر [و تجلیل] نماید، خداوند او
را از ترس روز قیامت ایمن میدارد.»
امام صادقعلیهالسلام فرمود:
«لَیسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یوَقِّرْ کَبِیرَنَا وَ یرْحَمْ صَغِیرَنَا؛ (63)
از ما نیست کسی که بزرگسال ما را احترام نکند و به خردسال ما ترحم
ننماید.»
دیدار دوستان و برادران دینی
یکی از برنامههای پسندیده و
مورد تاکید اسلام دیدار از برادران دینی است، و اگرچه نمیتوان آن را مختص
به زمان خاصی دانست ولی تعطیلات نوروز، زمان مناسبی برای این امر مهم است.
پیامبر
مکرم اسلامصلیاللهعلیهوآله با تاکید بر رفت و آمدبین برادران دینی
میفرماید: «مَنْ زَارَ أَخَاهُ فِی بَیتِهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ
لَهُ أَنْتَ ضَیفِی وَ زَائِرِی عَلَی قِرَاکَ وَ قَدْ أَوْجَبْتُ لَکَ
الْجَنَّةَ بِحُبِّکَ إِیاهُ؛ (64) کسی که برای دیدن برادر دینیاش به خانه
او برود، خداوند عز و جل به او میفرماید: تو مهمان و زائر من هستی، و بر
من است که تو را احترام کنم، بخاطر دوستی تو با آن برادرت، بهشت را بر تو
واجب کردم.»
و امام صادقعلیهالسلام فرمود: «مَنْ زَارَ أَخَاهُ فِی
جَانِبِ الْمِصْرِ ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ فَهُوَ زَوْرُهُ وَ حَقٌّ
عَلَی اللَّهِ أَنْ یکْرِمَ زَوْرَهُ؛ (65) کسی که برادر مؤمنش را بخاطر
خشنودی خدا در گوشهای از شهر زیارت کند، پس او زائر خدا است و بر او است
که زائرش را تکریم کند.»
و امام کاظمعلیهالسلام فرمود: «مَنْ لَمْ
یقْدِرْ عَلَی زِیارَتِنَا فَلْیزُرْ صَالِحِی إِخْوَانِنَا یکْتَبْ لَهُ
ثَوَابُ زِیارَتِنَا؛ (66) کسی که نمیتواند به زیارت ما بیاید، پس به دیدن
دوستداران صالح ما برود. که ثواب زیارت ما برای او نوشته میشود.»
اصلاح بین برادران دینی
سعی
و کوشش برای اصلاح میان مردم، یکی دیگر از نکتههای اخلاقی است که در قرآن
و روایات اهل بیتعلیهمالسلام اهمیت فوق العادهای به آن داده شده است.
قرآن میفرماید:
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ
أَخَوَیکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (67) )؛ «مؤمنان
با یکدیگر برادرند، بنابراین میان دو برادر خود صلح برقرار سازید و تقوای
الهی پیشه کنید تا مشمول رحمت او شوید.»
پیامبر اکرمصلیاللهعلیهوآله فرمود: «اَفْضَلُ الصَّدَقَةِ اِصْلاحُ ذاتِ الْبَینِ؛ (68) بالاترین صدقه، اصلاح میان مردم است.»
اصلاح
میان مؤمنان تا آنجا دارای اهمیت است که امام صادقعلیهالسلام برای رفع
اختلافات مالی شیعیان از مال خود مبلغی را برای رفع و ختم نزاع اختصاص داد و
به مفضّل فرمود: «هنگامی که بین دو تن از پیروان ما نزاعی میبینی، از مال
من غرامت بپرداز تا با یکدیگر صلح کنند.» (69)
یکی از آخرین وصایای
امیرمؤمنانعلیهالسلام به فرزندان خویش سفارش به اصلاح ذات البین است، آن
گاه که میفرماید: «... فَإِنِّی سَمِعْتُ جَدَّکُمَا رَسُولَ
اللَّهِصلیاللهعلیهوآله یقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَینِ أَفْضَلُ مِن
عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیامِ؛ (70) از جد شما «پیامبر
خداصلیاللهعلیهوآله» شنیدم که فرمود: اصلاح بین مردم از یک سال نماز و
روزه افضل است.»
از همه مهمتر اینکه، در قرآن و روایات از دروغ گفتن،
بسیار نکوهش شده و یکی از گناهان کبیره به شمار میآید، اما یکی از مواردی
که دروغ گفتن جایز و شاید دارای ثواب نیز باشد اصلاح میان دیگران است.
