چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

چگونه زیستن!

رازهای برای خوب زیستن«مشاوره»

هشت نکته‌ ی کلیدی برای اینکه بتوانیم پدر و مادر خوبی باشیم
1- باید همواره و به خصوص در زمان رفتار تنبیهی، به او بفهمانید و در عمل نشان دهید که مانند همیشه دوستش دارید. ولی آن «رفتار» به‌خصوص او را دوست نداشته‌اید؛ پس اگر به دلیل رفتار ناپسندش می‌خواهید او را از تماشای تلویزیون محروم کنید، به‌طور حتم مودبانه و به آرامی بگویید:
«خیلی متاسفم که نمی‌توانم بگذارم تلویزیون ببینی»
2 - در فرصت‌های مناسب و با عطوفت به او بگویید که کدام‌یک از کارها و رفتار او را نمی‌پسندید و کدا‌م‌ها را درست و پسندیده می‌دانید؛ آن‌گاه از خودش بخواهید که بگوید درباره‌ی «تغییر رفتار ناپسندش» چه پیشنهادی دارد و چه‌طور می‌تواند این کار را عملی کند.
3- شما الگوی کاملی برای بچه‌ها هستید؛ بنابراین هر لحظه و هر زمان مواظب کارها، رفتار، گفتار و عقاید خود باشید.
فرزندان در آینده هر چه بشوند، نتیجه‌ای مستقیم از رفتار و کردار گذشته و حال خود شما خواهند بود و در این باره مسوولیت، به‌طور کامل با شماست و نه هیچ‌کس دیگر، حتی خودش.
4 - انتظار‌ها و رفتار خود را متناسب با سن بچه‌ها تنظیم و تثبیت کنید. به عنوان نمونه، از نوجوان خود باید انتظاری متفاوت از دیگر بچه‌های بزرگ‌تر یا کوچک‌تر خود داشته باشید و احترامی متناسب با سن و شان او نشان دهید؛ اگر چه این احترام باید نسبت به بچه‌های کوچکتر هم وجود داشته باشد.
5 - وقتی متوجه شدید که فرزندتان برای جلب توجه شما و دریافت «توجه منفی» کار نامناسب یا حرکت نادرستی می‌کند، در آن لحظه به هیچوجه به او توجه نکنید و بی‌اعتنا بمانید؛ اما مراقب باشید که به محض نشان دادن رفتاری مثبت، صددرصد به او محبت و توجه کنید.
6- بسیاری از پدران و مادران تصور می‌کنند که به دلیل رفتار نامناسب بچه‌هاست که کنترل خود را از دست داده و به اصطلاح از کوره در رفته‌اند؛ این تلقی اشتباهی است؛ چرا که در واقع به این دلیل عصبانی شده‌‌اید که کنترلی بر رفتار خود ندارید و سررشته‌ی عملکردتان در دست خودتان نیست.
در لحظه‌های عصبانیت، دوستانه و بدون ابراز هر گونه خشم و عصبانیت در رفتار یا چهره، بی‌درنگ محل را ترک کنید، نوشیدنی خنکی بیاشامید، نفس عمیقی بکشید و با خودتان در این باره صحبت کنید که چگونه می‌توانید ناراحتی، خشم و عصبانیت خویش را نشان ندهید.
این یک اصل کلی و دائمی است که: «اگر کنترل خود را در دست خود نداشته باشید، فرزندتان به سرعت کنترل رفتار شما را به دست خواهد گرفت و از این بازی (عصبانی کردن شما)، لذت خواهد برد.» بنابراین، مرتب سعی خواهد کرد شما را در این چاله بیندازد تا سرانجام در برابر او تسلیم شوید.
7 - تغییر رویه‌ی فرزند شما، هم‌زمان با تغییر رفتارهای شما، اما به شیوه‌هایی که در بالا گفته شد، به تدریج صورت گرفته و به طور قطع، تغییر خواهد کرد؛ اما این روند، یک شبه نیست و احتیاج به صبر، حوصله، گذر زمان و داشتن نقشه و برنامه از سوی شما دارد. جلسه‌های خانوادگی داشته باشید و با همدیگر مدام گفتگو کنید. در کلاس‌های «موثرسازی پدر و مادر» که از سوی مشاوران روان کاو تشکیل می‌شود، حضور یابید و روش‌های جدید تربیتی را بیاموزید.
نویسنده :دکتر شیرین نوروی - روانشناس بالینی
منبع : شادکامی

