چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

فرصت‌های طلایی نوروز

جمعه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۳۶ ب.ظ
کلمه «عید» از ریشه «عود» به معنای برگشت است. اگر به روزهای خاصی مثل عید فطر یا نوروز عید اطلاق می‏شود، از آن جهت است که شرایط و حالات انسان یا طبیعت در آن روزها دچار تغییر و تحوّل شده و به شرایط دیگری بازگشت می‏کند. مثلا در تبیین مراد از عید فطر گفته شده که بازگشت به فطرت انسانی است. عید نوروز هم، به دلیل زنده شدن و بیدار شدن طبیعت پس از خواب زمستانی، بازگشت جهان و اوضاع طبیعی است به حالت قبلی خود.
نوروز از دو کلمه «نو» و «روز» تشکیل شده است و در لغت فارسی مفهوم «روز نو» از آن استفاده می‏شود و بر نخستین روز از نخستین ماه شمسی تعلق می‏گیرد.
آنچه می‏توان از آغاز سال شمسی بدست آورد آن است که آدمی همپای نو شدن طبیعت و جایگزینی فصل سبز به جای فصل سرد، خود و جامعه را به دگرگونی و تحول کشانده و با بهره‏مندی از مکتب حیات بخش اهل بیت ‏علیهم‏ السلام گامی در جهت بهار شدن دل و احسن حال بردارد.
نوروز در گنجینه معارف اهل بیت‏ علیهم‏ السلام و متون روایی ما از منزلت و جایگاه خاصی برخوردار است؛ به گونه‏ای که ایشان بر پاسداشت این روز سخن رانده و از مناسبتهای مهم آن یاد کرده ‏اند.


فرصت‌های طلایی نوروز
کلمه «عید» از ریشه «عود» به معنای برگشت است. اگر به روزهای خاصی مثل عید فطر یا نوروز عید اطلاق می‏شود، از آن جهت است که شرایط و حالات انسان یا طبیعت در آن روزها دچار تغییر و تحوّل شده و به شرایط دیگری بازگشت می‏کند. مثلا در تبیین مراد از عید فطر گفته شده که بازگشت به فطرت انسانی است. عید نوروز هم، به دلیل زنده شدن و بیدار شدن طبیعت پس از خواب زمستانی، بازگشت جهان و اوضاع طبیعی است به حالت قبلی خود.
نوروز از دو کلمه «نو» و «روز» تشکیل شده است و در لغت فارسی مفهوم «روز نو» از آن استفاده می‏شود و بر نخستین روز از نخستین ماه شمسی تعلق می‏گیرد.
آنچه می‏توان از آغاز سال شمسی بدست آورد آن است که آدمی همپای نو شدن طبیعت و جایگزینی فصل سبز به جای فصل سرد، خود و جامعه را به دگرگونی و تحول کشانده و با بهره‏مندی از مکتب حیات بخش اهل بیت‏ علیهم ‏السلام گامی در جهت بهار شدن دل و احسن حال بردارد.
نوروز در گنجینه معارف اهل بیت‏ علیهم ‏السلام و متون روایی ما از منزلت و جایگاه خاصی برخوردار است؛ به گونه‏ای که ایشان بر پاسداشت این روز سخن رانده و از مناسبتهای مهم آن یاد کرده‏اند.
همچنین برخی از علما و فقها این روز را روز مبارک دانسته و بر اعمال وارد در این روز تاکید نموده‏اند؛ چنانکه مرحوم آیت الله العظمی کاشف الغطاءرحمه الله در این باره می‏فرماید:
«نوروز مقتضای جهان است در بشر و حیوان و جماد بلکه در آسمان و زمین و هوا و فضا. بر این اساس روایاتی از اهل بیت‏ علیهم‏ السلام درباره نوروز به ما رسیده و تایید نموده عید گرفتن عرف را و از طریق ائمه‏ علیهم ‏السلام وظایفی به ما رسیده است.‌»
ایشان در جای دیگر درباره ادعای اینکه عید نوروز از اعیاد مجوس است، می‏فرماید: «باید بدانیم ما چهارگونه عید داریم:
1. اعیاد دینی مانند عید قربان و فطر.
2. اعیاد مذهبی مانند عید غدیر.
3. عید ملی که هر مملکت و کشوری برای خود روزی را عید می‏داند.
4. عید تکوینی که عالَم عید می‏گیرد، نه آنکه انسان آن را جعل می‏کند و عید قرار می‏دهد، مانند عید نوروز که عالم خرّم و خوشحال و درختان سبز و شکوفان می‏گردند. پس این عید، عید عالَم است نه عید مجوس یا غیر آنها.‌» (1)
آنچه با درنگ در روایات بدست می‏آید آنست که «نوروز» سمبل تحوّل و تغییر است. البته تحویل به سمت نیکویی و بهتر شدن؛ چنانچه در یکی از دعاهای هنگام تحول سال می‏خوانیم:
«یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالْاَبْصَارِ، یا مُدَبِّرَ اللَّیلِ وَ النَّهَارِ، یا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَالْاَحَوَالِ، حَوِّلْ حَالَنَا اِلَی اَحْسَنِ الْحَالِ (2)؛ ای برگرداننده دلها و دیده‏ها، ای تدبیر کننده شب و روز، ای گرداننده حول و احوال، حال ما را به نیکوترین حال برگردان.‌»
با درنگ در این دعا بزرگ‏ترین رهاورد نوروز را می‏توان در امور ذیل خلاصه کرد:
الف. تلاش برای تغییر
در دین مبین اسلام یکسان ماندن و تن ندادن به تغییر و تحوّل به شدت نفی شده است؛ آنگونه که امام کاظم ‏علیه‏السلام می‏فرماید: «مَنِ اسْتَویَ یوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ (3)؛ هر کس دو روزش یکسان باشد، او مغبون بوده و ضرر کرده است.‌»
ب. انتخاب راه بهتر
پس از تن دادن به تغییر، مهم، گزینش راه بهتر و نیکو شدن است و لذا آنانی که فردایشان از روز قبل بدتر است، مورد شماتت خواهند بود، چنانچه رسول مکرّم اسلام‏ صلی‏ الله‏ علیه‏ وآله می‏فرماید: «مَنْ کَانَ غَدُهُ شَرّاً مِنْ یوْمِهِ فَهُوَ مَلْعُونٌ (4)؛ ملعون است کسی که فردایش بدتر از آن روزش باشد.‌»
ج. تبدیل بدی‌ها به خوبی‌ها و تلاش در بهتر شدن‏
زیباترین و کامل‏ترین نوع تغییر، تبدیل بدیها به خوبیها و جبران خطاها است. شیوه‏ای که قرآن کریم برای آدمی ترسیم ساخته است جبران بدیها به وسیله خوبیها و توبه از اعمال گذشته است، چنانچه می‏فرماید:
«فَمَن تَابَ مِن بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللّهَ یتُوبُ عَلَیهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» (5)؛ «اما آن کس که پس از ستم کردن، توبه و جبران نماید، خداوند توبه او را می‏پذیرد که خداوند آمرزنده و مهربان است.‌»
این دگرگون شدن و گذر از بدی به خوبی و اصلاح خود، در ادعیه مأثوره که از ائمه بزرگوار دین به ما رسیده است نیز بسیار مشهود است، چنانچه در یکی از دعاهای ماه مبارک رمضان می‏خوانیم: «اَللَّهُمَّ غَیرْ سُوءَ حَالِنَا بِحُسْنِ حَالِکَ (6)؛ خدایا حال بد ما را به حال نیکویت تغییر بده.‌»
امیرالمؤمنین‏ علیه‏ السلام می‏فرماید:
«مَنْ لَمْ یتَعَاهَدِ النَّقْصَ مِنْ نَفْسِهِ غَلَبَ عَلَیهِ الْهَوَی وَ مَنْ کَانَ فِی نَقْصٍ فَالْمَوْتُ خَیرٌ لَهُ (7)؛ آن کس که به جبران نقص و بدی خود نپردازد، هوای نفس بر او مستولی خواهد شد و برای کسی که ناقص بماند [و بی‏نشاط و فرار کننده از دگرگونی و خوب شدن باشد]، مردن بهتر خواهد بود.‌»
با اندکی تامل می‏توان به فرصتهایی پی برد که بسیار مورد تاکید دین بوده اما انسان از آن غافل مانده و نتوانسته است از آن فرصتها به شایستگی استفاده نماید و تعطیلات نوروزی بهترین زمان برای جبران کوتاهیها و یا عمل به آن دستورات است.