چنانکه امام صادقعلیهالسلام فرمود: «اِنَّ المُصْلِحَ لَیسَ بِکَذَّابٍ؛
(71) مصلح، دروغگو نیست.»
و سرّ این نکته که امام صادقعلیهالسلام
فرمود: «اگر دو نفر با یکدیگر قهر کنند، مستوجب لعن خداوند میشوند» همان
است که خود آن حضرت در جواب سؤال یکی از یاران خود که پرسید: در میان آن دو
نفر، آن که ظلم کرده استحقاق لعنت دارد، اما آنکه مظلوم است چرا مستحق لعن
باشد؟ فرمود: «برای اینکه برادر خود را به صلح و آشتی فرا نمیخواند و از
گذشتههای او صرف نظر نمیکند.» (72)
اعیاد، بهترین زمان و فرصتهایی
مغتنم برای ایجاد صلح و صفا و آشتی میان انسانهاست. چرا که طبیعت عید،
تغییر و تحوّل و زدودن کدورتها و افزایش نشاط و شادابی و صلح و صفا است.
توجه به گذر عمر
فرا
رسیدن هر عید نوروز، زنگ خطری برای انسان است کهای غافل! یکسال دیگر از
عمرت گذشت و یا به عبارت دیگر یکسال از عمرت کم شد؛ چنانکه علیعلیهالسلام
میفرماید: «السَّاعَاتُ تَنْقُصُ الْأَعْمَار؛ (73) ساعتها عمرها را کاهش
میدهند.»
رسول گرامی اسلامصلیاللهعلیهوآله در یکی از سفارشهایی
که به ابوذر دارد، میفرماید: «یا أَبَا ذَرٍّ کُنْ عَلَی عُمُرِکَ أَشَحَّ
مِنْکَ عَلَی دِرْهَمِکَ وَ دِینَارِکَ؛ (74) ای ابوذر، بر عمر خویش
بخیلتر از درهم و دینارت باش.»
امام صادقصلیاللهعلیهوآله
میفرماید: «الْمَغْبُونُ مَنْ غُبِنَ عُمُرُهُ سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ؛
(75) مغبون کسی است عمرش ساعت به ساعت هدر رود.»
محاسبه اعمال در کنار محاسبه اموال
یکی
از برنامههایی که معمولا صاحبان مشاغل آزاد و شرکتها و... در نزدیکی عید
نوروز انجام میدهند، بررسی حسابهای مالی و تعیین سود و زیان اموال است، که
اگر این عمل برای تعیین حق اللّه (خمس و زکات) نیز باشد، بسیار پسندیدهتر
خواهد بود.
آنچه لازم است در کنار این بررسیها به آن نیز توجه شود،
محاسبه اعمال و رفتار است که متأسفانه کمتر مورد توجه قرار میگیرد. رسول
خداصلیاللهعلیهوآله در یکی از وصایای خود به ابوذر غفاری میفرماید: «یا
أَبَا ذَرٍّ حَاسِبْ نَفْسَکَ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبَ فَإِنَّهُ أَهْوَنُ
لِحِسَابِکَ غَداً وَ زِنْ نَفْسَکَ قَبْلَ أَنْ تُوزَنَ... یا أَبَا ذَرٍّ
لَا یکُونُ الرَّجُلُ مِنَ الْمُتَّقِینَ حَتَّی یحَاسِبَ نَفْسَهُ
أَشَدَّ مِنْ مُحَاسَبَةِ الشَّرِیکِ شَرِیکَه؛ (76) ای اباذر! پیش از آنکه
مورد محاسبه قرارگیری، به حساب نفس خود رسیدگی کن؛ زیرا این کار حساب
قیامت تو را آسانتر میکند؛ و قبل از آنکه تو را ارزیابی کنند خود را
ارزیابی کن... ای اباذر! هیچ کس از پرهیزکاران محسوب نمیشود، جز اینکه نفس
خود را محاسبه کند، سختتر از حسابرسی شریک نسبت به شریک خود.»