  • عوف عقیلی

پدران و مادران خوب!
کمی به عقب بر گردید و دوران کودکیتان را بیاد بیاورید!
یادتان هست چه خصوصیت مثبتی از طرف پدر و مادر یا اطرافیانتان در مورد شما گفته می‌شد که حالا درونی شده و در زندگی امروزتان اثر آن را مشاهده می‌کنید؟ شاید یک جمله ی ساده یک تشویق، یک‌ مچ‌گیری مثبت...
به طور حتم اثری مثبت از آن دوران در زندگی امروزتان هست . تشویقی که راهگشای شما شد، پیام مثبتی که شما را به حرکت واداشت، انگیزه‌ای که رشد را برای شما به ارمغان آورد.
بعضی از پدر و مادرها می‌گویند : " آرزو دارم برای فرزندم بهترین‌ها را فراهم کنم، آرزو دارم موفقیتش را ببینم، آرزو دارم... "
پدر و مادر محترم!
اگر از حالا کاری کنید که فرزندتان به خودش اعتقاد و ایمان پیدا کند و نکات مثبتی را در مورد خودش درونی سازد ، برای آینده‌ی فرزندتان بزرگترین سرمایه‌گذاری را کرده‌اید یعنی : بزرگترین پشتوانه برای خوشبختی و رضایت او از زندگی .
وقتی او به توانایی‌ها و نکات مثبت درونش پی ببرد و ایمان بیاورد دیگر جای نگرانی نیست . او می‌تواند به هر موقعیتی دست پیدا کند اگر شکست خورد دوباره بلند می‌شود و راه دیگری را امتحان می‌کند.
در مورد فرزندتان عبارات مثبت را بکار ببرید.
وقتی به فرزندتان یادآوری می‌کنید که او با هوش است ، او دیگر از خودش توقعی غیر از باهوش بودن ندارد . کودک شما در سنی است که بیشترین اعتماد را به پدر و مادر دارد و هر خصوصیتی که پدر و مادر به او نسبت دهند را با تمام وجود می‌پذیرد و درونی می‌کند.
کودکان هوشمندند و درک می‌کنند . چه بهتر که شما پدر و مادر خوب از همان ابتدا روحیه ی مثبت را به فرزندتان القاء کنید . مسلم بدانید این امر در روحیه خودتان هم تاثیر عمیقی بر جا می‌گذارد. وقتی تمام تلاشتان را بکنید تا در هر حرکت فرزندتان جنبه مثبت آن را ببیند و به او یادآوری کنید ذهنتان هم عادت کرده تا مثبت‌نگر باشد .
یک نکته را دقت کنید:
حواستان باشد، به فرزندتان اعتماد به نفس کاذب ندهید که اگر بعدها وارد جامعه شد سرخورده شود.فقط استعدادهای مثبتش را کشف کنید و پرورش دهید.
برای مثال اگر فرزندتان از موسیقی هیچ نمی‌داند به او نگویید که تو بهترین موسیقی‌‌دان هستی! اول اجازه دهید او آموزش موسیقی ببیند بعد او را تشویق کنید و توانایی‌هایش را به رخش بکشید.
باز هم تاکید می‌کنیم نقش شما به عنوان اولین مربی بسیار مهم است همیشه تشویق در هر سنی اثر مثبت از خود برجا می‌گذارد.
به این مثال توجه کنید:
از دوران کودکی خصوصیات مثبت به کودک یاد آوری شده پس یک زمینه ی ذهنی عمیق دارد در سن 14 سالگی معلمی به او می‌گوید:
«اطمینان دارم تو موفق هستی و دنیای بزرگی در انتظار توست» ناگهان چه می‌شود؟ با توجه به اینکه از کودکی در ذهنش گنجانده شده بود که می‌تواند موفق باشد و استعداد‌هایش را به کار گیرد وقتی این حرف را از زبان معلم خود نیز می‌شنود این باور را عمیق‌تر به درون می‌برد. و تبدیل به فردی می‌گردد با اطمینان از موفقیت. هر تشویق و هر موج مثبتی که به سمت کودکان هدایت می‌کنیم در درازمدت حاصل این موج‌ها اقیانوسی عظیم از توانایی‌های آنها خواهد شد.