هنگام تحویل سال در مکان‌های مقدس‏
یکی از مهم‏ترین اسباب موفقیت، توجّه و توسل به ائمه اطهارعلیهم‏السلام مخصوصاً وجود مسعود حضرت بقیة الله الاعظم (عجّل الله تعالی فرجه) و ابا عبدالله الحسین‏علیه‏السلام است. همین توسّلات انسان را در تهذیب نفس و ترک گناهان و رفع گرفتاریها و سعادت در دنیا و آخرت یاری می‏کند. دین مبین اسلام تاکید فراوانی بر حضور در اماکن مقدس مثل مساجد، حرم ائمه معصومین‏علیهم‏السلام و حرم امام زادگان نموده است؛ چرا که عنایت الهی در این مکانها که محل تردد ملائکة اللَّه و مؤمنان مقرّب می باشد، بیش‏تر است. توجه به این نکته ضروری است که یکی از رموز موفقیت علما و بزرگان دین، ارتباط معنوی مستمر با ائمه اطهارعلیهم‏السلام بوده است تا آنجا که حضور در مشاهد مشرّفه آنان را جزو برنامه‏های خویش می‏دانسته‏اند. چنانچه درباره امام خمینی‏رحمه الله آمده است که در تمام مدت اقامت در نجف اشرف جز در موارد استثنایی، برنامه زیارت هر شب ایشان هرگز ترک نشد.
علامه طباطبایی‏رحمه الله موفقیت خویش را مرهون توسل به اهل‏بیت‏علیهم‏السلام می‏دانست و در ماه رمضان روزه خویش را با بوسه بر ضریح مقدس حضرت معصومه‏علیهاالسلام افطار می‏کرد و سپس به خانه می‏رفت.
همچنین در یکی از توصیه‏های اخلاقی علامه سید مرتضی مرعشی نجفی‏رحمه الله (برادر حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی‏رحمه الله) به فرزندش آمده است: «سعی کن هر روز حرم مطهر حضرت معصومه‏علیهاالسلام را زیارت کنی ولو اینکه زیارت نامه نخوانی.‌»
بنابراین بسیار به جا است که به هنگام تحویل سال در مساجد و قبور ائمه‏علیهم‏السلام و فرزندان پاکشان و یا در کنار قبور کسانی که جان خویش را در جهت سرافرازی اسلام و مسلمین فدا کرده‏اند، حضور یافته و به راز و نیاز با پروردگار بپردازیم.
وقایع نوروز
اگرچه عید نوروز از جمله اعیاد اسلامی (عید فطر، قربان، غدیر و جمعه) محسوب نمی‏شود؛ ولی روایات متعددی درباره اهمیت و جایگاه آن وارد شده است، که به عنوان نمونه به یکی از آنهااشاره می‏شود:
معلی بن خنیس می‏گوید: روز نوروز به خدمت امام صادق‏علیه‏السلام رفتم، فرمودند: آیا می‏دانی امروز چه روزی است؟ گفتم: فدایت شوم این روزی است که عجم آن را بزرگ می‏دانند و برای همدیگر هدیه می‏فرستند. امام صادق‏علیه‏السلام فرمود: به بیت عتیق سوگند می‏خورم که نوروز از زمان قدیم است، تاریخ آن را برای تو باز گویم؟ عرض کردم: مولای من! دانستن این مطلب به برکت شما، محبوب‌تر است نزد من از آنکه مردگان من زنده شوند و دشمنانم بمیرند. فرمود: «نوروز روزی است که در عالم ذَرّ خداوند از بندگانش پیمان گرفت که تنها او را بپرستند و مشرک نشوند و پیرو رسول او، حجج الهی و اولیائش باشند و این روز، روزی است که نخستین بار خورشید در آن طلوع کرد و بادها در آن جریان گرفت و زمین اولین شکوفه خود را ظاهر کرد، روزی است که کشتی نوح بر نقطه‏ای از زمین به نام جودیّ نشست و روزی است که رسول خداصلی‏الله‏علیه‏وآله، علی‏علیه‏السلام را بر دوش خود بلند کرد تا اینکه بتهای قریش را از بالای خانه کعبه، به زیر افکند و از بین برد و نیز ابراهیم خلیل‏علیه‏السلام بتهای قومش را در این روز در هم کوبید، و آن روزی است که رسول خداصلی‏الله‏علیه‏وآله اصحابش را امر کرد تا با علی بن ابیطالب‏علیه‏السلام به عنوان امیرالمؤمنین بیعت کنند، و آن روزی است که پیامبرصلی‏الله‏علیه‏وآله، علی‏علیه‏السلام را به سرزمین جن فرستاد تا اینکه برای رسول خداصلی‏الله‏علیه‏وآله از آنها بیعت گیرد، و همان روزی است که برای امیر المؤمنین، برای مرتبه دوم بیعت گرفته شد، و آن روزی است که علی‏علیه‏السلام بر اهل نهروان پیروز شد و ذالثدیه را کشت و آن روزی است که قائم و والیان امر ما در آن ظهور می‏کنند و آن روزی است که قائم ما بر دجّال پیروز می‏گردد و آن را در میدان کنّاسه کوفه به دار می‏زند، و هیچ نوروزی نیست مگر اینکه ما اهل بیت، انتظار فرج را در آن داریم، چرا که نوروز از روزهای ما و روزهای شیعیان ما است که عجم آن را گرامی داشت و شما آن را ضایع کردید...‌» (8) (9)
خانه تکانی دل همراه با خانه تکانی منزل‏
یکی از برنامه‏های عید نوروز، خانه تکانی و نظافت محیط زندگی و نیز پوشیدن لباس تمیز است. اسلام سفارش بسیاری درباره نظافت و دوری از آلودگیهای ظاهری بدن و محل زندگی کرده است و این مخصوص به عید نوروز نیست.
