چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

فاطمه را تنها از دید یک زن ساده نباید دید، که دستش از همه جا بسته است و از روی ناچاری تن به نوعی خاص از زندگی می‏دهد. بلکه باید دانست او دختر پیامبر و شریف‏ترین افراد است. در عین حال زندگی خصوصی او از لحاظ سادگی و صفا، محبت و صمیمیت، تحرک و انقلاب الگوست. ذیلاً به توصیف برخی از ابعاد زندگی او اشاره می‏کنیم:
سادگی و صفای زندگی
زندگی او طبیعی و عادی، نشاط انگیز و روح ‏پرور است. این روح‏ پروری به خاطر صفا و سادگی زندگی است.
او چون برخی از زنان نبود که تا پایان عمر به دنبال لوکس و عطر و بخور باشد، الهامش از مکتب اسلام است که صفا و سادگی را ترویج می‏کند. تکیه زندگی برای رفع نیازهای عادی اوست و برای یافتن این امکان است، که به بهترین وجه بتوان در آن برنامه ‏ریزی کرد. نه آنکه دست و پاگیره‏ای برای ادامه حیات شادی آفرین و آزادمنشانه برای خود پدید آورد.
او همانند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است که می‏گوید: «الفقر فخری» تا در یک بی‏ نیازی مطلق باشد. مال و دارائی را هدف قرار نمی‏دهد تا آنها وسایلی برای صید شخصیت و عظمت فاطمه نشوند و دل و ایمان او را نربایند.
این روش زندگی فقیرانه جدّاً به خاطر ناداری نبود بلکه به علت غنای درونی بود. زیرا آن روز که او فاقد دارایی و مال بود به همانگونه زندگی می‏کرد که به هنگام مالکیت فدک. درآمد فدک رقم کوچکی نبود. ولی این درآمد او را از خود بیخود نمی‏کند و سادگی و صفای زندگیش را از دستش نمی‏رباید.
خانه ‏اش
او را خانه‏ای است کوچک و گلین، ساده و بی‏پیرایه که تنها به این اندازه می‏ارزد که سایبانی برای جلوگیری از تابش خورشید و یا سقفی برای جلوگیری از باران باشد، درست است که علی علیه ‏السلام در آغاز کار فقیر است و نادار ولی آن روز هم که فدک را به دست می‏آورد بازهم در همان خانه‏ی محقّر است.
خانه ‏اش در عین کوچکی و گلین بودن، این امتیاز را دارد که در آن، نور خدا و عنایت خداست. الطاف الهی بر سر اعضای آن است. نام خدا در آن زنده است. دلها به یاد او در طپش‏اند.
خانه‏اش گلین است ولی در آن تربیتی متحرک و دینامیک وجود دارد. افرادی در آن پروده می‏شوند متحرک، انقلابی و سخت شیفته‏ی اسلام و مردم، شوهری در آن زندگی می‏کند که سرنوشت جنگ و کفر را با حمله قهرمانانه‏اش معین می‏نماید. فرزندانی از آن بیرون می‏آیند که نهال اسلام را آنان باید مراقبت و آبیاری کنند.
در این خانه فقر است و ناداری، ولی محبت‏های آمیخته با عنایت الهی آن را غنا می‏بخشد. نور و حرارت ایمان، سردی آن را جبران می‏نماید. پیوندها در آن قوی و ریشه ‏دار، و اعضای آن در زیر نظمی استوار سرگرم زندگی هستند.
اسباب زندگیش
خانه از هر چه زینت‏آلات نام دارد خالی است و از هر وسیله‏ای که رنگ لوکس و تجمل بدان بخشد عاری است. همه آنچه که در آن است منحصر است به بوریایی، تشکی، چند کاسه و بشقابی و بالشی.
حتی در این خانه وسایل خواب و رختخواب کافی نیست. علی و فاطمه ملافه‏ای دارند بس کوتاه، طوری که آن را بر سر می‏کشند پاها از ملافه بیرون می‏مانند و وقتی که برپاها می‏کشند سرها بیرون می‏مانند.
در این خانه از وسایل و اسباب اضافی، زیبا و گران قیمت خبری نیست و نیز از آنچه که به کارشان نیاید وجود ندارد. در عین حال خانه‏ای است که در آن احساس و ایمان است، عشق و صفاست، حریت و شرافت است. انجام وظیفه و مسؤولیت است، روح عدالتخواهی است، تلاش برای احقاق حق است، کوشش برای احیای اسلام است و...
جهیزیه‏ اش
درست است که فاطمه اولین زن اسلام است ولی مهر او همان مهرالسنه (حدود 500 درهم) و جهیزیه‏اش بسیار اندک است. آن روز که بنای ازدواجش با علی گذارده شد، همه آنچه که به عنوان جهیزیه این عروسی شکوهمند تهیه شد عبارت بود از:
یک پیراهن کرباس، یک روسری پشمی، یک چادر (سرانداز)، یک تخت چوبی با پوست خرما، دو تشک، یکی از کتان و دیگری از لیف خرما، چهار بالش از پوست میش، یک پرده از پشم شتر، یک حصیر از علف صحرا، یک دست آس برای آرد کردن، یک بادیه فلزی، یک مشک چرمی، یک کاسه چوبین، یک مشربه چرمی، دو کوزه گلی، یک بشقاب گلی، دو دستبند نقره.
وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم جهیزیه ساده فاطمه را دید به وجد و نشاط آمد و فرمود: خداوندا زندگی را بر کسانی که وضعشان این چنین و بیشتر ظروف آنها سفالین است مبارک گردان.
وسایل و اسباب خانه فاطمه در آغاز زندگی، در دوران شور و جوانی همین بود و گمان دارم تا روزی که از دنیا می‏رفت نه تنها بر این مقدار چیزی نیفزود بلکه بخشی از آن راهم در راه خدا از دست داد
چون دستبندهای نقره، پرده‏ی در و...
و تازه گاهی همین اثاثیه ناچیز را در نزد کسی به گرو می‏گذاشت، تا گندمی قرض کند، آن را با دست خود آرد کند، خمیرش نماید، نانی تهیه سازد و در راه خدا به فقیری دهد، و یا شکم گرسنه‏ای را سیر کند.