کیفیت محاسبه
شخصی
از امیر مؤمنانعلیهالسلام پرسید: چگونه انسان خود را محاسبه کند؟ فرمود:
«وقتی انسان، شب را به روز و روز به شب میآورد، شبانگاه باید به خویش
بازگردد و به خود بگوید امروزت گذشت و دیگر باز نمیگردد و خداوند از او
پرسش خواهد کرد که این روز را چگونه سپری کردی و چه کاری در آن انجام دادی؟
آیا خدا را یاد کردی؟ آیا حمد و سپاس او را بجای آوردی؟ آیا حق برادر
مؤمنت را ادا نمودی؟ آیا گرفتاری او را رفع کردی؟ آیا در نبودش از خانواده و
فرزندان او نگهداری کردی؟ آیا با مایه گذاشتن از آبرویت، دیگران را از
بدگویی نسبت به برادر مؤمنت بازداشتی؟ آیا مسلمانی را یاری کردی؟ بالاخره
چه کردی در این روزی که گذشت؟ پس تمام اعمال خود را بیاد آورد، اگر کار
خیری از او سرزده خدا را سپاس گوید و او را بر این توفیق، تکریم و تعظیم
کند، و چنانکه در میان اعمالش به گناه و تقصیری برخورد، از خدا آمرزش
بخواهد و تصمیم بگیرد که دیگر گِرد گناه نگردد.» (77)
استفاده از طبیعت
سیزده
فروردین، روز طبیعت نامگذاری شده است، در این روز برخی بنابر توهّمی غلط
مبنی بر نحس بودن آن و بسیاری برای استفاده از طبیعت در آخرین روز تعطیلات
نوروزی به دشت و صحرا، جنگل و کوه میروند و روزی را به تفریح و گردش
میپردازند که اگر همراه با معصیت پروردگار نباشد، بسیار پسندیده است.
نکته
حائز اهمیت این است که انسان با دیدن طبیعت که در فصل زمستان، خشک و مرده
بوده و الآن سبز و باطراوت میباشد، به یاد قیامت بیفتد و مقداری از این
روز را به یاد خالق آسمان و زمین بوده و با این فکر، از امکانات طبیعی که
خداوند برای انسان فراهم کرده است، استفاده کند که خداوند میفرماید:
«وَ
سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً مِنْهُ
إِنَّ فی ذلِکَ لآَیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَکَّرُونَ»؛ (78) «خداوند تمام آنچه
در آسمانها و آنچه در زمین است را به تسخیر شما در آورد (آفتاب و ماه، باد و
باران، کوهها و درهها، جنگلها و صحراها، درختان و حیوانات، معادن و منابع
زیر زمینی و خلاصه همه این موجودات را به خدمت انسان گرفت تا از مواهب آن
استفاده کنند) که در اینها نشانههایی است برای کسانی که اندیشه و تفکر
میکنند.»
امام علیعلیهالسلام میفرماید: «فَاِنَّمَا الْبَصیرُ مَنْ
سَمِعَ وَ تَفَکَّرَ و نَظَرَ وَ اَبْصَرَ وَ انْتَفَعَ بِالْعِبَرِ؛ (79)
شخص بصیر کسی است که بشنود و بیندیشد، نگاه کند و عبرت گیرد و از آنچه
موجب عبرت است، نفع برد.»
قرآن مجید نیز با اشاره به اینکه فصل بهار
نمونه بارز روز رستاخیز است، میفرماید: «یا أَیهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ
فی رَیبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ
نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَیرِ
مُخَلَّقَةٍ لِنُبَینَ لَکُمْ... وَ تَرَی الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا
أَنْزَلْنا عَلَیهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ
کُلِّ زَوْجٍ بَهیجٍ»؛ (80) «ای مردم! اگر در رستاخیز شک دارید [به این
نکته توجه کنید که] ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه و بعد از خون
بسته شده، سپس از مضغه (=چیزی شبیه گوشت جویده شده) که بعضی دارای شکل خلقت
است و بعضی بدون شکل، تا برای شما روشن سازیم [که بر همه چیز قادریم]...
[از سوی دیگر] زمین را [در فصل زمستان] خشک و مرده میبینی؛ اما هنگامی که
آب باران بر آن فرو میفرستیم، به حرکت در میآید و میروید و از هر نوع
گیاهان زیبا میرویاند.»