امام باقرعلیه‏السلام می‏فرماید: «کَنْسُ الْبُیوتِ ینْفِی الْفَقْرَ؛ (10) پاکیزه کردن خانه‏ها، فقر [و بیچارگی‏] را از بین می‏برد.‌»
و امام علی‏علیه‏السلام می‏فرماید: «نَظِّفُوا بُیوتَکُمْ مِنْ حَوْکِ الْعَنْکَبُوتِ فَإِنَّ تَرْکَهُ فِی الْبَیتِ یورِثُ الْفَقْرَ؛ (11) خانه‏های خود را از تار عنکبوت خالی و تمیز کنید، زیرا ترک آن در خانه باعث فقر [و تهیدستی‏] می‏گردد.‌»
امام صادق‏علیه‏السلام نیز درباره عید نوروز می‏فرماید: «إِذَا کَانَ یوْمُ النَّیرُوزِ فَاغْتَسِلْ وَ الْبَسْ أَنْظَفَ ثِیابِک؛ (12) در زمانی که نوروز شد غسل کن و پاکیزه‏ترین لباسهایت را بپوش!»
همان گونه که محیط زندگی انسان آلوده و کثیف شده و نیاز به نظافت دارد، دل و قلب انسان نیز به غبار معصیت آلوده می‏گردد و موجب می‏شود تا صاحب خود را از مسیر هدایت دور سازد.
شستن و تمیز کردن باعث محو آلودگیهای ظاهری می‏شود و وضو و غسل، طهارت باطنی از حَدَث و خَبَث ایجاد می‏کند؛ ولی آلودگی گناه با شستن و تمیز کردن و با وضو و غسل برطرف نشده و فقط با توبه واقعی و کفّاره تطهیر می‏گردد. پس پاکیزه کردن دل از سموم و آفات اخلاقی، به همان اندازه زندگی را لذت بخش و زیبا می‏کند، که بر طرف کردن کثافات و سموم از جسم و منزل.
چنانکه حضرت علی‏علیه‏السلام می‏فرماید: «تَعَطَّرُوا بِالِاسْتِغْفَارِ لَا تَفْضَحَنَّکُمْ رَوَائِحُ الذُّنُوبِ؛ (13) خودتان را با استغفار [و توبه‏] معطر کنید تا بوی گناهان شما را رسوا نکند.‌»
سفر
یکی از برنامه‏های عید نوروز مسافرت است. دین مبین اسلام برای سفر اهمیت ویژه‏ای قائل شده و ائمه بزرگوار دین، دستورات و آداب بسیاری برای آن برشمرده‏اند.
در احکام اسلامی، با شرایط خاصی نماز در سفر شکسته و روزه در آن صحیح نمی‏باشد و مقداری از زکات واجب، به ابن السبیل (حمایت از مسافران در راه مانده) اختصاص یافته است. نکته قابل توجه آنست که هرگونه سفری دارای ارزش نیست بلکه طبق احادیث وارده سفری باارزش است که در راستای توشه‏گیری برای آخرت یا تقویت اقتصاد زندگی و یا دستیابی به لذتهای مشروع باشد. (14)
با توجه به این گفتار، سفرها را می‏توان به پنج دسته تقسیم کرد:
الف. سفرهای زیارتی‏
مثل زیارت‏خانه خدا، قبور انبیاء الهی و ائمه اطهارعلیهم‏السلام، صله ارحام، دیدار دوستان، بازدید از مناطق جنگی (که روح مردانگی و آزادگی و ایثار را یادآور می‏شود.)
ب. سفرهای علمی پژوهشی‏
امام علی‏علیه‏السلام می‏فرماید: «الشَّاخِصُ فِی طَلَبِ الْعِلْمِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ؛ (15) کسی که برای آموختن و کسب دانش مسافرت کند مانند مجاهد در راه خداست.‌»
ج. سفرهای رزمی‏
مانند کسانی که برای دفاع از دین و کمک به ستمدیده، خانه و کاشانه خویش را رها کرده و به وظیفه خود عمل می‏کنند.
د. سفرهای اقتصادی‏
سفرهایی که با انگیزه تأمین زندگی و در جهت انجام کارهای شغلی و اقتصادی انجام می‏پذیرد. این گونه سفرها که برای اداره زندگی و تأمین مخارج زن و فرزند و رهایی از فقر و تنگدستی انجام می‏گیرد، از دیدگاه اسلام نوعی عبادت و جهاد در راه خدا شناخته شده است.
ه. سفرهای تفریحی‏
سفرهای تفریحی برای رفع خستگیهای کاری و رهایی از یکنواختی زندگی صورت می‏پذیرد.
البته گاه ممکن است انگیزه‏ها و اهداف فوق در یک سفر جمع شوند که بسیار شایسته است.
اما با وجود این تاکیدات، گاهی سفر برای انسان یا جامعه انسانی زیان بخش است که اسلام عزیز این سفرها را مکروه یا حرام دانسته است. به عنوان مثال:
الف. سفرهایی که دینداری انسان را به خطر می‏افکند یا او را از انجام وظایف دینی خویش بازمی‏دارد. چنانکه حضرت علی‏علیه‏السلام فرمود: «لَا یخْرُجُ الرَّجُلُ فِی سَفَرٍ یخَافُ فِیهِ عَلَی دِینِهِ وَ صَلَاتِه؛ (16) انسان نباید به سفری که می‏ترسد به دین یا نمازش آسیب برسد، قدم بگذارد.‌»
ب. مسافرت فرزند بدون اجازه پدر، و مسافرت همسر بدون اجازه شوهر حرام است؛ مگر به قصد انجام واجب ناچار به آن سفر باشد.
ج. سفرهایی که برای انجام کار حرام یا فرار از وظیفه شرعی صورت گیرد؛ مثل سفر برای خرید و فروش مواد مخدر، کمک به ظالم، فرار از پرداخت بدهی و...
فواید سفر
1. سلامتی: رسول خداصلی‏الله‏علیه‏وآله می‏فرماید: «سَافِرُوا تَصِحُّوا؛ (17) مسافرت کنید تا تندرست مانید.‌»
2. تأمین زندگی: پیامبر اسلام‏صلی‏الله‏علیه‏وآله می‏فرماید: «سَافِرُوا تَصِحُّوا وَ تَرْزِقُوا؛ (18) مسافرت کنید تا تندرست مانید و روزی کسب کنید.‌»
3. کسب علم و دانش.
4. آشنایی با آداب و اخلاق اجتماعی.
5. برخورد با حوادث عبرت‏انگیز.
صله ارحام‏
یکی دیگر از برنامه‏های شایسته در ایام نوروز، که باید به نحوی در بقیه ایام سال هم ادامه یابد، صله ارحام است.
خویشاوندی بر دو گونه است: نسبی و سببی.
خویشاوندی نسبی پیوندی است که از طریق وحدت خون و رحم پیدا می‏شود مانند پدر، مادر، برادر، خواهر، عمه، عمو، دایی، خاله، جد و جده و فرزندان آنها که اینها را خویشاوند نسبی و ارحام نامند. و خویشاوندی سببی از طریق ازدواج به وجود می‏آید؛ مانند خویشاوندی میان زن و شوهر و خویشان دو طرف.
انسان باید پیوند عاطفی خود را با خویشان نسبی (ارحام) استمرار بخشد و هیچ گاه ارتباط و علاقه خود را با آنها قطع نکند و در برابر هر نیاز آنها تا حد توان، پاسخ مثبت و متناسب بدهد. آنچه مسلم است صله ارحام از جمله واجبات الهی و قطع ارتباط با خویشاوندان نسبی از گناهان کبیره است.