منبع : ماهنامه ی تخصصی کودک - با تلخیص

  • عوف عقیلی

یکی از هنر های یک مادر خوب ، توانایی او در بر قراری ارتباط مناسب با فرزندش در سنین مختلف می باشد. اولین ارتباط که می تواند خیلی مهم و مفید باشد، بازی کردن با کودک است.
انداختن، قل دادن و گرفتن توپ، موجب افزایش هماهنگی بین دست و چشم او می‌شود و سرعت و مهارت‌های حرکتی کودک را افزایش می‌دهد.
کودک شما بین 3 تا 7 ماهگی یاد گرفته است که اشیای مختلف را با دست بردارد، اما هماهنگی کامل دست که او را قادر می‌کند توپ را قل بدهد یا به سمت چیزی یا کسی پرتاب کند، معمولا بین 18 ماهگی تا 3 سالگی حاصل می‌شود.
او ابتدا قل دادن توپ، سپس پرت کردن آرام را روی زمین یاد می‌گیرد، بعد برداشتن توپ و پرتاب آن به سمت پایین و در نهایت پرتاب توپ به سمت بالا را فرا خواهد گرفت. پس اگر کودک شما هنوز 2 ساله نشده است، آموزش نحوه استفاده از توپ را با بازی‌هایی که شامل حرکت دادن آن روی زمین و به اصطلاح قل دادن توپ می‌شوند و برای او راحت‌تر هستند و کمتر او را می ترسانند، آغاز کنید.
وقتی یک توپ آرام روی زمین به سمت او می‌آید، او نمی‌ترسد اما یک توپ که در هوا با سرعت زیاد مستقیم به طرف سر یا بدن او حرکت کند، ممکن است برای کودک ترسناک باشد. در داخل منزل می‌توانید از توپ‌های نرم یا اسفنجی به همراه یک سطل یا سبد به عنوان هدف، استفاده کنید. اگر در منزل شما یک راهروی طولانی وجود دارد، می‌توانید یک بازی بولینگ ساده برای او ترتیب بدهید.
کودکان معمولا چپ دست یا راست دست بودن خود را در سال دوم زندگی نشان می‌دهند، پس می‌توانید به دنبال علائم این مطلب باشید. اما ممکن است انتخاب کودک در طول مراحل بعدی رشد، تغییر کند؛
کودکان معمولا چپ دست یا راست دست بودن خود را در سال دوم زندگی نشان می‌دهند، پس می‌توانید به دنبال علائم این مطلب باشید. اما ممکن است انتخاب کودک در طول مراحل بعدی رشد، تغییر کند؛ پس اگر کودک شما هنوز هیچ کدام از دست‌هایش را بر دیگری ترجیح نمی‌دهد، لازم نیست نگران شوید.
بازی‌های آبی نیز در این سن برایش جالب هستند و موجب افزایش هماهنگی بین اعضای بدن کودک می‌شوند. بهتر است کودک را مرحله به مرحله با آب آشنا کنید و برای این کار، از خود کودک کمک بگیرید. بعضی از بچه‌ها دوست دارند که سرشان را زیر آب ببرند، اما این کار برای برخی دیگر دشوار به نظر می‌رسد و مدتی زمان می‌برد.
 
