چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

 سخنرانی حضرت آیت الله مجتبی تهرانی در خصوص تربیت دینی فرزند است:
معمولاً وقتی ارثیّه گفته میشود ، میروند سراغ مال! حال اینکه اگر امر دائر بشود به اینکه در دست فرزند چیزی بماند، باقی باشد بهتر است یا مثل مال فانی؟ در اینکه اگر ارث فانی شود به درد نمیخورد، شبههای نیست. باقی باشد بهتر است. بقاء هم، نه به این معنا که تا در دنیاست باقی بماند؛ بلکه در دنیا و آخرت باقی باشد. چیزی به او ارث بدهی و برای او بگذاری که وسیله رشد او باشد. حضرت امام صادق (علیه السلام) در باب آنچه که برای فرزند به ارث گذاشته میشود فرمودند: «إِنَّ خَیرَ ما وَرَّثَ الآباءُ لِأَبنائِهِم الأَدَب لَا المال فَإِنَّ المالَ یَذهَبُ وَ الأَدَبُ یَبقَی» «همانا بهترین چیزی که پدران برای فرزندان به ارث میگذارند، ادب است نه مال. چرا که مال از بین می-رود و ادب باقی میماند.» امام صادق (علیه السلام) فرق میگذارد بین مال و ادب. بهترین چیزی که پدران برای فرزندان به ارث میگذارند ادب است نه مال، بعد علّت را هم خیلی روشن بیان میفرمایند: مال از بین رفتنی است، امّا ادب از بین نمیرود.

  • عوف عقیلی

1- مفهوم شناسی
1-1. سیره
برای واژه ی «سیره» دو معنای متفاوت ولی نزدیک به هم ارائه شده است. معنای اول به نوع عمل و چگونگی آن و معنای دوم، به قاعده و سبک آن اشاره دارد. در معنای اول، کلیت رفتار و فعالیت های آدمی مد نظر است. در حالی که در معنای دوم، که اخص از معنای اول است به روش ها و قواعدی اشاره می کند که حاکم بر سیره یا رفتار و اعمال به معنای اعم کلمه است. (1) بدین ترتیب، زمانی که از سیره ی تربیتی پیامبر اعظم علیه السلام صحبت به میان می آید، منظور مجموعه اصول و قواعد و سبک های تربیتی منتسب به حضرت است. از آنجا که گفتار آدمی نیز در مقوله ی رفتار قابل بررسی است، سیره را مجموعه اقوال و افعال شخصیت بزرگوار نبی اکرم اسلام دانسته اند که معادل واژه ی سنت است و در عرف مورخان نیز چنین بوده است.

  • عوف عقیلی

1. پوشیدن جورابهای بدن نما که با پوشیدن آنها پوست بدن نمایان است در برابر نامحرم حرام است، هم چنین است پوشیدن لباسهای بدن نما. (1)
2. پوشیدن لباسی که برجستگیهای بدن را به گونه‌ای ظاهر می‌سازد که موجب سوق دادن زن به گناه و جلب نظر نامحرم است، جایز نیست. (2)
3. بیرون گذاشتن مقداری از موها به هر انگیزه‌ای که باشد حرام و ناپسند است. نمایان گذاشتن روی پا و کف پا ناپسند و حرام است. (3)
4. سخن گفتن زن با نامحرم و یا شنواندن صدایش به نامحرم اگر به کیفیتی باشد که تهییج کننده و یا خوف فتنه باشد حرام است. (4)
5. حضور مرد و زن نامحرم در جای خلوت جایز نیست و احتیاط در نماز نخواندن در آنجا است، لکن اگر خواند نمازش باطل نیست. (5)
6. مکروه است اختلاط زن و مرد نامحرم مگر برای افراد از کار افتاده. (6)

  • عوف عقیلی

از جمله لوازم ضروری ارتباط، صحبت کردن است. اسلام صحبت کردن لازم و ضروری زن و مرد نامحرم را در امورات و کارهای روزمره زندگی مانند: خرید و فروش، تعلیم و تعلم، پرس و جو، آن هم با رعایت کامل حدود شرعی حرام نمی‌داند؛ چنان که در روایت می‌خوانیم که رسول خداصلی الله علیه وآله سخن گفتن با زنان نامحرم را ممنوع کردند، مگر اینکه ناچار باشند، که در این هنگام بیش از پنج کلمه سخن گفتن را با نامحرم روا ندانستند