خداوند در دومین سوره از قرآن کریم می‏فرماید: «الَّذینَ ینْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ میثاقِهِ وَ یقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَلَ وَ یفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ»؛ (19) « [فاسقان آنها هستند که] پیمان خدا را با آنکه محکم بستند، می‏شکنند و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع می‏نمایند و در زمین فساد می‏کنند، اینها زیان کارانند.‌»
گرچه آیه فوق از احترام به همه پیوندهای الهی سخن می‏گوید، اما پیوند خویشاوندی یک مصداق روشن آن است. علامه مجلسی در کتاب شریف بحار الانوار، یکصد و ده حدیث درباره اهمیت صله رحم آورده است و قبل از همه، آیه فوق «وَ یقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یوصَل» را مورد بحث قرار داده است. (20)
ابوذر غفاری به نقل از پیامبر اکرم‏صلی‏الله‏علیه‏وآله می‏گوید: «حضرت مرا به صله رحم توصیه کرد، هر چند ارحام از من بریده باشند.‌» (21)
علی‏علیه‏السلام صله ارحام را شرط دینداری معرفی کرده و می‏فرماید:
«إِنَّ لِأَهْلِ الدِّینِ عَلَامَاتٍ یعْرَفُونَ بِهَا... وَ صِلَة الاَرْحَام... (22)؛ بدرستی که برای اهل دین علاماتی است که به آنها شناخته می‏شوند... که یکی از آن علامتها صله ارحام است.‌»
و رسول خداصلی‏الله‏علیه‏وآله درباره پاداش صله رحم می‏فرماید:
«الصَّدَقَةُ بِعَشَرَةٍ وَ الْقَرْضُ بِثَمَانِیةَ عَشَرَ وَ صِلَةُ الْإِخْوَانِ بِعِشْرِینَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ بِأَرْبَعَةٍ وَ عِشْرِینَ؛ (23)  [پاداش‏] صدقه ده برابر و [پاداش‏] قرض هیجده برابر و رابطه با برادران دینی بیست برابر و ثواب صله رحم بیست و چهار برابر است.‌»
آنچه می‏توان از میان فرمایشات ائمه معصومین‏علیهم‏السلام درباره اهمیت صله ارحام به دست آورد آن است که صله ارحام فرمان الهی است (24) و خداوند از آن بازخواست می‏کند (25) و تمام پیامبران الهی بر آن سفارش کرده‏اند (26) سیره ائمه اطهارعلیهم‏السلام بر آن استقرار یافته است، (27) محبوب‏ترین عمل مؤمن است، (28) باعث زیادی عمر، (29) زیادی رزق، (30) زیادی مال، (31) فزونی نعمت، (32) رفع فقر، (33) تأمین سلامت در جمیع امور، (34) موجب تزکیه اعمال (35) و پالایش روح (36) و بخشش گناهان (37) و تخفیف عقاب (38) می‏شود.
در کنار سفارشات مؤکد اسلام بر صله ارحام (اگرچه آنها قطع رابطه کرده باشند)، روایات متعددی درباره آثار منفی قطع رحم وارد شده است که به عنوان نمونه: قطع رحم نشانه کفران نعمت، (39) ضایع کردن امر خداوند، (40) از گناهان کبیره، (41) باعث زایل شدن اثر اعمال (42) و کاهش عمر (43) و ابتلاء به فقر، (44) اجابت نشدن دعاها (45) و از میان رفتن نعمتها، (46) مشمول لعن حق تعالی (47) و لعن و نفرین جمیع رسولان و ملائکه مقرب (48) و... معرفی شده است.
و بالاخره رسول گرامی اسلام‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فرمود:
«ثَلَاثَةٌ لَا یدْخُلُونَ الْجَنَّةَ مُدْمِنُ خَمْرٍ وَ مُدْمِنُ سِحْرٍ وَ قَاطِعُ رَحِم؛ (49) سه گروهند که داخل بهشت نمی‏شوند: شراب خوار، ساحر، و قطع کننده رحم.‌»
توجه به یتیمان‏
یکی از محاسن اخلاقی، سرپرستی ایتام و تفقد و محبت نسبت به آنان است. در زندگی انسانها خلأها و کمبودهایی وجود دارد که جز از طریق محبّت و دوستی نمی‏توان آن را جبران نمود و در این میان کودکان یتیم بیش‏ترین نیاز را احساس می‏کنند. آنها در اثر از دست دادن پدر و یا پدر و مادر از سرچشمه محبّت دور افتاده و بیش از هر چیز به نوازش و محبّت محتاج اند و برای این احساس عاطفی و روحی، خواه ناخواه در انتظار پاسخ هستند که این نیاز در ایامی مثل عید نوروز بیش‏تر است.
در چنین محیطی برای رفع این کمبودها باید پیش بینیهای لازم را معمول داشت.
دین مقدس اسلام مسئله ایتام را به عنوان یک مسئله اساسی و مهم مطرح کرده و مسلمانان را به سرنوشت آنان از جمیع جهات (اقتصادی، عاطفی، آموزشی و تربیتی) مسئول دانسته است.
این مسئله به قدری حایز اهمیت است که نه تنها در اسلام بلکه در سایر شرایع پیشین نیز به آن سفارش شده و یکی از پیمانهایی است که خداوند در اعصار گذشته از بنی اسرائیل گرفته است. قرآن کریم می‏فرماید: «وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَ بَنی‏ إِسْرائیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَینِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبی‏ وَ الْیتامی‏ وَ الْمَساکینِ...‌»؛ (50) «و [به یاد آورید زمانی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنید.‌»
و در آیه 177 سوره بقره رسیدگی به وضع مالی یتیمان نیز مورد سفارش قرار گرفته است:
«وَ آتَی الْمالَ عَلی‏ حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبی‏ وَ الْیتامی‏ وَ الْمَساکینَ وَ ابْنَ السَّبیل...‌»؛ « [نیکوکار کسی است که‏] مال [خود] را با همه علاقه‏ای که به آن دارد به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان و... انفاق کند.‌»
آنچه می‏توان از قرآن کریم در مورد ایتام استفاده کرد آن است که:
1. پذیرایی از یتیم یک ارزش و معیار برای انسان تکامل یافته و نیکوکار است. (51)
2. نیکی و رسیدگی به امور مادی و معنوی ایتام به دنبال احسان به والدین و نزدیکان قرار داده شده است. (52)
3. احسان و نیکی به ایتام به عنوان یکی از زمینه‏های سازندگی اخلاق و مبارزه با بخل و غرور و مفاسد اخلاقی دانسته شده است. (53)
4. برای ایتام نیازمند در بیت المال واموال مردم حق و سهمیه مقرر گردیده است. (54)
5. از راندن و بدرفتاری با یتیمان شدیداً نهی شده است. (55)
6. جفا در حق یتیم نشانه تکذیب دین و قیامت است. (56) و...