جهات منفی در نوروز
همان گونه که گفته شد
صله ارحام، دستگیری از فقرا و احترام سالمندان و تفقّد از ایتام و اصلاح
بین برادران دینی و... از جنبههای بسیار مثبت عید نوروز و مورد تایید و
تاکید اسلام است؛ ولی در مقابل، بعضی رفت و آمدهای عید نوروز منجر به گناه و
معصیت میشود، که باید به آنها توجه و از بروز آنها اجتناب کرد، تا ایام
عید به گناه آلوده نگردد. مولی الموحدین علیعلیهالسلام فرمود: کُلُّ
یوْمٍ لایعْصَی اللَّه فَهُوَ عِیدٌ؛ (81) هر روزی که در آن گناه و معصیت
پروردگار نشود، آن روز عید است.»
برخی مصادیق این امور منفی عبارت است از:
الف. اسراف
در دستورات اسلامی، بر پذیرایی از میهمان تأکید فراوانی شده است؛ اَمّا در مقابل، اسراف و ریخت و پاش به شدت نهی شده است.
اسراف
در لغت معنی وسیعی دارد که هر گونه تجاوز و تعدّی از حد را شامل میشود،
اگر چه غالبا در مورد بخششها و هزینهها و مخارج به کار میرود. البته باید
توجه داشت که علیرغم تصور عمومی، صرفه جویی و عدم اسراف، کم مصرف کردن
نیست بلکه درست و بجا استفاده کردن است.
اسراف یکی از اعمال مذموم از دیدگاه قرآن و سنت است.
قرآن
مجید با نهی از اسراف میفرماید: «وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یحِبُّ
الْمُسْرِفینَ» (82)؛ «اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد.»
و نیز با تعبیری تکان دهندهتر میفرماید: «وَ أَنَّ الْمُسْرِفینَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ» (83)؛ «اسرافکاران اهل آتشند.»
ائمه اطهارعلیهمالسلام نیز نهی از اسراف را مورد سفارش قرار داده و اسراف را موجب فقر (84) و کم شدن مال بسیار بر شمردهاند.
امام علیعلیهالسلام میفرماید: «اَلْاِسْرَافُ یفْنِی الْجَزیلَ؛ (85) اسراف ثروت زیاد را بر باد میدهد.»
همچنین
میفرماید: «لِلْمُسْرِفِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ یأْکُلُ مَا لَیسَ لَهُ وَ
یلْبَسُ مَا لَیسَ لَهُ وَ یشْتَرِی مَا لَیسَ لَهُ؛ (86) اسراف کار سه
نشانه دارد: آنچه فراخور حالش نیست، میخورد و آنچه در شأن او نیست میپوشد
و آنچه در شأن او نیست (و به آن نیاز ندارد) میخرد.»
و امام
صادقعلیهالسلام میفرماید: «أَدْنَی الْإِسْرَافِ هِرَاقَةُ فَضْلِ
الْإِنَاءِ وَ ابْتِذَالُ ثَوْبِ الصَّوْنِ؛ (87) کمترین حد اسراف [و
زیادهروی]، به دور ریختن ته مانده ظرف (آب و غذا) و تبدیل لباس بیرون به
لباس خانه و دم دستی است.»
ب. لهو و لعب
یکی از نیازهای انسان، نیاز به تفریح و سرگرمی است. دین مبین اسلام این نیاز را مورد تأیید قرار داده است.
رسول
خداصلیاللهعلیهوآله میفرماید: «اُلْهُو وَ الْعَبُوا فَاِنّی اَکْرَهُ
اَنْ یریَ فِی دِینِکُمْ غِلْظَةٌ (88)؛ سرگرمی داشته باشید و تفریح کنید
چرا که خوش ندارم در دین شما درشتی و سختی دیده شود.»
در روایات متعدّدی بر گردش، شوخی، و برخی تفریحات و مسابقات مثل شنا، اسب سواری، تیراندازی و کُشتی تأکید فراوانی شده است.
در
مقابل، اسلام انسانها را از تفریحاتی که انسان را از یاد خدا دور میسازد،
منع میکند. چنین اموری که به ظاهر تفریح نام نهاده میشود، در قرآن و
روایات به لهو و لعب تعبیر شده است. علامه طباطبایی در ذیل آیه 64 سوره
عنکبوت میفرماید:
«لهو به معنای هرچیز و هرکار بیهودهای است که انسان
را از کار مهم و مفیدش باز بدارد و به خود مشغول سازد، و لعب کار و یا
کارهای منظمی است که با نظم خیالی و برای غرض خیالی انجام میشود؛ مثل بازی
بچهها که عدهای با حرص و شور و هیجان عجیبی یک بازی را شروع میکنند و
بر سرِ بازی داد و فریاد راه میاندازند، ولی زود از آن سیر شده و از هم
جدا میشوند.» (89)
امام علیعلیهالسلام میفرماید: «اُهْجُرِ
اللَّهْوَ فَاِنَّکَ لَمْ تُخْلَقْ عَبَثاً فَتَلْهُو وَ لَمْ تُتْرَکْ
سُدیً فَتَلْغُو؛ (90) از سرگرمی [و کارهای غفلتآور] دوری کن؛ زیرا تو
بیهوده آفریده نشدهای تا در نتیجه به سرگرمی بپردازی و مهمل رها نشدهای
تا بیهودگی کنی.»