  • عوف عقیلی

 از آنجا که تعداد زیادی از افراد جامعه را نسل جوان تشکیل می‌دهد، دشمنان کشور ما، با تهاجم فرهنگی و توطئه‌های گوناگون، جوانان را مورد هدف قرار داده اند تا بتوانند با سرگرم کردن ایشان به مسائل شهوانی، همانند آسان گرفتن موضوع اختلاط زنان و مردان و بی توجهی به مرزهای محرم و نامحرم، نشاط، نوآوری و کارآمدی آنان را از بین ببرند و کشور را از این سرمایه‌های گرانبها محروم کنند؛ جوانانی که نقطه امید آینده اسلام و انقلاب و کشورند.
جوانان عزیز باید در برابر این گونه توطئه‌ها هوشیار باشند و تحت تأثیر جو و شعارهای به ظاهر فریبنده قرار نگیرند. در این شرائط عقل و ایمان را حاکم قرار دهند، از وسوسه‌های شیطانی به دور باشند، مسائل شرعی و دینی را رعایت کنند و راهی را برگزینند که خدا و پیامبرصلی الله علیه وآله می‌پسندند. و این حقیقتاً تنها راه سعادت و رستگاری است.
به طور کلی، نگاه اولین چیزی است که در برخورد با طرف مقابل و ارتباط با وی صورت می‌پذیرد.

  • عوف عقیلی

سومین هدف ازدواج تامین آرامش می باشد
زندگی مادی انسان که توأم با کار و تلاش و برخورد متقابل و روابط اجتماعی است؛ همواره با خستگی و فرسایش روحی و اضطراب خاطر همراه خواهد بود، که تعب و رنج، ضرورت زندگی دنیایی است: «لَقَدْ خَلَقْنا الاِنْسانَ فی کَبَدٍ [1] ». ما انسان را به حقیقت در رنج و مشقت آفریدیم.
خداوند سبحان یکی از راههایی را که برای جبران کاستیها و رنجها و جلوگیری از اضطراب خاطر قرار داده است، پیوند ازدواج است.
کانون پرمهر خانواده و اُنس همسر با همسر موجب آرامش و آسایش، و جبران خستگی‏ها می‏شود.
آرامشی که در اثر اُنس با همسر نصیب انسان می‏شود، از هیچ راهی حاصل نمی‏گردد هیچ رابطه و اُنس و محبّتی، جای اُنس و مهر همسر با همسر را نمی‏گیرد. افرادی که از نعمت کانون پرمهر خانواده محروم هستند؛ همواره در زندگی احساس کمبود می‏کنند، و همین احساس موجب تشویش و اضطراب نیز می‏شود.
به همین جهت خداوند سبحان، هدف مهمی که برای ازدواج عنوان کرده، تأمین آرامش خاطر است؛ که ازدواج به موقع رعایت مسائل خانواده موجب اُنس و محبت و آرامش می‏شود. قرآن کریم می‏فرماید: «و مِن آیاته اَنْ خلق لکم مِن انفسکم ازواجاً لِتَسْکنُوا الیها [2] ». از نشانه ‏های الهی این است که برای شما همسر آفرید تا بدان آرامش حاصل کنید. غرض آفرینش همسر را تأمین آرامش بیان می‏کند.
موارد یاد شده (پاکدامنی، تربیت فرزند شایسته، تأمین آرامش) سه هدف عمده‏ی ازدواج است که در قرآن و عترت به آن توجه شده است، و البته این سه مهم با هر گونه ازدواجی حاصل نمی‏شود. برای نیل به آرمانهای مقدّس ازدواج خدای سبحان اصول و مقرراتی را تعیین و راهنمایی لازم را ارائه فرموده است که در سایه‏ی رعایت ضوابط و دستورات دینی؛ و ازدواج بر اساس معیارهای اسلامی و شرعی؛ این سه هدف مهم تأمین خواهد شد. اگر کسی مسائل خانوادگی و اصول تربیتی را رعایت نکرد؛ نباید انتظار داشته باشد که به این اهداف برسد و فرزند شایسته تربیت کند.
[1] سوره‏ی بَلَد، 4.
[2] روم، 21.