  • عوف عقیلی

تعطیلات
مفهوم تعطیلات و اوقات فراغت، این نیست که انسان از یادگیری، تدریس، خدمت رسانی، تولید، عبادت و هر گونه فعالیت تجاری و اجتماعی، ممنوع یا معاف باشد. و در اوقات تعطیل و فراغت، همه وقت خود را به بطالت بگذراند و هیچ کار جدّی انجام ندهد. معنای درست اوقات فراغت و تعطیلات یک معنای نسبی است که نسبت به افراد و مشاغل، کاملاً متفاوت است. برخی کارها به دلیل تعهد اداری و ضرورت زندگی، اجباری تلقی می‌گردد و اوقات فراغت و تعطیل، در حقیقت پایان کارهای اداری و اجباری و آغاز فعالیتهای داوطلبانه و اختیاری است.
فراغت از هر کار و فعالیتی نه مقدور است و نه مطلوب. درواژة تعطیلات، معنای فراغت از یک گونه کار و فعالیت و پرداختن به نوعی دیگر نهفته است.
از آنجا که بسیاری از مردم در ایام تعطیل، وقت خود را صرف «خوردن» و «خوابیدن» و «بازی کردن» و تماشای تلویزیون می‌کنند، نوعی برداشت نادرست از تعطیلات در اذهان کودکان و برخی بزرگسالان نقش بسته که باید اصلاح شود.
علامه طباطبائی‌قدس‌سره در تفسیر آیة شریفه «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ * وَ إِلی‏ رَبِّکَ فَارْغَبْ»؛ (1) چنین آورده است: وقتی از واجبات الهی فارغ شدی به عبادت و نیایش بپرداز و به رحمت و پاداش الهی چشم بدوز. و یا از واجبات که فارغ گشتی به مستحبات بپرداز و یا از نماز که فراغت یافتی به تعقیب و دعا مشغول باش. این آیه نشان می‌دهد که برای پیامبرصلی‌الله‌علیه‌و‌آله و پیروان شایستة او استراحت مطلق وجود ندارد، فقط نوع کارها متفاوت می‌شود.
مدیریت تعطیلات نوروزی
یادش بخیر در دورة ابتدایی آغاز هر سال جدید موضوع انشاء‌ این بود: تعطیلات نوروز را چگونه گذراندید. سوژه خوبی بود که هرکس گزارشی از دید و بازدیدها و سفر و تفریح و شیرینیها و احیاناً تلخیهای تعطیلات نوروزی را برای دوستان سوغات می‌آورد. و خودش هم نویسندگی و گزارش نویسی را یاد می‌گرفت. امّا امروز در اسفندماه 87 و قبل از فرا رسیدن تعطیلات نوروزی، روی سخن با مبلّغان دین و پاسداران فرهنگ اسلامی است که تعطیلات نوروز را چگونه بگذرانیم؟ و از این فرصت الهی و اجتماعی چگونه بهره‌برداری مثبت داشته باشیم؟