و امام باقرعلیهالسلام میفرماید: «لَا یغُرَّکَ
النَّاسُ عَنْ نَفْسِکَ فَإِنَّ الْأَمْرَ یصِلُ إِلَیکَ دُونَهُمْ وَ لَا
تَقْطَعَنَّ نَهَارَکَ بِکَذَا وَ کَذَا فَإِنَّ مَعَکَ مَنْ یحْفَظُ
عَلَیک؛ (91) مبادا مردم تو را از خودت غافل گردانند؛ زیرا نتیجه آن به
خودت میرسد نه به آنها، و روز خود را با چه و چه (کارهای بیهوده) سپری
مکن؛ زیرا همراه تو کسی است که آنچه از تو سر میزند ثبت میکند.»
همچنین امام علیعلیهالسلام میفرماید: «مَجَالِسُ اللَّهْوِ تُفْسِدُ الایمَانَ؛ (92) مجالس لهو [و گناه] ایمان را فاسد میکند.»
ج. غیبت
یکی دیگر از مفاسد بعضی جمعها، غیبت دیگران میباشد.
این
آفت زیانبار زبان، از گناهان کبیره به شمار رفته و از جمله گناهانی است که
خداوند آن را نمیبخشد، مگر آنکه فرد مورد غیبت آن را ببخشد، چنانکه رسول
خداصلیاللهعلیهوآله فرمود: «إِیاکُمْ وَ الْغَیبَةَ فَإِنَّ الْغَیبَةَ
أَشَدُّ مِنَ الزِّنَا إِنَّ الرَّجُلَ قَدْ یزْنِی وَ یتُوبُ فَیتُوبُ
اللَّهُ عَلَیهِ وَ إِنَّ صَاحِبَ الْغَیبَةِ لَا یغْفَرُ لَهُ حَتَّی
یغْفِرَ لَهُ صَاحِبُهُ؛ (93) از غیبت بپرهیزید که غیبت از زنا بدتر است؛
زیرا زناکار ممکن است توبه کند و خدا توبه او را بپذیرد، اما غیبت کننده
مورد عفو قرار نمیگیرد مگر اینکه طرف او (غیبت شونده) راضی شود.»
امام
علیعلیهالسلام میفرماید: «اَبْغَضُ الْخَلائِقِ اِلَی ا للَّهِ
الْمُغْتَابُ؛ (94) دشمنترین خلائق در نزد خدا، غیبت کننده است.»
البته
این گناه شامل شنونده غیبت نیز میشود؛ چنانکه فرمود: «اَلسَّامِعُ
لِلْغَیبَةِ کَالْمُغْتَابِ؛ (95) شنونده غیبت نیز همانند غیبت کننده
است.»
امید است با استفاده از فرصتهای طلایی پیش گفته و پرهیز از اموری
که انسان را به گناه میآلاید، رضای خدا را کسب کرده، ایام به کامتان
گردد.
پینوشتها:
1) آداب و رسوم نوروز، رضا شعبانی، مرکز مطالعات فرهنگی بینالمللی، ص 2-171.
2) مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی.
3) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج 75، ص 327.
4) همان.
5) مائده/ 39.
6) مفاتیح الجنان.
7) بحارالأنوار، ج 67، ص 64.
8) مستدرک الوسائل، علامه طبرسی، مؤسسه آل البیت لِاحیاء التراث، 1407 ق، ج 6، ص 352.
9) برای بررسی روایت معلی بن خنیس و نظرات علما درباره آن میتوان به کتاب آداب و رسوم نوروز صفحه 178-162 رجوع نمود.
10) وسائل الشیعه، ج 5، ص 317.
11) همان، ص 322.
12) همان، ج 8، ص 172.