مولی الموحدین علی‏علیه‏السلام در آخرین وصیتهایش پس از ضربت خوردن فرمودند:
«اللَّهَ اللَّهَ فِی الْأَیتَامِ فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ وَ لَا یضِیعُوا بِحَضْرَتِکُم؛ (57) خدا را خدا را درباره یتیمان، نکند آنان گاهی سیر و گاهی گرسنه بمانند و حقوقشان ضایع گردد.‌»
و رسول خداصلی‏الله‏علیه‏وآله فرمود: «مَنْ اَقْعَدَ الْیتیمَ عَلَی خِوَانِهِ وَ یمْسَحُ رَأْسَهُ یلِینُ قَلْبُهُ؛ (58) کسی که یتیمی را در کنار سفره خود بنشاند و دست نوازش بر سرش بکشد، رقیق القلب و مهربان می‏شود.‌»
و امام ششم‏علیه‏السلام فرمود: «مَنْ أَرَادَ أَنْ یدْخِلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی رَحْمَتِهِ وَ یسْکِنَهُ جَنَّتَهُ فَلْیحْسِنْ خُلُقَهُ وَ لْیعْطِ النَّصَفَةَ مِنْ نَفْسِهِ وَ لْیرْحَمِ الْیتِیم؛ (59) هر کس که بخواهد خدای عز و جل او را در رحمت خود وارد و در بهشت خویش ساکن سازد، باید اخلاقش را نیکو گرداند و انصاف به خرج دهد و یتیم را مورد رحم [و عطوفت‏] قرار دهد.‌»
توجه به فقراء و مستمندان‏
یکی از مشکلات مهم جامعه، وجود فقر است که آیات و روایات متعددی برای ریشه کنی آن وارد شده است. دین مبین اسلام برای رفع تبعیض و درهم شکستن مرزهای بین فقرا و اغنیا راهکارهایی را در نظر گرفته که پرداخت زکات واجب و انفاق از این نمونه است.
این توجه و تأکید نسبت به این قشر در جامعه در ایام نوروز مخصوصاً در خانواده‏های دارای فرزند زیاد، بیش‏تر احساس می‏شود.
معصومین‏علیهم‏السلام تأکید فراوانی بر مقام والای این گروه در دنیا و آخرت دارند، چنانکه امام صادق‏علیه‏السلام به فُضیل می‏فرماید: «یا فُضَیلُ لَا تَزْهَدُوا فِی فُقَرَاءِ شِیعَتِنَا فَإِنَّ الْفَقِیرَ مِنْهُمْ لَیشْفَعُ یوْمَ الْقِیامَةِ فِی مِثْلِ رَبِیعَةَ وَ مُضَرَ؛ (60) ای فضیل! در مورد فقیران شیعیان ما زهد نورزید [و فقیران شیعه ما را دست کم مگیرید] که یک فقیر از اینها در روز قیامت به اندازه قبیله ربیعه و مضر را شفاعت می‏کند.‌»
دیدار و تجلیل از بزرگ‏ترها
شادکردن هر مؤمن مخصوصاً سالخوردگانی که عمری را در عبادت و پرستش خداوند متعال گذرانیده‏اند، بسیار با فضیلت و دارای ثواب و پاداش می‏باشد و عید نوروز یکی از فرصتهای مناسب برای دیدار از آنها مخصوصاً بزرگان فامیل و افرادی که در خانه سالمندان می‏باشند، خواهد بود. رسول گرامی اسلام‏صلی‏الله‏علیه‏وآله می‏فرماید: «مِنْ إِجْلَالِ اللَّهِ إِجْلَالُ ذِی الشَّیبَةِ الْمُسْلِمِ؛ (61) یکی از صُوَر تکریم [و تقدیس ذات اقدس الهی، [احترام و] تجلیل سالخورده مسلمان است.‌»
و نیز فرمود: «مَنْ وَقَّرَ ذَا شَیبَةٍ فِی الْإِسْلَامِ آمَنَهُ اللَّهُ مِنْ فَزَعِ یوْمِ الْقِیامَةِ؛ (62) کسی که پیر مسلمانی را توقیر [و تجلیل] نماید، خداوند او را از ترس روز قیامت ایمن می‏دارد.‌»
امام صادق‏علیه‏السلام فرمود: «لَیسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یوَقِّرْ کَبِیرَنَا وَ یرْحَمْ صَغِیرَنَا؛ (63) از ما نیست کسی که بزرگسال ما را احترام نکند و به خردسال ما ترحم ننماید.‌»
دیدار دوستان و برادران دینی‏
یکی از برنامه‏های پسندیده و مورد تاکید اسلام دیدار از برادران دینی است، و اگرچه نمی‏توان آن را مختص به زمان خاصی دانست ولی تعطیلات نوروز، زمان مناسبی برای این امر مهم است.
پیامبر مکرم اسلام‏صلی‏الله‏علیه‏وآله با تاکید بر رفت و آمدبین برادران دینی می‏فرماید: «مَنْ زَارَ أَخَاهُ فِی بَیتِهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَنْتَ ضَیفِی وَ زَائِرِی عَلَی قِرَاکَ وَ قَدْ أَوْجَبْتُ لَکَ الْجَنَّةَ بِحُبِّکَ إِیاهُ؛ (64) کسی که برای دیدن برادر دینی‏اش به خانه او برود، خداوند عز و جل به او می‏فرماید: تو مهمان و زائر من هستی، و بر من است که تو را احترام کنم، بخاطر دوستی تو با آن برادرت، بهشت را بر تو واجب کردم.‌»
و امام صادق‏علیه‏السلام فرمود: «مَنْ زَارَ أَخَاهُ فِی جَانِبِ الْمِصْرِ ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ فَهُوَ زَوْرُهُ وَ حَقٌّ عَلَی اللَّهِ أَنْ یکْرِمَ زَوْرَهُ؛ (65) کسی که برادر مؤمنش را بخاطر خشنودی خدا در گوشه‏ای از شهر زیارت کند، پس او زائر خدا است و بر او است که زائرش را تکریم کند.‌»
و امام کاظم‏علیه‏السلام فرمود: «مَنْ لَمْ یقْدِرْ عَلَی زِیارَتِنَا فَلْیزُرْ صَالِحِی إِخْوَانِنَا یکْتَبْ لَهُ ثَوَابُ زِیارَتِنَا؛ (66) کسی که نمی‏تواند به زیارت ما بیاید، پس به دیدن دوستداران صالح ما برود. که ثواب زیارت ما برای او نوشته می‏شود.‌»
اصلاح بین برادران دینی‏
سعی و کوشش برای اصلاح میان مردم، یکی دیگر از نکته‏های اخلاقی است که در قرآن و روایات اهل بیت‏علیهم‏السلام اهمیت فوق العاده‏ای به آن داده شده است. قرآن می‏فرماید:
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (67) )؛ «مؤمنان با یکدیگر برادرند، بنابراین میان دو برادر خود صلح برقرار سازید و تقوای الهی پیشه کنید تا مشمول رحمت او شوید.‌»
پیامبر اکرم‏صلی‏الله‏علیه‏وآله فرمود: «اَفْضَلُ الصَّدَقَةِ اِصْلاحُ ذاتِ الْبَینِ؛ (68) بالاترین صدقه، اصلاح میان مردم است.‌»
اصلاح میان مؤمنان تا آنجا دارای اهمیت است که امام صادق‏علیه‏السلام برای رفع اختلافات مالی شیعیان از مال خود مبلغی را برای رفع و ختم نزاع اختصاص داد و به مفضّل فرمود: «هنگامی که بین دو تن از پیروان ما نزاعی می‏بینی، از مال من غرامت بپرداز تا با یکدیگر صلح کنند.‌» (69)
یکی از آخرین وصایای امیرمؤمنان‏علیه‏السلام به فرزندان خویش سفارش به اصلاح ذات البین است، آن گاه که می‏فرماید: «... فَإِنِّی سَمِعْتُ جَدَّکُمَا رَسُولَ اللَّهِ‏صلی‏الله‏علیه‏وآله یقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَینِ أَفْضَلُ مِن عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیامِ؛ (70) از جد شما «پیامبر خداصلی‏الله‏علیه‏وآله» شنیدم که فرمود: اصلاح بین مردم از یک سال نماز و روزه افضل است.‌»
از همه مهم‏تر اینکه، در قرآن و روایات از دروغ گفتن، بسیار نکوهش شده و یکی از گناهان کبیره به شمار می‏آید، اما یکی از مواردی که دروغ گفتن جایز و شاید دارای ثواب نیز باشد اصلاح میان دیگران است. چنانکه امام صادق‏علیه‏السلام فرمود: «اِنَّ المُصْلِحَ لَیسَ بِکَذَّابٍ؛ (71) مصلح، دروغگو نیست.‌»
و سرّ این نکته که امام صادق‏علیه‏السلام فرمود: «اگر دو نفر با یکدیگر قهر کنند، مستوجب لعن خداوند می‏شوند» همان است که خود آن حضرت در جواب سؤال یکی از یاران خود که پرسید: در میان آن دو نفر، آن که ظلم کرده استحقاق لعنت دارد، اما آنکه مظلوم است چرا مستحق لعن باشد؟ فرمود: «برای اینکه برادر خود را به صلح و آشتی فرا نمی‏خواند و از گذشته‏های او صرف نظر نمی‏کند.‌» (72)
اعیاد، بهترین زمان و فرصتهایی مغتنم برای ایجاد صلح و صفا و آشتی میان انسانهاست. چرا که طبیعت عید، تغییر و تحوّل و زدودن کدورتها و افزایش نشاط و شادابی و صلح و صفا است.