 

  • عوف عقیلی

دومین هدف ازدواج تربیت فرزند شایسته می باشد.

یکی دیگر از اهداف مهم ازدواج که در آثار و متون دینی بدان توجه داده شده است؛ تربیت فرزند صالح و شایسته می‏باشد، که بزرگترین مسؤولیت خانواده محسوب می‏شود، و موفقیت در آن، بهره‏مندی از نعمت عظیم الهی است.
در آثار دینی ترغیب به ازدواج شده است تا والدین موفق به تربیت انسانی الهی شوند، نه اینکه غرض از ازداواج تنها اطفای شهوات که مشترک بین انسان و حیوان است باشد.
قرآن کریم می‏فرماید: نِساوُئکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ فَاْتُوا حَرْثَکُمُ أنّی شِئْتُمْ و قَدِّمُوا لِاَنْفُسِکُمْ [1] ...» همسران شما کشتزاران شما هستند، با بذرافشانی در کشتزار خود از نعمت فرزند شایسته بهره‏مند شوید. و رسول‏اللّه (ص) و عترت رسول‏اللّه (ص) هم بر این اصل تأکید دارد.
از امام صادق (ع) رسیده است که سعادت انسان از فرزند شایسته است: «مِنْ سعادة المرء الولد الصّالح [2] ». از حضرت نیز نقل شده که فرزند شایسته گلی است که خداوند سبحان بر پدر و مادر هدیه می‏کند: «الولد الصالح ریحانةٌ مِن اللّه [3] ». و نیز از حضرتش نقل شده است: یادگار و میراث بنده‏ی مؤمن فرزند شایسته است که برای او طلب مغفرت می‏کند: «میراثِ اللّه مِن عبده المؤمن الولد الصالح یستَغفر له [4] .» بنابراین از اهداف مهمّ و
مقدّس دیگر ازدواج تربیت فرزند صالح و شایسته است که در آیات و روایات تأکید زیادی بر آن شده است، که برای نمونه به چند مورد اشاره شد.

 [1] بقره، 223.
[2] وسائل، ج 15، ص 97.
[3] وسائل، ج 15، ص 97.
[4]  وسائل، ج 15، ص 98.

  • عوف عقیلی

هر سنتی از سنتهای الهی پی‏آمد و ثمره‏ا ی را به دنبال دارد، که ثمرات آن را می‏توان به عنوان هدف آن سنت مطرح نمود. و سنت نکاح هم اهدافی بسیار مهمّ و مقدّس به دنبال دارد، که باید مورد توجه قرار گیرد، گرچه بسیاری از افراد، غرض از ازدواج را تنها تأمین غریزه ‏ی جنسی می ‏پندارند! لیکن اهداف مهم ازدواج را در چند عنوان می‏توان بیان کرد.
اولین هدف  ازدواج پاکدامنی پاکدامنی است.
یکی از خواسته ‏های طبیعی و فطری انسان غریزه‏ ی جنسی می‏باشد که برای تأمین آن مانند بسیاری از غرایز نیازمند به همنوع خود است.
تأمین این غریزه می‏تواند از راه ازدواج و نکاح که راه صحیح و شرعی آن است باشد؛ و ممکن است به صورت گناه و سفاح که بیراهه وانحراف است صورت گیرد.
خداوند سبحان برای تأمین نیازهای فطری انسان راه صحیح و شرعی قرار داده و برای تأمین این خواسته، سنت ازدواج را مقرر کرده، تا با به موقع انجام گرفتن پیوند مقدّس ازدواج، جامعه از انواع آلودگی‏ها و بزهکاریها پاک شود. بدین سبب برای حفظ و پاکی جامعه از فساد و گناه قرآن کریم تأکید بر تحقق این سنت الهی دارد و می‏فرماید: «وانکحوا الاَیامی مِنکُم وَالصّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وِ اِمائِکُمْ... [1] ».
البته باید مردان بی‏زن و زنان بی‏شوهر و کنیزان و بندگان خود را به نکاح یکدیگر درآورید. رسول گرامی اسلام (ص) در مورد نقش ازدواج در تأمین عفت جامعه می‏فرماید: «مَنْ تزوج فَقَد أحْرَزَ نصف دینه فلِیَتَقِ اللّه فی نصف الباقی [2]  کسیکه ازدواج کند نیمی از دین خود را از خطر حفظ کرده و در نیم دیگر هم باید تقوا پیشه کند. و یا در روایت دیگر آمده: نیمی از عبادت خدا با ازدواج تأمین می‏شود. «مَنْ تزوّج فقد اُعْطِیَ نصف العباده [3] ».
و در روایت دیگری می‏فرماید: کسی که می‏خواهد خدا را با روحی پاک ملاقات کند باید ازدواج کند که با ازدواج این طهارت حاصل می‏شود: «مَنْ احبٌ اَنْ تلقی اللّه طاهراً مطهّراً فَلْیِتَعفَفْ بزوجةٍ [4] ».
بنابراین از جمله اهداف مهم ازدواج، تأمین عفت فرد و پاکی جامعه می‏باشد.