  • عوف عقیلی
کلمه «عید» از ریشه «عود» به معنای برگشت است. اگر به روزهای خاصی مثل عید فطر یا نوروز عید اطلاق می‏شود، از آن جهت است که شرایط و حالات انسان یا طبیعت در آن روزها دچار تغییر و تحوّل شده و به شرایط دیگری بازگشت می‏کند. مثلا در تبیین مراد از عید فطر گفته شده که بازگشت به فطرت انسانی است. عید نوروز هم، به دلیل زنده شدن و بیدار شدن طبیعت پس از خواب زمستانی، بازگشت جهان و اوضاع طبیعی است به حالت قبلی خود.
نوروز از دو کلمه «نو» و «روز» تشکیل شده است و در لغت فارسی مفهوم «روز نو» از آن استفاده می‏شود و بر نخستین روز از نخستین ماه شمسی تعلق می‏گیرد.
آنچه می‏توان از آغاز سال شمسی بدست آورد آن است که آدمی همپای نو شدن طبیعت و جایگزینی فصل سبز به جای فصل سرد، خود و جامعه را به دگرگونی و تحول کشانده و با بهره‏مندی از مکتب حیات بخش اهل بیت ‏علیهم‏ السلام گامی در جهت بهار شدن دل و احسن حال بردارد.
نوروز در گنجینه معارف اهل بیت‏ علیهم‏ السلام و متون روایی ما از منزلت و جایگاه خاصی برخوردار است؛ به گونه‏ای که ایشان بر پاسداشت این روز سخن رانده و از مناسبتهای مهم آن یاد کرده ‏اند.

  • عوف عقیلی
فرزندان ممکن است در برخی مواقع خواسته هایی داشته باشند که برآورده کردن آنها به صلاح نباشد. با چنین فرزندانی چه برخوردی باید داشته باشیم و چگونه میتوانیم آنها را قانع کنیم؟
درخواست فرزندان بر اساس میل و نیاز آنها است اما در برخی مواقع برآورده کردن این میل و نیاز، ممکن است به مصلحت نباشد. ارضای خواستهها و نیازها باید به گونهای باشد که راه را برای رشد شخصیت فرد باز کند. به این معنی که اگر همیشه همه خواسته های ما بدون کوچکترین مانعی برآورده شود، آن گاه از وضعیت موجود احساس رضایت کرده و هیچ تلاشی برای بهبود شرایطی که در آن هستیم انجام نمیدهیم و به دنبال پیشرفت نخواهیم بود. اصولا پیدایش نیازها و خواسته های تازه که محرکی برای حرکت رو به جلو است نتیجه این است که به برخی از خواسته های خود نرسیدهایم. بنابراین ما در حالی که نیاز فرزندان خود را برآورده میکنیم، باید آنها را آماده کنیم که از لحاظ شخصیتی، اجتماعی و روانی به پله های بالاتری دست پیدا کنند.

  • عوف عقیلی
یکی از نیازهای اساسی والدین و معلمان در امر تربیت و پرورش اخلاق کودکان، برقراری ارتباط سالم با آن هاست. ارتباط صحیح بین پدر و مادر و روابط سالم آنان با کودکان، اولین و مهم ترین زمینه ی رشد و پرورش اخلاق نونهالان است. بهترین ملاک و معیار که بر اساس آن تربیت و کیفیت پرورش اخلاق کودکان را می توان مورد ارزیابی و دقت قرار داد، ارتباط اعضا خانواده با یکدیگر است. به همین اعتبار، خانواده را امروزه سیستم ارتباطی تعریف می کنند که سلامت جامعه، بازتاب از سلامت سیستم ارتباطی خانواده است، زیرا جامعه سالم، بدون روابط سالم درون خانواده ها امکان پذیر نیست. ما در این مقاله راهکار هایی را ارائه می دهیم که به دانش آموزان کمک کنیم تا احساساتشان را در جهت مثبت گرایش دهند، باید کار کنیم تا عزت نفس خود را باز یابند و به احساس ارزشمندی برسند. باید نحوه برقرار کردن ارتباط با آنان را تغییر دهیم و به جای تمرکزکردن روی خطاها و اشتباهات بر آن چه انجام داده اند و یا می توانند انجام دهند تاکید کنیم و همواره بر نقاط قوت و محاسن کارهای آنان تکیه کنیم . این امر سبب دلگرم شدن آن ها می شود و به توانایی های خود اعتماد پیدا می کنند، در نتیجه، به رفتار پسندیده روی می آورند. همین ایجاد اعتماد به نفس و تقویت جهات مثبت، خود یک از موثرترین عوامل برای جهت دهی مثبت به احساسات کودک به حساب می آید. باید از دیدگاه انسانی همان ارزشی را که برای انسان بزرگسال قائل هستیم برای کودک نیز قائل باشیم، چرا که تربیتی که مبتنی بر اقتدار یک جانبه باشد محکوم به شکست است. ارتباط و اقتدار یک جانبه به جای این که به درک و فهم کودک کمک کند و به رعایت مقررات انضباطی از طرف کودک بینجامد و او را به همکاری بکشاند، او را بی رغبت خواهد کرد؛ زیرا کودک طبیعتا جذب حرف ها و رفتاری می شود که خود در آن نقش و سهم داشته باشد و شخصیتش به نحوی در آن دخالت داده شود.