توجه به گذر عمر
فرا رسیدن هر عید نوروز، زنگ خطری برای انسان است که‏ای غافل! یکسال دیگر از عمرت گذشت و یا به عبارت دیگر یکسال از عمرت کم شد؛ چنانکه علی‏علیه‏السلام می‏فرماید: «السَّاعَاتُ تَنْقُصُ الْأَعْمَار؛ (73) ساعتها عمرها را کاهش می‏دهند.‌»
رسول گرامی اسلام‏صلی‏الله‏علیه‏وآله در یکی از سفارشهایی که به ابوذر دارد، می‏فرماید: «یا أَبَا ذَرٍّ کُنْ عَلَی عُمُرِکَ أَشَحَّ مِنْکَ عَلَی دِرْهَمِکَ وَ دِینَارِکَ؛ (74) ای ابوذر، بر عمر خویش بخیل‏تر از درهم و دینارت باش.‌»
امام صادق‏صلی‏الله‏علیه‏وآله می‏فرماید: «الْمَغْبُونُ مَنْ غُبِنَ عُمُرُهُ سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ؛ (75) مغبون کسی است عمرش ساعت به ساعت هدر رود.‌»
محاسبه اعمال در کنار محاسبه اموال
یکی از برنامه‏هایی که معمولا صاحبان مشاغل آزاد و شرکتها و... در نزدیکی عید نوروز انجام می‏دهند، بررسی حسابهای مالی و تعیین سود و زیان اموال است، که اگر این عمل برای تعیین حق اللّه (خمس و زکات) نیز باشد، بسیار پسندیده‏تر خواهد بود.
آنچه لازم است در کنار این بررسیها به آن نیز توجه شود، محاسبه اعمال و رفتار است که متأسفانه کم‌تر مورد توجه قرار می‏گیرد. رسول خداصلی‏الله‏علیه‏وآله در یکی از وصایای خود به ابوذر غفاری می‏فرماید: «یا أَبَا ذَرٍّ حَاسِبْ نَفْسَکَ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبَ فَإِنَّهُ أَهْوَنُ لِحِسَابِکَ غَداً وَ زِنْ نَفْسَکَ قَبْلَ أَنْ تُوزَنَ... یا أَبَا ذَرٍّ لَا یکُونُ الرَّجُلُ مِنَ الْمُتَّقِینَ حَتَّی یحَاسِبَ نَفْسَهُ أَشَدَّ مِنْ مُحَاسَبَةِ الشَّرِیکِ شَرِیکَه؛ (76) ای اباذر! پیش از آنکه مورد محاسبه قرارگیری، به حساب نفس خود رسیدگی کن؛ زیرا این کار حساب قیامت تو را آسان‏تر می‏کند؛ و قبل از آنکه تو را ارزیابی کنند خود را ارزیابی کن... ای اباذر! هیچ کس از پرهیزکاران محسوب نمی‏شود، جز اینکه نفس خود را محاسبه کند، سخت‏تر از حسابرسی شریک نسبت به شریک خود.‌»
کیفیت محاسبه
شخصی از امیر مؤمنان‏علیه‏السلام پرسید: چگونه انسان خود را محاسبه کند؟ فرمود: «وقتی انسان، شب را به روز و روز به شب می‏آورد، شبانگاه باید به خویش بازگردد و به خود بگوید امروزت گذشت و دیگر باز نمی‏گردد و خداوند از او پرسش خواهد کرد که این روز را چگونه سپری کردی و چه کاری در آن انجام دادی؟ آیا خدا را یاد کردی؟ آیا حمد و سپاس او را بجای آوردی؟ آیا حق برادر مؤمنت را ادا نمودی؟ آیا گرفتاری او را رفع کردی؟ آیا در نبودش از خانواده و فرزندان او نگهداری کردی؟ آیا با مایه گذاشتن از آبرویت، دیگران را از بدگویی نسبت به برادر مؤمنت بازداشتی؟ آیا مسلمانی را یاری کردی؟ بالاخره چه کردی در این روزی که گذشت؟ پس تمام اعمال خود را بیاد آورد، اگر کار خیری از او سرزده خدا را سپاس گوید و او را بر این توفیق، تکریم و تعظیم کند، و چنانکه در میان اعمالش به گناه و تقصیری برخورد، از خدا آمرزش بخواهد و تصمیم بگیرد که دیگر گِرد گناه نگردد.‌» (77)
استفاده از طبیعت
سیزده فروردین، روز طبیعت نامگذاری شده است، در این روز برخی بنابر توهّمی غلط مبنی بر نحس بودن آن و بسیاری برای استفاده از طبیعت در آخرین روز تعطیلات نوروزی به دشت و صحرا، جنگل و کوه می‏روند و روزی را به تفریح و گردش می‏پردازند که اگر همراه با معصیت پروردگار نباشد، بسیار پسندیده است.