[1] نور، 32.
[2] بحار، ج 100، ص 219.
[3] بحار، ج 100، ص 220.
[4] مستدرک، ج 2، ص 530.

  • عوف عقیلی

دوستان و همسالان از عوامل مؤثر تربیت کودک هستند. برخلاف رابطه کودک با پدر و مادر، رابطه با دوستان، رابطه‌ای همراه با تساوی و برابری است و بر تفاهم متقابل استوار است. کودک و نوجوان، بسیاری از هنجارهای جامعه از جمله الگوی همکاری، دوستی و علاقه متقابل را از دوستان و همسالان یاد می‌گیرد. آنچه را که جامعه‌شناسان «اخلاق همکاری» می‌نامند، کودک در جمع دوستان و همبازی‌های خود تمرین می‌کند. برخی از جامعه‌شناسان معتقدند که تأثیر افراد هم سن‌وسال عمیق‌تر از تأثیر بزرگسالان است. چرا که فاصله سنی زیاد، درک تلقینات بزرگان را برای کودک دشوار می‌سازد و توصیه‌های آنان را برای وی یک امر تحمیلی و تلقینی می‌سازد که بدون فهم و درک باید آنها را بپذیرد. ولی چیزهایی را که از دوستان هم‌سال فرامی‌گیرد، از طریق تفهیم و تفاهم بوده و در نتیجه ریشه‌دارتر است.

  • عوف عقیلی

چگونه به حرفهای کودکمان گوش کنیم؟
مراحل زیر به شما کمک خواهند کرد تا از نظر کمی و کیفی به یک ارتباط مناسب با کودکتان دست یابید:
- به طور مرتب با آنها گفتگو کنید. هر روز وقتی را به این کار اختصاص دهید. حتی اگر این وقت فقط پنج دقیقه هنگام خوابیدن کودک باشد. مدت زمان صحبت کردن می تواند متغیر باشد اما جای آن باید در برنامه روزانه شما مشخص باشد.
- برای صحبت کردن قرار بگذارید. وقتی کودک با شما می خواهد صحبت کند یا به طور غیر شفاهی اشاره می کند که چیزی او را آزار می دهد،در اسرع وقت به طور خصوصی با او خلوت کرده و یا برای صحبت کردن با او قرار بگذارید. بخصوص برای کودکان خردسال،بهترین وقت همان موقع است. اگر مجبورید وقت گفتگو را به تأخیر بیاندازید وقت خاصی را مشخص کنید: «الان وقت مناسبی نیست،ولی امشب درست بعد از جمع کردن ضرفهای شام می تونیم توی اتاقت صحبت کنیم»بعد از تعیین قرار بد قولی نکنید.

  • عوف عقیلی