13) وسائل الشیعه، حر عاملی، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، 1409، ج 16، ص70.
14) همان، ج 11، ص 343.
15) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج 1، ص 179.
16) همان، ج 10، ص 108.
17) وسائل الشیعه، حر عاملی، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، 1409، ج 11، ص 345.
18) میزان الحکمه، محمدی ری شهری، ترجمه حمیدرضا شیخی، دارالحدیث، 1379، ج 5، ص 2484.
19) بقره/ 27.
20) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج 71، ص 87 به بعد.
21) همان، ص 91.
22) تحف العقول، ابن شعبه، تصحیح علی اکبر غفاری، جامعه مدرسین، ص 211.
23) الکافی، ج4، ص 10.
24) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج 71، ص 98.
25) همان، ص 91.
26) همان، ج 14، ص 306.
27) همان، ج 48، ص 101.
28) خصال، ج 1، ص 58، ح 60.
29) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج 71، ص 97.
30) وسائل الشیعه، ج 15، ص 347.
31) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج 71، ص 97.
32) غرر الحکم، ج 3، ص 238.
33) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج 93، ص 159.
34) همان، ج 71، ص 277.
35) همان، ص 10.
36) همان، ص 114.
37) همان، ج 93، ص 159.
38) غرر الحکم، ج 4، ص 635.
39) الکافی، ج 2، ص 154.
40) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج 73، ص 34.
41) همان، ج 76، ص 8.
42) همان. ج 71، ص 105.
43) همان، ج 5، ص 141.
44) همان، ج 71، ص 91.
45) همان، ج 90، ص 378.
46) غررالحکم، ج 4، ص 509.
47) بحارالانوار، ج 71، ص 71.
48) همان، ج 74، ص 98.
49) وسائل الشیعه، ج15 ص 346.
50) ]. بقره/ 83.
51) دهر / 8 - بلد / 15.
52) بقره / 83.
53) نساء / 8 و 36.
54) انفال / 41 - حشر / 7.
55) فجر / 17 - ضحی / 9.
56) ماعون / 2.
57) نهج البلاغه، سیدرضی، ترجمه محمد دشتی، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنینعلیهالسلام، 1384، نامه 47.
58) سفینة البحار، ج 8، ص 741 (یتیم).
59) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج 72، ص 2.
60) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج69، ص 41.
61) ]. الکافی، ج 2، ص 165.
62) وسائل الشیعه، ج 12، ص 99.
63) همان، ص 98.
64) الکافی، ج 2، ص 176.
65) همان.
66) وسائل الشیعه، ج 14، ص 585.
67) حجرات / 10
68) کنز العمال، ج 3، ص 58.
69) الکافی، ج 2، ص 209.
70) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج 42، ص 248.
71) الکافی، ج 2، ص 210.
72) همان، ص 344.
73) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج 74، ص 239.
74) همان، ص 76.
75) وسائل الشیعه، حر عاملی، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، 1409، ج 16، ص 94.
76) وسائل الشیعه، ج 16، ص 98.
77) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج 67، ص 69-70.
78) جاثیه / 13.
79) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج 74، ص 407.
80) حج / 5.
81) نهج البلاغه، سیدرضی، ترجمه محمد دشتی، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنینعلیهالسلام، 1384، قصار 428.
82) انعام/ 141.
83) غافر/ 43.
84) فروع الکافی، کلینی، علی اکبر غفاری، دار الاضواء، بیروت، ج 4، ص 53.
85) تصنیف غررالحکم و دررالکلم، مصطفی درایتی، انتشارات دفتر تبلیغات قم، چاپ دوم، 1378 ش، ص359.
86) بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، مؤسسه الوفاء، بیروت، چ دوم، ج 72، ص304.
87) همان.
88) نهج الفصاحه، ابوالقاسم پاینده، دنیای دانش، سوم، تهران، 1380، ص 259.
89) تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، سیدمحمد باقر موسوی همدانی، جامعه مدرسین، ج16، ص224.
90) تصنیف غررالحکم و دررالکلم، مصطفی درایتی، انتشارات دفتر تبلیغات، چ دوم، 1378، ص460.
91) بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، الوفاء، بیروت، چ دوم، ج 75، ص 184.
92) غرر الحکم، ج6، ص 134.
93) بحارالأنوار، ج72، ص222.
94) غرر الحکم، ج 2، ص 424.
95) همان، ج 1، ص 307.