نکته حائز اهمیت این است که انسان با دیدن طبیعت که در فصل زمستان، خشک و مرده بوده و الآن سبز و باطراوت می‏باشد، به یاد قیامت بیفتد و مقداری از این روز را به یاد خالق آسمان و زمین بوده و با این فکر، از امکانات طبیعی که خداوند برای انسان فراهم کرده است، استفاده کند که خداوند می‏فرماید:
«وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمیعاً مِنْهُ إِنَّ فی ذلِکَ لآَیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَکَّرُونَ»؛ (78) «خداوند تمام آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است را به تسخیر شما در آورد (آفتاب و ماه، باد و باران، کوهها و دره‏ها، جنگلها و صحراها، درختان و حیوانات، معادن و منابع زیر زمینی و خلاصه همه این موجودات را به خدمت انسان گرفت تا از مواهب آن استفاده کنند) که در اینها نشانه‏هایی است برای کسانی که اندیشه و تفکر می‏کنند.‌»
امام علی‏علیه‏السلام می‏فرماید: «فَاِنَّمَا الْبَصیرُ مَنْ سَمِعَ وَ تَفَکَّرَ و نَظَرَ وَ اَبْصَرَ وَ انْتَفَعَ بِالْعِبَرِ؛ (79) شخص بصیر کسی است که بشنود و بیندیشد، نگاه کند و عبرت گیرد و از آنچه موجب عبرت است، نفع برد.‌»
قرآن مجید نیز با اشاره به اینکه فصل بهار نمونه بارز روز رستاخیز است، می‏فرماید: «یا أَیهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فی‏ رَیبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَیرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَینَ لَکُمْ... وَ تَرَی الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهیجٍ»؛ (80) «ای مردم! اگر در رستاخیز شک دارید [به این نکته توجه کنید که‏] ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه و بعد از خون بسته شده، سپس از مضغه (=چیزی شبیه گوشت جویده شده) که بعضی دارای شکل خلقت است و بعضی بدون شکل، تا برای شما روشن سازیم [که بر همه چیز قادریم‏]... [از سوی دیگر] زمین را [در فصل زمستان‏] خشک و مرده می‏بینی؛ اما هنگامی که آب باران بر آن فرو می‏فرستیم، به حرکت در می‏آید و می‏روید و از هر نوع گیاهان زیبا می‏رویاند.‌»
جهات منفی در نوروز
همان گونه که گفته شد صله ارحام، دستگیری از فقرا و احترام سالمندان و تفقّد از ایتام و اصلاح بین برادران دینی و... از جنبه‏های بسیار مثبت عید نوروز و مورد تایید و تاکید اسلام است؛ ولی در مقابل، بعضی رفت و آمدهای عید نوروز منجر به گناه و معصیت می‏شود، که باید به آنها توجه و از بروز آنها اجتناب کرد، تا ایام عید به گناه آلوده نگردد. مولی الموحدین علی‏علیه‏السلام فرمود: کُلُّ یوْمٍ لایعْصَی اللَّه فَهُوَ عِیدٌ؛ (81) هر روزی که در آن گناه و معصیت پروردگار نشود، آن روز عید است.‌»
برخی مصادیق این امور منفی عبارت است از:
الف. اسراف‏
در دستورات اسلامی، بر پذیرایی از میهمان تأکید فراوانی شده است؛ اَمّا در مقابل، اسراف و ریخت و پاش به شدت نهی شده است.
اسراف در لغت معنی وسیعی دارد که هر گونه تجاوز و تعدّی از حد را شامل می‏شود، اگر چه غالبا در مورد بخششها و هزینه‏ها و مخارج به کار می‏رود. البته باید توجه داشت که علی‏رغم تصور عمومی، صرفه جویی و عدم اسراف، کم مصرف کردن نیست بلکه درست و بجا استفاده کردن است.
اسراف یکی از اعمال مذموم از دیدگاه قرآن و سنت است.
قرآن مجید با نهی از اسراف می‏فرماید: «وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یحِبُّ الْمُسْرِفینَ» (82)؛ «اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد.‌»
و نیز با تعبیری تکان دهنده‏تر می‏فرماید: «وَ أَنَّ الْمُسْرِفینَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ» (83)؛ «اسرافکاران اهل آتشند.‌»
ائمه اطهارعلیهم‏السلام نیز نهی از اسراف را مورد سفارش قرار داده و اسراف را موجب فقر (84) و کم شدن مال بسیار بر شمرده‏اند.
امام علی‏علیه‏السلام می‏فرماید: «اَلْاِسْرَافُ یفْنِی الْجَزیلَ؛ (85) اسراف ثروت زیاد را بر باد می‏دهد.‌»
همچنین می‏فرماید: «لِلْمُسْرِفِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ یأْکُلُ مَا لَیسَ لَهُ وَ یلْبَسُ مَا لَیسَ لَهُ وَ یشْتَرِی مَا لَیسَ لَهُ؛ (86) اسراف کار سه نشانه دارد: آنچه فراخور حالش نیست، می‏خورد و آنچه در شأن او نیست می‏پوشد و آنچه در شأن او نیست (و به آن نیاز ندارد) می‏خرد.‌»
و امام صادق‏علیه‏السلام می‏فرماید: «أَدْنَی الْإِسْرَافِ هِرَاقَةُ فَضْلِ الْإِنَاءِ وَ ابْتِذَالُ ثَوْبِ الصَّوْنِ؛ (87) کم‏ترین حد اسراف [و زیاده‏روی‏]، به دور ریختن ته مانده ظرف (آب و غذا) و تبدیل لباس بیرون به لباس خانه و دم دستی است.‌»
ب. لهو و لعب‏
یکی از نیازهای انسان، نیاز به تفریح و سرگرمی است. دین مبین اسلام این نیاز را مورد تأیید قرار داده است.
رسول خداصلی‏الله‏علیه‏وآله می‏فرماید: «اُلْهُو وَ الْعَبُوا فَاِنّی اَکْرَهُ اَنْ یریَ فِی دِینِکُمْ غِلْظَةٌ (88)؛ سرگرمی داشته باشید و تفریح کنید چرا که خوش ندارم در دین شما درشتی و سختی دیده شود.‌»
در روایات متعدّدی بر گردش، شوخی، و برخی تفریحات و مسابقات مثل شنا، اسب سواری، تیراندازی و کُشتی تأکید فراوانی شده است.
در مقابل، اسلام انسانها را از تفریحاتی که انسان را از یاد خدا دور می‏سازد، منع می‏کند. چنین اموری که به ظاهر تفریح نام نهاده می‏شود، در قرآن و روایات به لهو و لعب تعبیر شده است. علامه طباطبایی در ذیل آیه 64 سوره عنکبوت می‏فرماید:
«لهو به معنای هرچیز و هرکار بیهوده‏ای است که انسان را از کار مهم و مفیدش باز بدارد و به خود مشغول سازد، و لعب کار و یا کارهای منظمی است که با نظم خیالی و برای غرض خیالی انجام می‏شود؛ مثل بازی بچه‏ها که عده‏ای با حرص و شور و هیجان عجیبی یک بازی را شروع می‏کنند و بر سرِ بازی داد و فریاد راه می‏اندازند، ولی زود از آن سیر شده و از هم جدا می‏شوند.‌» (89)
امام علی‏علیه‏السلام می‏فرماید: «اُهْجُرِ اللَّهْوَ فَاِنَّکَ لَمْ تُخْلَقْ عَبَثاً فَتَلْهُو وَ لَمْ تُتْرَکْ سُدیً فَتَلْغُو؛ (90) از سرگرمی [و کارهای غفلت‏آور] دوری کن؛ زیرا تو بیهوده آفریده نشده‏ای تا در نتیجه به سرگرمی بپردازی و مهمل رها نشده‏ای تا بیهودگی کنی.‌»
و امام باقرعلیه‏السلام می‏فرماید: «لَا یغُرَّکَ النَّاسُ عَنْ نَفْسِکَ فَإِنَّ الْأَمْرَ یصِلُ إِلَیکَ دُونَهُمْ وَ لَا تَقْطَعَنَّ نَهَارَکَ بِکَذَا وَ کَذَا فَإِنَّ مَعَکَ مَنْ یحْفَظُ عَلَیک؛ (91) مبادا مردم تو را از خودت غافل گردانند؛ زیرا نتیجه آن به خودت می‏رسد نه به آنها، و روز خود را با چه و چه (کارهای بیهوده) سپری مکن؛ زیرا همراه تو کسی است که آنچه از تو سر می‏زند ثبت می‏کند.‌»
همچنین امام علی‏علیه‏السلام می‏فرماید: «مَجَالِسُ اللَّهْوِ تُفْسِدُ الایمَانَ؛ (92) مجالس لهو [و گناه‏] ایمان را فاسد می‏کند.‌»
ج. غیبت‏
یکی دیگر از مفاسد بعضی جمعها، غیبت دیگران می‏باشد.