  • عوف عقیلی

نقش خانواده در رشد و تشکیل شخصیت نوجوان بر هیچ کس پوشیده نیست. خانواده اولین و تنها واسطه ارتباط کودک با اجتماع است. در خانواده کودک ارزش ها و ضد ارزش ها ، اصول و قواعد اخلاق را می آموزد. کودکان از لحاظ عاطفی، شناختی و … وابستگی خاصی به خانواده دارند و برای آنها خانواده مهمترین نقش را در زمینه ی تأمین نیازهای روانی کودک دارد.
این نیازهای عاطفی در نوجوانی رنگ شدیدتری به خود می گیرد که نوجوان آن را در محیطی وسیع تر از خانواده جستجو می کند و بر همین اساس است که ارتباط نوجوان با اطراف افزایش می یابد. نوجوان کمتر تمایل دارد در خانه بماند و به روابط بیرون از خانواده اهمیت بیشتری می دهد. نوجوان را نه می توان کودک دانست و نه همردیف با بزرگسالان قرار داد.

  • عوف عقیلی

اساس کار آموزه‏هاى دینى را در همان دوازده یا سیزده سال اول عمر فرزند (یعنى: دوران کودکى و نوجوانى او) باید نهاد و همان سنین وقت مناسب پرورش حس دینى، خداشناسى و مؤمن بار آوردن اوست. مهم‏ترین اثر را مادر، مى‏گذارد و اوست که در همان هفت سال اول، مایه‏هاى توجه فرزند را به مبدأ، مى‏تواند با زبان کودکى و نمایش‏هاى مادرانه - که براى کودک قابل فهم است - در وجود او بگذارد.

  • عوف عقیلی

روزی معلمی از دانش آموزانش خواست که اسامی همکلاسی هایشان را بر روی دو ورق کاغذ بنویسند و پس از نوشتن هر اسم یک خط فاصله قراردهند. سپس از آنها خواست که درباره قشنگترین چیزی که میتوانند در مورد هر کدام از همکلاسی هایشان بگویند، فکر کنند و در آن خط های خالی بنویسند. بقیه وقت کلاس با انجام این تکلیف درسی گذشت و هر کدام از دانش آموزان پس از اتمام، برگه های خود را به معلم تحویل داده، کلاس را ترک کردند

  • عوف عقیلی

ناهنجاری ممکن است تحت‏تأثیر عواملى صورت گیرد که اگر از آن باخبر بشویم و تغییر دهیم و معتدل سازیم «ناهنجاری» نیز قطع شود و نوجوانى که به آن معتاد نشده است، بازگردد.
بدین جهت خوب است که از این «طرح و بررسى» نیز بهره‏ ى مثبت و سازنده گیریم. براى تحقیق در موجبات ناهنجاری های این دوره باید این مطالعات، صورت گیرد:

  • عوف عقیلی
سن نوجوانى بنا به نظر بعضى، قبل از بلوغ است و از نظر سن:
در پسران: 12 تا 14 سالگى.
در دختران: 10 تا 12 سالگى است (1) و به نظر دیگرى، میان بلوغ و جوانى (یعنى 12 تا 20 سالگى) (2) است.
دختران از پسران از نظر فیزیولوژى و هیجانى زودتر کامل مى ‏شوند. (3)
بحران: نوجوانى بحرانى‏ترین مرحله‏ ى زندگى است این طوفان وجود جسمى و روانى نوجوان را چنان دستخوش امواج قرار مى ‏دهد، که او را دچار حیرت مى ‏سازد.

  • عوف عقیلی