بعضی‌ها از آب بازی خوششان می‌آید، اما بعضی دیگر دوست دارند که آرام، با دست یا پا با آب بازی کنند. بیشتر کودکان احساس شناور بودن برسطح آب را دوست دارند. اما سعی کنید بفهمید که او از چه چیزی خوشش می‌آید یا با چه کاری راحت‌تر است و از همان جا شروع کنید.
لازم به یادآوری است که حفظ امنیت کودک در آب خیلی مهم است و حتی اگر کودکتان در وان حمامش در آب نشسته و سرش بیرون است، در کنارش بمانید، زیرا وزن سر کودکان بیشتر از تنه‌شان است و ممکن است کودک در یک لحظه بچرخد و سرش زیر آب برود یا به جایی بخورد، بدون این‌که جیغ و فریاد بزند یا گریه کند. پس با این تصور که اگر شما چند دقیقه او را ترک کنید و اگر اتفاقی بیفتد با شنیدن صدای گریه خودتان را به او می‌رسانید، خطر نکنید.البته اگر احساس می‌کنید او میلی به بازی‌هایی از این دست ندارد، بهتر است او را وادار به این کار نکنید تا وقتی بزرگ‌تر شد، به آب علاقه بیشتری پیدا کند.
منبع : چهار دیواری

  • عوف عقیلی

جناب آخوند ملا حسینقلی (همدانی) بعد از بیست و دو سال سیر و سلوک نتیجه گرفت و به مقصود رسید. خود آن جناب گفت: در عدم وصول به مراد سخت گرفته بودم تا اینکه روزی در نجف در جایی نشسته بودم، کبوتری را دیدم که بر زمین نشست و پاره نان بسیار خشکیده‌ای را به منقار گرفت، هر چه نوک می‌زد خُرد نمی‌شد، پرواز کرد و رفت و نان را رها کرد، پس از چندی دوباره به سراغ آن تکه نان آمد، باز چند بار آن را نوک زد و خرد نشد، باز برگشت و بعد از مدتی بالاخره آن تکه نان را با منقارش خرد کرد و خورد. از این عمل کبوتر فهمیدم که اراده و همت برای [تکان دادن و پیشرفت] انسان لازم است.

  • عوف عقیلی

مرحوم آیت اللّه بروجردی رحمه الله زمانی که در بروجرد بود نذر کرد که اگر خشم خود را کنترل نکند، و با مردم تندی نماید، یک سال پشت سر هم روزه بگیرد. روزی هنگام مباحثه علمی با یکی از شاگردان خود، که مطالب درسی را به خوبی نمی‌فهمید، طاقت نیاورد و به او تندی کرد، و چون نذر کرده بود، یک سال پشت سر هم روزه گرفت تا به نذرش عمل نماید. 

اگر در زندگی شخصی چنین نذری وجود داشت چه اتفاقی می افتاد؟

  • عوف عقیلی

شخصی همسر بسیار بد اخلاقی داشت، ولی در برابر اخلاق بد او صبر و تحمل می‌کرد. دوستانش به او گفتند: چرا او را طلاق نمی‌دهی تا نجات پیدا کنی؟ گفت: می‌ترسم او را طلاق دهم، مردی او را بگیرد که نتواند بر اخلاق بدش صبر کند و باعث اذیت این زن شود.

  • عوف عقیلی

همیشه در طول زمان کسانی بوده اند که تا آخر عمر از ازدواج کردن محروم بوده و این موضوع مختص خانم ها نبوده بلکه آقایانی هم هستند که تا آخر عمر ازدواج نکرده اند البته این موضوع بیشتر در بین خانم ها وجود دارد و کسانی که اصلا شانسی برای ازدواج ندارند.
چند علت می تواند در این زمینه نقش داشته باشد.
*وضعیت خانواده از لحاظ فرهنگی و اقتصادی
*سخت گیری خانواده نسبت به خواستگاران و سنت های دست و پا گیر
*رد شدن خواستگار توسط خود دختر و از دست رفتن فرصت ها
البته در بعضی از محیط های که خودم حضور داشته و موضوع رو لمس کرده ام می شود گفت"
*دختر خواستگاران متعدد داشته اما به دلیل اینکه خواستگار از محیط دیگری بوده یا مورد پسند خانواده نبوده و در این مورد سخت گیری داشته ازدواج نکرده
*قبول نکردن دختر
*نداشتن خواستگار به دلیل ظواهر مناسب نه صفات دیگر

اما کسانی که قادر به ازدواج نیستند برای حفظ خود باید به آموزه های دینی عمل کنند تا در این زمینه عفت و پاکدامنی خود را حفظ کنند.

اما کسانی که نمی توانند ازدواج کنند برای حفظ خود نکاتی را مورد توجه قرار دهند.
*کنترل افکار:اگر انسان بتواند افکار خود را کنترل کند با کنترل کردن افکار خود عزت نفس خود را قوی کرده و با قوی شدن عزت نفس از افکار بیهوده و پوچ فاصله خواهد گرفت.
*کنترل چشم:با کنترل چشم وجود انسان احساس آرامش خواهد کرد و ذهن به واسطه کنترل چشم مشوش نخواهد بود.
*ارتباط گیری با اشخاص و افراد متدین و مقید به مسایل دینی "این ارتباط گیری سبب تقویت بعد دینی انسان خواهد شد و با تقویت بعد دینی به خود اجازه خطا نخواهد داد.
*برنامه ریزی برای عبادت و توسل و حضور در فعالیت های مذهبی و فرهنگی
*حضور در فعالیت های اجتماعی مفید
*کنترل روابط با جنس مخالف و آگاهی به دام ها
«توصیه به مطالعه کتاب های اخلاقی و مفید در اوقات تنهایی»


  • عوف عقیلی

هر کس در زندگی خود اسوه و الگویی دارد که سعی می‌کند خود را به او نزدیک سازد و پرتوی از صفات او را در درون وجود خود ببیند.
به تعبیر دیگر در درون دل انسان جایی برای اسوه‌ها و قهرمانهاست و به همین دلیل، تمام ملّتهای جهان در تاریخ خود به الگوهای واقعی و گاه پنداری متوسل می‌شوند و بخشی از فرهنگ و تاریخ خود را بر اساس وجود آنها بنا می‌کنند.
قرآن این کتاب انسان ساز و جامعه ساز برای ارتقاء و رشد انسانها به سمت و سوی کمالات، علاوه بر برنامه‌های علمی و عملی، الگوهای رفتاری را نیز ارائه داده است.
از آنجا که نصف جامعه بشری را زنان تشکیل می‌دهند، برای هدایت آنها علاوه بر برنامه‌های علمی و عملی ارائه الگوهای مناسب نیز لازم است.
در فرهنگ قرآنی، بر خلاف تصور برخی مکتبها و افراد که فقط مردان را الگوی افراد و جامعه می‌دانند، آنجا که می‌خواهد اسوه‌ها و نمونه‌ها را معرفی کند، در کنار اسوه بودن حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله، الگوها و نمونه‌هایی از زنان وارسته و همچنین زنان گمراه را به جامعه و مؤمنان معرفی می‌کند. این الگوهای معرفی شده، در دو بخش قابل تبیین است: الگوهای توصیفی و الگوهای عینی و شخصی.

  • عوف عقیلی

آفریدگار جهان به تکامل و سعادت مرد و زن توجه دارد و رسول خاتم‏ در کنار عطر و نماز، زن را نیز محبوب خویش قلمداد کرده است: «حُبِّبَ اِلَىّ مِنْ دُنْیاکُمْ ثَلاثٌ: الطِّیبُ وَالنِّساءُ وَقُرَّةُ عَینِى فِى الصَّلاةِ؛ (1) از دنیاى شما سه چیز محبوب من است: عطر، زن و نور چشم من در نماز است.‌»
او از آنان که این جنس لطیف را خوار و زبون مى‏شمارند، به عنوان انسانهایى پست و فرومایه یاد مى‏کند و مى‏فرماید: «ما اَکْرَمَ النِّساءَ اِلَّا کَرِیمٌ وَلا اَهانَهُنَّ اِلَّا لَئِیمٌ؛ (2) زنان را جز کریمان گرامى نمى‏دارند و جز فرومایگان، خوار نمى ‏دارند»
اگر زن، جایگاه واقعى خود را بشناسد و همان‏گونه که آفرینش ظریف او اقتضا مى ‏کند و براساس خواسته‏هاى پروردگارش، استعدادهاى خویش را شکوفا کند، سرچشمه دهها خیر و برکت خواهد شد؛ چنان‏که بانو پروین اعتصامى این‏گونه بدانها اشاره کرده است:

  • عوف عقیلی

بدون تردید در هیچ آیینی به اندازه اسلام بر ا ستحکام نظام خانواده تاکید و پافشاری نشده است. اسلام برای لحظه لحظه زندگی زناشویی دستور العمل‌هایی ارائه نموده است تا با عمل کردن به آن‌ها خطرات و تهدیدها بر طرف شود.
محبوبترین بناها در اسلام پیمان مقدس ازدواج است و منفورترین چیز نزد پروردگار، خانه‌ای است که با طلاق و جدایی از هم فرو پاشد.
رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «ما بنی فی الاسلام بناء احب الی الله عزوجل واعز من التزویج (1) ؛ در اسلام بنایی ساخته نشد که نزد خدای عزوجل محبوبتر و ارجمندتر از ازدواج باشد.»
و نیز آن حضرت فرمود: «ما من شی ء ابغض الی الله عزوجل من بیت یخرب فی الاسلام بالفرقة (2) ؛ هیچ چیز نزد خدای عزوجل مبغوض‌تر از خانه‌ای که در اسلام با جدایی ویران شود نیست.»
پس از ازدواج و شروع زندگی، ممکن است عواملی بوجود آید و این بنای محبوب پروردگار را به منفورترین امور تبدیل کند. شناخت این عوامل و جلوگیری از به وجود آمدن آن‌ها می‌تواند نوید بخش خانواده‌ای سالم و ارزشمند باشد. در اینجا تنها به برخی از این عوامل به صورت گذرا اشاره می‌شود.
1 - توقعات نامحدود و حاکم شدن روح تجمل پرستی و اسراف
یکی از عوامل مهمی که از آغاز زندگی مشترک می‌تواند بنیان خانواده را بر هم بزند، توقعات نامحدود و حاکم شدن روح تجمل پرستی و اسراف است. تنها عامل بازدارنده در این مورد، ایجاد و تقویت روحیه قناعت و پرهیزکاری است. از امام علی علیه السلام نقل شده است که فرمود: «انعم الناس عیشا من منحه الله سبحانه القناعة واصلح له زوجه (3) ؛ خوشترین زندگی را کسی دارد، که خداوند سبحان قناعت را ارزانیش دارد و همسرش را برای او شایسته گرداند.»
2 - دخالت‌های بی جا و غیر مسؤولانه دیگران
از دیگر عوامل مهمی که بنیان خانواده را همواره تهدید می‌کند، دخالت‌های غیر مسؤولانه دیگران در زندگی یک زوج تازه ازدواج کرده است.
البته این به معنای دور داشتن خیر اندیشان از اختلافات نور چشمان خود نیست که این خود نعمتی خدادادی برای رفع اختلافات است.

  • عوف عقیلی