این آفت زیانبار زبان، از گناهان کبیره به شمار رفته و از جمله گناهانی است که خداوند آن را نمی‏بخشد، مگر آنکه فرد مورد غیبت آن را ببخشد، چنانکه رسول خداصلی‏الله‏علیه‏وآله فرمود: «إِیاکُمْ وَ الْغَیبَةَ فَإِنَّ الْغَیبَةَ أَشَدُّ مِنَ الزِّنَا إِنَّ الرَّجُلَ قَدْ یزْنِی وَ یتُوبُ فَیتُوبُ اللَّهُ عَلَیهِ وَ إِنَّ صَاحِبَ الْغَیبَةِ لَا یغْفَرُ لَهُ حَتَّی یغْفِرَ لَهُ صَاحِبُهُ؛ (93) از غیبت بپرهیزید که غیبت از زنا بدتر است؛ زیرا زناکار ممکن است توبه کند و خدا توبه او را بپذیرد، اما غیبت کننده مورد عفو قرار نمی‏گیرد مگر اینکه طرف او (غیبت شونده) راضی شود.‌»
امام علی‏علیه‏السلام می‏فرماید: «اَبْغَضُ الْخَلائِقِ اِلَی ا للَّهِ الْمُغْتَابُ؛ (94) دشمن‏ترین خلائق در نزد خدا، غیبت کننده است.‌»
البته این گناه شامل شنونده غیبت نیز می‏شود؛ چنانکه فرمود: «اَلسَّامِعُ لِلْغَیبَةِ کَالْمُغْتَابِ؛ (95) شنونده غیبت نیز همانند غیبت کننده است.‌»
امید است با استفاده از فرصتهای طلایی پیش گفته و پرهیز از اموری که انسان را به گناه می‏آلاید، رضای خدا را کسب کرده، ایام به کامتان گردد.

پی‌نوشت‌ها:

1) آداب و رسوم نوروز، رضا شعبانی، مرکز مطالعات فرهنگی بین‏المللی، ص 2-171.
2) مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی.
3) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج 75، ص 327.
4) همان.
5) مائده/ 39.
6) مفاتیح الجنان.
7) بحارالأنوار، ج 67، ص 64.
8) مستدرک الوسائل، علامه طبرسی، مؤسسه آل البیت لِاحیاء التراث، 1407 ق، ج 6، ص 352.
9) برای بررسی روایت معلی بن خنیس و نظرات علما درباره آن می‏توان به کتاب آداب و رسوم نوروز صفحه 178-162 رجوع نمود.
10) وسائل الشیعه، ج 5، ص 317.
11) همان، ص 322.
12) همان، ج 8، ص 172.
13) وسائل الشیعه، حر عاملی، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، 1409، ج 16، ص‏70.
14) همان، ج 11، ص 343.
15) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج 1، ص 179.
16) همان، ج 10، ص 108.
17) وسائل الشیعه، حر عاملی، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، 1409، ج 11، ص 345.
18) میزان الحکمه، محمدی ری شهری، ترجمه حمیدرضا شیخی، دارالحدیث، 1379، ج 5، ص 2484.
19) بقره/ 27.
20) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج 71، ص 87 به بعد.
21) همان، ص 91.
22) تحف العقول، ابن شعبه، تصحیح علی اکبر غفاری، جامعه مدرسین، ص 211.
23) الکافی، ج‏4، ص 10.
24) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج 71، ص 98.
25) همان، ص 91.
26) همان، ج 14، ص 306.
27) همان، ج 48، ص 101.
28) خصال، ج 1، ص 58، ح 60.
29) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج 71، ص 97.
30) وسائل الشیعه، ج 15، ص 347.
31) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج 71، ص 97.
32) غرر الحکم، ج 3، ص 238.
33) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج 93، ص 159.
34) همان، ج 71، ص 277.
35) همان، ص 10.
36) همان، ص 114.
37) همان، ج 93، ص 159.
38) غرر الحکم، ج 4، ص 635.
39) الکافی، ج 2، ص 154.
40) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج 73، ص 34.
41) همان، ج 76، ص 8.
42) همان. ج 71، ص 105.
43) همان، ج 5، ص 141.
44) همان، ج 71، ص 91.
45) همان، ج 90، ص 378.
46) غررالحکم، ج 4، ص 509.
47) بحارالانوار، ج 71، ص 71.
48) همان، ج 74، ص 98.
49) وسائل الشیعه، ج‏15 ص 346.
50) ]. بقره/ 83.
51) دهر / 8 - بلد / 15.
52) بقره / 83.
53) نساء / 8 و 36.
54) انفال / 41 - حشر / 7.
55) فجر / 17 - ضحی / 9.
56) ماعون / 2.
57) نهج البلاغه، سیدرضی، ترجمه محمد دشتی، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین‏علیه‏السلام، 1384، نامه 47.
58) سفینة البحار، ج 8، ص 741 (یتیم).
59) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج 72، ص 2.
60) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج‏69، ص 41.
61) ]. الکافی، ج 2، ص 165.
62) وسائل الشیعه، ج 12، ص 99.
63) همان، ص 98.
64) الکافی، ج 2، ص 176.
65) همان.
66) وسائل الشیعه، ج 14، ص 585.
67) حجرات / 10
68) کنز العمال، ج 3، ص 58.
69) الکافی، ج 2، ص 209.
70) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج 42، ص 248.
71) الکافی، ج 2، ص 210.
72) همان، ص 344.
73) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج 74، ص 239.
74) همان، ص 76.
75) وسائل الشیعه، حر عاملی، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، 1409، ج 16، ص 94.
76) وسائل الشیعه، ج 16، ص 98.
77) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج 67، ص 69-70.
78) جاثیه / 13.
79) بحار الانوار، علامه محمدباقر مجلسی، دار احیاءالتراث العربی، بیروت، ج 74، ص 407.
80) حج / 5.
81) نهج البلاغه، سیدرضی، ترجمه محمد دشتی، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین‏علیه‏السلام، 1384، قصار 428.
82) انعام/ 141.
83) غافر/ 43.
84) فروع الکافی، کلینی، علی اکبر غفاری، دار الاضواء، بیروت، ج 4، ص 53.
85) تصنیف غررالحکم و دررالکلم، مصطفی درایتی، انتشارات دفتر تبلیغات قم، چاپ دوم، 1378 ش، ص‏359.
86) بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، مؤسسه الوفاء، بیروت، چ دوم، ج 72، ص‏304.
87) همان.
88) نهج الفصاحه، ابوالقاسم پاینده، دنیای دانش، سوم، تهران، 1380، ص 259.
89) تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، سیدمحمد باقر موسوی همدانی، جامعه مدرسین، ج‏16، ص‏224.
90) تصنیف غررالحکم و دررالکلم، مصطفی درایتی، انتشارات دفتر تبلیغات، چ دوم، 1378، ص‏460.
91) بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، الوفاء، بیروت، چ دوم، ج 75، ص 184.
92) غرر الحکم، ج‏6، ص 134.
93) بحارالأنوار، ج‏72، ص‏222.
94) غرر الحکم، ج 2، ص 424.
95) همان، ج 1، ص 307.


  • عوف عقیلی

عید نوروز

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی